معمولا هر سال روز خبرنگار بهانهای میشود تا این قشر دلسوز و حساس نسبت به مسائل کشور مطالبات خود را به گوش مردم و مسئولان برسانند. خبرنگاران بهعنوان چشمان جامعه مسئولیت حراست از حقوق عموم مردم در برابر مسئولین و همچنین انعکاس خدمات مسئولین را به جامعه برعهده دارند.
جایگاه ویژه رسانه برای ایجاد فضای سالم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در کشور مورد وثوق و تایید تمامی کارشناسان، جریانها و احزاب سیاسی است. رسانه آزاد به معنای واقعی کلمه رسانهای است که حاضر نیست با هر بهایی منافع یک شخص یا طیف سیاسی خاص را حفظ نماید و صاحبان قلم در رسانه آزاد باید تمام هم و غم خود را متوجه آنچه که به مصلحت عموم مردم و سالم نگه داشتن فضای موجود است متمرکز کنند.
متاسفانه آنچه که امروز جایگاه قلم و ارزش مطبوعات در کشور را با چالش جدی مواجه کرده شکلگیری طیف وسیعی از مجلات، روزنامهها و سایتهای خبری است که حافظ منافع یک خط فکری خاص هستند و معمولا مطالبات اصلی مردم در جریان لفاظی، درگیری و بازیهای سیاسی آنها به فراموشی سپرده میشود.
از سال گذشته و ایجاد زمینه گسترده برای فعالیت مطبوعات با تفکرات لیبرالی در کشور موجی از قهرمان پروری کاذب از افراد بدسابقه، با ذهنیت مخشوش که گاها چهرههای مردود برای نسلهای اول و دوم انقلاب و البته ناشناس برای نسلهای سوم و چهارم هستند؛ کلید خورده است.
قهرمان پروری که صرفا با هدف پایین آوردن و کوچک کردن بار انتقادی رسانههای جریان مخالف صورت میگیرد و از سوی دیگر با مقدس جلوه دادن برخی افراد زمینه هرگونه انتقاد را برمیچیند و به آنها مصونیت آهنین میبخشد.
این نوع برخورد با منتقدین در کشور که معمولا خبرنگاران و صاحبان قلم طیف وسیعی از آنها را تشکیل میدهند نتیجهای جز بسته شدن فضای نقد و ایجاد زمینه لازمه برای حضور رسانههای معاند و از دست دادن هرچه بیشتر فضای افکار عمومی ندارد. اینکه جریان لیبرال در کشور عادت دارد تا به اسم آزادی گردن انتقاد و آزادی بیان را ببرد مطلب بیسابقه ای نیست اما آنچه که در چند ماه گذشته در فضای مطبوعاتی رخ داده است نوع آپارتاید رسانهای است که تکتک مطبوعات و خبرنگاران را بالعکس گفتمان اعتدال موجود به خودی و غیر خودی تقسیم کرده است.
یک نمونه بسیار بارز از این فضای خفقان که در هفتههای گذشته شاهد آن بودیم مقابله جدی مطبوعات جریان لیبرال در قبال طرح تکریم بانوان در شهردادری تهران است. تعبیری جالب این رسانهها درباره این طرح به خوبی نمونه بارز این نکته است که واقعیت هرآنچه باشد باز بنا برآنست تا هرآنچه که لازمه پز سیاسی گروه یا دستهای خاص است برداشت شود.
استفاده از واژه تفکیک جنسیتی درباره طرح تکریم بانوان شهرداری که مکررا از جانب برخی مطبوعات استفاده شد تلاش کرد تا یک فضای دوقطبی را در بحث حجاب ترسیم کند و خود را طلایهدار مبارزه با یک تز فکری نشان دهد حال آنکه آنچه واقعا در مجموعه شهرداری اتفاق افتاد اولا با درخواستهای مکرر کارکنان این مجموعه انجام شد و ثانیا هیچ قرابتی با مفهوم تفکیک جنسیتی ندارد.در درجه اول بزرگنمایی این موضوع و تلاش برای استحاله واقعیت اتفاق افتاده تنها و تنها یک هدف را دنبال میکرد و آن عرض اندام یک جریان کم فروغ برای قرار گرفتن هرچند کوتاه در صدر رسانهها بود.
حال سوال اینجاست که اگر قرار باشد هر حرکتی در کشور که با ذائقه این جریان خاص سازگار نیست فورا با اهرم مطبوعات و رسانههای وابسته به آنها و به بدترین شیوه ممکن قلع و قمع شود آیا جایگاهی برای شعار اعتدال حداقل در فضای مطبوعات باقی میماند؟
دو گانهای حاکم بر تفکر جریان لیبرال که از سویی منتقدان خود را بیسواد و غیر کارشناس میخواند و از سوی دیگر گارد خود را با گرفتن چهره قدیسین بالا گرفته و از پاسخ به هرگونه انتقادی سر باز میزند در شان مطبوعات جمهوری اسلامی نیست.
بزرگترین آفت سیاهنمایی و استفاده ابزاری از مطبوعات بدست جریان لیبرال جلوگیری از هرگونه اقدام در جهت تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب است. مسئولانه نیست که پز روشنفکری عدهای به قربانی کردن هر حرکت انقلابی در راستای اهداف حزبی و گروهی بیانجامد.
در طول چند هفته گذشته سیاسی جلوه دادن طرح استیضاح وزیر علوم توسط نمایندگان مجلس و دادگاه رسیدگی به تخلفات مهدی هاشمی از دیگر بداخلاقیهای رسانهای جریان لیبرال در کشور است که تلاش میکند تا با مظلوم نمایی و ایجاد یک حاشیه امن برای برخی منتصبین به این جریان از پاسخگویی به هر سوالی طفره رود.
سواستفاده به این شکل از مطبوعات و جریان رسانه ای کشور قلب تمام دلسوزان عرصه رسانه را به درد میآورد و حرکت در راستای ایجاد یک فضای مطبوعاتی سالم را با چالش جدی روبه رو میکند.
Sorry. No data so far.