شهید حاج محمد ابراهیم همت، فرمانده دلیر لشگر 27 محمد رسول الله(ص) طی سال های 59 و 61 دو وصیت نامه جداگانه نگارش كرده است كه مرور این دو وصیتنامه، برجستگی های شخصیتی و روح بزرگ این سردار رشید اسلام را بیش از بیش نمایان می كند
وصیت نامه اول – 59/10/19
به تاریخ 59/10/19 شمسی ساعت 10:10 شب چند سطری وصیت نامه می نویسم : هر شب ستاره ای را به زمین می كشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است ، مادر جان می دانی تو را بسیاردوست دارم و می دانی كه فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت. مادر، جهل حاكم بر یك جامعه انسانها را به تباهی می كشد و حكومت های طاغوت مكمل های این جهل اند و شاید قرنها طول بكشد كه انسانی از سلاله پاكان زائیده شود و بتواند رهبری یك جامعه سر در گم و سر در لاك خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داری كه من برای یك اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم ؟ كلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود گندیده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهید برایم دعا كنند تا شاید خدا من روسیاه را در درگاه با عظمتش به عنوان یك شهید بپذیرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازش كار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی كه شناخت كافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می كنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند. ای كاش به خود می آمدند. از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ كجا پیدا نمی شود نه شرقی – نه غربی؛ اسلامی كه : اسلامی … ای كاش ملتهای تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود می آمدند و آنها نیز پوزه استكبار را بر خاك می مالیدند. مادر جان، جامعه ما انقلاب كرده و چندین سال طول می كشد تا بتواند كم كم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بیرون ببرد ولی روشنفكران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند زیرا نه آن را می شناختند و نه باریش زحمت و رنجی متحمل شده اند از هر طرف به این نو نهال آزاده ضربه زدند ولی خداوند، مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر كه آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش كنم علی وار زیستن و علی وار شهید شدن, حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم شهادت در قاموس اسلام كاریترین ضربات را بر پیكر ظلم، جور،شرك و الحاد میزند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار كشیده است ولی چاره ای نیست اینها سد راه انقلاب اسلامیند ؛ پس سد راه اسلام باید برداشته شودند تا راه تكامل طی شود مادر جان به خدا قسم اگر گریه كنی و به خاطر من گریه كنی اصلا از تو راضی نخواهم بود. زینب وار زندگی كن و مرا نیز به خدا بسپار ( اللهم ارزقنی توفیق الشهادة فی سبیلك) .
و السلام – محمد ابراهیم همت
وصیتنامه دوم – 61/2/26
به نام خدا
نامی كه هرگز از وجودم دور نیست و پیوسته با یادش آرزوی وصالش را در سر داشتم
سلام بر حسین(ع) سالار شهیدان اسوه و اسطوره بشریت
مادر گرامی و همسر مهربانم پدر و برادران عزیزم!ا
درود خدا بر شما باد كه هرگز مانع حركتم در راه خدا نشدید.چقدر شماها صبورید.خودتان می دانید كه من چقدر به شهیدان عشق می ورزیدم غنچه هایی كه(كبوترانی كه)همیشه در حال پرواز به سوی ملكوت اعلایند.الگو و اسوه هایی كه معتقد به دادن جان برای گرفتن بقا (بقا و حیات ابدی)و نزدیكی با خدای چرا كه «ان الله اشتری من المومنین
من نیز در پوست خود نمی گنجم.گمشده ای دارم و خویشتن را در قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم.سیمهای خاردار مانعند.من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه كه از خدا بازم می دارد متنفرم(هوای نفس شیطان درون و خالص نشدن)ا
در طول جنگ برادرانی كه در عملیات شهید می شدند از قبل سیمایشان روحانی و نورانی می شد و هر بی طرفی احساس می كرد كه نوبت شهادت آن برادر فرا رسیده است
عزیزانم!این بار دوم است كه وصیت نامه می نویسم ولی لیاقت ندارم و معلوم است كه هنوز در بند اسارتم هنوز خالص نشده ام و آلوده ام
از شروع انقلاب در این راه افتادم و پس از پیروزی انقلاب نیز سپاه را پناهگاه خوبی برای مبارزه یافتم ابتدا در گیری با ضد انقلاب و خوانین در منطقه شهرضا (قمشه)و سمیرم سپس شركت در خوزستان و جریان كروهك ها در خرمشهر پس از آن سفر به سیستان و بلوچستان (چابهار و كنارك)و بعدا حركت به طرف كردستان دقیقا دو سال در كردستان هستم .مثل این است كه دیگر جنگ با من عجین شده است
خداوند تا كنون لطف زیادی به این سراپا گنه كرده و توفیق مبارزه در راهش را نصیبم كرده است.اكنون من می روم با دنیایی انتظار انتظار وصال و رسیدن به معشوق.ای عزیزان من توجه كنید:1
*1-اگر خداوند فرزندی نصیبم كرد با اینكه نتوانستم در طول دورانی كه همسر انتخاب كردم حتی یك هفته خانه باشم دلم می خواهد او را علی وار تربیت كنید
همسرم انسان فوق العاده ایست او صبور است و به زینب عشق می ورزد او از تربیت كردن صحیح فرزندم لذت خواهد برد چون راهش را پیدا كرده است .اگر پسر به دنیا آورد اسم او را مهدی و اگر دختر به دنیا آورد اسم او را مریم بگذارید.چون همسرم از این اسم خوشش می آید
*2-امام مظهر صفا پاكی و خلوص و دریایی از معرفت است .فرامین او را مو به مو اجرا كنید تا خداوند از شما راضی باشدزیرا او ولی فقیه است و در نزد خدا ارزش والایی دارد
*3-هر چه پول دارم اول بدهی مكه مرا به پیگیری سپاه تهران (ستاد مركزی)بدهید و بقیه را همسرم هر طور خواست خرج كند
*4-ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشیدن به راه شهیدان و استعانت به درگاه خداوند است تا این انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وصل نماید و در این تلاش پیگیر مسلما نصر خدا شامل حال مومنین است
*5-از مادر و همه فامیل و همسرم اگر به خاطر من بی تابی كنند راضی نیستم.مرا به خدا بسپارید و صبور و شجاع باشید
حقیر حاج همت- 26/2/61
Sorry. No data so far.