شنبه 12 جولای 14 | 20:36

رمزگشایی از مولفه‌ی قدرت انقلاب اسلامی

اگر شما می‌بینید امروز جمهوری اسلامی ایران به این عزت و به این اقتدار و قدرت رسیده منشاء این اقتدار چیست؟ چرا این گونه است؟ ابرقدرت‌ها می‌گویند علیرغم همه کمکی که به صدام کردیم، نتوانستیم در جنگ تحمیلی موفق بشویم. می‌گویند رفتیم و در اینجا این همه سرمایه‌گذاری کردیم. آرام آرام سرمایه‌گذاری کردیم اما موفق نشدیم. شما این را امروز می‌شنوید. در عراق، در لبنان، در سوریه و در همه این بحثها. چرا این موفقیت را به دست نیاوردند؟


ساکنان روستای گنجان که در کلام مقام معظم رهبری به عنوان یک منطقه ممتاز معرفی شده است، شهدای پرشماری را به انقلاب اسلامی هدیه کرده اند و از بابت تعداد شهید به نسبت جمعیت در کشور جایگاه دوم را به خود اختصاص داده اند به طوری که این روستا با جمعیت ۷۰۰ نفر، در زمان دفاع مقدس ۷۰ شهید تقدیم انقلاب اسلامی نموده است.

4

بسم الله الرحمن الرحیم
یک سئوال مهم
امروز در کشور ما یک سئوال خیلی مطرح است؛ در محافل مختلف هم مطرح می‌شود. صرفاً در اجتماع هم مطرح نیست. شاید در جاهای دیگر هم این سؤال خیلی مطرح می‌شود. من یادم می‌آید که در برخی از گفتگوهایی که زمانی با غربیها داشتیم، یکی از آنها هم همین سؤال را مطرح کرد. سؤالی جدی؛ آن سؤال چیست؟ عنایت بفرمایید تا با ذکر چند نکته،‌ سئوال را مطرح کنم. به هر حال ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که قدرتهای بزرگی وجود دارند؛ قدرتهایی که خودشان ادعا دارند قدرتهای بزرگی هستند؛ خودشان مدعی هستند که ما این قدر سلاح داریم. این قدر ثروت و امکانات داریم. این توانمندیها را داریم. از یک طرف این ادعاها را دارند، از طرف دیگر، خودشان به صراحت بیان می‌کنند که ما در برابر مردم ایران هستیم. در برابر جمهوری اسلامی ایران هستیم. با جمهوری اسلامی ایران مخالفت داریم. هر دوتای این را خود آنها بیان می‌کنند. از یک طرف می‌گویند ما قدرتهای بزرگی هستیم، از طرف دیگر هم می‌گویند که ما مخالف ایران هستیم. مخالف قدرت و اقتدار ایران هستیم. مخالف پیشرفت ایران هستیم. اینها را خودشان بیان می‌کنند.

دنیا شاهد است که در برابر این دو ادعایی که مطرح می‌شود، مردمی هستند که ایستاده‌اند. آن قدرت‌ها مطالباتی داشته‌اند و مردمی هم هستند که می‌گویند نه. آنچه شما می‌خواهید ناحق و باطل است و ما چیز دیگری را می‌خواهیم. آنها می‌خواستند که شاه باشد و مردم می‌گفتند شاه باید برود. دنیا شاهد بود که این مردم توانست قدرت خودش را بر آنها غلبه بدهد. اراده خودش را بر آنها غلبه بدهد. همه آنها می‌گفتند شاه بماند اما همه‌ی مردم گفتند شاه باید برود و شاه رفت.

بعدش هم همه آنها می‌خواستند صدام در جنگ تحمیلی پیروز بشود. فقط هم این نبود که بخواهند، هر آنچه که می‌خواست در اختیار او قرار دادند. هر چه که در توانشان بود در اختیارش قرار دادند. جالب اینکه به این هم بسنده نمی‌کردند؛ موشک می‌دادند؛ اطلاعات می‌دادند؛ سلاح شیمیایی می‌دادند. آنچنانکه بعدها به دلیل مسائلی که پیش آمد، خودشان هم اعتراف کردند و رسماً گفتند این صدام نبود که با جمهوری اسلامی می‌جنگید. این ما بودیم که به او کمک می‌کردیم تا بجنگد. همه‌ی اینها را می‌دادند. از طرف دیگر هم مانع کمک به ما می‌شدند. مانع این که شما به ابتدایی‌ترین وسایل برای دفاع از خودتان دسترسی داشته باشید. حتماً این را شنیده‌اید؛ یک بار ما در زمان جنگ تحمیلی یک خریدی را برای جنگ سفارش داده بودیم تحت عنوان سیم خاردار. همین سیم خاردار را برگرداندند. یعنی اگر به او موشک و سلاح شیمیایی می‌دادند، نسبت به ما تا جایی که امکانش بود مانع می‌شدند که حتی سیم خاردار به شما داده بشود. این وضعیتی بود که ایجاد می‌کردند.

اما همه دنیا دیدند و شاهد بودند که همه قدرتها جمع شدند و به دشمن ما امکاناتی را دادند. یک چنین اراده‌ای داشتند اما باز اراده ملت ما پیروز شد. چرا؟ این همان سؤال اساسی است. تازه این وضعیت فقط در موضوع جنگ نبوده. در موضوعات دیگر هم پیش آمد. در بسیاری از پیشرفتهایی که کشور ما می‌خواست داشته باشد اینها مانع می‌شدند. در همین موضوع هسته‌ای خودشان بیان کردند. ما اولین تحریمها را گذاشتیم که مانع دسترسی ایران به این پیشرفت هسته‌ای و فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای بشویم. اما نتوانستند موفق بشوند. ایران موفق شد.

آنچه دشمنان ما نمی‌توانند تحلیلش کنند
شما اینها را بهتر از من می‌دانید. سؤال من این است؛ نمی‌خواهم این را برای شما توضیح بدهم. می‌خواهم برای دنیا توضیح بدهم. این سؤالی که می‌کنیم که اگر ما همه زورمان را و همه قدرتمان را و همه توانمان را آوردیم، چرا موفق نشدیم؟ این یک سؤال است. چرا موفق نشدند؟ چرا نتوانستند؟ این سؤالی است که خودشان دارند روی آن تحقیق می‌کنند. بررسی می‌کنند. گزارش می‌نویسند که بررسی کنید.

عرض کردم. در یکی از این ملاقاتها از خود من سؤال می‌کردند که قضیه چیست؟ چرا شما دارید این موفقیتها را به دست می‌آورید و جلو می‌روید؟ این یک سؤال است دیگر. پاسخ آن چیست؟ آنها در پاسخهایی که دنبال می‌کنند، باید دنبال چه بگردند؟ در اینترنت باید چه‌چیزی را بروند و بگردند؟ توی چه فضایی باید دنبال کنند؟ چرا آنها نتوانستند؟ اگر بخواهیم به آنها یک پاسخ روشن بدهیم، اگر بخواهیم به آنها یک پاسخ دقیق بدهیم، پاسخ آن یک کلمه بیشتر نیست: «روستای گنجان». پاسخ این است. این است که آنها نمی‌توانند آن را بفهمند. این است که آنها نمی‌توانند تحلیلش کنند. این است که تمام محاسبات آنها را به هم ریخته. این را نمی‌توانند بفهمند. هر چه محاسبه می‌کنند، بر اساس آن مبناهایی که دارند، اگر می‌گوید من پنج هزار سلاح هسته‌ای دارم، چی دارم و چی دارم و این را دارم اما چرا اراده من نتوانست غلبه بکند؟ چرا من نتوانستم پیروز بشوم؟ چون وقتی این طرف را محاسبه می‌کند، روستای گنجان را در محاسباتش نمی‌گنجاند. آنها اگر بخواهند بفهمند چرا شکست می‌خورند، چرا موفق نمی‌شوند، باید روستای گنجان را در محاسباتشان بگنجانند. این آن رمز موفقیت ما است.

«گنجان» یعنی اینکه ما می‌توانیم
از یک زاویه‌ دیگر هم عرض کنم. ما می‌گوییم ما می‌توانیم. نظام ما می‌گوید ما می‌توانیم در همه عرصه‌ها موفق بشویم، حالا شاید بعضی‌ها تردید کنند که آیا می‌توانیم، آیا نمی‌توانیم، در موضوعات مختلف. اگر شما می‌بینید که امروز برخی دچار تردید می‌شوند که آیا ما واقعاً می‌توانیم. از این طرف هم کسانی دچار تردید نمی‌شوند و می‌توانند دقیق محاسبه کنند؛ چرا که روستای گنجان را در محاسبات خودشان می‌گنجانند.

این است که می‌تواند برای ما عزت بیاورد. اقتدار بیاورد. قدرت بیاورد. پیشرفت و امنیت بیاورد. این است. خودشان را زیاد معطل نکنند. خیال نکنند چیزهای خاصی هست که باید دنبالش باشند. هی بیایند و بگویند ما سؤال داریم که در فردو چه می‌گذرد. در نطنز چه می‌گذرد. آنجا که بازرسانتان آمدند و دیدند. دوربینهایتان هم بود. اگر شما می‌بینید امروز جمهوری اسلامی ایران به این عزت و به این اقتدار و قدرت رسیده. این ادعای من نیست. امروز خود آمریکایی‌ها، آن هم مقامات رسمی‌اش، اقتدار جمهوری اسلامی ایران را، اعتراف می‌کنند. منشاء این اقتدار چیست؟ این یک ادعا نیست که کسی بخواهد در ایران ادعا بکند. نه. این را بالاترین مقامات دشمنان ما اظهار می‌کنند. می‌گویند ایران امروز یک قدرت است. قابل انکار هم نیست. چرا این گونه است؟ می‌گویند فقطقا این نبوده است که ما در جنگ شکست خوردیم. علیرغم همه کمکی که به صدام کردیم، نتوانستیم در جنگ تحمیلی موفق بشویم. شما کمابیش این را امروز شنیده‌اید. می‌گویند رفتیم و در اینجا این همه سرمایه‌گذاری کردیم. آرام آرام سرمایه‌گذاری کردیم اما موفق نشدیم. در اینجا این موفقیت را هر چه لازم بود برایش کار کردیم اما به دست نیاوردیم. شما این را امروز می‌شنوید. در عراق، در لبنان، در سوریه و در همه این بحثها. چرا این موفقیت را به دست نیاوردند؟ چون روستای گنجان را نشناخته بودند. چرا؟ فقط می‌گویند یکی هست که اسمش «قاسم سلیمانی» است. او مانع همه موفقیتهای ما است اما نمی‌توانند بفهمند چرا. یک فرد از یک روستای این گونه، مگر چه قدرتی دارد و چه قدرتی می‌تواند داشته باشد که می‌تواند همچین اقتداری را ایجاد بکند؟ اینها اعترافات خود آنها است. می‌بینید دیگر. در مقالاتی که می‌نویسند. مثلاً ژنرال قاسم سلیمانی مانع ما شده. چرا. این چه ظرفیتی است که یک همچین اقتداری را ایجاد می‌کند؟ آن فرهنگی که دارد چنین فرزندانی را در درون خودش تربیت می‌کند؛ آن ظرفیت، شما عزیزان هستید. اگر شما امروز هفتاد و دو شهید بزرگ که عکسهایشان اینجا هست و ما در محضر آنها هستیم و انشاءالله در محضر روح بزرگوار این شهیدان هستیم، اینها پرورده فرهنگ شما پدران و مادران بودند. پرورده شما عزیزان بودند که یک همچین ثمراتی را پرورش دادند که توانست یک همچین کاری را بکند. نه در کرمان، نه در ایران بلکه در سطح جهان یک همچین عظمتی را ایجاد کرد.

شما می‌بینید، خیلی‌ها هستند که می‌روند سرباز تربیت می‌کنند. آخرین دوره‌های نظامی را می‌گذارند. چرا نمی‌توانند موفقیت داشته باشند؟ مگر اینجا در این روستا چه آموزش داده شده بود؟ این مهم است. این شجره طیبه‌ای است که امام بزرگوار ما به برکت انقلاب اسلامی نهالش را در این کشور کاشت و ما امروز داریم ثمرات آن را می‌بینیم. عظمت روستای گنجان است. اگر امروز جمهوری اسلامی ایران چنین موقعیت و فرصتی را دارد، مرهون چنین شجره‌ای است که دارد چنین میوه‌هایی را می‌دهد. اکر آنها دچار اشتباه محاسباتی می‌شوند و اگر آنها نمی‌فهمند که از کجا دارند می‌خورند، به خاطر این است که این را در محاسباتشان نمی‌آورند.

«گنجان» راه را برای لبنان هم می‌گشاید
اگر امام بزرگوار ما، اگر مقام معظم رهبری که امروز در جهان اسلام پرچمدار ولایت هستند، می‌فرمودند که ما می‌توانیم، به خاطر این است که تحلیل دقیق دارند. به خاطر این است که خوب می‌فهمند در اندیشه اسلام و مردمی که این اندیشه را باور دارند چه قدرتی نهفته است. اگر امام ما توانست یک همچین حرکت بزرگی را انجام بدهد، برای این بود که خدا را باور داشت و بر این مبنا مردم را. می‌دانست مردمی که به خدا ایمان داشته باشند، می‌توانند کارهایی بکنند که هیچ قدرتی نمی‌تواند در برابرش بایستد و کرد. آنها از همین نگران هستند که گنجان تکثیر بشود. لبنان هم یک گنجان دیگری بشود. چون می‌دانند وقتی گنجان تکثیر بشود، فقط خرمشهر آزاد نمی‌شود. جنوب لبنان هم آزاد می‌شود. اگر گنجان تکثیر بشود، فقط این نیست که شما در اینجا پیروزی به دست می‌آورید. آن وقت جنگ سی و سه روزه، جنگ بیست و دو روزه، جنگ هشت روزه هم از این یاد می‌گیرد و آن هم می‌تواند پیروز بشود.

شما خیال نکنید گنجان و فرزندان شما رفتند در یک عملیاتی نقشی آفریدند. نه. نقش بزرگ شهدای ما این بود که به جهان اسلام و به مردم جهان راه را نشان دادند. نشان دادند چگونه می‌توان پیروز شد. چگونه می‌توان موفق شد. چرا؟ چون امام بزرگوار ما، انقلاب ما یک بستر و زمینه‌ای را ایجاد کرد ک فرزند شما که از گنجان می‌رفت، از روستاهای دیگر می‌رفت،‌ از بافت می‌رفت، او در یک بستر کاملاً سالم می‌توانست هر آنچه توان و استعداد و ظرفیت دارد آزاد بکند. آنجا نگاه نمی‌شد که کی چی است و فلان است. یک دفعه همین فرمانده لشگر ثارالله می‌شد. فرماندهی می‌شد که تمام فرماندهان ارتش بعث در برابرش یارای مقاومت نداشته باشند. این فرزندِ همین شما ملت بود. فرمانده گردانهای شما، فرمانده گروهانهای شما و همه عزیزان شما، اینها بودند که می‌توانستند.

روحیه گنجانی در اقتصاد هم تکثیر شود
اگر این نگاه، این فرهنگ، این اعتقاد می‌تواند یک همچین تواناییهایی را خلق بکند که مثلاً خرمشهر آزاد بشود، لبنان آزاد بشود، آیا این نمی‌تواند تواناییهایی را خلق کند که تمام کرمان آباد بشود؟ ایران آباد بشود؟ ‌بلکه جهان اسلام آباد بشود؟ حتماً می‌تواند. راه این همان راه است. اگر در آنجا آن حماسه‌های بزرگ خلق شد، به خاطر این بود که قدرت مردم را باور کردیم و این امکان برایشان ایجاد شد. این نیرویی که از اینجا می‌رفت، می‌توانست فرمانده ثارالله بشود.

حالا اگر همین امکان و همین بستر فراهم بشود و همین زمینه فراهم بشود، این نیست که ما همه‌اش بگوییم شهدای ما انسانهای ارزشمند و ویژه بودند که دیگر مثل آنها تکرار نمی‌شود. نه. همان فرزندان و همین برادر عزیزمان، فرزند شهیدی که مطالب را به این خوبی بیان فرمودند، هر کدام از اینها دوباره می‌تواند تکثیر بشود. حالا امروز در آبادانی و پیشرفت کشور می‌توانند حماسه‌های بزرگ را ایجاد بکنند.

همان طوری که مقام معظم رهبری فرمودند، امروز باید در اقتصاد، حماسه ایجاد بکنند. می‌توانند کاری بکنند که امروز گنجان نه فقط در دفاع مقدس بلکه در عرصه‌هایی مثل اقتصاد هم برای همه جاهای دیگر باز یک الگو ‌شود. می‌تواند یک همچین موقعیتهایی را ایجاد بکند. این است که آنها را نگران می‌کند. اگر امروز می‌بینید که آنها فشار می‌آورند. تحریم می‌کنند و فشار اقتصادی می‌آورند، برای این است که ملتی توانسته است نشان بدهد که هم مقاوم است و هم پیشرفت می‌کند. آنها از این نگران هستند که چرا باید یک ملتی بتواند یک همچین تواناییهایی را داشته باشد. این از برکت امام ما و انقلاب ما و اسلام ما است. اگر در طول تاریخ بزرگان ما دعا می‌کردند، می‌خواستند که خدا به آنها توفیق بدهد که در زمره یاران اباعبدالله علیه السلام باشند، یک روستا این توفیق را پیدا می‌کند که به عدد شهدای کربلا یار امام حسین تربیت بکند. امروز وقتی شما سلام می‌دهید؛ السلام علیکم یا انصار رسول الله، یا انصار امیرالمؤمنین، یا انصار فاطمه الزهرا، یا انصار اباعبدالله، این شهدای بزرگوار شما حتماً مخاطب این سلام هستند. چون اینها یاران واقعی امام حسین در عصر حاضر بودند.

راه ما، راه شهداست
این است آن ویژگی‌ای که این روستا را این قدر برجسته می‌کند. این قدر ارزشمند می‌کند که آدم افتخار می‌کند که بتواند در محضر شما عزیزان بیاید که یک کسب فیضی بکند. این است که این شهدای بزرگوار ما شهدای برجسته‌ای هستند که برای نه این روستا، نه این استان بلکه کشور و بلکه جهان، چراغ راه را روشن کرده‌اند. چرا؟ این که ما به یاد شهدا جمع می‌شویم و یاد آنها را گرامی می‌داریم خوب است اما بدانیم، اگر ما در اینجاها پیامی به شهدایمان می‌دهیم که مثلاً ای شهدای بزرگوار، ما یاد شما را گرامی می‌داریم، ما راه شما را ادامه می‌دهیم، از آن طرف بدانید که این‌ها مقصود آیات قرآن ما است؛ همین شهدای بزرگوار ما، همین هفتاد و دو شهید ما. این صراحت قرآن است. می‌گوید نگویید اینها مرده‌اند. اینها زنده هستند. «و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتاً». می‌گوید اینها زنده هستند. فراتر از این که می‌گوید زنده هستند، می‌گوید دارند به شما پیام می‌دهند. «یستبشرون بالذین لم یحلقوا بهم»، به آن کسانی که این توفیق را نداشتند که به آنها ملحق بشوند، به آنها پیام می‌دهند. پیامشان چه است؟ این پیام را خداوند و قرآن از قول شهدای ما بیان می‌کند. می‌گوید اگر امروز تمام دنیا آمده‌اند و می‌خواهند شما را بترسانند، می‌خواهند با اهرمهای مختلف مانع این مسیر پیشرفت و کمال و تعالی شما بشوند و اهرم آنها هم یک چیز است. این که شما را بترسانند. به اسم گزینه نظامی، به اسم تحریم و به اسم فلان، اگر قرآن می‌فرماید نگویید این شهدا مرده‌اند، اینها زنده هستند، بعد هم می‌گوید دارند به شما پیام می‌دهند… یستبشرون. قرآن می‌گوید پیام امید می‌دهند. پیام بشارت می‌دهند. چه می‌گویند. نترسید و نگران نباشید؛ «یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم لا خوف علیهم و لا هم یحزنون». نترسید و نگران نباشد.

تمام موفقیتهایی را که ما در این سی و پنج سال به دست آوردیم، به خاطر این بود که نترسیدیم و نگران نشدیم و ملت ما توانست با شجاعت مقاومت بکند و پیروز بشود. این یک کلید جدی برای پیشرفت کشور و آن مسیر تعالی کشور است. آنها از همین نگران هستند. می‌بینند ملتی است که حاضر است فرزندانش را برای آن آرمان بزرگ تقدیم کند و همان فرزندان ما که امروز شاهد بر ما هستند، به تعبیر قرآن دارند به ما این پیام را می‌دهند که نترسید و نگران نباشید.

لذاست که شما همین پیام را در قرآن می‌بینید که اگر شما این نگاه را دارید و یک همچین مکتبی را دارید که «الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه» که چی، نترسید و نگران نباشید. این آن بحث است.

تمسک به ولایت؛ رمز نجات و پیشرفت
اگر به ما توصیه شده است که این صلوات را در ماه شعبان بخوانیم، علتش چیست؟ این است که اگر شما به ولایت تمسک کردید، این ولایت الفلک الجاریه است. یک کشتی است. فقط یک کشتی نیست که شما را سوار بکند و نجات بدهد. یک کشتی متوقف نیست. نه. کشتی‌ای است که با سرعت حرکت می‌کند. آنها از همین نگران هستند. می‌گویند انقلاب اسلامی فقط مقاومت نکرده، دارد پیشرفت می‌کند. الفلک الجاریه. فقط هم این نیست که حرکت می‌کند، هر موج سهمگینی هم که می‌آید، از آنها هم رد می‌شود. فی للجج الغامره. در موجهای سهمگین. اینجا است که می‌فرماید اگر این کشتی ولایت را، قرآن و اهل بیت را که امروز در ولایت فقیه تبلور دارد سوار شدید، یأمن من رکبها. اگر خدای نکرده آنهایی را که سوار این کشتی نمی‌شوند، شما ببینید که چه شرایطی را دارند. یغرق من ترکها.

این موفقیتی که نظام ما امروز دارد، به لحاظ امنیت و به لحاظ پیشرفت علیرغم همین ترسها مدیون یک چنین فرهنگی است. انشاءالله خداوند به همه ما توفیق بدهد که این مسیر نورانی قرآن و اهل بیت را که شهدای ما به بهترین شکل آن را پیمودند و این افتخارات بزرگ را برای ما رقم زدند. این موفقیتهای بزرگ را برای ما شکل دادند، ما هم بتوانیم رهروان خوبی هم برای شهیدان و هم برای ولایت باشیم.
والسلام علیکم و رحمت الله برکاته.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.