تهاجم سال ۱۹۸۲، اولین تهاجم رسمی اسرائیل به لبنان نبود؛ بلکه قبل و بعد از این تاریخ نیز این رژیم جنایتکار، تهاجمهای گستردهای را علیه این کشور انجام داده است.
سوابق تهاجم اسرائیل به لبنان
سال 1948 “سر آغاز اشغالگری”
سال ۱۹۴۸میلادی، پس از شكلگیری اسرائیل (كه منجر به آواره شدن هزاران تن از فلسطینیان شد) ارتش این رژیم بخشهایی از جنوب لبنان را به تصرف خود در آورد.
سال 1949 میلادی “قرارداد متارکه”
پس از یک سال اشغالگری در سال ۱۹۴۹میلادی در اثر فشارهای دیپلماتیك منطقهای و فرا منطقهای، قرارداد «متاركه» بین دولت غاصب اسرائیل و دولت لبنان منعقد شد.
رژیم صهیونیستی به این قرارداد وفاداری نشان نداد و نیروهای خود را در جنوب لبنان حفظ كرد.
سال 1967میلادی، اشغالگری مجدد
روند اشغالگری بخشهای جنوبی لبنان ۱۹ سال ادامه پیدا كرد تا در سال ۱۹۶۷م مجدداً بخشهای دیگری از جنوب لبنان به محاصره ارتش رژیم صهیونیستی درآمد.
سال 1967 میلادی “کشتار حانین”
نیروهای اسرائیلی در ۲۶ نوامبر سال ۱۹۶۷ بعد از حدود ۳ ماه از محاصره روستای حانین در لبنان وارد این روستا شدند و اقدام به قتل ساکنان آن با تبر کردند. همچنین منازل را آتشزده و آنها را با خاک یکسان کردند.
سال 1968 میلادی “حمله به فرودگاه بیروت”
در سال ۱۹۶۸ اشغالگران با حمله به فرودگاه بینالمللی بیروت، دست کم ۱۳ فروند هواپیمای تجاری لبنان زا هدف قرار دادند.
سال 1970میلادی “حمله به پناهندگان”
تهاجم ۱۹۷۰ به بهانه برخورد با رزمندگان فلسطینی که از اردن بیرون رانده شده و وارد لبنان شده بودند، شکل گرفت و ادامه این كشمكش بین اعراب و اسرائیل و تداوم جنگ داخلی لبنان بحران خاورمیانه را به اوج خود رسانده بود.
سال 1972 میلادی”اشغال جنوب لبنان”
با تهاجم مجدد به لبنان، بخشی از مناطق جنوبی لبنان به اشغال صهیونیستها درآمد.
سال 1974 میلادی “کشتار یارین”
کشتار یارین در این کشتار که در سال ۱۹۷۴ به وقوع پیوست نیروهای اسرائیلی پس از ورود به شهر کوچک یارین در لبنان ۱۷ منزل را ویران و ۹ نفر را به قتل رساندند.
سال 1975 “کشتار عیترون”
عیترون نام شهری کوچک در جنوب لبنان است. این شهر در سال ۱۹۷۵ بر اثر انفجار یک بمب کار گذاشته شده توسط نیروهای اسرائیلی شاهد کشته شدن ۹ کودک بود.
سال 1976 “کشتار بنت جبیل”
در سال ۱۹۷۶ نیروهای اسرائیلی پنجشنبه بازار شهر کوچک بنت جبیل در لبنان را بمباران کردند.
این بمباران منجر به کشته شدن ۲۳ و زخمی شدن ۳۰ نفر شد.
سال 1978 “کشتار اوزاعی”
در سال ۱۹۷۸ نیروهای هوایی اسرائیل واحدهای مسکونی و موسسات تجاری منطقه اوزاعی در نزدیکی بیروت را هدف قرار دادند.
در این حادثه ۲۶ نفر کشته و ۳۰ واحد مسکونی کاملا ویران شد.
سال 1978 “کشتار راشیا”
در سال ۱۹۷۸ توپخانه اسرائیل ۱۵ لبنانی را که به سمت کلیسای شهر کوچک راشیا روانه بودند به قتل رساند.
سال 1978 “کشتار کونین”
نیروهای اسرائیلی در سال ۱۹۷۸ ده کونین در لبنان را مورد هدف قرار داد. در این حمله ۲۹ نفر که اکثرا کودک بودند، کشته شدند.
سال1978 “کشتار عدلون”
در سال ۱۹۷۸ کماندوهای اسرائیلی مستقر در ساحل عدلون در لبنان ۲۰ نفر از افرادی را که در ۲ ماشین در حال حرکت بودند هدف قرار داده و به قتل رساندند.
سال 1978 “کشتار عباسیه”
در سال ۱۹۷۸ نیروی هوایی اسرائیل مسجدی را در شهر کوچک عباسیه در لبنان که تعدادی از خانوادهها در آنجا پناه گرفته بودند را هدف قرار داد. در این بمباران هوایی ۱۱۲ نفر که بیشتر آنها زن و کودک بودند کشته شدند.
سال 1978 میلادی”عملیات لیتانی”
معروفترین و بزرگترین عملیات اسرائیل در خاك لبنان ، عملیات «لیتانی» بود كه آریل شارون (دیکتاتور اسبق اسراییل طرح و نقشه آن را آماده كرده بود) نیروی زمینی، هوایی و دریایی اسرائیل بصورت گستردهای در این حمله شركت داشتند.
با اجرای عملیات لیتانی بخشهایی از جنوب لبنان به اشغال ارتش اسرائیل در آمد. بیروت قریب سه ماه در محاصره كامل نیروهای اسرائیلی بود. این حملات با حمایت مستقیم نظامی ایالات متحده ، انگلیس و فرانسه انجام شد. اهداف این عملیات برای تحلیلگران مسائل منطقهای بسیار آشكار و روشن بود.
رژیم صهیونیستی برای تثبیت موقعیت خود، باید شرایط سیاسی و امنیتی منطقه را تغییر میداد. حملات نظامی او به دیگران، با همین قصد انجام میشد.
دور كردن چریكهای فلسطینی تا مرز لبنان، انهدام ساختار نظامی سازمان آزادیبخش فلسطین، تقلیل قدرت نظامی و سیاسی سوریه در لبنان و در نهایت ایجاد تحولات بنیادین سیاسی در كشور لبنان (روی كار آوردن یك رئیس جمهور مسیحی طرفدار خود) همگی از اهدافی بود كه تلآویو در عملیات سنگین لیتانی در سال ۱۹۷۸میلادی در سر داشت.
در آن شرایط اسرائیل میتوانست، به اهدافش برسد به ویژه آن كه بعضی از گروههای خود باخته فلسطینی در كنار برخی سران وابسته عرب، آماده بودند تا برای تأمین اهداف رژیم صهیونیستی پرونده اشغال فلسطین را به نفع اسرائیل ببندند.
سال ۱۹۸۲”عملیات صلح”
در این تهاجم كه بر اساس طرح شارون از زمین، دریا و هوا پشتیبانی میشد، بخش عظیمی از جنوب لبنان اشغال شد و پایتخت این كشور عربی، بیروت، به مدت دو ماه و نیم به محاصره درآمد.
رژیم صهیونیستی برای تأمین اهداف گفته شده خود و با پشتیبانی ایالات متحده و دولتهای خود باخته عرب به لبنان حمله کرد و تا بیروت پیش رفت.
ارتش اسرائیل، چریکهای فلسطینی را از لبنان بیرون راند و هزاران نفر از مردم مسلمان و رزمندگان فلسطینی ـ از جمله آوارگان را قتل عام کرد.
سال 1982 “عملیات امنیت الجلیل”
حمله اسرائيل به لبنان در سال ۱۹۸۲ میلادی نیز که آن را عملیات “امنیت الجلیل” نامید، دومین جنگ این رژیم علیه گروههای مقاومت فلسطینی و آخرین جنگ میان اسرائیل و فلسطینیان در خارج از سرزمین فلسطین به شمار میآمد.
نیروهای ارتش اسرائیل در این حمله توانستند خود را به شهر “بیروت”، پایتخت لبنان برسانند و طی سه ماه محاصره این شهر، آن را به صورت مداوم بمباران و توپ باران کنند، در نتیجه رهبری سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) مجبور شد در چارچوب قراردادی که با میانجی گری دولت وقت آمریکا به امضا رسید، با پیشنهاد خروج امن نیروهای مقاومت فلسطینی از “بیروت” موافقت کند.
بنا بر آنچه “الکس فیشمن”، تحلیلگر نظامی اسرائیلی در مقاله ای تحت عنوان “شمار شهدای ارتش دفاع اسرائیل در جنگ لبنان چقدر بوده است؟” در شماره ۱۴ آوریل سال ۲۰۰۰ میلادی روزنامه عبری زبان “یدیعوت آحارونوت” آورده، دومین جنگ اسرائيل بر علیه گروه های مقاومت فلسطینی نیز کشته شدن نزدیک به ۱۴ هزار شهروند لبنانی و فلسطينی و از پای درآمدن تنها ۴۰۰ اسرائیلی را در پی داشته است.
سال 1982 “جنایت صبرا وشاتیلا”
در سال ۱۹۸۲ نیروهای اسرائیلی با همکاری برخی از نیروهای نظامی لبنانی دست نشانده با نقشه وزیر جنگ آن زمان آریل شارون به اردوگاههای صبرا و شتیلا در نزدیکی بیروت که برخی از پناهندگان فلسطینی را در خود جای داده بودند حمله کردند و حدود ۸۰۰ نفر فلسطینی به اضافه تعدادی لبنانی را به قتل رساندند.
سال 1982 “اردوگاه البرج الشمالی”
این اردوگاه در لبنان واقع است. هواپیماهای صهیونیستی در هفتم ژوئن سال ۱۹۸۲ با حمله به این اردوگاه با استفاده از بمبهای فسفری ۹۴ فلسطینی را در این اردوگاه به خاک خون کشیدند. این حمله در واکنش مقابله جوانان اردوگاه در برابر حمله نظامیان پیاده صهیونیستی به اردوگاه صورت گرفت.
سال 1993 “عملیات تسویه حساب”
اسرائیل در تهاجم هفت روزه به نام عملیات تسویه حساب باعث شهادت سیصد نفر و مجروح کردن هزاران نفر و آوارگی بیش از چهارصد هزار نفر از مردم جنوب لبنان شد.
در عملیات تسویه حساب، هدف اصلی اسرائیلیها از بین بردن رابطه شیعیان و طوائف مختلف با حزبالله بود اما این یورش نتیجه معكوس داشت و نه تنها رابطه شیعیان با حزبالله را از بین نبرد، بلكه در خصوص ضرورت مقاومت یك نوع همبستگی ملی میان تمام اقوام مذهبی لبنان ایجاد كرد.
جنبش مقاومت حزبالله عملیات نظامی خود را با كارایی و پشتكار ادامه داد و عملیات استشهادی، حمله به مراكز دشمن، كمین در راه گشتیهای اسرائیلی و وارد آوردن خسارتهای پیاپی انسانی بر سربازان و مزدوران دشمن، برنامه هایی بود كه حزبالله به خوبی آن را سامان داد.
اسرائیل تجاوز خود را با استفاده از نیروی هوایی، دریایی و توپخانه آغاز كرد. دامنه این حملات، جنوب لبنان، مناطقی در بقاع و بقاع غربی، اردوگاه فلسطینی«البارد» در شمال و منطقة «الناعمه» در نزدیكی پایتخت را، در برگرفت.
اسرائیل چارهای نداشت جز آنكه به میانجی و حامی آمریكایی خود پناه ببرد و راه حلی برای فرار از بحران پیدا كند. راه حلی كه در آن توقف شلیك موشكهای كاتیوشا به شهركها در مقابل توقف تجاوز اسرائیل مطرح شود.
حزبالله موافقت خود را اعلام كرد توقف تجاوز اسرائیل در قبال توقف حملات موشكی حزبالله. این اقدام حمایت از غیر نظامیان لبنان بود و صهیونیستها را وا می داشت در یك نبرد نظامی مستقیماً با نیروهای مقاومت درگیر شوند. تصمیم نهایی این بود كه ابتدا اسرائیل دست از تجاوز بردارد، سپس شلیك موشكهای كاتیوشا متوقف شود. در ساعت شش بعد از ظهر روز شنبه ۳۱/۷/۱۹۹۳میلادی، «تفاهم ژوئیه» از طریق میانجیها و بدون وجود هر گونه سند مكتوبی شكل گرفت.
در نتیجه تجاوز اسرائیل،۱۴۰ غیر نظامی شهید شدند كه ۱۳تن از نیروهای مقاومت اسلامی بودند. ۵۰۰ زخمی ، حدود ۲۰۰هزار آواره از ۱۲۰ روستا در جنوب لبنان و خرابی هزاران خانه از دیگر نتایج این تجاوز بود. با این همه مقاومت اسلامی و مردم لبنان، پیروز این نبرد بودند زیرا دشمن نتوانسته بود به هیچكدام از اهداف خود دست پیدا كند.
اسحاق رابین رئیس وقت رژیم صهیونیستی پس از این عملیات اظهار داشت:«من متأسفم كه حزبالله بر ما چیره شد».
سال 1996 “عملیات خوشههای خشم”
تهاجم ۱۹۹۶ معروف به عملیات خوشههای خشم با حملات شدید زمینی، دریایی و هوایی به جنوب لبنان و اشغال ۵۱ کیلومتر از عمق خاک این کشور همراه بود.
عملیات خوشههای خشم به عنوان «آخرین تلاش گسترده اسرائیل برای مقابله با حزبالله» ۱۶ روز به طول انجامید. در این تهاجم، دردناكترین فاجعه انسانی در روستای «قانا»، در جنوب لبنان به وقوع پیوست.
انعكاس خبر این فاجعه، محكومیتهای شدید جهانی را برای اسرائیل در پیداشت. حزبالله در پاسخ به این تهاجم، شهركهای یهودینشین را زیر آتش سنگین موشكهای خود گرفت و شهركنشینان را وادار به فرار كرد.
شدت و قدرت این پاسخ، اسرائیل را وا داشت از حمله به مناطق مسكونی تا حد زیادی پرهیز كند. عملیات خوشه های خشم , قدرت و توان دفاعی حزبالله را بیش از پیش به نمایش گذاشت.
یکی از این روزهای شوم و به یادماندنی که لکه ننگ دیگری بر پیشانی صهیونیست ها و حامیان منطقه ای و بین المللی آن قرار داد تجاوز وحشیانه به جنوب لبنان در دهم آوریل سال ۱۹۹۶ بود. در این تجاوز صهیونیست ها با سنگ و گیاه و جامدات هم رحم نکردند و از شدت حقد و کینه ای که داشتند به طور علنی منشور و قوانین بین المللی را نقض کردند و مناطق وابسته به سازمان های بین المللی را هدف قرار دادند.
نسل کشی صهیونیست ها در قانا و النبطیه و منصوری تنها ساکنان جنوب لبنان را داغدار نکرد بلکه احساسات و وجدان همه مردم این کشور و انسان های باوجدان و آزاده در سرتاسر جهان جریحه دار شد.
این روزها و با ادامه جنایات ررژیم اشغالگر قدس،خوی درندگی و وحشی گری خود را نه تنها از دست نداده بلکه افزایش داده است.
رژيم اسرائيل ۲۲ مي سال ۲۰۰۰ ميلادي پس از بيش از ۲ دهه اشغالگري، خروج نيروهاي خود را از جنوب لبنان و منطقه بقاع غربي آغاز کرد. تل آويو در ۳ روز بعدي و پس از آنکه نيروهاي اسرائيلي زير آتش جنبش مقاومت حزبالله قرار گرفتند سرعت خروج نيروهاي خود از اين منطقه را شدت بخشيد.
جنگ طولاني و فرسايشي حزبالله بر ضد اشغالگران اسرائيلي مقامهاي اين رژيم را تحت فشار شديدي قرار داد و به ترک خاک لبنان وادار کرد.
لبنانيها ۲۵ مي را به عنوان يک تعطيلي ملي گرامي ميدارند و از آن به عنوان نوعي دگرگوني ياد ميکنند که معادلات منطقه را به خوبي تغيير داد و به افسانه شکستناپذيري رژيم اسرائيل خاتمه بخشيد.
سال 2006 “عملیات باز”
تهاجم ۲۰۰۶ (عملیات باز) به بهانه آزاد کردن دو اسیر اسرائیلی که توسط حزب الله به اسارت گرفته شده بودند انجام گرفت.
سال 2006 “جنگ 33 روزه”
جنگ اسرائیل علیه لبنان که در اسرائیل به جنگ دوم لبنان و در لبنان به جنگ ژوئیه یا جنگ تموز معروف است، نبردی ۳۳ یا ۳۴ روز بین ارتش اسرائیل و حزبالله لبنان بود که دامنه آن شمال اسرائیل و سراسر لبنان را دربرگرفت.
نبرد تموز براساس یك «نقشه جامع» كه توسط آمریكا، انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی، مصر، اردن، عربستان و احزاب شاخص طیف ۱۴ مارس لبنان طراحی شده بود، به اجرا درآمد و پس از 33 روز جنگ و جنایات متعدد رژِیم صهیونیستی با قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ ۱۴ اوت ۲۰۰۶ پایان یافت.
در طول سالهای متمادی، مقاومت لبنان شکستهای مفتضحانهای را بر رژیم وحشی اسرائیل تحمیل کرده و ضمن آزادسازی مناطق اشغالی، جرأت فکر به حمله و تجاوز را از این رژیم گرفته است.
فـــان حــزب الله هــم “الغــالبـــون
Sorry. No data so far.