مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان گفت: افرادی که در این سفر شرکت کردهاند نوشتن حرفه آنها است و اگر اثری خلق کنند به ادبیات، نیروی دریایی و خودشان خدمت کردهاند.
مهدی قزلی مدیر عامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان به سفر نویسندگان به مکران اشاره کرد و گفت: سفر نویسندگان به مکران خوب بود و فکر میکردیم اتفاقات ویژهای در این سفر داشته باشیم و با حوادث متنوعی روبرو شویم ولی با پذیرایی ویژه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران برای رفاه حال همراهان از آن سطح مورد نظر فاصله داشتیم. اما با این حال نظم در این برنامه جالب توجه بود که یکی از دلایل آن حضور کادر ارتش در برنامه بود و به نظرم آن اندازه اتفاقات جالب توجه وجود داشت که نویسندهها را راضی نگه دارد.
وی افزود: این گروه به نسبت این که نویسنده و اهل ادبیات هستند از نظم و هماهنگی بهتری سود میبردند، زیرا معمولا نویسندگان از بینظمی و پراکندگی رنج میبرند و یا شاید بگویم استفاده میکنند.
نویسنده «جای پای جلال» گفت: مهمترین دلیلی که این گروه را از میان جوانان انتخاب کردیم به این خاطر بود که این سفر معطوف به تولید اثر و نوشتن باشد و فقط معطوف به دیدن و گردش نباشد و دلیل طولانی شدن این سفر نیز همین بود. سعی کردیم کسانی را انتخاب کنیم که احساس میکردیم که این سفر منتهی به خلق اثر در یک زمان دور یا نزدیک خواهدشد. افرادی که در این سفر حضور دارند کسانی هستند که یک کتاب چاپ شده دارند و یا کتابشان در آستانه چاپ است.
*نوشتن سفرنامه مکران خدمت به ادبیات و نیروی دریایی است
قزلی به تاثیر این سفر در نویسندگان اشاره کرد و گفت: این سفر میتواند تاثیر خودش را در آثار این نویسندگان بگذارد. زیرا تجربه اکثر ما از ساحل مربوط به دریای خزر و نهایتا خلیج فارس است ولی به خاطر عدم توسعه سواحل مکران بعید میدانم که این گروه و حتی مردم تصویر جدی از منطقه مکران و دریای عمان داشته باشند و به علاوه اینکه این گروه الان برخی اطلاعات هم به دست آوردهاند که مثلا اینجا دریای آزاد است و آن طرف یک خلیج بسته وجود دارد و از طریق یک دریچه به نام تنگه هرمز به دریای آزاد راه دارد.
وی اضافه کرد: در مورد اینکه افراد چه چیزی میخواهند بنویسند یا چه کسی میخواهد بنویسد اشتباه است جمعبندی کنیم، بعلاوه این که ما از این افراد قطعا نخواستهایم بنویسند، بلکه فقط زمینه نوشتن را فراهم کردهایم. یعنی ما از شرکت کنندگان در این سفر پول گرفتیم و در شرایطی پول را به ایشان باز میگردانیم، که مطلبی بنویسند و این در حالی است که نوشتن کار این افراد است.
قزلی ادامه داد: عدهای به ما ایراد گرفتهاند که چرا پول گرفتهاید و چرا این مقدار مبلغ، که باید توضیح بدهم که عدهای از این افراد از تخفیفات دانشجویی و امثال این استفاده کرده و تمام مبلغ را پرداخت نکردهاند. در ضمن افرادی که در این سفر شرکت میکنند نوشتن حرفه آنها است و اگر اثری خلق کنند به ادبیات، نیروی دریایی و خودشان خدمت کردهاند و با این اتفاق سفر برای آنها مجانی خواهد بود.
*سنت سفر کردن در میان نویسندگان باید ایجاد شود
مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان گفت: کار فرهنگی با اجبار فراهم نمیشود بلکه با بسترسازی امکانپذیر است و ما با این سفر بستر یک اقدام فرهنگی را فراهم کردهایم و محصول این سفر باز میگردد، به اینکه چه کسی بخواهد چه استفادهای از این سفر داشته باشد و هیچ شرطی برای تولید اثر قرار ندادهایم. ما متولی به ثمر رساندن نهایی این آثار نیستیم بلکه ترمینالی هستیم تا آثار به خروجیهای لازم برسد.
نویسنده کتاب «پنجرههای تشنه» گفت: سفر به این منطقه برای اولین بار است که به این شکل اتفاق میافتد که یک گروه فرهنگی وارد این منطقه شود و به نظرم میتوان این اتفاق را بهتر و در قالب سفر در یک نقطه انجام داد. این اولین سفر بنیاد شعر و ادبیات داستانی بعد از حضور من در این بنیاد است البته یک سفر تبریز هم بود که برگزار نشد. این سفرها حتما ادامه پیدا خواهد کرد و به نظرم اهالی ادبیات و شعر باید سنت سفر کردن در میانشان ایجاد شود البته این سنت وجود دارد ولی در فکر این هستیم که تمهیدی بیاندیشیم تا سفر به معنای واقعی مرسوم شود.
وی اضافه کرد: در نظر داریم سفرها خیلی پیشبینی شده نباشد و فردی که به سفر میرود چیزهایی ببیند که تا کنون ندیده و در انتظار اتفاقات پیشبینی نشده باشد، هر چند در این سفر این اتفاق به صورت کامل رخ نداده، زیرا با آن افراد و اتفاقاتی که باید در طول سفر روبرو میشدند مواجه نشدند ولی از نظر بکر بودن منطقه این سفر آن تازگی را داشت. در سفر باید به این موضوع فکر کرد که باید به جایی مسافرت کرد که یا سفر به آنجا شدنی نیست و یا کمتر شدنی است که مکران این ویژگی را داشت.
*از جزیره ابوموسی فقط اسم در ذهن داریم
قزلی یادآور شد: باید در سفرها به جاهایی رفت که ارزش افزوده در آثار نویسنده ایجاد کند. جزیره خارک باید توسط نویسندههای ما دیده شود البته این به آن معنا نیست که اینجا دیده نشده، بلکه توسط نویسندهها باید دیده شود یا جزیره ابوموسی نیز همینطور، زیرا از این جزیره فقط اسم در ذهن وجود دارد که برای ایران است و دمای هوای آن معمولا در اخبار هواشناسی اعلام میشود، ولی گزارش و تصویر زندهای نداریم و این تصویر زمانی به وجود میآید که چند نویسنده به آنجا رفته باشند و گزارش سفر خود را بنویسند تا بهتر دیده شود ما گزارشی از برخی مرزها نداریم و فقط در مورد مرزبانی مطالبی شنیدهایم.
این نویسنده به شرایط سفر اشاره کرد و گفت: تدابیر امنیتی وحفاظتی این سفر بر عهده نیروی دریایی بود، البته این تدابیر به نحوی نبود که محدودیت ایجاد کند. باید یادآور شد که اتفاقات ناگوار در جنوب شرق کشور معمولا در مراکز قدرت که نیروی دریایی، نیروی انتظامی، سپاه و .. حضور دارند رخ نمیدهد و معمولاً این اتفاقات با نقشه و دروغ و دغل رخ میدهد و با ایجاد غفلت ضربه میزنند.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار فارس مبنی بر نوشتن سفرنامه از این سفر، گفت: من در این سفر چیزی نخواهم نوشت، زیرا این اولین سفر بنیاد بود و حضورم به این معنا بود که هم گروه نویسندگان هم رسانهها و هم خودم احساس کنم که این سفر جدی است. من در موقعیت ستادی خود باید محکم حضور داشته باشم، مثلا به امیردریادار سیاری گفتم یک نویسنده معرفی میکنم تا وی را به خلیج عدن ببرند تا تکنگاری یا سفرنامهای بنویسید که ایشان نیز استقبال کرد.
*سفرنامه نمینویسم
قزلی به اتفاقات سفر اشاره کرد و گفت: مانور نمایشی که نیروی دریایی برای ما برگزار کرد و همچنین سوار شدن به ناوچه جنگی از کنارک تا چابهار، تماشای غروب آفتاب و دریا از روی تراسها، مهمانی منزل شهرداری سیریک و پذیرایی با غذاهای محلی، مهمانی در منزل یک سنی شافعی، تالاب آذین و… از برنامههای جذاب و ویژه این سفر بوده است. سوار شدن بر هواناو، دیدن هاورکرافت و غذا خوردن در یک پادگان نظامی از تجربههایی بود که شاید دیگر برای این گروه دست ندهد.
*آخرین سفر نباشد
مدیر عامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی پیشنهاداتی برای امیر دریادار سیاری داشت و گفت: من از آقای سیاری میخواهم این سفر اولین سفر باشد و نه آخرین سفر گروههای اینچنینی، و با توجه به مناظر بکر و دیدنی این مناطق حتماً گروه بعدی که میبرند یک گروه عکاس کوچک هفت هشت نفره در کنار حوصله بیشتر برای ثبت مناظر باشد. حتماً به امیردریادار سیاری توصیه میکنم در یکی از این سفرها، گروهی خبری با سردبیری که خروجی را چک کند را به این مناطق ببرند تا اتفاقات اینجا را پوشش دهند.
وی همچنین تاکید کرد: علاوه بر اینها یک گروه مستندساز جوان که به صورت پارتیزانی کار میکنند و در بند دم و دستگاه نیستند را بیاورند تا رفت و آمد رسانهای و فرهنگی در اینجا وجود داشته باشد و از جدیترین توصیههای من به ایشان این است که پای گروههای جهادی را به این مناطق باز کنند. گروههای جهادی اساساً کارشان فرهنگی است و ساخته شدن و نشدن یک مسجد و … چه تأثیری میتواند داشته باشد بلکه این گروهها کارشان فرهنگی است و حضورشان به مردم منطقه روحیه میدهد.
وی در پایان گفت: من در این سفر دیدم که مردم و مسئولین با حضور ما در این منطقه که هیچ مسئولیتی نداریم یک شعفی در چهرههایشان به چشم میآید و سفرهایی از این دست یک بازی چند سر برد است. به نظرم به ظرفیتهای این مناطق زیاد توجه نشده است و در برنامههای توسعهای کمتر مورد توجه بوده است و باید از پتانسیل این منطقه به نفع خود منطقه و مردم آن استفاده کرد. از دریادار سیاری به خاطر اینکه این موقعیت را ایجاد کرده است تشکر نمیکنم زیرا این یک وظیفه بوده ولی به خاطر اینکه این وظیفه را درست فهم کرده و بستر آن را فراهم کرده است تشکر میکنم از بابت مهماننوازی که از این گروه داشتهاند نیز تشکر میکنم. امیدوارم که موضوع مکران و چیزهایی که دیدهاند در ذهن ادبی نویسندگان که میخواهند مطلبی بنویسند همچنان جای داشته باشد.
Sorry. No data so far.