فاضلاب البرز به تعبیر مدیرکل حفاظت از محیط زیست استان البرز مانند تیر چهارپاره ای است که وقتی شلیک می شود چند هدف را با هم می زند و یکی از آن اهداف، سلامت مردم است.
استان البرز در زمینه تصفیه فاضلاب از مناطق محروم هم عقب تر است. در این استان گویا برنامه مشخصی برای تصفیه فاضلاب و بازگرداندن آن به چرخه مصرف برای بخش های صنعت و کشاورزی وجود ندارد و جالب است که این بخش ها آب مورد نیاز خود را از سفره های زیرزمینی برداشت می کنند.
البته کشاورزان بی آنکه بدانند از فاضلاب تصفیه نشده نیز برای آبیاری محصولات خود استفاده می کنند و فاضلاب را از این طریق وارد سفره های مردم می کنند.
حسین محمدی مدیرکل حفاظت محیط زیست استان البرز دعوت ما را برای مصاحبه درباره مسائل مهم زیست محیطی استان پذیرفت و آنچه می خوانید حاصل این گفت و گو است.
شما در مراسم معارفه خود اظهار داشتید که استان البرز برای تصمیمگیریهای زیستمحیطی نیاز به یک تصویر مستند از محیط زیست دارد. این تصویر چیست و شامل چه مواردی است؟ آیا فراتر از شعار است؟ چراکه برخی مدیران در روزهای نخست فعالیت خود نگاه آرمانی به مسائل دارند یا اینکه برنامه هایی را در حد شعار اعلام می کنند اما به اجرای آنها پایبند نیستند.
محمدی: مطمئن باشید که شعار نیست. چون همین الان در حال انجام است. این تصویر مستنند حتی برای مدت کوتاهی در پورتال سازمان قابل دسترس بود اما چون نیاز به بازنگری و اصلاحات داشت، مجددا در اختیار کارشناسان و صاحبنظران قرار گرفت. منظور من از تصویر این بود که گزارش جامع و کاملی از مولفههای زیستمحیطی استان البرز داشته باشیم. یعنی تا زمانی که از وضعیت موجود یک مولفه و چالشها و مشکلات آن بخش نداشته باشیم نمیتوانیم چارهاندیشی کنیم.
فرض کنید میخواهیم درباره موضوع “آب” برنامهریزی کنیم؛ ما ابتدا باید بدانیم پتانسیل و ظرفیت منابع آبی استان و سهم هر یک از این منابع چهقدر است. باید بدانیم چهقدر فاضلاب تولید میکنیم و این فاضلاب تا چهحد مدیریت اصولی میشود؛ چه میزان از فاضلاب وارد محیط میشود و چه مشکلاتی را از این طریق برای محیط زیست ایجاد میکند. ما که یک دستگاه نظارتی هستیم نمیتوانیم به دستگاههای دیگری که از صفر تا صد این فرآیند نقش دارند بگوییم که مثلا شما وظیفهات را خوب انجام ندادی.
این تصویر مستند اکنون در چه مرحله ای است؟
محمدی: خوشبختانه این گزارش و تصویر مستند به صورت جامع و مفید تهیه شده است و وضعیت مولفههایی چون خاک، تنوع زیستی، هوا، منابع آب، توسعه بخش صنعت و حتی ظرفیتهای علمی و دانشگاهی استان در این مجموعه بررسی و نمایش داده شده است. نسخه نهایی این تصویر مستند در چند روز آینده از طریق پروتال ادارهکل حفاظت محیط زیست استان البرز در دسترس عموم قرار میگیرد و اکنون (در زمان انجام این مصاحبه) در مرحله ویرایش نهایی است.
از نقاط قوت این تصویر مستند این است که با نظر جمعی و با تاکید بر محور بودن نگاه کارشناسی تهیه شده و در کنار تشریح وضعیت موجود و ذکر نقاط ضعف و قوت، دارای تحلیل کارشناسی است. در انتهای آن نیز بخشی با عنوان “راهکارهای عملی برای فائق آمدن بر چالشهای محیط زیستی” وجود دارد.
با گروه های آزمند مواجه شدیم
شما سال گذشته و همزمان با آغاز به کار به عنوان مدیرکل محیط زیست استان البرز اشارهای داشتید به وجود دو گروه “علاقهمند و آزمند” که در اجرای برنامهها با آنها مواجه خواهید بود. میخواهم بعد از گذشت چندین ماه از شما بپرسم که آیا با آن گروه “آزمند” مواجه شدید؟ آنها چه کسانی هستند و چه میکنند؟
محمدی: محیط زیست متعلق به مردم است. اصلا بنا نیست در دفاع از حقوق مردم و شهروندان با کسی تعارف داشته باشیم. شما میتوانید مصوبات شورای معاونین و مدیران که در اداره کل ما برگزار شده و میشود را در اختیار داشته باشید. با مشاهده آنها متوجه میشوید که تاکید همیشگی ما این است که هیچ نهاد یا واحدی نباید برای منفعت شخصی خود حقوق مردم را زیر پا بگذارد و آلودگیهای زیستمحیطی ایجاد کند. مطمئنا اگر گزارشهایی در این باره باشد موضوع را دنبال میکنیم. حتی با برخی افراد و گروههای منفعت طلب که موجب آزار مردم و آسیب رساندن به محیط زیست شدند برخوردهای قانونی انجام شده است که اگر لازم است میتوانم به آنها اشاره کنم.
اگر امکان دارد اشاره کنید و بگویید که آیا نهادها و افراد دولتی هم بین آنها هستند؟
محمدی: هم در بخش دولتی داریم و هم در بخش خصوصی. مشکلات بخش دولتی را بین خودمان میتوانیم حل کنیم و روند قانونی موثر و بازدارندهای دارد اما بخش خصوصی بعد از چندین بار تذکر و اخطار نباید به خطاهای خود ادامه دهد. البته ما وظیفه خود میدانیم که قبل از برخورد قانونی با افراد، آنها را هدایت و راهنمایی کنیم و به آنها مشورت بدهیم. به همکاران خودم گفتهام که افرادی که به عنوان بخش خصوصی وارد کار و فعالیت شدهاند و سرمایهگذاری کردهاند نباید متضرر شوند و تا جایی که امکان دارد با ارائه مشاوره و راهنمایی، از انجام اقدامات نادرست و خطرساز برای محیط زیست جلوگیری میکنیم.
از آنجا که در بخش دولتی ضوابطی داریم که باید رعایت شود و مسائل بین ادارات دولتی باید از طریق مجاری خاصی پیگیری شود، من مکلف به رعایت این موارد هستم و فقط باید آن را به سمع و نظر بالاترین مقام اداری استان یعنی آقای استاندار برسانم. مواردی هم بوده است که از این طریق ورود کردهایم و مشکل حل شده است.
این موارد به مراجع قضایی هم رسیده است؟
محمدی: در بخش دولتی نه اما در بخش خصوصی بله.
قرار شد به مواردی از برخوردهای قانونی اشاره کنید.
محمدی: بخش خصوصی را میتوانم اشاره کنم. برخی از این موضوعات حتی در استانداری پیگیری شده است. موضوع فاضلابهای تولیدی که وارد محیط میشود را در کارگروه سلامت و امنیت غذایی دنبال کردهایم. همچنین با دو شهرک صنعتی در استان که فاضلابهای آنها وارد محیط میشد برخورد قضایی و قانونی شد چراکه کشاورزان هم نادانسته از این فاضلابها برای آبیاری محصولات استفاده میکردند و این موضوع همچنان در حال پیگیری است.
مثال دیگر اینکه فاضلاب تولیدی شهر جدید هشتگرد به خاطر آلودگیها و خطرات زیستمحیطی از طریق مراجع قضایی در حال پیگیری است. موضوع مشکلات زیستمحیطی میادین میوه و تره بار کرج نیز با توجه به شکایتهای مردمی در کارگروه بهداشت و سلامت پیگیری میشود و بنده به رئیس محیط زیست شهرستان دستور دادم که این موضوع را از طریق مراجع قضایی پیگیری کند.
آزمند یعنی کسی که حاضر نیست اقدام اشتباه خود را بپذیرد و در برابر راهنمایی و مشاوره دیگران نیز مقاومت میکند. عمده مردم علاقهمند به حفظ محیط زیست هستند و درصد بسیار کمی منافع خود را به مصالح عمومی ترجیح میدهند و حاضر نیستند حرف ما را بپذیرند. در این مرحله است که ما مجبور به برخورد میشویم. افرادی که اکنون موضوع آنها از طریق مراجع قضایی پیگیری میشود جزو همین گروهی هستند که حاضر به پذیرفتن اشتباه خود و راهنمایی کارشناسان نبودند.
آیا این آزمندها در سیستم دولتی هم هستند؟
محمدی: نیستند.
اما شما فرمودید که تخلفات هم در بخش دولتی و هم بخش خصوصی اتفاق افتاده است.
محمدی: کسی که در سیستم دولتی کار میکند اصلا منفعت شخصی ندارد. فرض کنید کسی که میخواهد راه احداث کند شاید بخشی از محیط زیست را هم تخریب کند اما این تخریب را با هدف دستیابی به منفعت شخصی انجام نداده و هدف او کار کردن برای مردم است. به عبارتی اگر برخی مواقع اصول محیط زیست رعایت نمیشود، شاید مشکل در عدم نظارت ما باشد. اما در مجموع نهادهای دولتی همراهی و همکاری خوبی برای حفاظت از محیط زیست دارند.
شما تعصب خاصی به سیستم دولتی دارید و گویا به هیچ وجه حاضر نیستید به اشتباهات بخش دولتی اشاره کنید و اشکالات را متوجه بخش خصوصی می دانید. آیا واقعا مدیران دولتی در پروژههای مختلف خود نظر شما را درباره ابعاد زیست محیطی جویا می شوند؟
محمدی: بله! خوشبختانه دیدگاه های حاکم بین مدیران استانی منطبق بر اصول حرفه ای و زیست محیطی است و آنها همواره در دیدارهای مختلفی که با هم داریم، نظر محیط زیست را درباره ابعاد زیست محیطی فعالیت های خود جویا می شوند. با این حال اگر برخی مواقع از سوی پیمانکاران آسیب هایی به محیط زیست وارد شود ناشی از ناآگاهی است.
مگر جز این است که بسیاری از این پیمانکاران زیر نظر مستقیم نهادهای دولتی فعالیت می کنند و این فعالیت ها از طریق انعقاد قرارداد همکاری بین آنها و دستگاه های دولتی انجام می شود؟
محمدی: بخش دولتی مخالف تخریب محیط زیست است. اشاره کردم که برخی از آسیب هایی که به محیط زیست وارد می شود ناشی از ناآگاهی است که رسانه ها و نهادها می توانند با اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به عموم مردم از جمله پیمانکاران از بروز این آسیب ها جلوگیری کنند.
درختان شهر همچنان با “اره” قطع می شوند
از این بحث فاصله بگیریم و به موضوع قطع درختان در محدوده شهر بپردازیم. هرازگاهی تعدادی درخت به بهانه های مختلف در شهر کرج قطع می شود و معمولا برای این اقدام یک راه فرار در قوانین شهری پیدا می شود. چرا اداره کل محیط زیست استان واکنش قاطعانه و بازدارنده در این باره ندارد؟ ما کمتر شاهد موضع گیری شما درباره قطع درختان در سطح شهر هستیم.
محمدی: این داستان فقط مختص کرج نیست و در دیگر نقاط کشور هم وجود دارد. اخبار و گزارش های رسانه ها حاکی از این است که درختان زیادی بدون رعایت اصول و ضوابط به عناوین مختلف مثلا برای اجرای پروژه های ساخت و ساز در شهرهای مختلف کشور قطع می شود. البته ما هم این ضرورت ها را درک می کنیم و می دانیم که ایجاد یک روگذر یا زیرگذر تا چه اندازه اهمیت دارد و به رغم ضرورت برداشته شدن تعدادی درخت، منفعت این فعالیت ها به خاطر کاهش ترافیک و آلودگی و صرفه جویی در وقت و منابع، در نهایت نصیب محیط زیست می شود.
امروز در بسیاری از نقاط جهان به جای قطع درختان، آنها را جابجا می کنند اما گویا فرهنگ جابجایی درخت هنوز در شهر ما و کشور ما جا نیفتاده است.
محمدی: ما مخالف برداشته شدن تعدادی درخت برای اجرای پروژه های مطلوب شهری نیستیم بلکه با شیوه های قطع و نابودی درختان مخالفیم. چون امروزه تکنولوژی آنقدر پیشرفت کرده است که نیاز به این نباشد که درختان را با “اره” قطع کنیم یا از ریشه دربیاوریم و بگذاریم خشک شوند!
ما در این مواقع متوجه نیستیم که در حال قطع درختان ده ساله، بیست ساله، پنجاه ساله و صد ساله هستیم. گویا برای ما مهم نیست که این درختان با صرف وقت و انرژی و هزینه به این سن و سال رسیده اند و خیلی راحت تصمیم به نابودی آنها می گیریم. اگر فقط به همین نکته توجه کنیم که این درختان در این سال ها چه قدر آب مصرف کرده اند و آن را به ریال محاسبه کنیم متوجه خسارت قطع درختان می شویم.
ما می توانیم به جای قطع کردن درختان، آنها را با شیوه ها و ابزارهای نوین از خاک جدا کنیم تا به جای دیگری منتقل شوند. یعنی به جای اینکه در مناطق دیگر نهال یک ساله بکاریم، می توانیم یک درخت پنج یا ده ساله بکاریم. شهرداری کرج و دیگر شهرداری های کشور باید به این سمت بروند.
مشکل اصلی اینجاست که شهرداری ها برای توجیه قطع درخت راه فرار دارند و مثلا می گویند که ضرورت قطع درختان را در فلان کمیسیون به تصویب رسانده اند.
محمدی: درست است. در شهرداری کمیسیونی وجود دارد که برای قانونی بودن قطع درختان، ضرورت موضوع یا تغییر کاربری فضای سبز به کاربری های دیگر را در آن کمیته طرح و تصویب می کنند و سپس به پیمانکار دستور اجرای آن مصوبه (قطع درختان) را می دهند.
شما عضو این کمیسیون نیستید؟
محمدی: عضو هستیم اما عضو بدون حق رای!
جالب است! اداره کل محیط زیست که باید از محیط زیست حفاظت کند، در کمیسیون شهرداری حق رای ندارد و نمی تواند از تصویب “ضرورت قطع درختان” جلوگیری کند. یعنی چون امکان دارد که محیط زیست با قطع درختان مخالفت کند به او حق رای نداده اند!
محمدی: به نظر من باید قانون اصلاح شود و تحقق این موضوع احتمالا به زمان زیادی نیاز دارد. البته من این پیشنهاد را به خانم ابتکار ریاست سازمان محیط زیست هم ارائه کرده ام که محیط زیست در کمیسیون های شهری دارای حق رای باشد.
بنزین یورو 4 هوای کرج را پاک کرد
گفته می شود آلودگی هوای کرج در مقایسه با سال های قبل بهبود یافته است. این مطلب بارها توسط مقامات محیط زیست شهر و استان اعلام شده است. این بهبود حاصل چه اقدامات یا اتفاقاتی است؟
محمدی: نتایج ایستگاه های سنجش آلودگی هوا در استان البرز حاکی از این است که روزهای پاک ما در چهارماه گذشته، شش برابر مدت مشابه در سال 1392 بوده و روزهای ناسالم در مقایسه با سال قبل به نصف کاهش یافته است که این روزهای ناسالم (در سال جاری) نیز به خاطر آلایندگی از طریق بنزین نبوده بلکه به پدیده ریزگردها مربوط بود. این افتخار به خاطر توزیع بنزین پاک یورو 4 توسط دولت حاصل شده است.
دولت از چه زمانی توزیع بنزین یورو 4 در کرج را آغاز کرده است؟
محمدی: از ابتدای سال 1393.
این بنزینی که به آن اشاره کردید، تولید داخل است یا از بنزین های وارداتی است؟
محمدی: این موضوع در حیطه کاری من نیست. شما می توانید در سایت محیط زیست به جست و جو بپردازید و اخبار متعددی که درباره “توقف تولید بنزین در پتروشیمی ها” منتشر شد را مرور کنید چراکه حاوی ترکیبات خطرناک بوده است.
نتایج آزمایش هایی که درباره محصولات تولیدی پتروشیمی ها (که از آن محصولات برای تولید بنزین استفاده می شود) انجام شد نشان داد که فاقد ترکیبات خطرناک بوده است. این خبر در تاریخ 16 اردیبهشت 93 در خبرگزاری تسنیم منتشر شد.
محمدی: خیر! در برخی مواقع میزان بنزن در بنزین های تولیدی پتروشیمی ها 30 تا 40 برابر حد مجاز بوده است. یعنی اگر سه میلیون خودرو در تهران تردد داشته، معادل 60 میلیون خودرو آلودگی تحمیل می کرده. این یک فاجعه است. من خودم در تهران زندگی می کردم و مشکل تنفسی پیدا کردم. صبح که از خواب بیدار می شدیم هوای تهران خوب بود اما ساعت 10 صبح، هوای تهران رنگ آلودگی داشت.
بنزینی که شما از آن صحبت می کنید اصلا در تهران و کرج توزیع نشده است. این مطلب را بارها مقامات وزارت نفت همین دولت اعلام کردند. مثلا مصاحبه آقای عباس کاظمی مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران در تاریخ 15 اردیبهشت 1393 با خبرگزاری شانا و نیز گفت و گوی آقای شاهرخ خسروانی قائم مقام این شرکت در تاریخ 26 بهمن 1392 با هفته نامه تجارت فردا.
محمدی: اینها مواردی است که ارتباطی به من ندارد. فقط خواستم اشاره کنم که با توزیع بنزین یورو 4 در کرج آلودگی هوای این کلانشهر در مقایسه با سال گذشته بسیار کاهش یافت.
28 خرداد امسال خبرگزاری تسنیم اسنادی منتشر کرد که نشان می داد بنزینی که با عنوان یورو 4 وارد کشور شده و در شهرهای مختلف از جمله کرج توزیع می شد بنزین پاتیلی یا افغانی بوده است. یعنی این بنزین حاوی افزودنی های غیرمجاز و ترکیبات سرطانزا از جمله مشتقات الکلی، ام ام تی (معروف به بنزین چینی)، یک نوع حلال آلی و فروسین با حجم زیاد بود و حتی استانداردهای یورو 2 را نداشت. این در حالی است که استفاده از ام ام تی و فروسین ده ها سال است که در جهان ممنوع شده. همین مسائل موجب شد که دولت یازدهم دستور توقف واردات بنزین را از خرداد امسال صادر کند. شما بر چه اساسی می گویید که توزیع بنزین یورو 4 موجب بهبود هوای کرج شد؟
محمدی: البته من اطلاع چندانی از این داستان ندارم. چون اینها در سطح ملی پیگیری می شود و اگر هم چنین اشکالاتی در بنزین وارداتی بوده قطعا به صورت موردی و اندک بوده است. یعنی کل حجم بنزین دچار این مشکلات نبود.
مطابق همان اسناد بیش از 400 میلیون لیتر بنزین پاتیلی (معروف به بنزین افغانی) در سه ماهه نخست سال 93 و 600 میلیون لیتر در سه ماهه پایانی سال 92 وارد کشور شده است.
محمدی: اصلا این بحث ها را کنار بگذارید و به این موضوع بپردازید که چرا آلودگی هوای تهران و کرج در مقایسه با سال های قبل بسیار کمتر شده است. من از سال 1386 تا 1391 در تهران بودم. می خواهم بگویم در سال 1390 اصلا مشکل حاد آلودگی هوا در تهران نداشتیم. این مشکل در سه-چهار سال اخیر به خاطر تولید همان بنزین های غیراستاندارد در پتروشیمی ها اتفاق افتاد و خسارت آن نصیب همه شد. همه جناح ها و گروه ها در همان هوا تنفس می کردند.
منظور من این است که وضعیت فعلی هوای کرج ارتباط چندانی با بنزین ندارد. شاید عوامل دیگری نیز در آن دخیل و موثر باشد. به طور مثال تا چندماه دیگر که فصل سرد آغاز می شود با پدیده وارونگی هوا مواجه می شویم و آلودگی هوا موجب آزار شهروندان خواهد شد. آیا اگر در آن زمان بگوییم بنزین عامل این آلودگی است، صحیح است؟ من هم می خواهم بگویم که حوزه محیط زیست که با سلامت مردم گره خورده، سیاسی شده است و نمونه آن برخی اظهارات ضد و نقیض و غیرکارشناسی است.
محمدی: نظر من این است که وقتی کار خوبی در این کشور انجام می شود همه از آن حمایت کنیم. اخیرا از اقدامات دولت در حوزه سلامت تقدیر شد. ما نمی توانیم از سلامت حرف بزنیم اما محیط زیست را نادیده بگیریم. آقای روحانی هم بر این نکته تاکید کرده است که سلامت و محیط زیست با یکدیگر ارتباط تنگاتنگ دارند.
فاضلاب تصفیه نشده “به خورد مردم می رود”
به موضوع آب و فاضلاب استان بپردازیم که از دغدغه های شما نیز هست. بارها درباره در پیش بودن بحران کم آبی در البرز و نیز معضلات زیست محیطی فاضلاب استان هشدار داده شده است. چرا این هشدارها به نتیجه نمی رسد و شکل عملیاتی نمی گیرد؟
محمدی: نزدیک به دو سوم آب کرج با عنوان حق آبه به استان تهران می رود. ما هم برای تامین آب استان البرز از سفره های زیرزمینی استفاده می کنیم که درباره نیترات آن هم بحث هایی مطرح شده است. شما می دانید که هرچه حجم آب کم شود، از نظر کیفیت هم دچار مشکل می شود. برای استاندارد شدن این آب و به تعادل رساندن نیترات مقداری از آب کرج هم به آن اضافه می شود. ما اکنون با این چالش مواجه هستیم و این چالش روزبه روز افزایش می یابد. چرا باید برای مصارف صنعتی و کشاورزی از سفره های زیرزمینی برداشت شود. بهترین کار این است که برای مصارف صنعتی و کشاورزی از فاضلاب هایی استفاده شود که الان برای شهر و استان ما معضل شده است. می توانیم آن را تصفیه کنیم و به چرخه مصرف صنعتی برگردانیم.
گفته می شود برخی محصولات کشاورزی با همین فاضلاب تصفیه نشده آبیاری می شود که این موضوع سلامت مردم را به شدت تهدید می کند. چنین مشکلاتی اگر در تهران وجود داشته باشد با انعکاس رسانه ای و هشدار مدیران حساسیت زیادی ایجاد می شود و بالاخره فکری برای حل معضل می کنند اما گویا برخی معضلات زیست محیطی در کرج به حال خود رها می شود.
محمدی: ما در مدیریت منابع فاضلاب با عقب ماندگی 15 ساله مواجه هستیم. شاید دلیلش این بوده که ما سال ها زیر سایه تهران بودیم و شاید کم توجهی دولت موجب بروز این معضل شده است. حتی برخی از مناطق محروم کشور در حال حاضر دارای سیستم تصفیه خانه فاضلاب هستند. مثلا تصفیه خانه ایلام در سال 1383 و تصفیه خانه دهلران در سال 1384 افتتاح شد. اما هیچ یک از شهرهای استان البرز تصفیه خانه ندارد.
تیری که توسط فاضلاب شلیک شده است مانند چهارپاره عمل می کند؛ یعنی متاسفانه چند هدف را با هم می زند. این فاضلاب شبکه جمع آوری ندارد، بوی آن مردم را آزار می دهد، بهداشت و سلامت مردم را در محدوده شهر تهدید می کند، وارد خاک می شود و آن را آلوده می کند، آب سطحی و زیرزمینی را نیز آلوده می کند و کشاورز با همان خاک و آب آلوده سبزی تولید می کند و ما مصرف می کنیم.
این فاضلاب 300 میلیون متر مکعبی سرمایه ای است که البته به خاطر نداشتن تفکر و مدیریت صحیح سال ها به هدر رفته است. درست است که کشور ما در این حوزه عقب ماندگی هایی دارد اما عقب ماندگی البرز بسیار بیشتر از استان های دیگر است. البته خود آبفا هم به این معضل اذعان دارد و بسیار علاقه مند به پیگیری و رفع آن است اما این کار منابع مالی و اعتبارات زیادی می خواهد که امیدواریم با پیگیری های رسانه ای محقق شود.
پاداش پیشگیری از وقوع جرم برای محیط بانان
هرازگاهی اخباری درباره اتفاقات ناگوار که به خاطر وظیفه شناسی محیط بانان در نقاط مختلف کشور رخ می دهد می شنویم. آیا در استان البرز نیز چنین حوادثی رخ داده است؟
محمدی: بعد از اتفاقاتی که به خاطر مسئولیت پذیری و وظیفه شناسی محیط بانان در نقاط مختلف کشور رخ داد، ما دوره های آموزشی ویژه ای برای محیط بانان استان البرز برگزار کردیم و آنها به مدت 10 روز در دانشگاه محیط زیست کرج و با حضور کارشناسان نیروی انتظامی، دادگستری استان و نهادهای دیگر با شیوه های استفاده از اسلحه، دفاع شخصی، قوانین و مقررات محیط زیست و موارد دیگر آشنا شدند. تنها استانی هستیم که تمام محیط بانان آن آموزش تخصصی دیده اند.
قطعا یکی از عواملی که می تواند از بروز حوادث در حوزه محیط بانی جلوگیری کند، داشتن آرامش خاطر است. شما به منظور تامین این امنیت خاطر برای محیط بانان چه کرده اید؟
محمدی: ما 45 محیط بان داریم. توجه به معیشت و امنیت شغلی محیط بانان از دغدغه های مهم من است. 15 نفر از آنها از قراردادی به پیمانی تبدیل وضعیت شده اند و حقوق آنها حدود 700 هزار تومان افزایش یافت. به زودی تعداد بیشتری از محیط بانان نیز تبدیل وضعیت خواهند شد. بنده شخصا با محیط بانان جلسه داشتم و به آنها گفتم نمی خواهم اتفاقاتی که در استان های دیگر مثلا فارس افتاد و طی آن یک متخلف و متعدی به محیط زیست کشته شد در البرز تکرار شود. به آنها تاکید کردم که پیشگیری از وقوع جرم را باید در اولویت کاری خود قرار دهند.
به آنها گفته ام که هرچند قانون برای پیشگیری از جرم حق الزحمه ای تعیین نکرده و فقط حق کشف را ذکر کرده است اما من حاضرم برای تمام پرونده هایی که منجر به پیشگیری از جرم شده است پاداش بپردازم. از این طریق از وقوع تخلف و تشکیل پرونده های قضایی جلوگیری می شود و همچنین در حفاظت بهتر از محیط زیست تاثیر بسزایی دارد.
Sorry. No data so far.