گزارشی که به تازگی توسط وب سایت موسسه علوم و امنیت بین الملل (ISIS Institute for Science and International Security) منتشر شده، جزئیات دقیق و کم سابقه ای از نقاط اختلاف فنی و راهبردی ایران و 1+5 در مذاکرات وین 6 را بیان کرده اند. این مرکز مرتبط با مراجع تصمیم گیر آمریکایی از جمله بیان کرده است که یک توافق جامع بلند مدت با ایران می بایست شامل موارد زیر باشد:
1. محدود سازی تعداد سانتریفیوژها 2. رآکتور آب سنگین اراک 3. کاهش تعدا سانتریفیوژهای نصب شده و در حال چرخش 4. پیگیری جوانب احتمالی برنامه نظامی 5. محدود سازی تامین مواد و تجهیزات صنعت هسته ای از خارج کشور.
با توجه به تمدید زمان مذاکرات هسته ای جهت دستیابی به توافق جامع تا آذر سال جاری و اطلاعات واصله از مراجع مرتبط با مذاکرات، جهت حفظ و صیانت از حقوق و صنعت هسته ای مطابق با خطوط قرمز ترسیمی توسط مقام معظم رهبری نکات قابل توجهی در مذاکرات بنظر می رسد.
خطوط قرمز ترسیمی مقام معظم رهبری در مذاکرات هسته ای
حرکت علمی، هستهای به هیچ وجه نباید متوقف یا کند شود، مذاکره کنندگان ایرانی باید بر ادامه تحقیق و توسعه و پیشرفت هستهای پافشاری کنند.
کسی حق مداخله بر روی دستاوردهای هسته ای را ندارد و کسی هم این کار را انجام نمیدهد.
مسئولان باید در مورد دستاوردهای هستهای تعصب داشته باشند.
مذاکره کنندگان کشورمان نباید هیچ حرف زوری را از طرف مقابل قبول کنند.
روابط آژانس بین المللی انرژی اتمی با ایران باید بصورت متعارف و غیر فوق العاده باشد.
باید در نظر داشت هدف آمریکا به عنوان طرف اصلی مذاکره تنبیه، مهار کردن و دشمنی با ایران است و اصولا بازی برد برد در این مذاکرات بی معنی است. لذا دولت آمریکا و تیم مذاکره کننده آنها بر مبنای تفسیر خود از پیمان منع اشاعه تسلیحات هسته ای بدنبال اعطای حق غنی سازی به ایران نیست و همچنین به هیچ عنوان حاضر نخواهد بود این حق را برای ایران به رسمیت بشناسد، چون به رسمیت شناختن این حق به معنی غیر قانونی بودن تمامی قطعنامه های قبلی شورای امنیت بر ضد فعالیت های هسته ای ایران می باشد. پذیرش هر تعهدی فراتر از تعهدات مندرج در پیمان عدم اشاعه به صورت نامحدود خیانت به کشور است.
موسسه علوم و امنیت بین الملل
موسسه علوم و امنیت بین الملل یک اتاق فکر به ریاست دیوید آلبرایت بازرس سابق تسلیحات هسته ای در عراق می باشد. این موسسه با توجه به دسترسی به منابع فنی گسترده درباره برنامه هسته ای ایران و ارتباطات احتمالی با دستگاه های اطلاعاتی، بررسی و مدل سازی جامعی از برنامه هسته ایران به عمل آورده است و بررسی های خود را در قالب گزارشهایی از سال 2002 تا کنون ارائه نموده است. این موسسه توسط سازمان بین المللی انرژی اتمی، بنیاد راکیفلر و … حمایت می شود.
با توجه به اشراف این مرکز به برنامه هسته ای ایران، این موسسه نظرات خود را به مراکز تصمیم گیری در آمریکا منتقل می کند.
این موسسه طی دور جدید مذاکرات، قبل و بعد از مذاکره و حتی هم زمان با آن، با انتشار گزارشهای دوره ای آژانس در مورد برنامه هسته ای، اقدام به ارائه تحلیل، گزارش و پیشنهادات در مورد نحوه برخورد با برنامه هسته ای نموده است.
این موسسه قبل از امضا توافق ژنو در تاریخ 5 نوامبر 2013 اقدام به انتشار متنی نموده و اهداف مذاکره برای دستیابی به یک توافق اولیه را ترسیم نموده است. نکته تعجب آور آنکه بسیاری از آن مباحث در مذاکرات از سوی طرفهای مقابل در مذاکرات مطرح شده و در نهایت در توافق ژنو تائید و منعکس شد. از تاریخ فوق تاکنون این موسسه و ریاست آن با ارائه تحلیل، شرکت در جلسه استماع سنا و انتشار گزارش رئوس مذاکرات و توافق بلند مدت با ایران را طراحی و پیشنهاد داده است.
اما نظرات این اتاق فکر با توجه به قرابت با مراکز تصمیم گیر در مورد برنامه هسته ای ایران در آمریکا حائز اهمیت می باشد.
دیوید آلبرایت، اولی هاینونن، و آندری استریکر در گزارشی که به تازگی توسط وب سایت موسسه علوم و امنیت بین الملل (ISIS Institute for Science and International Security) منتشر شده، جزئیات دقیق و کم سابقه ای از نقاط اختلاف فنی و راهبردی ایران و 1+5 در مذاکرات وین 6 را بیان کرده اند . این مرکز مرتبط با مراجع تصمیم گیر آمریکایی از جمله بیان کرده است که یک توافق جامع بلند مدت با ایران می بایست شامل موارد زیر باشد:
محدود سازی تعداد سانتریفیوژها
این اصل که “توافق نمی بایست به صورتی باشد که تعداد سانتریفیوژهای مجاز به حدی باشد که امکان دستیابی به زمان گریز (Breakout Time) کمتراز 6 الی 12 ماه را با ذخیره اورانیوم کم غنی شده حدود یک تن، فراهم کند” یک اصل جعلی است. جعل واژه زمان گریز هسته ای، که تا کنون در حقوق هسته ای مطرح نبوده به معنی زمان کافی جهت دستیابی به حداقل میزان اورانیوم غنی شده به منظور استفاده در سلاح هسته ای می باشد. جاعلین این واژه اعتقاد دارند که این زمان می بایست به حدی باشد که زمان کافی جهت عکس العمل را برای آمریکا فراهم آورد. اما به نظر می رسد هدف از جعل این واژه تنها محدود سازی صنعت هسته ای ایران و محدود کردن آن در زیر مقیاس صنعتی است. بنا بر محاسبات این افراد و با فرضیات فوق ایران می بایست تنها بین 2000 الی 4000 سانتریفیوژ فعال در اختیار داشته باشد و می بایست سایر سانتریفیوژهای نصب شده را برچیند ، از بین ببرد و یا بعنوان قطعات یدکی سانتریفیوژهای فعال استفاده کند.
چنین توافقی در زمینه غنی سازی، پذیرش رفتار متفاوت و فراقانونی NPT با برنامه هسته ای ایران است و علاوه بر تغییر صنعت هسته ای به یک مجموعه آزمایشگاهی، جوابگوی هیچ یک از نیازهای این صنعت نه در تولید برق هسته ای و نه در سایر زمینه ها نخواهد بود. براساس اعلام رسمی مسئولان کشور نیاز غنی سازی فعلی کشور 190.000 سو (SWU) می باشد که در صورت توافق بر روی عدد 4000 این میزان تنها 3600 سو خواهد بود. با توجه به اینکه طرف های مذاکره تاکید بر تعلیق تحریمها و نه لغو آنها دارند و بازگشت پذیری هر توافقی در زمینه تحریمها را یکی از شرایط توافق جامع بیان می کنند، لذا توافق جامع می بایست حداقل علاوه بر حفظ شرایط فعلی در تعداد سانتریفیوژهای راه اندازی شده برای یک بازه بسیار کوتاه، برای صنعت غنی سازی یک ظرفیت نصب شده آماده راه اندازی معادل 190.000 سو را در انتهای توافق جامع متصور سازد که در پایان دوره توافق جامع، قابل بهره برداری بوده و دستیابی به اهداف چشم انداز کشور در افق 1404 شمسی، در زمینه تولید 20.000 مگاوات برق هسته ای را ممکن سازد. این ظرفیت غنی سازی و تعداد سانتریفیوژ آماده راه اندازی، این اطمینان را ایجاد می کند که در صورت عدم پایبندی طرف مذاکره به موارد مورد توافق، هیچگونه توقف و عقب گردی به کشور و صنعت هسته ای تحمیل نشود. از سوی دیگر طرف مذاکره تاکید بر برچیده شده سانتریفیوژهای نصب شده در فردو دارد. هرگونه تغییر کاربری از جمله تبدیل به یک مرکز به اصطلاح تحقیقاتی و یا مرکز تولید رادیو ایزوتوپ و یا مرکز تحقیقات اشعه های کیهانی صرفا معادل از بین بردن کاربری اصلی فردو به عنوان پدافند غیر عامل نظنز است. به عبارت دیگر توقف روند غنی سازی در فردو و یا هرگونه تغییر کاربری احتمالی در آن موجب این خواهد شد که تاسیسات غنی سازی زیر زمینی فردو که معایب پدافند غیر عامل نظنز را دارا نمی باشد، کاربری خود را از دست بدهد و احتمال هرگونه حمله نظامی به نظنز را در حین توافق جامع و یا بعد از آن به شدت بالا ببرد. این در حالیست که همگان بر معایب پدافند غیر عامل نظنز، یعنی آسیب پذیری این مرکز در برابر حمله نظامی اذعان دارند. نکته ای که این مرکز را از خطر حمله نظامی حفظ می کند، وجود یک مرکز محفوظ در زیر زمین است که قابلیت ها و توانمندیهای بالفعل غنی سازی صنعت هسته ای را حفظ می کند. در این زمینه با توجه به در خطر بودن مراکز و کارگاه های تولید، مونتاژ و تحقیق و توسعه با توجه به بازرسی های گسترده صورت گرفته و درز گسترده اطلاعات مراکز مذکور در طی توافق اقدام مشترک، لازم است که این فعالیت ها هم جهت حفاظت به محلی مشابه تاسیسات زیر زمینی فردو منتقل شده تا از هرگونه گزندی محفوظ بمانند.
رآکتور آب سنگین اراک
مورد بعدی مورد توجه در مذاکرات، براساس آنچه موسسه علوم و امنیت بین الملل به آن پرداخته است، رآکتور آب سنگین اراک است که ظاهرا مذاکره کنندگان ایرانی تغییرات در این رآکتور را پذیرفته و تنها مذاکرات، در نوع و نحوه اعمال تغییرات است. بر این اساس دوگزینه در زمینه تغییرات در رآکتور اراک مطرح شده است: یکی استفاده از آب نیمه سنگین یا آب سبک است که با توجه به خط قرمز «حفظ رآکتور اراک بصورت آب سنگین» ظاهرا حرکت به سمت آن با احتمال کمتری مواجه است و گزینه دوم استفاده از بازتابنده (Reflector) در چیدمان میله های سوخت قلب رآکتور اراک و کاهش ظرفیت رآکتور به نصف و یا یک چهارم جهت تولید کمتر پلوتونیوم رده سلاح در این رآکتور می باشد.
در مورد راه حل اول، طرف های مذاکره کننده با ایران، بر تبدیل آن به یک رآکتور آب سبک پیشرفته تاکید داشته که با توجه به سابقه طرف های مذاکره کننده در عدم عمل به تعهدات در موارد مشابه بعید است توافقی در این زمینه صورت بگیرد. در مورد استفاده از آب نیمه سنگین در رآکتور نیز با توجه به سرمایه گذاری های سنگین صورت گرفته چه در زمینه تولید آب سنگین و چه در مورد ساخت رآکتور، هرگونه اعمال تغییرات، نیازمند تغییرات اساسی در طراحی و ساخت مجدد تجهیزات خواهد بود که موجب هدر رفت سرمایه عظیم ملی مصرف شده تا کنون می گردد . لذا، تمامی این پیشنهاد ها بهره برداری از این سرمایه گذاری صورت گرفته را سالیان سال به تاخیر خواهد انداخت. شایان ذکر است که براساس اظهارات منابع غربی، در مذاکرات، مطرح شده است که ایران باید موظف شود تا آب سنگین تولید شده داخلی را- بدون استفاده از آن در داخل- در بازار بین المللی به فروش رسانده و حتی تولید غلاف های زیرکونیومی مربوط به رآکتور را متوقف نماید.
اما در مورد راه حل دوم که در قالب باز طراحی مطرح می شود می بایست توجه داشت، از آنجایی که مکررا تکرار می شود که قرار نیست تحریمی لغو شود و دولت ایران تاکید بر شفاف سازی و اعتماد سازی دارد، بر آن اساس ، ایران می بایست مواردی را تعهد کند که علاوه بر اینکه هزینه مضاعفی بر کشور تحمیل نکند، فرایند آن برگشت پذیر هم باشد. این در حالیست که استفاده از سوخت غنی شده
و رفلکتور، باعث تغییرات عمیق و اساسی در قلب راکتور، سیستم کنترلی راکتور، سیستم گردش آب و تجهیزات آنها خواهد شد و این یعنی طراحی جدید راکتور و کنار گذاشتن طرح فعلی که تا کنون انرژی و وقت زیادی از کشور صرف آن شده است. این در حالی است که تاکید رهبر فرزانه انقلاب بر حفظ ماهیت آب سنگین راکتور اراک در حقیقت تاکید بر «مقاومت در برابر زیاده خواهیهای غرب» است. به عبارت بهتر، «حفظ آب سنگین اراک» یعنی «حفظ طرح موجود ولاغیر».
چنین بر می آید که چیدمان احتمالی پیشنهاد شده به کشورمان به قرار زیر باشد:
در این چیدمان بجای استفاده از 175 میله سوخت جهت دستیابی به ظرفیت 40 مگاواتی تعداد کمتری میله سوخت استفاده خواهد شد و ظرفیت رآکتور 10 مگاوات خواهد بود. این در حالی است که هرگونه بازطراحی در ساختمان قلب رآکتور و یا مبدل های حرارتی و یا سپردن تعهد جهت اعمال چنین تغییراتی منجر به یک اقدام غیر قابل بازگشت خواهد شد که هم موجب از بین رفتن سرمایه های ملی و هم طولانی شدن زمان بهره برداری خواهد بود.
کاهش تعداد سانتریفیوژهای نصب شده و در حال چرخش
بنا بر اخبار واصله از مذاکره کنندگان، طرف های مذاکره ایرانی اصل محدود ماندن تعداد سانتریفیوژهای در حال چرخش ایران به میزان فعلی (حدود 8000 ماشین نسل اول) و اعمال محدودیت بر تعداد سانتریفیوژها وغنی سازی را در توافق جامع پذیرفته اند و تنها در حال مذاکره بر نحوه و میزان آن هستند. در حال حاضر 18.000 سانتریفیوژ نسل اول (IR-1) و حدود 1000 سانتریفیوژ نسل دوم (IR-2m) در دو سایت فردو و نظنز نصب شده و یا در حال کار می باشد. براساس خطوط قرمز ترسیمی برای مذاکره کنندگان ایرانی، هرگونه توافقی که منجر به عدم راه اندازی ظرفیت نصب شده فعلی، عدم نصب ظرفیت های جدید و یا برچیده شدن سانتریفیوژهای نصب شده فعلی باشد متناقض با نیاز 190.000 سو ظرفیت غنی سازی در کشور می باشد. در حالیکه در طول برنامه اقدام مشترک و قبل از آن تولید، نصب و راه اندازی سانتریفیوژ بسیار محدود و عملا متوقف شده بود، تداوم این روند به هیچ عنوان حتی پاسخگوی تولید سوخت مورد نیاز نیروگاه بوشهر نخواهد بود.
طرف های مذاکره ایران در نظر دارند با کنترل کارگاه های تولید و مونتاژ سانتریفیوژ تنها تولید ماشین ها را منحصر به جایگزینی ماشین های معیوب و از کار افتاده کنند. بدیهی است که با توجه به ظرفیت تولید و مونتاژ فعلی و آمادگیهای موجود در صنعت، پذیرش هرگونه محدودیتی در این زمینه باعث عقب ماندگی کشور در این صنعت و حتی موجب ازبین رفتن ظرفیت های فنی و انسانی شکل گرفته فعلی خواهد شد. در صورت اصرار طرف های مذاکره ایران بر اعطای امتیاز به طرف های مقابل، می توان تنها تزریق گاز به زنجیره ها را آن هم در بازه زمان کوتاه و مشخص متوقف نمود. علاوه بر آن نباید تولید سانتریفیوژ متوقف شده و بر این مبنا، باید راه اندازی در سایت های غنی سازی بدون تزریق گاز (راه اندازی خشک) ادامه پیدا کند که علاوه بر حصول به بازگشت پذیری در زمینه هرگونه توافق، پیشرفت صنعت متوقف نشود. همچنین می بایست از هرگونه توافقی که ایران را ملزم به خروج مواد و تجهیزات مرتبط با صنعت هسته از کشور میکند، اجتناب نمود.
پیگیری جوانب احتمالی برنامه نظامی
جنبه دیگر طرف های مذاکره و بخصوص آمریکا جوانب احتمالی برنامه نظامی (PMD) می باشد. PMD یک واژه جعلی دیگر جهت اعمال فشار بر فعالیت های هسته ای ما می باشد. اما طرح این موضوع طی یک فصل مودالیته طولانی مدت تعریف شده در دوران مدیریت علی لاریجانی بر مذاکرات و اتمام آن در زمان مدیریت آقای جلیلی، هدفی جز اعمال فشار جهت امتیازگیری نیست. این موارد در ابتدای دوران آمانو و بر پایه اطلاعات ارائه شده از طرف سرویسهای جاسوسی غربی و اسرائیل بصورت جدید اعلام شد. اخیرا و در طی روند فوق العاده همکاری سازمان انرژی اتمی با آژانس بین المللی انرژی اتمی و در طی توافقنامه ای، ایران علاوه بر پذیرش بخشی از اقدامات مندرج در پروتکل الحاقی قبول کرد که توضیحاتی در مورد برخی موارد ادعایی فعالیت های نظامی ارائه دهد.
جالب آنجاست که موسسه علوم و امنیت بین الملل مطرح می کند که: “جدی ترین کمبودهای ایران در زمینه راستی آزمایی همچنان بی میلی این کشور برای رفع نگرانی های آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره ابعاد نظامی گذشته و احتمالا کنونی برنامه های هسته ای خود است. تا زمانی که ایران رضایت آژانس را در این حوزه کلیدی به دست نیاورد لغو قابل توجه تحریم ها امکان پذیر نخواهد بود.
آژانس بین المللی انرژی اتمی و گروه شش بدون رفع این نگرانی ها نمی توانند یک رژیم راستی آزمایی مناسب به وجود بیاورند که بتواند هرگونه تاسیسات یا فعالیت های هسته ای مخفی را شناسایی کند. آژانس نمی داند که ایران درباره تولید سلاح های هسته ای چقدر اطلاعات دارد. ایران چه زمانی دنبال تولید سلاح هسته ای بود، چقدر به آن نزدیک شد، دنبال چه نوع سلاحی بود، و این کار را چگونه و کجا انجام داد؟ چقدر طول خواهد کشید تا ایران ماده شکافت پذیر خود را به بمب تبدیل کند؟ آیا این توانایی صرفا کنار گذاشته شد و ایران در انتظار است تا روزی آن را به سرعت از سر بگیرد؟ چه کسی روی این پروژه ها کار می کرد؟ آژانس بین المللی انرژی اتمی به اطلاعات پایه خوب درباره فعالیت های هسته ای نظامی ایران نیاز دارد تا بتواند یک رژیم راستی آزمایی بر اساس آنها آماده کند. افزون بر آن، برای حصول اطمینان درباره نبود فعالیت های تسلیحاتی، آژانس بین المللی انرژی اتمی نیاز خواهد داشت که تا چندین سال به صورت دوره ای از سایت های تسلیحاتی گذشته بازرسی و با افراد کلیدی مصاحبه کند. بدون اطلاعات بیشتر، آژانس نمی داند به کجا برود و با چه کسی مصاحبه کند، چه رسد به اینکه مشخص کند آیا چنین فعالیتی همچنان به شکل مخفی ادامه دارد یا خیر. پرسش های اساسی در این مناقشه ده ساله بی پاسخ خواهد ماند.
افزون بر آن، اگر ایران بتواند مانع از بازرسی های آژانس از سایت های نظامی بشود که ادعا می شود در آنها کارهایی برای تولید سلاح های هسته ای انجام گرفته است، همچنین می تواند از این سابقه استفاده کند و باز هم به آژانس اجازه ندهد که به سایت های نظامی دیگری هم دسترسی داشته باشد که ایران با استفاده از برخی از آنها می تواند تاسیسات سانتریفیوژی مخفی یا تاسیسات هسته ای نظامی خود را مخفی کند. اگر توافق هسته ای جامع کار را برای ایران به منظور تولید اورانیوم درجه تسلیحاتی در سایت های محرمانه آسان کند، محدود کردن ظرفیت های هسته ای در سایت های اعلام شده نیز بی فایده خواهد بود. توافق جامع باید روی هر دو مسیر بالقوه متمرکز شود. در نتیجه، درخواست های ایران برای نادیده گرفتن تلاش های مرتبط با برنامه هسته ای نظامی گذشته در بهترین حالت درخواستی ساده لوحانه و نشان دهنده درک ضعیف از سیاست راستی آزمایی و کنترل تسلیحاتی مناسب، و در بدترین حالت ، بسیار بی ثبات کننده خواهد بود.
برای اینکه توافق حاصل شود، ایران باید به صورت ملموس نشان دهد که برنامه هسته ای تسلیحاتی خود را کنار گذاشته است و مثلا اذعان کند که یک برنامه هسته ای تسلیحاتی داشته است یا اینکه همه ابهامات را رفع کند و قول بدهد که در تحقیقات جاری آژانس بین المللی انرژی اتمی با آن به صورت کامل همکاری خواهد کرد. ایران بدون پرداختن به نگرانی های آژانس بین المللی انرژی اتمی نباید به شکل چشمگیری از تحریم ها رهایی یابد.”
واضح است که این افراد تاکید دارند تا قبل از حصول توافق جامع، موارد به نتیجه ای مشخص در طی مذاکرات با آژانس برسد. دامن زدن به این موارد صرفا جهت اعمال فشار بر ایران جهت عقب نشینی و امتیاز دهی در مذاکرات هسته ای است. لازم به ذکر است پس از شناسایی و انهدام سخت افزار برنامه نظامی هسته ای عراق، طی سالهای پس از جنگ دوم عراق، تمامی دانشمندان هسته ای که مورد مصاحبه و شناسایی قرار گرفته بودند ترور شدند.
محدود سازی تامین مواد و تجهیزات صنعت هسته ای از خارج کشور
موسسه مذکور می افزاید: با توجه به اینکه بومی سازی در صنعت هسته ای نوپاست لذا برای تامین مواد و تجهیزات وابسته به خارج از کشور می باشد. شنیده ها حاکی از پیشنهاد طرفهای مذاکره ایران برای تامین تجهیزات مورد نیاز هسته ای و حتی دوگانه از یک کانال مشخص و تحت نظارت کامل آنها می باشد.
اما آمریکایی های بیان می کنند:راستی آزمایی کافی و مناسب همچنین مستلزم این است که ایران به صورت قابل تایید، تلاش های خود را برای خرید غیرقانونی کالاهای کلیدی و حساس در تکثیر هسته ای برای برنامه هسته ای خود متوقف کند. اگر جلو این کار گرفته نشود ایران ممکن است محرمانه کالاها و تجهیزات لازم را برای سایت ها یا فعالیت های هسته ای مخفی خود خریداری کند. این مستلزم استمرار تحریم های شورای امنیت سازمان ملل و تحریم کشورها علیه کالاهای حساس در تکثیر هسته ای برای مدتی طولانی است. با این حال، هر گونه توافقی در نهایت لازم خواهد بود که امکان خرید قانونی و تحت نظارت کالا را برای برنامه های هسته ای قانونی ایران و صنایع غیرنظامی آن فراهم سازد و در عین حال تضمین کند که ایران برای فعالیت های ممنوع به خرید غیرقانونی کالا مبادرت نمی کند.
این نظارت ها و محدودیت ها دسترسی سایر صنایع نظامی و غیر نظامی را به مواد و تجهیزاتی که بنا به زعم طرفهای مذاکره کاربردهای چندگانه داشته باشند محدود و یا غیر ممکن خواهد کرد.
حال باید دید که در صورت حصول توافق جامع، تا چه حد از پیشنهادات، و یا به عبارت بهتر، دستورات سازمان امنیتی مذکور در این توافق گنجانیده می شود.
منابع:
http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=26124
www.irannuc.ir
www.isis-online.org
(1) : مرجع:
Source of figure: Ali Ahmad, Frank von Hippel, Alexander Glaser, and Zia Mian, “A Win-Win Solution for Iran’s Arak Reactor,” Arms Control Today, April 2014. http://www.armscontrol.org/act/2014_04/A-Win-Win-Solution-for-Irans-Arak-Reactor
Sorry. No data so far.