سیدمهدی شجاعی گفت: احساس میکنم در ادبیات عاشورایی نیاز به تبیین داریم و با آزمون و خطا قدمهایی برداشتیم؛ این نیاز به نقد دارد برای اینکه قدمهای بعدی را برداشت. این ساحت، ساحتی است که قلم و بیان خاص خودش را میطلبد.
نشست «نشانی از داغ لالهها» با بررسی آثار عاشورایی سیدمهدی شجاعی شب گذشته با حضور نصرالله قادری، حجت الاسلام معاونیان، سیدمهدی شجاعی و جمعی از اهالی فرهنگ و ادب در سالن سعدی مرکز همایش های برج میلاد برگزار شد.
* شجاعی: نیاز به تبیین در اصول و قواعد ادبیات عاشورایی
در ابتدای این مراسم سیدمهدی شجاعی مدیر مسئول انتشارات کتاب نیستان با اشاره به حجت الاسلام معاونیان، بیان داشت: شناختی نسبت به این شخصیت نداشتم، منبری را از ایشان دیدم که از این همه فضل، دانش و ادبیات بهت زده شدم.
وی اضافه کرد: بنده اگر حضور در این جلسه را بپذیرفتم صرفاً به این دلیل بود که بهانهای است که نه به خاطر کارم، بله درباره اصول و قواعد ادبیات عاشورایی حرفی زده شود. چون احساس میکنم که در این بخش نیاز به تبیین داریم و ما نیز با آزمون و خطا در این راه قدمهایی را برداشتیم؛ ولی این نیاز به نقد و بررسی دارد برای اینکه بشود قدمهای بعدی را برداشت و از طرفی اساساً این ساحت، ساحتی است که قلم و بیان خاص خودش را میطلبد و مدام باید دید برای رسیدن به آن ادبیات، قواعد و قلم این چه جوری اتفاق میافتد.
* حجت الاسلام معاونیان: در داستانهای قرآنی هدف سرگرمی انسانها نیست
در ادامه این مراسم حجت الاسلام و المسلمین معاونیان، بیان داشت: وقتی بنده را دعوت کردند، سریع اجابت کردم چراکه سالها آثار سید عزیز در روح من تأثیر گذاشته و توانسته بود با دل من هم بازیهایی هم بکند و گاهی نیز دل را بلرزاند و اشک را بچکاند لذا نسبت به آثار این نویسنده، یک سینه سخن دارم.
حجت الاسلام معاونیان ادامه داد: نسبت به آثاری که در مجموعه کارهای سید بزرگوار میبینیم، سخن اصلی این است که جایگاه داستانگویی و قصهخوانی در اصل این مکتب عظیم اسلامی چیست. بنده گاهی در تفسیر سوره یوسف عرض کردم که ویژگیهای داستانهای قرآنی با داستانهای انسانی، تفاوتهای عمدهاش این است که داستانهای قرآنی، داستانهای حقیقی بوده و برگرفته از بستر خیال انسان نیست.
وی افزود: داستانهای قرآنی به خاطر واقعیتهایی که وجود داشته، به داستانی برای مخاطب میپردازد، همچنین در داستانهای قرآنی هدف سرگرمی انسانها نیست، ساعتی را سپری کردن به غفلتی نیست بلکه یک هدف خردمندانه و عُقلایی در نهایت دنبال میشود که این هدف ممکن است، که عبرت باشد. گاهی ممکن است درسی باشد از حکمت برای آدمیان و بهینه زیستن.
* داستان در ادبیات اسلامی جایگاه خودش را پیدا نکرده است
حجت الاسلام معاونیان بیان کرد: از دیگر ویژگیهای داستانهای قرآنی این است که آکنده از انگیزش و مکارم اخلاق است، همچنین در داستانهای قرآنی به جزییات پرداخته نمیشود چراکه جزییات مهم نیست و هدف چیز دیگری است.
وی با بیان اینکه در تجلی خداوند بخش عمدهای داستانهاست، عنوان کرد: در اینجا باید افسوس خودمان را بیان کنیم که چگونه است که در ادبیات اسلامی داستان جایگاه خودش را پیدا نکرده است. در حوزه ادبیات عاشورایی بلکه در یک حوزه برتر همانند هنر عاشورایی و هنری که مربوط به صحنه کربلا است، ما در برخی از مقولات میبینیم که یک مجموعهای انبوه، فراتر و بزرگتر از کوه، همانند شعر دارد.
حجت الاسلام معاونیان با اشاره به زبان آذری، گفت: ادبیات آذربایجان بسیار غنی، ظریف و لطیف توانسته است، صحنههای مختلف عاطفی، حماسی، مصیبتی و غمانگیز عاشورا را به تصویر بکشد. چه در زبان و قالب نوحه و چه در قالب اشعار کلاسیک و قالبهای معروف شعر آذری.
وی اضافه کرد: در زبان پارسی، اردو و عربی هم همینها را میبینید، اگر نگوئیم میلیونها بیت، بلکه صدها هزار بیت از خود عاشورا در قالبهای گوناگون تاکنون شعر سروده شده است، حتی شاهد سرودن اشعار عاشورایی به زبانهای فرانسوی، انگلیسی و سایر زبان های رایج دنیا هستیم.
* در مقوله ادبیات عاشورایی در شعر، هیچ چیزی کم نداشته و نداریم
به گفته حجت الاسلام معاونیان، ما در مقوله ادبیات عاشورایی در شعر، هیچ چیزی کم نداشته و نداریم مثل قطرات باران در همه جای نقاط زمین در سرزمین دل مردمان ریخته است. در زمینه حتی نقاشی، با اینکه نقاشی به فقه اسلامی حرام بوده و ما پرده خوانی را در نقاشی های حوضخانهای نمایشگاه مختلف صحنههای نبرد عاشورا.
وی ادامه داد: آن چیزی که جایش بسیار بسیار کم بوده و هست آن هم در کل تاریخ ادبیات ایران و هم ادبیات کهن و نوین، به خصوص در ادبیات عاشورایی، به گونهای میشود گفت که نبود داستان و قصه اینگونهای احساس میشود.
این استاد دانشگاه گفت: داستانهای قدیم ادبیات فارسی، داستانهای حماسی آن هم در قالب شعر بود. همانند شاهنامه فردوسی. که مجموعه آن داستان است اما در قالب شعر نه نثر یا داستانهایی که در قالب مباحث عشقی همانند «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» و مانند آن. که همه آنها نیز در قالب شعر سروده شدهاند.
وی اضافه کرد: باز هم ما نداریم؛ کتابی که حتی به نثر مسجع دیرین مثلاً زمان صفویه، داستان عادی چه برسد به داستان اسلامی چه برسد به داستان عاشورایی؛ یعنی همان کلیله و دمنه بود که مربوط به غیر تاریخ اسلامی است. یا اگر سعدی به قصههایی در گلستان اشاره کرده است، نمیتوان اسم داستان بر روی آنها گذاشت بلکه اشارتی به حکایتی است.
* هنرمند باید طرح نویی برای هنرش داشته باشد
حجت الاسلام معاونیان ادامه داد: وقتی به تاریخ رواننویسی ایرانیان میرسیم، در اولین برخورد با افراد ماتریالیسم و دین ستیز روبهرو میشویم که در سطح رئالیسم قلم به دست گرفته و بسیار وقیحانه داستانهای بسیار پیش و پا افتاده از واقعیت بستر توده پایین جامعه به نمایش میگذارند به عنوان هنر داستاننویسی آن هم مانند صادق هدایت و کتاب «بوف کور».
وی افزود: اگر به سوی داستانهای طنزآمیز خودمان میآییم از کلیله و دمنه که بگذریم میآییم به سمت داستان طنزی که از ایران شکفته و مشتری پیدا کرده است و رونقی پیدا یافته، داستانهای «عزیز نسیم» بود که 50 مجموعه داستان بلند طنزآلود که طنزهایش از جهت سبکشناسی هم یک حرکت است یعنی باید به آقای شجاعی تبریک گفت که کارهایشان به یک سبک و سیاق نیست و هر کدام از کتابهایش، یک طرحی است.
حجت الاسلام معاونیان با اشاره به این مطلب که اگر هنرمند طرحی نو برای بیان هنرش ندارد، پس اصلاً هنری نیست، گفت: متأسفانه باید گفت که شاید بنده ندیدم اما نه کاری شایان بلکه اصلاً کاری که بشود اشاره کرد به او، در زمینه ادبیات اسلامی به طور گسترده و سیره پیامبر اکرم (ص) نداشتیم.
* مرحوم شریعتی، سبک جدیدی از نسل ادبیات فارسی پیریزی کرد
وی درباره دکتر شریعتی، ادامه داد: مرحوم شریعتی، سبک جدیدی از نسل ادبیات فارسی پیریزی کرد که شاید قبلاً نبود. و آن سبک، یک سبک نوینی بود و اصلاً سبک داستاننویسی نبود بلکه او سخن خودش را که تحلیلهای جامعهشناسی یا بر اساس تاریخ اسلام یا یکسری حال و هواهای خود بود، در قالبهای مختلفی بیان کرد اما هیچ گاه ما از دکتر شریعتی، داستان سراغ نداریم.
وی افزود: آن قصه ابوذر و بعد از اینکه نمایشنامه شد و در حسینیه ارشاد به نمایش درآمد، جوهره و مایهاش از ایشان بود، آن حرف دیگری است اما نمیشود هیچ وقت در تاریخ ادبیات ایران، شریعتی را با داستان پیوند بزنید. اصلاً ذهن قصه و داستانها بسیار خالی بود.
حجت الاسلام معاونیان بیان کرد: ما در زمینه شعر، هیچ چیزی کم نداشتهایم اما در زمینه داستان، هیچی نداشتهایم. نه داستان مصیبتی همچنین هر روضهخوانی یک گونه قصهسرا و داستانسرا است یک گونهای باید این قصه را چیده و بیان کند اما به قلم نداشتیم.
* کارهای سیدمهدی شجاعی، صرفاً کار تخصصی داستاننویسی است
وی افزود: داستانهای سیدمهدی شجاعی نه کار نثر بوده نه کار شعر است صرفاً کار تخصصی داستاننویسی است اما در قالب داستانهای کلاسیک سنتی ایرانی هم ندارد هیچ وقت شما در داستانهای کلاسیک سنتی، شخصی را به عنوان شخص سوم نیامده بود که بیانگر حوادث و وقایع باشد یا هیچ عصری نیامده بود بیانگر بالاترین روابط عاطفی یک پدر و پسر باشد.
حجت الاسلام معاونیان درباره کتاب «کشتی پهلو گرفته»، ادامه داد: آن زمان بنده آقای شجاعی را نمیشناختم، با توجه به اینکه طلبه جوانی بودیم، مفصل تا جایی که میتوانستیم این کتاب را خریده و بین مردم به عنوان هدیه پخش میکردیم و به هر کسی میدادیم، خواهان کتاب میشد علت آن نیز این بود که با دلها بازی میکرد.
وی اضافه کرد: بنده یک خاطره خوشی دارم، مادربزرگی داشتم که بسیار زن خوبی بود. یک شبی در ایام جوانی، ما با خانواده و همسرم منزل ایشان بودیم و تابستان اصرار کردند که بیائید منزل ما و ما هم قبول کردیم. در داخل حیاط رختخواب انداختند که ما بخوابیم. همه خوابیده بودند این کتاب «پدر عشق، پسر» دست من بود و داشتم میخواندم آنقدر زار زدم و با صدای بلند گریه میکردم که همه بیدار شدند و هر کاری میکردم که خودم را کنترل کنم که باعث اذیت و آزار نشوم، نمیشد. که این مهم نشانگر اهمیت کار نویسنده اثر است.
به گفته این پژوهشگر، سیدمهدی شجاعی اولین گامهای داستاننویسی سیره اهل بیت (ع) به خصوص در ادبیات عاشورایی را طی کرده و خوب و محکم نیز طی کرده است اما اینها اولین گامها است یعنی این نویسنده چند گامی برداشتند.
*داغی که سیدمهدی شجاعی بر دل «نصرالله قادری» نهاد
در ادامه این مراسم نصرالله قادری یکی از اساتید دانشگاه، بیان داشت: تاکنون کسی نتوانسته است درباره آثار عاشورایی سید مهدی شجاعی نقدی بنویسد و اگر دیگر آثارش پرفروش است و برای آن نیز نقدهایی نوشته شده است آنها نیز نقد نیستند بلکه انتقام است و میگویند پاسخ به نسل جوان داده است.
وی اضافه کرد: بنده نمیدانم که چه معجزهای در این کتاب بوده است که به چاپ سیوپنجم رسیده است. هیچ بخشنامهای هم پشت کتاب نبوده است که به کتابخانهها رفته و تیراژ آن افزایش یابد اما بنده به عنوان یک منتقد که میخواهم در مورد آثار سیدمهدی شجاعی سخن بگویم، معتقدم که این نویسنده سختگیر است و باج هم نمیدهد و اهل معامله هم نیست و وکیلمدافع سیدمهدی شجاعی هم نیستم.
قادری ادامه داد: سیدمهدی شجاعی داغ بسیاری بر دل من گذاشته است. همانگونه که سیدمرتضی آوینی این داغ را بر دلم گذاشت یعنی بنده 3 سال درباره مجموعه آدمی مثل سیدمهدی شجاعی کار کردم آن هم از منظر شخصیتشناسی و در نهایت مثل یک لیوان آب خوردن گفت که این کتاب را بعد از مرگ من به چاپ برسان. همه اتفاق نیز برای من با سیدمرتضی آوینی افتاد. در آن زمان او زنده بود و از دانشکده هم بیرونش کردند آن هم به عنوان یک آدم بیسواد اما زمانی که شهید شد به دنیای سینمای عشق تبدیل شد.
وی افزود: در این دنیا به عنوان یک منتقد سختگیر سعی میکنم بخش احساس خود را کنترل کرده و مطالبی را درباره آثار این نویسنده بیان کنم. نقد سید مهدی شجاعی نقدی است که همه وجوهات آن را مد نظر خواهم گرفت. این نوع ادبیات به دلیل آنکه خاص است نقد بنده هم خاص خواهد بود.
قادری بیان کرد: معتقدم که در هیچ کدام از این آثار سیدمهدی شجاعی نیست که مینویسد. اساسا به باور من هنرمند نیست که هنر را خلق میکند به نوعی دیگر شاعر وقتی شعر میگوید بلکه شاعر باید به مقامی برسد که بتواند شعری را خلق کند.
وی افزود: سیدمهدی شجاعی از یک منظر برای من از ملامتی یأس آن هم ملامتی از آن منظر که دشمنانش را بیشتر از دوستانش دوست دارد و حتی آنهایی که اثرش را ادراک نمیکنند. حال بنده چرایی و رازش را نمیدانم.
Sorry. No data so far.