تریبون مستضعفین – علی الفت پور
شاید یکی از موضوعات درس آموز در سال ۸۵، فضاسازی رسانه های بیگانه درباره فوت مقام معظم رهبری بود. این شایعات در زمان امام (ره) هم منتشر میشد. رسانههای بیگانه اعلام کردند که مقام معظم رهبری فوت کردهاند و رسانهها در ایران اعلام نمی کردند.
ماجرا از گزارش مایکل لدین در دی ماه ۸۵ آغاز شد. مایکل لدین، یهودی و یکی از تحلیلگران ارشد انستیتوی اینترپرایز آمریکاست که به نومحافظهکاران وابسته است و شغلهای حساسی مانند مشاور امنیتی دولت آمریکا را هم در پرونده کاری خود دارد.
گزارش مایکل لدین شروعش این بود: ««به نظر ميرسد كه در واقع (آيتالله) خامنهاي فوت كرده و يا در حال فوت است و نظام ايران تلاش دارد ارزيابي كند اگر اين خبر اعلام شود، چه اتفاق و واكنشي خواهد داشت و واكنش مردم چه خواهد بود. تازهترين گزارشهاي پزشكي نشان ميدهند كه وقتي او (حضرت آيت الله خامنه اي) هفته گذشته از بيمارستان مرخص شد، دچار گردش خون نامناسب، ضربان قلب ضعيف، فشار خون بالا و نارسايي شنوايي است و تقريباً بينايي در يكي از چشمان خود را از دست داده و از درد شديد كمر رنج ميبرد. ظاهراً نميتواند به تنهايي از روي صندلي يا تخت خويش برخيزد. همه اين عوارض ناشي از سرطاني است كه او به آن مبتلا است. با اين حال به پزشكان خود گفته است كه تا زماني كه آمريكاييها از منطقه خارج نشدهاند و در لبنان، جمهوري اسلامي اعلام نشده باشد،زنده خواهد ماند.»
سال 2003، لدين با گروهي ديگر از محافظهكاران، ائتلاف براي دمكراسي در ايران را (CDI) كه با هدف تغيير رژيم در ايران است پايهگذاري كرد و موتور محركه نومحافظهكاران در عمليات نظامي و انجام آن به شمار ميرود. كتاب سال 1996 او «چگونه آمريكا يك انقلاب دمكراتيك جهاني را رهبري كند؟» يك فكر نو از نومحافظهكاران آمريكايي را پايهريزي كرد.
سیاست صحیح رسانه ای درباره رهبر انقلاب امروز حربه را از دست رسانه های خارجی گرفت. با تدبری که اندیشیده شد و با مصاحبه هایی که صورت گرفت جلوی ایجاد یک بلوای رسانه ای گرفته شد. در بسیاری از موارد مشابه نیز میتوان یا اتخاذ چنین راهکاری جلوی اتفاقات مشابه سال 85 را گرفت.
بسیار دقیق و متین بود این نوشته.
شما همین را مقایسه کنید با جریان فرود اجباری هواپیمای آمریکایی در بندرعباس. من سایت های خبری خارجی را تقریبا هر روز رصد می کنم، خبر بستری شدن حضرت آقا را چون خبرگزاری های خودمان به خوبی پوشش دادند، معدود خبرگزاری های خارجی به آن پرداختند. حداکثر نقل قول هایی بود که از سایت های داخلی می شد. ولی جریان فرود هواپیمایی آمریکایی را با صد حکایت مختلف و داستان پردازی های گوناگون خبرگزاری های خارجی پوشش دادند و آخرش هم ما نفهمیدیم جریان دقیقا چی بود؟! دلیلش هم عدم تحرک رسانه های داخلی در این ماجرا بود.
ما هر وقت به جای اینکه موضع فعال بگیریم سکوت کردیم، در نهایت مجبور می شویم در موضعی انفعالی شروع کنیم به توجیه تراشیدن و مخاطب هم در نهایت به ما اعتماد نمی کند.
متاسفانه رسانه های ما و صدا و سیما شاید ده ها و یا صدها بار این راه غلطِ قایم کردن را طی کرده اند و هر بار هم سرشان به سنگ خورده ولی باز یاد نگرفتند. یاد نگرفتند که اگر خبری را (هر چند تلخ) ما خودمان سریع و شفاف به مردم نگوییم، بعد چند ساعت با هزار دروغ و تفسیر و شایعه بی بی سی و سایت های غربی آن را پوشش می دهند. و تا آقایان از خواب بیدار بشوند و بخواهند درستش کنند هم اعتماد مخاطب را از دست داده اند و هم فرصت تاثیر گذاری بر روی آنها را.
امیدوارم (البته با شک و تردید فراوان!) که خبررسانی به موقع بیماری و عمل آقا آغازی باشد بر تدبیر درست رسانه ملی و سایر رسانه های داخلی. البته بعید نمی دانم این بار هم شخص خود آقا این تدبیر را کرده باشند والا از آقایان رسانه ای که ما دیده ایم این کارها خیلی بعید بود!!
دقیقا با بچه ها همینو بحث میکردیم
البته کم کاری هایی هم شد. مثلاً من به عنوان یکی از مردم خیلی دوست داشتم حسم را از موفقیت آمیز بودن جراحی آقا فریاد بزنم. چرا با مردم مصاحبه تصویری نشد و یک گزارش لااقل از صدا و سیما پخش نشد؟