جمعه 04 جولای 14 | 03:06
چند نکته با علی مطهری

کاش از پدر علاوه بر آزادگی، انصاف را هم به ارث برده بودید

آقای مطهری شما از ریشه های حوادث 88 سخن گفته اید. می‌توانید ریشه های حوادث 88 را در مصاحبه اخیر آقای نوبخت بیابید که فرمودند: ما با منتخب سال 84 هرگز دلمان صاف نشد


به گزارش تریبون مستضعفین محمدکاظم انبارلویی هفته گذشته در سرمقاله روزنامه رسالت به نقد سخنان علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی پرداخت. در مقاله انبارلویی که در واکنش به اظهارات مطهری به مناسبت سالگرد شهدای هفتم تیر در نجف آباد با عنوان «فرصت طلب کیست منتقد کدام است؟» به طبع رسیده آمده است:

اينكه ريزش‌هاي انقلاب را فقط فرقان و منافقين بدانيم و چشم خود را به ريزش‌هاي ديگر كه اهل فتنه هستند ببنديم نوعي چشم‌بندي سياسي است. تاريخ انقلاب و حقايق آن اين چشم‌بندي را نوعي غفلت و جهل مي‌داند. اين بيان آقاي مطهري برخورد امام با نهضت آزادي و باند تبهكاري مهدي هاشمي را تخطئه مي‌كند.
امام (ره) در 30 بهمن 1366 در پاسخ به نامه وزير كشور وقت در خصوص نهضت آزادي مي‌نويسند:
“1- نهضت به اصطلاح آزادي طرفدار جدي وابستگي كشور ايران به آمريكاست.
2- نهضت به اصطلاح آزادي صلاحيت براي هيچ امري از امور دولتي يا قانونگذاري يا قضائي ندارد و ضرر آنها به اعتبار آن كه متظاهر به اسلام هستند و با اين حربه جوانان عزيز ما را منحرف خواهند كرد… از ضرر گروهك‌هاي ديگر حتي منافقين، اين فرزندان عزيز مهندس بازرگان بيشتر و بالاتر است.
3- نهضت به اصطلاح آزادي و افراد آن موجب گمراهي بسياري از كساني كه بي‌اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند، مي‌گردند. با آنها بايد برخورد قاطعانه شود و نبايد رسميت داشته باشند.” (3)
اگر ريزش‌هاي انقلاب را فقط فرقان و سازمان منافقين بدانيم اين برخورد قاطع امام با نهضت آزادي را چگونه مي‌توان تحليل كرد.
تردستي و چشم‌بندي آقاي مطهري اين است كه مخالفين نظام را منتقدين مي‌نامد و بعد به تخطئه نظر امام  (ره) مي‌پردازد. اين نهايت بي‌مهري به امام (ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي است….

این سرمقاله با واکنش علی مطهری رو به رو گردید و جوابیه ای برای این روزنامه ارسال کرد که در سایت‌های خبری نیز منتشر گردید. در قسمتی از این جوابیه آمده است:

 اين که بخواهيم اصرار بر ريزش هاي انقلاب داشته باشيم و همه منتقدان را ريزش انقلاب به حساب آوريم حاکي از بي مهري و تعلق خاطر نداشتن و بي تفاوتي نسبت به آينده انقلاب اسلامي و انحصار طلبي در قدرت است. فقط کساني و گروه هايي که بر ضد انقلاب اسلامي قيام مسلحانه کرده اند ريزش انقلاب محسوب مي شوند. گروهي  مانند گروه سيد مهدي هاشمي که قبل از انقلاب مرحوم شمس آبادي را به قتل رساند، از ابتدا در دايره انقلاب نبودند که بخواهند بعدا ريزش پيدا کنند. نهضت آزادي هم اگر پاسخ منسوب به امام خميني به نامه وزير کشور وقت درباره اين گروه اصالت داشته باشد، اين نامه حداکثر مي رساند که پست هاي کليدي نبايد به دست اين گروه سپرده شود و الا خارج از دايره انقلاب نيستند و ريزش محسوب نمي شوند. همين طور معترضان به انتخابات سال 88 ريزش انقلاب محسوب نمي شوند بلکه صرفا منتقد شمرده مي شوند چنانکه هر نظام سياسي و هر حکومتي منتقداني دارد. به هر حال ملاک ريزش فقط قيام مسلحانه است.

 

یکی از کاربران شبکه‌های اجتماعی در صفحه شخصی خود به نقد جوابیه علی مطهری پرداخته است. متن کامل نامه سرگشاده محبی خطاب به علی مطهری بدین شرح است:

آقای علی مطهری سلام علیکم
جسارتا مطالبی در پاسخ سرمقاله روزنامه رسالت بیان فرموده اید که مایلم قدری درباره آن سخن بگویم. هرچند امید زیادی ندارم در نظرات شما تغییری بوجود بیایید که سابقه شما چنین نشان میدهد.

1. در مطلبتان فرموده اید که: فقط گروههایی ریزش انقلاب محسوب میشوند که قیام مسلحانه کرده باشند.
در مورد این مطلبتان باید سوالی مطرح کنم. فرض بفرمایید گروهی برای مقابله با نظام به جای قیام مسلحانه اعمال مندرج در ماده 687 قانون مجازات را انجام داده و مثلا یک کامیون مواد سمی را وارد سد لتیان یا سد کرج کرده و امنیت میلیونها تهرانی را به خطر انداخته اند. و یا برق بیمارستان ها را قطع کرده و جان هزار بیمار را به خطر انداخته باشند و یا مطابق قانون اخلال در نظام اقتصادی اسکناس جعلی وارد کشور کرده اند تا نظام اقتصادی را متزلزل کنند.قانونا این افراد مجازات اعدام در انتظارشان است. به نظر شما اینها که از سلاح استفاده نکرده اند ریزش از نظام محسوب نمیشوند؟
چطور است که شما ماده 286 قانون مجازات اسلامی در اعدام سران فتنه را برنمی‌تابید؟ مگر می‌شود مدعی قانون گرایی بود و از اجرای قانون سرباز زد؟

2. در جای دیگری فرموده اید: گروه هایی مانند سید مهدی هاشمی از ابتدا از انقلاب نبودند که بعدا بخواهند ریزش کنند و در جای دیگر به حمایت از آیت لله منتظری پرداخته اید. به نظر شما این تناقض نیست که مهدی هاشمی را از ابتدا انقلابی ندانید و بیانات آیت لله منتظری در دفاع از او فراموش کنید؟

3. فرموده اید که مشکل نویسنده مقاله آن است که فکر میکند هرکس به نظام انتقاد داشته باشد باید حذف شود و در حصر دچار مرگ زود رس شود.
آقای مطهری تاکنون اندیشیده اید کسی که الان درحصر است به جای راه قانون تهران را هشت ماه به آشوب کشید. فکر کرده اید انتقاد چه معنایی دارد؟ آیا انتقاد عبارت است از اصدار بیانیه و دعوت به نافرمانی مدنی در حالی که میدانی بعد از تجمعی که دعوت کرده ای حامیانت بانکها را به آتش میزنند و امنیت شهر را به مخاطره می اندازند؟

4. آقای مطهری به بیانات رهبر انقلاب استناد کرده اید. مگر حرف ایشان برای شما ملاک است؟ اگر معیار حرف ایشان است چرا بعد از جلسه ای که اخیرا با ایشان داشته اید و ذکرش را در مصاحبه هایتان کرده اید از حرفهای تان درباره حصر سران فتنه کوتاه نیامدید؟

5. جایی بدون استدلال از بغض و کینه نویسنده مقاله از سران فتنه سخن گفته اید. لابد منظورتان آن است که بغض و کینه مانع از دیدن حق می‌شود. آقای مطهری من هم درباره کینه شما درباره رییس جمهور سابق چنین نظری دارم و همچنین معتقدم حب بی جا نیز مانع از دیدن حقیقت می‌شود…

6. آقای مطهری شما از ریشه های حوادث 88 سخن گفته اید. می‌توانید ریشه های حوادث 88 را در مصاحبه اخیر آقای نوبخت بیابید که فرمودند: ما با منتخب سال 84 هرگز دلمان صاف نشد…
آقای مطهری ای کاش علاوه بر آزادگی پدر، انصاف او را هم به میراث برده بودید تا آزادگی تان به اسارت و تصلب در نظرات تبدیل نشود

  1. smd
    4 جولای 2014

    خدا هدایتش کنه!

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.