آغاز و تداوم ترورهای زنجیرهای و سازمانیافته رهبران افغانها طی ۱۳ سال گذشته مطابق با منافع غربیها سبب شد آنان بدون هیچ واهمه و مخالفتی در افغانستان برنامه تداوم حضور در این کشور و منطقه را پیش ببرند.
با گذشت بیش از 13 سال از کشته شدن احمد شاه مسعود یکی از رهبران مجاهدین افغان و آغاز قتلهای زنجیرهای در افغانستان به نظر میرسد که این نوع قتلها در این کشور همچنان ادامه دارد.
احمد شاه مسعود، در تاریخ نهم سپتامبر 2001 میلادی بر اثر حمله انتحاری 2 تروریست عرب که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند و در حقیقت از اعضای شبکه تروریستی القاعده بودند، کشته شد.
مسعود نه تنها از پایگاه اجتماعی ویژهای میان رهبران افغان برخوردار بود، بلکه ایده و تفکر وی نیز ملیگرایانه بود که به همین دلیل افغانها به وی لقب «قهرمان ملی» داده و وی را رهبری ملی میدانند.
از سوی دیگر کشته شدن مسعود خود آغازگر قتلهای زنجیرهای و سازمان یافتهای در افغانستان است که بر اثر آن دهها رهبر مردمی در این کشور کشته شدند.
«برهان الدین ربانی» رئیس جمهور پیشین، «سیدمصطفی کاظمی» وزیر پیشین تجارت و فرمانده جهادی، «عبد الحق» فرمانده جهادی، «ذبیحالله»، «محمد داوود داوود»، «مولانا سید خیلی»، «حاجی قدیر»، «مطلب بیگ»، «احمدخان سمنگانی»، «احمد ولی خان کرزی»، «سید اسدالله مسرور»، «محمد عمر»، «شاهجهان نوری»، «خانمحمد مجاهد» و چندین رهبر مردمی و جهادی دیگر پس از مسعود به شکل مرموزی ترور شدند.
«ظاهر ظاهر» فرمانده پلیس کابل که از حمایت و پشتیبانی ویژه مردمی برخوردار است نیز روز گذشته مورد سوء قصد قرار گرفت که از این سوء قصد جان سالم به در برد.
این در حالی است که قتلهای زنجیرهای رهبران محبوب افغانستان نشان میدهد این افراد از پایگاه اجتماعی خوبی برخوردار بوده و تا حدی قادر به اعمال سیاست در دولت افغانستان بودند.
از سویی دیگر این رهبران افغان در جریان حیات سیاسی خود بر استقلال، منافع و مصالح کشور خود تأکید کرده و هر نوع حضور خارجیها را مطرود و برخلاف منافع کشور خود میپنداشتند.
با آنکه برخی رهبران افغان که در 13 سال گذشته کشته شدند در کنفرانس «بُن» شرکت کرده و دولت جدید را با حضور سازمان ملل متحد و کشورهای خارجی تشکیل دادند، اما نمیتوان ادعا کرد که آنها موافق حضور کشورهای خارجی بودند.
این رهبران مردمی سالها برای آزادی افغانستان در برابر شوروی سابق جنگیده و با تروریستها نیز نبرد کرده بودند که خود بیانگر آزادمنشی آنها بوده و گویای مخالفت با هر نوع حضور کشورهای بیگانه در سرزمین افغانستان است.
اکنون با وجود حضور 13 ساله غرب در افغانستان قتلهای زنجیرهای برای از بین بردن رهبران مردمی در حال افزایش بوده و افراد و رهبران نخبه افغان مورد سوء قصد قرار گرفتند و تاکنون پروندههای آنها نیز مسکوت مانده است.
عدم توجه کافی به چرایی و چگونگی قتل رهبران مردمی، پرسشهایی را در اذهان عمومی ایجاد کرده و از سوی دیگر گویای موافقت غرب با این ترورها است زیرا در صورت زندهبودن این رهبران جهادی و مردمی، غرب به هیچ صورت قادر به تداوم حضور در این کشور نبود.
این رهبران با توجه به پایگاه اجتماعی و نفوذ بر گروههای مخالف مسلح میتوانستند نقش مؤثری را در به میان آوردن صلح بازی کنند که خود سبب تأمین امنیت و خروج نظامیان خارجی میشد.
به نظر میرسد، غرب از این ترورهای زنجیرهای سود جسته و زمینه تداوم حضور خود در افغانستان را مساعده کرد که خود گویای استراتژی پنهان کشورهای غربی در قبال افغانستان و کشورهای منطقه است.
Sorry. No data so far.