اعتراض به جریان فیلمهای تلخ و افسرده اجتماعی حالا دیگر تبدیل به بحثی فراگیر بین کارشناسان، رسانهها و هنرمندان شده است. به خصوص بعد از حضور تعدادی از این فیلمها در جشنوارههای جهانی و ارائه تصویری دروغ و معوج از ایران با نشان دادن اغراقشدهی مشکلات و آسیبهای اجتماعی و اقتصادی داخل کشور.
اخیرا در همین زمینه حامد بهداد در گفتوگویی که به بهانه فیلم آرایش غلیظ با ماهنامه ۲۴ داشته است در اعتراض به ساخت پیدرپی فیلمهای اجتماعی تلخ و افسرده و با انتقاد از اعطای مجوز توسط وزارت ارشاد به این فیلمها گفته است: «هنرمند وقتی در جامعه رشد میکند باید مثل یک درخت پربار سایه بیندازد و میوه بدهد.
شاخ و برگ درخت باغِ ما که نباید فقط به خانه همسایه برود. وظیفهی هنرمند مگر این نیست که از تاریکی، خشم و حقارتهای جامعه کم بکند؟ البته نه با پز روشنفکری، آن هم با فریاد ناامیدانه، بلکه شبیه امثال داریوش مهرجویی با روشن نشان دادن آینده و تزریق امید در دل مردم جامعه با تزریق فهم و شعور تا کمی از نوکِ تعصب ساییده شود.
راستش از فیلمهای اجتماعی اخیر خیلی بدم آمده است که هیچ تنوع و کارکردی ندارند. کسانی که در وزارت ارشاد در این مورد تصمیم میگیرند موقع خواندن قصه، فیلم خودشان را میبینند و فیلم هنرمند را نمیتوانند تصویر کنند. این فیلمهای اجتماعی که گُّر و گر ساخته میشوند انرژی جامعه را میگیرند. وزارت ارشاد به اینهمه فیلم بیخاصیت مجوز میدهد و جلوی فیلمهای باخاصیت را میگیرد. این فیلمهای اجتماعی تقلید کورکورانهای از فیلمهای موفق هستند.»
Sorry. No data so far.