جمعه 07 نوامبر 14 | 14:02
محسن کاظمی:

حوزه هنری باید وارد خود انتقادی شود

یک پژوهشگر تاریخ معاصر گفت: به نظر می‌رسد حوزه هنری ابتدا باید وارد یک جریان خود انتقادی شود و فراز و فرودش در عرصه سینما را واکاوی کند. چنین جسارتی از حوزه سراغ و انتظار است.


13920912000117_PhotoA

یک پژوهشگر تاریخ معاصر گفت: به نظر می‌رسد حوزه هنری ابتدا باید وارد یک جریان خود انتقادی شود و فراز و فرودش در عرصه سینما را واکاوی کند. چنین جسارتی از حوزه سراغ و انتظار است.

نویسنده «خاطرات احمد احمد» درباره موضوع اقتباس ادبی گفت: اقتباس درجات مختلفی دارد، اقتباس صددرصد اتفاق نمی‌افتد، اما درجات مختلفی از عالی تا پایین داریم. من به این قائلم که اقتباس در فضای هرمنوتیک نوعی قرائت جدید از اثر و کاری است که قبلاً صورت گرفته. یک کارگردان و فیلم‌نامه نویس قرائتی از یک کار دارد و افراد دیگر قرائت‌های دیگری از آن دارند؛ کما اینکه در موضوعات تاریخی می‌بینیم که قیام عاشورا یک بار به شکل «روز واقعه» ساخته می‌شود و یک بار دیگر به شکل «مختارنامه».

* اصل و اساس رمان و داستان، «تخیل» است

وی ادامه داد: امر مطلقی در این زمینه اتفاق نمی‌افتد. ما در تاریخ می‌گوییم هیچ واقعه تاریخی قابل تکرار و بازسازی کامل نیست. ما فقط تلاش می‌کنیم که به واقعیت واقعه نزدیک شویم. در کار تاریخ و مستند عینیت صددرصد تحقق نمی‌یابد و در امر اقتباس عینیت ضعیف‌تر از کار تاریخ است.

کاظمی اظهار کرد: رمان و داستان اصل و اساس‌شان بر تخیل است و با طرح و پیرنگی که می‌ریزند، با ذائقه امروز پیش می‌روند و جذاب تر است، اما لباس خاطره ما می‌تواند لباس آراسته‌ای باشد که خوانندگان به خواستگاری‌اش بیایند و خوانده شوند. زبان تاریخ یک زبان تلخ و خشک و آزاردهنده است. الان سواد تاریخی مردم ما از کتاب‌ها نیست بلکه از تعزیه، تئاتر و فیلم است.

* یکی از شعارهای اصلی تاریخ شفاهی دموکراتیک بودن آن است

وی افزود: در تاریخ شفاهی این امکان وجود دارد که ضمن اینکه ماهیت تاریخی خودش را حفظ می‌کند و اصالت کار محفوظ است، خودش را به زبان عامه مردم نزدیک کند. یکی از شعارهای اصلی تاریخ شفاهی دموکراتیک بودن آن است و زبان توده‌هاست. چرا اقبال نسبت به تاریخ شفاهی بیشتر از خود تاریخ است؟ چون تاریخ شفاهی از زبان توده‌ها گفته می‌شود. با توجه به این مسائل، اقتباس از تاریخ شفاهی می‌تواند بسیار راحت‌تر باشد. خاطرات نیاز دارند غنی‌سازی ادبی شوند، باید پرداخت خوبی روی آنها صورت بگیرد که خواننده بتواند و مشتاق باشد، که آن را دستش بگیرد.

نویسنده یادداشت‌های سفر شهید صیاد شیرازی در عین حال تأکید کرد: یک نکته مهم در اقتباس این است، که هم فیلم‌سازها نیاز دارند کتاب‌های ما را بخوانند و هم ما باید فیلم‌های آنها را ببینیم. باید هر دوی ما مخاطب شناسی کنیم؛ هم فیلم آنها ابزار کار ما است و هم کتاب ما ابزار کار آنهاست.

*حوزه هنری باید پاسخ دهد که در زمینه ارتقای مؤثر اثر چه کرده است

محسن کاظمی با طرح این سوال که چرا در برخی جوامع وقتی فیلم‌های اقتباسی ساخته می‌شود، از آنها استقبال نمی‌شود؟ گفت: من فکر می‌کنم این اتفاق به دو دلیل رخ می‌دهد؛ تنگناها و محدودیت‌های اولیه و ثانویه. محدودیت‌های اولیه عبارت است از نداشتن مهارت و تخصص کافی و کادر مجرب. مراکزی چون حوزه هنری باید به این پرسش پاسخ دهند که در زمینه ارتقای مؤثر اثر چه کرده‌اند، چه کادرها و نیروهایی را برای این مهم تربیت کرده‌اند. اما محدودیت‌های ثانویه که خیلی هم مهم‌اند ناشی از نگاه ایدئولوژیک و بسته هستند. چنین نگاهی وقتی بر خاطره نگاری و تاریخ‌نگاری آسیب می‌زند، بر سینما و بالطبع به جریان اقتباس لطمه وارد خواهد کرد.

وی اظهار کرد: در جوامع ایدئولوژی‌زده چون فضا باز و آزاد نیست، تعاطی و تعامل اندیشه صورت نخواهد گرفت، کار و نگره تک بعدی خواهد بود و امکان بالندگی یک نویسنده و کارگردان به ‌وجود نخواهد آمد. باید اجازه دهیم که فیلم‌ها و کتاب‌ها ساخته و نوشته شوند و حتی اگر نقدی به آنها وارد است اجازه بروز بیابند.

*حوزه هنری باید وارد خود انتقادی شود

این فعال عرصه خاطره‌نگاری و تاریخ شفاهی، ادامه داد: به نظر می‌رسد حوزه هنری ابتدا باید وارد یک جریان خود انتقادی شود و فراز و فرودش در عرصه سینما را واکاوی کند. چنین جسارتی در حوزه سراغ و انتظار است.

وی ادامه داد: در کنار تمام این‌ها، باید اجازه داده شود صاحب‌نظران درباره این موارد حرف بزنند. باید جلساتی گذاشته شود، بین ما و سینماگران تعاملی برقرار شود که هم ما حرف‌های همدیگر را بشنویم، ما توانایی‌ها و محدودیت‌های آنها را بشناسیم و آنها هم بدانند چه ظرفیت‌هایی در اقتباس وجود دارد. یکی از موانعی که باعث می‌شود فیلم سازها به سمت اقتباس نیایند محدودیت‌هایی است که اقتباس دارد. با تعامل و هم‌اندیشی می‌توانیم این محدودیت‌ها و ظرفیت‌ها را بشناسانیم.

* جریان اقتباس امروز تشنه هم‌اندیشی میان تولیدکنندگان متن و فیلم است

محسن کاظمی با اشاره به اینکه جریان اقتباس امروز تشنه هم‌اندیشی میان تولیدکنندگان متن و تولیدکنندگان فیلم است، گفت: اقتباس یک کار میان رشته‌ای است. ما برای کارمان و آنها برای کارشان، نیاز متقابل به یکدیگر داریم. این یک وضعیت بینا رشته‌ای است، لازم نیست من فیلم‌نامه نویس یا آنها مستندنگار شوند بلکه باید حوزه‌های همدیگر را بشناسیم. در برخی از فیلم‌های مستند یا کارهای تاریخی این اتفاق می‌افتد که تاریخ نگار و مشاور کنار فیلم‌ساز است و این باعث موفقیت فیلم می‌شود.

این پژوهشگر بیان کرد: من الان یادم می‌آید که خیلی در کارهای مستند دخالت داشتم مثل روزهای خاکستری، فریادهای خاموش، انقلاب به نام خدا و … من مشاور تاریخی این کارها بوده‌ام و آثار موفقی هم بوده‌اند، بنابراین این شیوه می‌تواند در کیفیت اثر موثر بیفتد.

وی افزود: مسئله دیگری هم که وجود دارد و گاهی باعث دلخوری می‌شود، این است که در بعضی از موارد، اقتباس‌ها بدون اجازه انجام می‌شود. اقتباس بدون اجازه، عدم رعایت حقوق فرد و ندیدن زحمت کسی است که برای این کار تلاش کرده است. بعضی از افراد کسر شانشان می‌آید که به منابعی که مورد استفاده قرار داده‌اند، اشاره کنند. در چنین حالتی ممکن است اشتباه‌های فاحشی هم رخ بدهد، در حالی که اگر منبع اصلی را ذکر می‌کردند آن اشتباه به نام آنها ثبت نمی‌شد و این یکی از محاسن ذکر منبع است.

* وظیفه مورخ، تشخیص سره از ناسره و به حداقل رساندن اشتباهات است

کاظمی در پایان تأکید کرد: وظیفه مورخ این است که سره را از ناسره تشخیص بدهد و اشتباهات را به حداقل برساند. اگر فیلمی با ذکر منبع، اقتباس کند در صورت وجود اشکال و نقص، خود را از زیر بار سؤالات نجات خواهد داد. همان طور که وقتی استنادات یک کتاب تاریخی زیاد شود به اعتبار کار افزوده می‌شود، وقتی در فیلم هم به این استنادات ارجاع شود به اعتبار کار می‌افزاید و نشان می‌دهد که برای آن کار تحقیق و پژوهش شده است؛ به ویژه در کارهایی که با مردم سر و کار دارند، اگر به منابع استناد نشود، به شعور مردم توهین می‌شود.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.