انتقاضه جدید فلسطین یا تشدید اختلاف در منطقه

تریبون مستضعفین-محمد محسن فایضی

در هفته گذشته شاهد تشدید تنش‌ها و درگیری‌ها در مناطق کرانه باختری و نوار غزه بودیم. این ماجرا پس از پیدا شدن جسد 3 جوان اسراییلی آغاز شد؛ اما سؤالی که به دنبال آن هستیم این است که رژیم اشغالگر قدس به بهانه 3 جسد به دنبال چه اهداف و سناریوهایی است.

1-شکست آشتی ملی:
ما شاهد ناکامی مذاکرات صلح و عدم موفقیت محمود عباس در وعده‌های خود به مردم مناطق کرانه باختری و هم‌چنین ضعف جایگاه سیاسی حماس پس از اشتباهات استراتژیک خود در حمایت از اخوان مصر، قطر و مخالفان سوریه و سقوط سیاسی تمامی این حامیانش در منطقه بودیم. این اتفاقات زمینه‌ای شد که این دو گروه را به‌سوی دولت وحدت ملی سوق دهد. توافقی که شامل پیوستن حماس و جهاد اسلامی به ساف و همچنین بیشتر شدن توان امتیاز گیری محمود عباس از اسراییلی‌ها است.

رژیم صهیونیستی به گمان همراهی محمود عباس مثل جنگ‌های 22 و 8 روزه علیه حماس، فوراً گم‌شدن و سپس مرگ 3 جوان اسراییلی در کرانه باختری را به حماس نسبت داد تا زمینه را برای حمله و فشارهای جدید بر نوار غزه ایجاد کند و آغازی باشد بر تقابل حماس و تشکیلات خودگردان و اختلافات این دو گروه در شیوه تقابل با تجاوزات اسراییل و شکست آشتی ملی. برخلاف آنچه اسراییلی‌ها تصور می‌کردند دولت تشکیلات خودگردان این بار در کنار حماس قرار گرفت. خوی وحشی‌گری و تجاوز رژیم اشغالگر در کنار شهادت جوان فلسطینی محمد ابو خضیر پسرعموی محمد عباس و پیشرفت صد و ده درصدی ساخت شهرک‌ها باعث شد فلسطینیان مناطق اشغالی و کرانه باختری هم به مقابله و اعتراض بپردازند و امروزه برخلاف سال‌های گذشته و جنگ‌های 22 و 8 روزه شاهد درگیری و تظاهرات مردمی به‌طور وسیع از حیفا و شمال قدس اشغالی تا نوار غزه هستیم. همین امر و گستردگی ناآرامی‌ها و همراهی تمامی گروه‌های فلسطینی باعث شده است برخی کارشناسان آغاز انتفاضه‌ای دیگر خبر دهند که خطری بزرگ برای رژیم اشغالگر قدس است.

2-شناخت و ارزشیابی قدرت گروه‌های مقاومت:
این اتفاق تا حدودی تکرار سناریوی جنگ 8 روزه است. جنگی که پس از 18 ماه از آغاز ناآرامی‌های سوریه و خروج حماس از دمشق اتفاق افتاد. رژیم اسراییل تصور می‌کرد دمشق و مقاومت لبنان توانایی ورود به دفاع از حماس را ندارند و با تغییر سیاست‌های منطقه‌ای مخصوصاً لبنان، سوریه و مصر پس از مبارک قدرت سیاسی و نظامی حماس به تحلیل رفته است و لذا تستی کوتاه برتوان مقاومت انجام دهد اما با میانجیگری مصر مرسی پس از 8 روز به پایان رسید. جنگی که پشیمانی بزرگی برای کابینه اسراییل به دنبال داشت چون هم خط مقاومت دمشق از حماس حمایت کرد و هم این فلسطینیان بودند که بر آتش بست شرط می گذاشتند.

اما امروزه با شروع نا آرامی ها و جولان گروهک تکفیری- بعثی به اسم داعش در سه استان نینوا، صلاح‌الدین و الانبار عراق و توجه رسانه‌های جهانی و متأسفانه اسلامی از فلسطین به عراق، زمان مناسبی برای تست قدرت حماس و مقاومت و همچنین قدرت امنیتی و تسلط تشکیلات خودگردان بر مناطق سه‌گانه کرانه باختری است. تلاش رسانه‌های سازش منطقه برای همراه نشان دادن حماس با داعش و تقابل حماس، حزب ا… و جمهوری اسلامی با یکدیگر بر این مبناست که باعث ایجاد اختلاف در محور مقاومت و ضعف سیاسی حماس شود.

توجه لبنان به سوریه و تشکیل دولت جدید، درگیری عراق با داعش و همچنین تمرکز جمهوری اسلامی به مذاکرات هسته‌ای بیست روزه با کشورهای غربی، نشان از انتخاب عاقلانه صهیونیست برای شکست آشتی ملی، قدرت حماس، سرپوش بر مشکلات اجتماعی و اقتصادی خود، ادامه شهرک‌سازی‌ها و رسیدن به نقطه غیر بازگشت فلسطینی‌سازی کرانه باختری و شمال فلسطین و هم‌چنین کمرنگ شدن نقش خط مقاومت در فلسطین است.

امروزه با نگاهی فراتر به قضیه فلسطین و تفکیک برخی اشتباهات حماس از ماهیت مقاومت، دولت جمهوری اسلامی باید نقشی جدی‌تر ایفا نماید تا این سناریوی اسراییل به فرصتی برای بازسازی وحدت جبهه مقاومت و فراگیر شدن روحیه مقاومت در کل مناطق فلسطین از حیفا تا نواز غزه تبدیل شود. امروزه شاید تنها راه برون‌رفت از اختلافات سیاسی مذهبی در جهان اسلام و محور مقاومت بازگشت و توجه به فلسطین و مبنا قرار دادن ان برای تصمیمات سیاست خارجی است.

فرصتی که با تصمیم دولت‌های منطقه می‌تواند انتفاضه جدیدی رقم بزند که سرنوشت منطقه و پیچ تاریخی آن را تغییر خواهد داد در غیر این صورت شاهد خواهیم بود فلسطین هم تابعی از اختلافات مذهبی سیاسی جهان اسلام خواهد شد و این بزرگ‌ترین برد برای محور صهیونیستی غربی خواهد بود.