کارنامه کاری سیروس مقدم را پیش رویمان بگذاریم با آثار ملودرام، کمدی و ماورایی روبرو میشویم که در قالب سریالها و مجموعههای موفق و پرمخاطب زبانزد شده و جدا از تنوع ژانری که در آثار او شاهد هستیم، بانوعی نگاه روبرو میشویم که با روحیات و فرهنگ مخاطبش همخوانی بسیاری دارد و همین مهم آثار او را در تلویزیون متمایز کرده است.
مقدم در آثارش سعی دارد مواردی را گوشزد کند که گاه او را به سمت قصهای مانند «زیر هشت» میکشاند که در آن قصهای کاملا مردانه را به تصویر میکشد و گاه ایجاب میکند به سراغ قصهای کاملا زنانه مانند «مدینه» برود که ماه رمضان امسال شاهد آن هستیم.
وی معتقد است طی این سالها سریالهایی ساخته که تفاوت ژانری زیادی داشتهاند؛ اما یک جهان بینی مشترک بین کمدی، ملودرام یا تراژدی و پلیسی در آثارش وجود دارد که شناسنامه و امضای سیروس مقدم در آن قابل تشخیص است.
چرا در سریال «مدینه» تا این اندازه تلخ به زندگی نگاه شده است ؟
-بیایید از این زاویه ببینیم، مدینه با وجود مشکلات فراوان امید به زندگی دارد و تک تک اعضای خانواده که دارای تشویش شدهاند را به راه درست هدایت و به رستگاری میرساند. این موضوعی است که در سریالهای خود به آن نیاز داریم.
از چه زمانی مدینه شکل گرفت؟
-سال گذشته با سعید نعمت الله قرار بود سریالی به نام میکائیل را شروع کنیم. به همین دلیل با هم چندین سفر تحقیقاتی به جنوب ایران به مناطقی چون بندر لنگه، گناوه، قشم، بوشهر، بندر عباس و کنگ رفتیم. بعد از آن نعمتالله 7 قسمت سریال را هم نوشت که ساخت سریال پایتخت 3 در دستور کار شبکه قرار گرفت و طبیعتا به دلیل این که تولید سریال میکائیل نیاز به فصل پاییز و زمستان دارد ساخت آن به امسال موکول شد و در این حین شبکه اول سیما طرحی از سعید نعمت الله بنام «مدینه» را تصویب کرد که تهیهکنندگی آن برعهده زینب تقوایی و کارگردانی آن به من سپرده شد.
قطعا با توجه به همکاری قبلی، نام سعید نعمت الله به عنوان نویسنده سریال شما را جذب کرده است.
-خوشحالم از این که دوباره قصهای با سعید نعمت الله کار میکنم به هر حال سابقه همکاری ما به کارهایی مثل «زیر هشت» و «رستگاران» برمیگردد و سلیقههایمان به یکدیگر نزدیک است. طرح نعمت الله طرحی جذاب و مورد علاقهام است چرا که پیچ و خمها و کاراکترهای خوبی دارد. با توجه به این که از ابتدا در جریان نگارش آن بودم، در واقع زمانی که پایتخت 3 را در شمال تصویربرداری میکردیم سعید نعمت الله قسمت به قسمت جلو میرفت و سیناپس هر قسمت را در همان لوکیشن شمال برایم میآورد. درباره فیلمنامه با هم صحبت و تبادل نظر میکردیم. بعد از اتمام تصویربرداری پایتخت 3 بصورت جدیتر درگیر پیش تولید این سریال شدم.
در همه آثار شما اخلاقیات محور اصلی است ولی این بار کاراکترهای قصه بدجور مجازات می شوند دلیل خاصی دارد؟
-مدینه قصهای را روایت میکند که متاسفانه بخش عمدهای از جامعه امروز ما به آن مبتلا است و گریبان جامعه ما را گرفته است و آن همان مادیگرایی، روزمرگی، پول زدگی ، مهم بودن مسایل اقتصادی و ناکافی بودن درآمدها و گرایش به تامین زندگی از راه های غیر حلال خدا است.
«مدینه» زنی است که با اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی پرورش یافته و در خانوادهای رشد کرده که سبک درست زندگی را آموخته و این کار را به فرزند خود نیز آموزش میدهد. در حقیقت خانواده کوچکی که در سریال اشاره شده، نماد جامعهای است که وقتی با مشکلاتی روبرو میشوند بجای متلاشی شدن و درگیری اتحاد بیشتری برای حل مشکلات پیدا میکنند. در این سریال مدینه سعی میکند با نقد اجتماعی بگوید مواظب حلال و حرام بودن مال خود باشیم چرا که ورود پول شبههدار به زندگی هر آدمی چه خواسته و چه ناخواسته طوفانی به پا میکند که همه خانواده را نابود میکند.
با توجه به این که تولید همزمان با پخش انجام می شود،چطور نگران کیفیت فنی و محتوایی نیستید؟
-بخشی از آن به تجربه برمیگردد . یعنی وقتی شما کاری را بر اثر تکرار و ممارست انجام دهید، تجربه کافی کسب می کنید و قطعا در مقایسه با کسی که آن کار را برای اولین بار انجام می دهد سرعت عمل بیشتری خواهید داشت. بنابراین همانطور که گفتم بخشی به تجربه خود من و تیمی که بامن کار می کنند باز می گردد. کسانی که کارهای مناسبتی کرده اند و به اهمیت آنتن در مناسبت ها واقف هستند و می دانند اینگونه کارها با همدلی و همیاری و کوشش و ممارست به نتیجه می رسد به گونه ای که ساعت بالای کار و شتاب در تولید به کیفیت لطمه نزند. هر لحظه که نیاز هست تمرین و دورخوانی انجام می شود و تکرار و تکرار می گیریم تا بالاخره آن چیزی که همه راضی هستند اتفاق بیفتد و خوشبختانه آن چیزی که روی آنتن می بینید به لحاظ فنی عالی است و به لحاظ محتوایی هم فکر می کنم جزء معدود سریال هایی است که دربرگیرنده اهداف سازمان است و بخوبی توانسته پیام های خودش را منتقل کند.
اعتقاداتی که در همه آثارشما محسوس است از کجا نشأت می گیرد؟
-ما در مملکتی زندگی می کنیم که هنگام عزا یکپارچه سیاه پوش می شود و هنگام اعیاد مذهبی یکپارچه نور و چراغانی، پس باورهایی وجود دارد که از بچگی با آن عجین شدهایم و به عنوان هنرمندی که مسلمان و شیعه هستیم و اعتقاداتی داریم و در این فرهنگ بزرگ شدیم نمی توانیم قصه ای را بنویسیم یا سریالی بسازیم که درونش از این فطرت و ذات و خمیرمایه خبری نباشد. چون آن موقع دچار تناقض میشویم. اینگونه نیست که طی این سالها در خلاء زندگی کرده ام و حالا آمده ام چنین سریالهایی می سازم. نه این گونه نیست اینها همه جزء اعتقادات من است. اعتقاد به حرم امام رضا (ع) را تقریبا در همه کارهایم میبینید چون باورش دارم . نماز جزء مواردی است که تلاش می کنم به بهترین شکل در کارهایم نشان بدهم و همینطور پیامهای اخلاقی که کاراکترهای آثارم در حرفهایشان دارند و یا نشان دادن ، ترکیب و شکل و شمایل درست یک خانواده و احترام بین اعضای خانواده و همدلی و همکاری خانواده ، همه و همه مواردی است که شاید ظاهری مذهبی نداشته باشد ولی درون خودش پراز آموزه های دینی است.
Sorry. No data so far.