به گزارش ، عصر روز 24 مهرماه هفدهمین قسمت ازبرنامه «حذف و اضافه» با موضوع بررسی علم اقتدارزا و اقتدارزدا به طور زنده روی آنتن شبکه سه سیما رفت. در ابتدای برنامه گزارشی از برنامه پیشین پخش گردید و سپس در آیتم «خبرنامه»، به آخرین تحولات و اخبار حوزه دانشگاه کشور پرداخته شد.
پرسش پیامکی قسمت هفدهم برنامه «حذف و اضافه» اینگونه طرح شد: “علوم رایج در دانشگاهها را تا چه اندازه در خدمت حل مشکلات جامعه میدانید؟ 1) کم، 2) متوسط، 3) زیاد”.
فاصله جامعه و دانشگاه در علوم انسانی چندین سال نوری است
در ابتدای برنامه دکتر حسن عباسی، متخصص علوم استراتژیک و رئیس موسسه دکترینال امنیت بدون مرز، میهمان برنامه «حذف و اضافه» بیان داشت: به نظر بنده در رشتههای صنعتی و فنی بین دانشگاه و صنعت فاصله زیاد است. اما این فاصله در رشتههای علوم انسانی برابر چندین سال نوری میشود.
ناکارآمدی علوم دانشگاهی برای ما برخاسته از علم غیربومی است
وی علت این فاصله را غیربومی بودن علوم دانست و بیان داشت: دانشگاه و آموزش و پرورش ما غیربومی و مبتنی بر نیازهای ما نبوده و نیست. در جایی رشتهای تشکیل میشود و ما نیز در راستای مقلد بودن آن را ترجمه میکنیم و در اینجا تدریس میکنیم. بدون آنکه کارایی آن را در کشور خود با توجه به بینش و مبنای جامعه خود بیاندیشیم. به طور مثال در علم فلسفه طبیعی است بنیان نظری غربیها غیرالهی است و رهبری نیز بدین معتقد است، اما ما همین نگاه متریالیستی و مادی را در اینجا منعکس میکنیم. یا در علم پزشکی در اندیشه غرب، جسد بیمار صرفا بازرسی و معاینه میشود، و از بازرسی روح و روان خبری نیست. اما همه در جامعه ما فکر میکنند پزشکی علم بررسی جسم و روانشناسی علم بررسی روح است. در صورتی که روانشناسی علم بررسی رفتار و رفتارشناسی است و از روح خبری نیست. لذا روح که در اسلام بسیار بر آن تأکید شده در اینجا نادیده گرفته میشود.
عباسی افزود: در زیست شناسی امروز تنها بعد مادی و جسمی را در نظر میگیریم. در حالی که نیمی از اندیشه فکری در زیست شناختی مربوط به ماوراء الطبیعه است. حال طبیعی است این زیستشناسی تنها 50 درصد ماجرا را فهمیده و لذا نهایتا 50 درصد مشکلات این حوزه در جامعه را میتواند برطرف کند. ما که مدعی نگاه ماوراء و غیرمادی هستیم، باید این علوم را اصلاح و تولید کنیم که نکردیم. رهبری جمله زیبایی در این خصوص دارند. میفرمایند نمیشود جامعه و مردمش به سمتی بروند، اما علوم آن جامعه به سمت و سویی دیگر برود.
به جای تولید علم به زبان فارسی، درگیر آموزش زبان انگلیسی و ترجمه شدهایم
این کارشناس علوم استراتژیک گفت: دیگران از کشورهای دیگر امروز دغدغهشان این است که زبان فارسی را بیاموزند تا علوم خود را برای ما ترجمه کنند. اما ما خود غافل از آن به دنبال آموزش انگلیسی و ترجمه آن به فارسی شدهایم به جای تولید علم. اتفاقا مترجم بدی نیز هستیم و تنها مقلد عمل کردهایم.
وی درخصوص اقدامات به عمل آمده در حوزه تولید علم در کشور اظهار داشت: البته چند سالی است با تأکیدات مقام معظم رهبری و پیگیری ایشان امروز اقدامات خوبی در مراتب مختلف از جمله حوزه توسط برخی بزرگان در حال شکلگیری است. اما در حوزه دانشگاه این اقدامات تنها بصورت فردی در حال صورت گرفتن است.
جهان بینی دینی در علوم فکری تأثیرگذار است
عباسی دربارۀ رابطه علم و دین بیان داشت: دین و علم به یکدیگر مرتبط هستند. امروز این موضوع که ما علم غیردینی داریم مطرح است. هرچند در مورد مسائل مادی شاید کمی درست باشد که علم غیردینی و دینی تفاوتی ندارد، اما در مسائل فکری و مفهومی علم به شما یک پارداریم میدهد. لذا آن ریشه و مبنای فکری و جهان بینی در خلق آن پارادایم میتواند متأثر باشد. شما وقتی میگویید، علمی در غرب است که این علم غیرتوحیدی است، پس معلوم میشود علمی نیز داریم که توحیدی است. هرچند تفاوت بین مسیحیت و اسلام برای دانشجویان مشخص است، اما مشخص نیست که علم منشأ گرفته از آن تفکر از نگاه اسلامی متفاوت میشود.
در غرب نیز علم منفک از دین نیست!
رئیس موسسه دکترینال امنیت بدون مرز ادامه داد: به طور مثال رشتهای به نام حقوق اساسی در کشور ما تدریس میشود که اخیرا غربیها درباره ذات و جوهره رشته حقوق اساسی مقاله منتشر کردند. در آن مقاله آنها میگویند که شاکله و سازوکار اجرایی، قضایی و قانونگذرای در آمریکا یعنی این سه قوه کشور که در ایران نیز داریم در واقع نشأت گرفته از پارادایم تثلیثی آنها یعنی پدر، پسر و روح القدوس است. بسیاری از رشتههای آنها با نگاه تثیلثی است که ما این را استخراج کردهایم.
وی افزود: همانطور که میبینید آنها در غرب برای علوم خود مبنای فکری دارند و این مبنا در ارتباط با عقایدشان است. این دیدگاه، هرچند برای ما محل اشکال است اما برای غرب بدون ایراد است. اتفاقا غرب دیدگاهاش گره خورده با جهانبینی خود است. برخاسته از جهان بینی خود است. یعنی این نیست که علم منفک از دین باشد. اما در اینجا وقتی حرف از رابطه علم و دین می زنید سکوتی در میان اساتید صورت میگیرد. اما رهبری حرفش این است که مبنای دینی آنها با ما منطبق نیست. اخیرا رهبری در سخنانی معرفت توحیدی را مشخصه حضرت علی (ع) دانستند. یعنی معرفت حضرت علی (ع)، توحیدی بوده است. اگر من پیرو ایشان هستم، معرفت من نیز باید توحیدی باشد. اما این با وضعیت فعلی علوم دینی ما تعارض دارد.
علوم غربی مشکلات را به حسب ظاهر حل میکند
وی در پاسخ به این سوال که “آیا علوم غربی مشکلات را به هیچ وجه حل نمیکند؟” بیان داشت: اگر روانشناسی غربی مشکلات را حل میکرد در غرب حل میکرد. لذا اگر هم حل میکند، به حسب ظاهر حل میکند. والا قاطبه مشکلاتی که در کلینیکهای رواشناسی مطرح است حل نشده باقی مانده است. منطق روانشناسی غربی بر پایه اعترافگیری بر مبنای منطق مسیحیت و کلیسا است. این اعترافگیری با منطق دعامحوری بین ما و خدایمان بدون واسطه و رو به قبله در دین اسلام مخالف است.
عباسی در پاسخ به این سوال که “حالا چه باید کرد؟” بیان داشت: اینجا آنجایی است که باید پرسید چرا دانشمندان حوزی و دانشگاهی ما مدل جایگزینی برای فروید تعریف نکردند؟ این اشکال ماست. جایی که بتوان مشاروه گرفت، بدون اعتراف. مشکل و مسئله اصلی ما این شده است که ترجمه کنیم و یک رنگ و لعاب دینی به آن بزنیم و وارد کتابها میکنیم، بدون آنکه تحولی در حقیقت صورت پذیرفته باشد.
کلید تأمین معیشت دینی مردم در نظام اسلامی در دانشگاههای غربی نیست
وی ادامه داد: وقتی جمهوری اسلامی قرار است معیشت دینی برای مردم خود رقم بزند، تصور غلطی است خیال کنیم کلید آن در دانشگاههای غرب است و باید از آنها بیاموزیم. البته ما در علوم فنی و پزشکی تائید میکنیم غرب در بعد مادی توانسته برخی از مشکلات را درمان کند. اما این را نمیتوانید کتمان کنید علوم اقتدارآفرین فقط فنی و مهندسی و پزشکی نیست. به تعبیر رهبری علوم فنی و مهندسی و پزشکی سکه در جیب است و گذراست. یک علوم پایه و پایینتر از آن علوم انسانی یا اقتدارآفرین داریم که آن علم مبنایی است. خود غربیها نیز در علوم اقتدارآفرین دچار مشکلات بنیادین شدهاند.
برخی اساتید ما نمیخواهند بپذیرند علوم غربی شکست خورده است
این کارشناس علوم استراتژیک خاطرنشان کرد: در مسئله اقتصاد، نابسامانی وضعیت اقتصاد غرب چیزی است که خودشان مطرح کردهاند. امروز در دنیا این علم اقتصاد است که سقوط کرده است، نه صرفا اقتصاد آمریکا و اروپا. اما وقتی ما متوجه این بعد از قضیه نشدهایم، نتیجه این شده که ما مبنای این علوم را بد فهمیدهایم و ترجمه کردهایم و وقتی امروز خود اساتید این علم میگویند ما اشتباه کردهایم، نمیپذیریم. امروز برخی اساتید ما از طرح این مسائل جلوگیری میکنند.
عباسی وضعیت کنونی ما در علم را به مراتب بدتر از غرب دانست و گفت: به هیچ وجه از آنها بهتر نیستیم. چون ما بیشتر از آنها بدهکاریم. ما قرار بوده برای دنیا و آخرت خود نسخه بپیچیم اما هم از این ماندهایم، هم از آن. علتش هم این است که بسیاری از اساتید دانشگاههای ما نمیخواهند بپذیرند علوم غربی به درد حل مشکلات نمیخورد و باید علم درونزا تولید کرد.
برنامه 50 ساله برای تحول در علوم داریم
وی افزود: اما حال چه کنیم؟ از فردا در دانشگاه را ببنیدم؟ خیر. خواسته نظام ایجاد تحول در علوم بوده و هست و از سال 85 به طور جدی این موضوع را شروع کرده است و طبق یک برنامه کلان 50 ساله برای تحول اساسی در آن برنامه دارد. اما این محقق شدنی است به شرطی که خود به این باور برسیم که میتوانیم و اسلام پاسخگو است.
طبق نتیجه نظرسنجی برنامه 72 درصد از مخاطبان،علوم رایج در دانشگاهها را به میزان کمی در خدمت حل مشکلات جامعه دانستند.
برنامه تلویزیونی «حذف و اضافه» کاری از گروه دانش و اقتصاد شبکه سه سیما است که به مؤلفههای دانشگاه طراز انقلاب اسلامی و بررسی مسائل و مشکلات دانشجویان و دانشگاهها میپردازد. مخاطبان میتوانید از طریق شماره پیامک 20000359 یا ایمیل Daneshgah@tv3.ir با این برنامه تماس حاصل کنند.
انگلیسی زبان علم شده است و اساسا باید تدریس علوم و مهندسی در دانشگاهها حداقل در تحصلات تکمیلی به زیان انگلیسی باشد.
دقت کنید که علم تعصب قومیتی نمی شناسد.
همین الان دروس خارج فقه و اصول اکثر مراجع و علما به زبان عربی است و این مساله هیچ اشکالی ندارد. چون زبان متون فقهی و دینی به عربی است.
ناشناس جان منظور ایشان این نیست که صرف یادگیری زبان انگیلیسی اشکال دارد منظورشان این است که اساتید علو انسانی ما فقط به ترجمه اکتفا کردند و از خودشان چیزی ندارند جز تقلید.خدشان علم تولید کنند به زبان فارسی بقیه برای یادگیری مجبور شوند زبان فارسی بیاموزند
نکته بعذ اینکه چه لزومی دارد زبان انگلیسی زبان علم باشد خوب فارسی شود
در حوزه بحث فرق میکند که عربی است آنجا چون مبنا و اساس علوم قرانی و اهل بیت عربی است باید به زبان عربی مسلط باشیم و گذشته از ان زبان عربی و فارسی درهم تنیده اند و مکمل هم اند.
اما چه لزومی دارد زبان انگلیسی زبان اصلی علوم شود غیر از قدرت و استعمار و زر و زور عامل دیگر در ان موثر بوده؟؟؟
زمانی فارسی زبان علم و صنعت و تجارت خواهد شد که یک جنگ جهانی بشود و ایران در آن جنگ پیروز شود! یا به طریق دیگری قدرت اول نظامی و سیاسی و اقتصادی شود.
این قدرتهای نظامی و سیاسی بودند که زبانها را رایج کردند. عربی هم بعد از فتوحات صدر اول اسلام تبدیل به زبان علمی و تجاری دنیای آن روز شد.
بعد از لویی چهاردهم که فرانه را به قدرت اول اروپا تبدیل کرد فرانسه زبان علمی دنیا شد و تا قبل از جنگ جهانی دوم زبان علمی دنیا فرانسوی بود. در خود انگلیس هم متون علمی به فرانسه بود. اگر آلمان جنگ را می برد الان زبان علمی دنیا آلمانی بود.
حوزه هم فرقی با دانشگاه ندارد. هر متن تخصصی باید به زبان خودش عرضه شود.
هیچگاه ترجمه جای زبان اصلی را نمی گیرد. و حتی اگر تولید علم هم بکنید باید آن را به زبان علمی رایج دنیا عرضه کنید. ابن سینا و فارابی و هزاران دانشمند ایرانی همه فارسی زبان بودند اما می دانستند باید کتابهایشان را به عربی بنویسند. این مساله بخاطر آن نبود که عربی و فارسی در هم تنیده اند! به خاطر آن بود که علم باید به زبان علمی عرضه شود.
اگر می خواهید زبان فارسی زبان علمی دنیا شود راهش همین است که گفتم والا با تولید علم هیچ زبانی زبان علمی دنیا نشده است و نخواهد شد.
شما ابتدا بگذارید زبان رسمی دانشگاههایتان انگلیسی شود و شروع کنید به جذب مغزهای علمی دنیا و بر قدرت خود بیفزایید. سپس هرگاه که قدرت برتر دنیا شدید زبان خود را به عنوان زبان علم اعلام کنید.
سلام…بحث زیبا و جالبیه…من هم فعلا تا قبل از پاراگراف آخر با صحبت های ناشناس موافقم…ضمن این که پاراگراف آخرش جای تأمل داره…
دقت کنیم که : حضرت آقا امام خامنه ای در یکی از مباحث خود فرمودند(مضمون) ” زبان فارسی میبایست دومین زبان رایج دنیا شناخته شود”
دقت کنیم : از نظر ایشان زبان عربی اولین زبان و زبان فارسی دومین زبان رایج دنیا میبایست باشد .
پس در این زمینه باید بصورت جدی و گسترده کار کرد تا نتیجه مد نظر رهبری حاصل شود .
یا زهراء مرضیه .