چهارشنبه 24 سپتامبر 14 | 10:14
نگاهی به فیلم «پاکسازی: هرج و مرج»؛

«جهان آمریکایی» مستلزم قحطی و جنگ

نادیا زکالوند: «پاکسازی: هرج و مرج» به کارگردانی و نویسندگی جیمز دی‌موناکو فیلمی ترسناک و هیجان‌انگیز و ادامه فیلم قبلی «پاکسازی» است. داستان این فیلم توجه ما را به حکمی معطوف می‌کند که بر مبنای نگرش وحشتناک «پدران بنیانگذار ایالات متحده آمریکای جدید» شکل گرفته است.


51689

نادیا زکالوند: «پاکسازی: هرج و مرج» به کارگردانی و نویسندگی جیمز دی‌موناکو فیلمی ترسناک و هیجان‌انگیز و ادامه فیلم قبلی «پاکسازی» است. داستان این فیلم توجه ما را به حکمی معطوف می‌کند که بر مبنای نگرش وحشتناک «پدران بنیانگذار ایالات متحده آمریکای جدید» شکل گرفته است.

طبق این حکم همه مردم یک شب در سال– از 7 شب تا 7 صبح- در ارتکاب به هر نوع جنایت و حتی قتل آزاد هستند. در این شب کسانی که علاقه‌ای به خونریزی ندارند باید برای حفاظت از جان خود در خانه یا پناهگاهی بمانند.

هر کس مسؤول جان خود و خانواده‌اش است و پلیس و بیمارستان‌ها نیز حق هیچ نوع دخالتی ندارند.  «جیمز دی‌موناکو» ما را به درون خیابان‌هایی می‌برد که قرار است در آنجا پاکسازی رخ دهد. پدران بنیانگذار آمریکای جدید معتقدند با این سنت سالانه، مردم کمتر و کمتر زیر خط فقر زندگی خواهند کرد.

البته نه به دلیل رونق اقتصادی و بهتر شدن وضع زندگی مردم، بلکه در شب هولناک «پاکسازی» مردم به جان یکدیگر افتاده و یکدیگر را به قتل می‌رسانند. این فیلم بیش از اینکه مربوط به رهاسازی امیال نفسانی انسان باشد بیشتر به نظریه توماس مالتوس می‌پردازد و روشی برای کنترل جمعیت است.

توماس رابرت مالتوس، استاد دانشگاه بریتانیایی بود و تاثیر زیادی روی جمعیت‌شناسی و اقتصاد سیاسی گذاشت. او معتقد بود  موجودات زنده با سرعت سرسام‌آوری تکثیر پیدا می‌کنند و اگر قحطی و جنگ و… وجود نداشته باشد، جمعیت به شکل تصاعد هندسی دوبرابر می‌شود اما در مقابل، مقدار مواد غذایی بسیار ناچیز است و عواملی چون جنگ و قحطی می‌تواند جلوی ازدیاد جمعیت را بگیرد.

داستان روی سه گروه از افراد متمرکز شده است: یک مرد مرموز (با بازی بی‌نظیر فرانک گریلو) که برای انتقام خون پسرش مسلح شده است. یک زوج جوان (با بازی زاک گلیفورد و کیلی سانچز و البته واقعا زن و شوهر هستند ) که در راه بازگشت به خانه خودرویشان خراب شده و گرفتار شده‌اند.

یک مادر و دختر (کارمن اژوگو و زویی سول) از طبقه کارگر که آنها نیز در خانه خودشان مورد حمله قرار گرفتند. آنها سعی دارند ناامیدانه از دست بدترین دیوانه‌ها و شکارچی‌های انسان که در خیابان‌ها می‌غرند، بگریزند.

این افراد باید راهشان را در شبی باز کنند که تمام افراد معیوب و پست اجتماع مسلح شده‌اند: ولگردهای مست، مزاحم زنانی می‌شوند که همیشه آنها را نادیده می‌گرفتند و پس از آزارشان، آنها را به قتل می‌رسانند. قدرتمندانی که برای پاکسازی خودشان قربانی انتخاب می‌کنند.

پسرهایی که در نوشیدنی‌های الکلی‌شان را باز می‌کنند و پشت تیراندازهایشان نشسته و در خفا به شکار انسان‌ها می‌پردازند. مزدورانی که برای دیگران آدم می‌کشند. مشاجره‌های خونین خانوادگی، کامیون‌هایی پر از جوانک‌هایی که مواد مخدر مصرف کرده و ماسک‌زنان به خیابان ریخته‌اند.

در این میان زنی دیوانه که روی پل ایستاده و در حالی که اسلحه‌اش را در هوا به حرکت درمی‌آورد فریادزنان می‌گوید وظیفه الهی و وطن‌دوستانه‌اش را انجام می‌دهد: «من دست راست دنیای آزاد و دست چپ خدا هستم!» پاکسازی: هرج و مرج، روایتی از جامعه‌ای است که پر از قاتلان بی‌منطق و سرشار از تاریکی، پلیدی و بدنامی است.

حوادث فیلم قبلی «پاکسازی» در فضایی کاملا محدود رخ می‌دهد اما در این بخش، «دی موناکو» درهای پاکسازی را به فضایی وسیع‌تر– کل خیابان‌های شهر– باز کرده و به تمام ضرب و شتم‌ها و آن عقاید سیاسی و اجتماعی که درگیر این مراسم وحشیانه هستند نگاهی می‌اندازد.

  «دی موناکو» از این فضا برای ایجاد تنش و رویارویی با ترس و وحشت به‌خوبی استفاده می‌کند و برخلاف فیلم قبلی که به دلیل محیط کوچک، حسی از محدودیت و حرکات تکراری به مخاطب القا می‌کرد، این فیلم توانسته با فضای بزرگ‌تر، حوادث را سنتی، خطی و ادیسه‌وار تاریک‌تر به تصویر بکشد.

ترکیب خیابان‌های تنگ شهر، بزرگراه‌های تاریک و انبوه مجتمع‌های آپارتمانی به دی‌موناکو اجازه می‌دهند ترکیبی از ترس و هیجان به معنای واقعی را به وجود آورد. از طرفی با نشان دادن انسان‌هایی که از کشتن دیگران لذت می‌برند توانسته فرهنگ خشن اسلحه و نابرابری‌های اقتصادی را به رخ بکشد.

در حقیقت این فیلم، خشم واقعی مردم را نشان می‌دهند. تا آنجا که حتی آدم‌های خوب نیز جملاتی مانند این را «آماده باشید جادوگران ثروتمند که قرار است خونتان ریخته شود» فریاد می‌زنند. البته ساده‌لوحانه است که فکر کنیم این فیلم می‌خواهد احساسات عوام را برای جنگیدن با ثروتمندان برانگیزد زیرا اگر چنین جنگی حقیقتا رخ دهد اول از همه هالیوود در عرض چند ثانیه با خاک یکسان خواهد شد!

   درام واقعی در جایی نهفته است که می‌بینیم یک خانواده سعادتمند و در ایمنی کامل با ترس به یک پناهجوی دون‌مایه که از دست افرادی از جنس خودش می‌گریزد کمک کرده و پناه می‌دهد.

این جنگ بین مردم طبقه متوسط است و نگاه‌هایی کوتاه به بیچاره و بدبخت‌هایی هم که در خیابان‌ها یکدیگر را به قتل می‌رسانند، دارد.  نقدهای متفاوتی نسبت به این فیلم شده و بیشتر منتقدان بر اینکه این فیلم از فیلم قبلی بهتر است متفق‌القول هستند. برخی منتقدان معتقدند «پاکسازی: هرج و مرج» بسیار خشن است و البته لحن آن کمی هم سیاسی– البته ناشیانه و خوب پرداخت نشده– است اما بسیاری از منتقدان دیگر این فیلم را کاملا احمقانه و گیج‌کننده می‌دانند.

در هر حال در سایت متاکریتیک براساس 31 نظر، رتبه 49 از 100 را به دست آورده است. فیلم «پاکسازی: هرج و مرج» تنها با 9 میلیون دلار ساخته شد اما تاکنون نزدیک 106 میلیون دلار سود کرده است. تهیه‌کننده این فیلم «جیسون بلوم» از ساخت بخش سوم این فیلم خبر داده و به احتمال زیاد تابستان سال آینده روی پرده سینما خواهد رفت.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.