نشست نقد و بررسی فیلم «رو به قبله» با حضور عوامل اثر، منتقدین و وجمعی از علاقه مندان روز پنجشنبه 16 مرداد در حسینیه هنر برگزار شد.
در این نشست، فیلم داستانی طنز «رو به قبله»که با موضوع ماهواره تولید شده است به مدت 45 دقیقه به نمایش درآمد و پس از آن آقایان امیر مهدی پوروزیری (کارگردان)، محمدرضا شفاه (تهیه کننده) محمدصادق علیزاده (کارشناس و مجری)، نعمت الله سعیدی (نویسنده و منتقد) و رضا احسان پور (شاعر و طنزپرداز) به بحث و گفت وگو درباره فیلم پرداختند.
تنها مردم ملاک من هستند
در ابتدای این جلسه امیرمهدی پوروزیری با اشاره به تفاوت هنر و رسانه گفت: من در این اثر اصرار داشتم کار هنری نسازم و به سمت رسانه بروم. هنر و رسانه خیلی با هم متفاوت اند و بین هنری بودن و مردمی بودن فاصله وجود دارد.
وی افزود: من با اینکه خودم لیسانس سینما دارم، بسیار جدی در برابر هنری بودن فیلم ها مقاومت می کنم. آموزه های هنری را بشکنیم تا مخاطب ما را بفهمد، تنها مردم ملاک من هستند، نه آموزه های هنری، نه فلسفه، نه کادربندی زیبا، نه نوع دیالوگ نویسی. فیلم باید با مخاطب خود ارتباط برقرار کند. من سینما را به مثابه یک اثر هنری نمی بینم، خودم را مثل کارگری در یک فضای رسانه ای می دانم.
سینما برای مفاهیم بزرگ ساخته نشده
کارگردان «رو به قبله» سپس به بیان ظرفیت های سینما پرداخت و گفت: جهان سینما جهان کوچکی است و ظرف خوبی برای حرف های بزرگ نیست. سینما برای مفاهیم بزرگ ساخته نشده و هرگاه هم به دنبال مفاهیم بزرگ رفته به پیچیده نمایی از جنس تارکوفسکی، از جنس فیلم هایی مثل نار و نی در سینمای ایران، از جنس سینمای آقای میرکریمی در حال حاضر دچار می شود.
متاسفانه تلویزیون ما در برهه ای تبدیل شد به جایی که مردم آن را نفهمند و اثر فاخر تولید کند، نتیجه آن هم وضعیت موجود است، وقتی تلویزیون دید مخاطب ندارد به لودگی محض افتاد.
سینمای جریان ساز
پوروزیری با مقایسه سینمای اروپا با آمریکا، سینمای ایران را مثل اروپا دانست: در اروپا همه چیز به پای کارگردان ریخته می شود تا فیلمش را بسازد، اما در آمریکا اینطور نیست، فیلمی که کارگردان می سازد حتما باید بفروشد وگرنه به مرور به فراموشی سپرده می شود.
وی ادامه داد: امیدارم این خاص زدگی در سینما تمام شود، مردم بفهمند که نوعی از سینما فقط مثل سینمای اروپا جشنواره ای است و نوع دیگری از سینما می تواند جریان داشته باشد که نمونه ای از این فیلم ها در اول انقلاب بود مثل فیلم “دستمزد”، “تشریفات”، “ترن” ، “مسافران مهتاب”. یک بار دیگر این فیلم ها را ببینید، ببینید چقدر این فیلم های انقلابی بودند و چقدر سرگرمی داشتند و چقدر خوب مردم می توانستند آن ها را ببینند.
فیلم از اول، لو می رود
بعد از صحبت های امیرمهدی پوروزیری به عنوان کارگردان اثر، رضا احسان پور، شاعر و نویسنده، در چند نوبت به بیان نظرات خود درباره فیلم «رو به قبله» پرداخت.
احسان پور نقد آثار را باعث رشد فیلم ساز دانست و افزود: ما باید در چنین جمع هایی به نقد آثار اینچنینی بپردازیم تا فیلمساز ما رشد کند و در فیلم های بعدی نقاط ضعف اثر خود را برطرف کند. از این جهت من با صحبت پیرامون خود اثر و نقد حرفه ای اثر موافقم.
این طنز پرداز در ادامه با اشاره به اینکه این فیلم یک جوک از قبل لو رفته است، گفت: فردی که در این فیلم به عنوان نصاب ماهواره معرفی شده است اصلا به نصاب نمی خورد و از اول لو می دهد که اینکاره نیست، بنابراین در قدم اول نماد پردازی این فیلم مشکل دارد.
قواعد دنیای فیلم معرفی نمی شود
احسان پور با اشاره به شخصیت پردازی فیلم و اینکه در ابتدا نمی توانیم شخصیت ها را برای خودمان حلاجی کنیم گفت: این فیلم عینکی را به بیننده نمی دهد که ما با آن فیلم را ببینیم و پیش خود فضایی را ترسیم کنیم، در واقع کارگردان قواعد دنیای فیلم خود را به ما معرفی نمی کند.
وی با اشاره به اینکه فیلم دارای تعلیق مناسب و خوبی است اضافه کرد: فیلم از شوخی هایی برای خنداندن بهره می برد که به اصطلاح روحوضی است و درواقع فیلم را رادیویی کرده. اگر بیننده چشم خود را ببندد می تواند فیلم را بشنود و با شنیدن چیزی را از دست نمی دهد.
همچنین این منتقد، نقدهای گوناگونی در ارتباط با جزئیات فیلم مطرح کرد که با پاسخ های کارگردان اثر همراه بود.
فیلم جسارت خوبی داشت
شاعر کتاب «خنده های امپراطور» با اشاره به معضل ماهواره گفت: من نمی گویم با یک فیلم قرار است همه مشکلات ماهواره را حل کنیم، این حرف بسیار درستی است که در چهل دقیقه نمی شود کسی را از ماهواره دیدن منصرف نمود. در این فیلم به ماهواره پرداخته شد اما تنها صورت مسأله پاک شد.
احسان پور در انتها افزود: فیلم جسارت بسیار خوبی داشت و باید دست آقای پوروزیری را بوسید که دست به ساخت چنین اثری زده است، من بعد از دیدن فیلم ترغیب شدم داستان هایی که نوشته ام را تبدیل به فیلم کنم.
مشکل، جنس حرفه ای بودن ماست
نعمت الله سعیدی، دیگر منتقد حاضر در نشست بحث خود را با سوالاتی آغاز کرد: سوال مهم این است که چرا در این سال ها کار رسانه ای قوی انجام ندادیم؟ آیا انگیزه نداشتیم؟ آیا ابزار نداشتیم؟ آیا آدم خوب نداشتیم؟ مشکل به جنس حرفه ای بودن ما برمی گردد که متناسب با این محتوا نبوده است.
این سوال سال های متمادی فعالیت حرفه ای ما بوده که چرا نتوانستیم خوب کار کنیم، در مورد مقایسه تلویزیون و ماهواره هم این سوال مطرح است. تعدادی از آثار جشنواره عمار، از لحاظ الفبای فیلمسازی به این سمت حرکت کرده است و حرفه ای بودن از جنس خود را به دست آورده است.
نویسنده کتاب «عفریته و افلاطون» با طرح این سوال که در کار حزب اللهی ِ حرفه ای، باید عوام زدگی باشد؟ ادامه داد: به عبارتی دیگر برای انکار سینمای نخبه زده امروز تنها چاره آن عوام زدگی است؟ درجواب باید گفته شود خیر، آن بخشی که می خواهیم سینمای مخالف خودمان را انکار کنیم درست است، به هر قیمتی که شده حتی اگر به عوام زدگی دچار می شود، اما ضرورتا لازم نیست در این مرحله بمانیم.
فیلمی درشت بافت با مفاهیم کلی موفق
سعیدی با ارائه توضیحاتی در مورد نمادگرایی در فیلم ها بیان داشت: آنچه در مورد تمثیل مورد پذیرش قرآن است، نمادهایی است که دقیقا سر جای خود به کار گرفته می شوند اما معنایی بیشتر از خود را به همراه دارند. در این فیلم اکثر نمادهایی که وجود دارند، این ویژگی را دارند که علاوه بر اینکه در معنای خود به کار رفته اند قابلیت دریافت معناهای بیشتر را نیز دارند.
این نویسنده و منتقد در پاسخ به رضا احسان پور گفت: مشکلی که به نظرم در بحث ها وجود دارد این است که این فیلم را باید در حد خودش دید، مسلما در مقایسه با شاهکارهای سینمایی چیزهایی کم دارد. این فیلم درشت باف است، به این ریزبافی که گفته می شود نیست.
وی افزود: در مجموع غافلگیری فیلم این است که یک روحانی برای آنکه با ماهواره مبارزه کند خودش اقدام کرده و به میدان آمده است یا پیام های مشابه دیگر. فیلم در پیام های کلی خود موفق بوده اما این قدر ریزبافت نیست که این جزئیات نقد شده در آن موضوعیت داشته باشد.
ژانر نهی از منکر!
نعمت الله سعیدی با سوال درباره ژانر اثر پرسید: ژانر اثر چه بود؟ اکشن، پلیسی یا ممکن است خیلی افراد بگویند اجتماعی بود. آیا این کار اجتماعی بود؟ اگر این کار چند نمونه تکرار شود، می توان گفت ژانر نهی از منکر بود. این ژانر نهی از منکر ممکن است در انگلیس معنایی نداشته باشد، اما در ایران ممکن است معنی پیدا کند و خیلی جدی هم معنی داشته باشد.
خیلی از مشکلاتی که ما امروز در سینما و تلویزیون داریم، در این نیست که فرد سینما را نمی شناسد، در این است که جامعه خودش را نمی شناسد. دنیای خودش که می خواهد درباره اش فیلم بسازد نمی شناسد.
متأسفانه سینمای ما از طرفی در نشان دادن جامعه ایران ضعف دارد و از طرفی مباحث سینما هم درست رعایت نمی شوند.
پلان به پلان، محتواست که فرم را تحمیل می کند
سعیدی با بیان این نکته که سینمای مطلوب ما ضدیتی با فرم ندارد، گفت: فرم اصلی متعلق به ماست. متعلق به همان سینمایی که فکر می کنیم درست است. یکی از نکات جالبی که در این فیلم وجود دارد این است که محتوا فرم را جلو می برد. پلان به پلان این محتواست که تحمیل می کند فرم به چه شکل باشد.
وی افزود: آن هایی که به فرم اهمیت می دهند در واقع همان پوچ انگارهایی بودند که وقتی به عالم هنر رسیدند به این تعبیر بیان شد که فقط فرم مهم است. فرم به خودی خود چیزی ندارد، تنها یک مرزی است که جدا می کند. در سینمای مطلوب ما فرم موضوعیت دارد و لزوما هر کس کار سینمایی مطلوب می کند نباید با فرم مبارزه کند. نباید بگوید من تا فرم را نشکنم نمی توانم سینمای دینی بسازم، تا فرم را نشکنم نمی توانم حرف مردمی بزنم. این حرف در صورتی که بخواهیم عبور کنیم درست است.
فرم غربی، عاریتی است
این منتقد در ادامه افزود: نه تنها ما فرم داریم بلکه فرم هایی که سینمای غرب دارد از ما عاریت گرفته است. مثل تعلیق؛ تعلیق در نهایت به معنای انتظار است. اگر تعلیق به انتظار رسید، یعنی شما مخاطب را منتظر به معنای واقعی و با دغدغه و با تمام عواطف و فکر خودش درگیر یک فیلم کردی. مگر تعلیق بالاتر از این می شود. اوج تعلیق وقتی است که تمام عواطف درگیر آن فیلم می شود، این تعلیق اسمش انتظار است.
سعیدی با اشاره به اینکه باطل چیزی از خودش ندارد، گفت: آن ها تعلیق را از انتظار دزدیده اند. این حرفی است که ما هر وقت فرصت پیدا می کنیم تکرار می کنیم: باطل چیزی از خودش ندارد و اگر دارد از حق به عاریت می گیرد.
سعیدی با این نکته بحث خود را پایان داد که: یکی از نکات جالبی که در این فیلم وجود دارد این است که محتوا دارد شکل می دهد به فرم. کارگردان اصلا فرم برایش اهمیت ندارد. محتوا تعیین می کند چه فرمی درست است.
فیلم ساختن را جدی بگیریم
محمدرضا شفاه، تهیه کننده این اثر بعد از توضیحاتی درباره سختی های تولید یک اثر طنز گفت: رویکرد ما به آثار به واسطه نیازهای زیادی که در حوزه انقلاب اسلامی با آن مواجه هستیم، مقداری غیرطبیعی است. معمولاً به جای اینکه در مورد خود اثر صحبت شود، پیرامون موضوع صحبت می کنیم و این هم به دلیل کمبودهای ما در زمینه محتوا برمی گردد. ما باید نگاهمان در انتقاد به فیلم ها مقداری حرفه ای تر شود، زیرا فیلمسازانی که با آن ها در ارتباط هستیم، افرادی هستند که دغدغه فیلمسازی در حوزه انقلاب اسلامی دارند و ما فقط باید روی هنرمندانه بودن کارهایشان صحبت کنیم.
وی افزود: اگر فیلم ساختن را جدی بگیریم، به قواعد سینما و فیلم ساختن اهمیت دهیم، حتما سینما به پیام و منظور ما از فیلم اهمیت می دهد و این منظور به مخاطب منتقل می شود.
شفاه ضمن آسیب شناسی فیلم سازان جوان گفت: آفتی که بین فیلمسازان وجود دارد این است که می خواهند کارشان شبیه هیچ یک از کارهایی که قبلا انجام شده نباشد، بنابراین فیلمشان به گونه ای می شود که کسی نمی تواند ارتباط بگیرد. حتی سینمای هالیوود هم چنین کاری انجام نمی دهد.
ادای دین به آقای قرائتی
تهیه کننده آثاری مثل «لکه» با اشاره به دیالوگی در فیلم که اشاره به آقای قرائتی دارد گفت: دیالوگی که راجع به آقای قرائتی در فیلم گنجانده شده، ادای دینی به ایشان است. مهم ترین ویژگی که ما از آقای قرائتی یاد می گیریم این است که وقتی فیلم می سازیم معیارمان این باشد که بفهمند چی می گوییم و مخاطب علاقه داشته باشد همراهی کند و گوش دهد.
شفاه با اشاره به اختلاف فیلم سازی و نقد کردن گفت: عمدتا کسانی که خوب فیلم می سازند، نمی توانند حتی فیلم خودشان را نقد کنند و کسانی که خیلی خوب نقد می کنند، نمی توانند فیلم بسازند. این اصلا به این معنا نیست که کسی که نقد می کند سینما نمی فهمد و کسی که فیلم می سازد نقد حالیش نیست. این دو سمت یک پدیده است.
وی ادامه داد: اختلاف نظری که در مورد این فیلم هست، بخشی به این صورت قابل تحلیل است. خیلی وقت ها مواجهه با اثر هنری از منظر منتقد متفاوت با مواجهه اثر از منظر هنرمند است. شنیدن بسیاری از نقدها به کارگردان در ساخت آثار بعدی کمک می کند و مفید است، اما آن چیزی که اثر به مخاطبش منتقل می کند متفاوت از رویکردهایی است که منتقد می گوید.
شفاه در انتها افزود: خیلی از نکاتی که گفته شد در مورد بسیاری از آثار طنز قابل گفتن است، حتی کارهایی که موفق هستند در قسمت هایی احمقانه به نظر می رسند. مخاطب یاد گرفته است با دادن آوانس این ها را ببیند، برای اینکه می داند همه این ها بازی است و همه این را می فهمند.
در این نشست که با حضور علاقه مندان و مخاطبین برگزار می شد، سوالاتی هم از سوی مخاطبین پرسیده شد که کارگردان و منتقدین به آنها پاسخ دادند.
نشست های فیلم سازان جوان سینمای انقلاب پنج شنبه هر هفته ساعت 16 در محل حسینیه هنر برگزار می شود. علاقه مندان می توانند در این نشست ها را از طریق ammarfilm.ir به صورت مجازی شرکت کنند.
Sorry. No data so far.