جمعه 19 سپتامبر 14 | 15:33
آزادی اندیشه لیبرالیسم:

جایگاه آزادی انسان در مکتب اسلام و لیبرال

آزادی در اسلام بخاطر امکان استعدادی انسان است، یعنی هدف اسلام انسان کامل (خلیفه الله) است که این با آزادی ممکن است.


آزادی در اسلام بخاطر امکان استعدادی انسان است، یعنی هدف اسلام انسان کامل (خلیفه الله) است که این با آزادی ممکن است.

 ارائه یک تعریف دقیق و جامع از لیبرالیسم ناممکن است؛ اما با این حال، تعریف‌های متعددی از سوی نظریه پردازان غربی ارائه شده است از جمله: شاپیرو می‌گوید: «لیبرالیسم را می‌توان به طور دقیق نگرشی به زندگی و مسائل آن وصف کرد که تأکیدش بر ارزش‌هایی همچون آزادی برای افراد، اقلیت‌ها و ملت‌هاست. اصل اساسی لیبرالیسم خوش بینی به ذات انسان است. از نظر لیبرال‌ها انسان می‌تواند با کمک خرد و عقل خود، بدون نیاز به راهنمایی دیگران و هیچ نیروی ماوراء الطبیعیه پیشرفت کند؛ از این رو، انسان باید تا حد ممکن آزاد است. این ایدئولوژی با اشکال سنتی قدرت ضدیت دارد و از بسط اختیار و انتخاب فرد تا حد ممکن دفاع می‌کند؛ از این رو از ابتدا، بانفوذ کلیسا در شئون حکومت مخالفت کرد و سکولاریسم (جدایی دین و دولت) را مد نظر قرار داد. لیبرالیسم، آزادی را در حوزه اقتصاد هم وارد می‌کند و دخالت دولت را در امور اقتصادی مذموم می‌داند. از این رو «دولت حداقل» را پیشنهاد می‌کند.

دقت شود که در تعاریف فلسفی، همیشه منافع سیاسی، به ویژه در ضدیت با دین که البته از ضدیت با کلیسا نشأت می‌گیرد لحاظ می‌شود. وگرنه اگر قرار باشد عقل و خرد انسان او را از راهنمایی دیگران بی‌نیاز کند، این «دیگران» نمی‌تواند فقط به دین خدا و ماوراء الطبیعة اختصاص داشته باشد و لازم می‌آید که انسان از مشورت و راهنمایی یک دیگر نیز بی‌نیاز باشد که نتیجه‌اش‌‌ همان خودسری و دیکتاتوری می‌شود.

یکی از مباحث مهم در لیبرالیم بحث آزادی است. به طور کلی محور اندیشه لیبرالیسم، اومانیسم است وارزش انسان وانسانیت آن منوط به آزادی اوست وآزادی بر مبنای عقل وخرد است. عقل ضامن آزادی ونفی آزادی به معنی نفی خردمندی انسان است.شان وشرف به خردمندی است وبا نفی آزادی، انسان ارزش زیستن ندارد. حق وباطل بستگی به منافع افراد است ودر ‌‌نهایت قانون باید حاکم باشد که آن نیز بستگی به نظر اکثریت دارد.

استاد مطهری در آثار متعدد خود ضمن توجه وبررسی آزادی لیبرالیستی؛ آزادی را به مادی ومعنوی، یا برونی ودرونی طبقه بندی می‌کند وبر مبنا بودن عقل وحیثیت ذاتی انسان (مانند لیبرالیسم) تاکید دارد. ایشان آزادی غربی را مادی وناکافی ونتیجه آن را استثمار وبردگی می‌داند. از نظر مطهری: – آزادی اجتماعی بدون رهایی از هوی وهوس (آزادی معنوی) ممکن نیست. – ارزش حیثیت ذاتی انسان در پاکی آن است. در غرب، لذت گرایی ومنافع فردی حیثیتی برای انسان نگذاشته است. – آزادی در اسلام بخاطر امکان استعدادی انسان است. یعنی هدف اسلام انسان کامل (خلیفه الله) است که این با آزادی ممکن است. بنابراین آزادی مادی غرب انسان را به کمال نمی‌رساند وتن‌ها کمال وسعادت انسان در پیروی از دین اسلام ومذهب برحق شیعه امامیه تحقق می‌یابد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.