مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ در یکسال اخیر، آنچنان درگیر این پرسش جدی که «فرجام آن چه خواهد بود؟» شده که تحلیلگران کمتر فرصت یافتهاند تا درباره اهمیت فرآیند گفتوگوها به بحث و بررسی بنشینند.
تمدید هفتماهه مذاکراتی که در پنجم مهرماه ۹۲ و در پی تماس تلفنی باراک اوباما با رئیسجمهور کشورمان بهطور جدی آغاز شد و دو ماه پس از این گفتوگوی تلفنی با امضای توافق ژنو، وارد گام عملیاتی شد، سناریوهای متفاوتی را درباره نتیجه این گفتوگوها مطرح کرده که هریک، به نتیجهای متفاوت برای گفتوگوهای ایران و ۱+۵ منتهی خواهد شد. گفته میشود در دوره هفتماهه مذاکرات پیشرو، قرار است ۳۵ کیلوگرم از ذخایر ۲۰درصد اورانیوم غنیشده به سوخت تبدیل شود و بازرسیها نیز افزایش یابد و در مقابل ۹/۴ میلیارد دلار از داراییهای ایران پرداخت شود. همچنین موارد تحریمی تعلیقشده در توافق ژنو، از جمله تحریم بیمه، کشتیرانی، فلزات گرانبها، قطعات یدکی هواپیمای مسافربری و صنعت خودرو، همچنان معلق خواهد بود.
با وجود تعهداتی که دوطرف براساس طرح اقدام مشترک ژنو به آن پایبند هستند، روشن نیست در ماههای آینده چه نتیجهای برای اجرای این تعهدات متصور خواهد بود. آنچه در ادامه میآید، سناریوهای دهگانه پیشروی گفتوگوهای هستهای است که از سوی مقامات مسئول، صاحبنظران یا رسانهها مورد بحث قرار گرفته است:
۱ ـ علی لاریجانی روز پنجشنبه گذشته در یزد گفت «دو راه پیشروی مذاکرات هستهای وجود دارد… یک راه این است که ایران در چارچوب نظارتهای بینالمللی، فناوری صلحآمیز هستهای خود را دنبال کند… راه دیگر این است که ایران را پشیمان و مذاکرات را با دستانداز مواجه کنند که به نفع ما و آنها نیست… از نظر ما راه اول منطقیتر است.» بنابراین اولین چشمانداز مذاکرات هستهای ناظر بر این است که ۱+۵ حقوق هستهای ایران را تحت نظارتهای بینالمللی به رسمیت شناخته و خواستههای ایران در جریان این گفتوگوها را بپذیرد. این همان سناریوی موردنظر ایران است؛ سناریویی که منافع ۱+۵ را نیز محقق میکند، هرچند متحدان منطقهای کشورهای غربی به آن بدگمانند.
۲ ـ در اظهارات رئیس مجلس کشورمان روشن است که دومین سناریو، شکست مذاکرات و ایجاد دستاندازهایی تا به آن اندازه است که تهران مجبور به ترک میز مذاکره شود. هرچند دو طرف بخوبی میدانند که قادر به گفتوگو برای همیشه نیستند، ولی ممکن است باقی ماندن اختلافات، انگیزه دو طرف برای دستیابی به توافق را چنان کاهش دهد که از خیر آن بگذرند. این سناریوی بدبینانه برای ایران و ۱+۵ خوشایند نیست، هرچند جنگطلبها را خوشحال خواهد کرد، چراکه شکست مذاکرات میتواند بار دیگر حرف و حدیثها درباره برخورد نظامی ایران و آمریکا را مطرح کند.
۳ ـ سومین سناریو، تمدید گفتوگوها بهمثابه مرگ توافق و تنها برای پرهیز از اعلام رسمی شکست است. همان راهبردی که فارینپالیسی بتازگی آن را مورد توجه قرار داده و نوشته است: با توجه به تغییر ترکیب کنگره آمریکا به نفع جمهوریخواهان در آینده نزدیک، تصمیم تمدید مذاکرات، در واقع حکم مرگ توافق است. این سناریو پیشبینی میکند که طولانی شدن روند گفتوگوهای هستهای میتواند انحراف از عمل به تعهدات دوطرفه در توافق ژنو را به حدی برساند که رسیدن به توافق ناممکن شود. در همین زمینه چندی قبل والاستریت ژورنال نوشت که بدترین سناریو برای منافع آمریکا این است که کنگره، تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کند، ایران فعالیتهای هستهای خود را از سر بگیرد و اتحاد ۱ + ۵ علیه ایران فروبپاشد.
۴ ـ در مقابل این سناریوی بدبینانه، یک سناریوی دیگر به تمدید مذاکرات بهعنوان فرصتی برای دستیابی به توافق نهایی مینگرد؛ رویکردی که احتمال میدهد تمدید گفتوگوها، راه را بر دستیابی به توافق جامع هموار کند. یواسایتودی به نقل از دیوید آلبرایت، رئیس موسسه علوم و امنیت بینالمللی که بر مسائل مربوط به تکثیر سلاحهای هستهای تمرکز دارد، نوشته است: «دولت اوباما دو انتخاب پیش روی خود دارد، انتخاب بین تسلیم شدن (به ایران) یا اقدام نظامی… به عقیده من،تمدید مذاکرات به سود یا زیان هیچیک از طرفین نخواهد بود.»
۵ ـ با این حال سناریویی دیگر از زبان ریکاردو آلکارو، عضو اندیشکده بروکینگز مطرح شده که ابراز عقیده کرده «تمدید مذاکرات هستهای ایران و کشورهای عضو گروه ۱+۵ بیش از همه به نفع اروپاییهاست.» او نفع تهران از این تمدید مذاکرات را اندک دانسته است. براساس سناریوی پنجم، تمدید مذاکرات نه شکست گفتوگوها و نه دستیابی به یک توافق موردنظر تهران را دنبال میکند، بلکه راهی بهسوی فشار بیشتر بر تهران است. وبگاه نشنال اینترست در این زمینه نوشته «دولت اوباما باید به مذاکره با ایران ادامه دهد و از سوی دیگر، نمایندگان کنگره نیز طرح تحریم آماده کنند و جزئیاتی از آن را نشت دهند. اوباما باید فورا با همکاری تندروها، بازی «پلیس خوب، پلیس بد» را اجرایی کند.»
۶ ـ در مقابل چنین سناریویی، دیدگاهی دیگر، نقش منفی کنگره در مذاکرات را به اندازهای که بتواند گفتوگوها را به چالش بکشاند، کمرنگ ارزیابی میکند. روزنامه گالفنیوز در این رابطه نوشته است که کنگره جمهوریخواهان میتواند از چهار طریق به مذاکرات هستهای ایران لطمه بزند؛ نخست، ممکن است اعضای کنگره تحریمهای جدید و شدیدتری را علیه ایران به تصویب برسانند. دوم، آنها میتوانند با تصویب طرحی، اختیارات اوباما برای بخشودگی تحریمها را کاهش دهند. سوم، آنها میتوانند قطعنامههایی مبنی بر عدم موافقت خود با توافق به تصویب رسانده و توانایی اوباما برای اجرای توافق را محدود کنند. چهارم، آنها میتوانند تحریمهایی را با عنوان «تحریمهای غیرمرتبط با موضوع هستهای» علیه ایران به تصویب رسانده و به این ترتیب، درصدد محدود کردن امتیازاتی برآیند که ایران از محل تخفیف تحریمها به دست آورده است. اما با وجود این راهبردها، اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران بر این باورند که اوباما هرگونه طرحی در این زمینه را وتو خواهد کرد، زیرا آنگونه که این رسانه غربی نوشته، آشفتگی خاورمیانه، عدم همراهی اروپا با شکست مذاکرات، خسارت سیاسی شکست گفتوگوها برای اوباما و غیرمتعارف بودن لغو وتوی رئیسجمهور از سوی کنگره در تاریخ سیاسی ایالات متحده از جمله موانع شکست مذاکرات است.
۷ ـ سناریوی هفتم به نقش منفی لابیهای تندرو در مذاکرات اشاره داشته و هرچند این گمانه را که غرب خواستار توافق نهایی با ایران است تائید میکند، اما میزان مخالفت متحدان غرب در منطقه را بالا ارزیابی میکند. این همان تحلیلی است که در ایران نیز هواخواه بسیاری داشته و مثلا بتازگی یک مقام دانشگاهی از قول آیتالله وحید خراسانی نقل قول کرده که «اسرائیل و سعودی مانع به نتیجهرسیدن مذاکرات شدند؛ راهحل قطعی سفر آقای هاشمی به عربستان است». براساس این سناریو، مهمتر از مخالفت کنگره با توافق هستهای، کارشکنیهای لابی عبری و عربی است. بنابراین تهران باید در هفت ماه آینده نگاه خودرا معطوف به عربستان، امارات، کویت و قطر کرده و عملا تلآویو را در انزوای بیشتر قرار دهد. به همین دلیل است که سفیر سابق ایران در چین در یادداشتی برای سایت دیپلماسی ایرانی نوشته است: پیشنهاد بدی نیست اگر دوستانه از وزارت خارجه خواسته شود از وین و ژنو و نیویورک به منطقه برگردد.
۸ ـ در کنار این لابیهای شناخته شده ضدایرانی، برخی، نقش چین و روسیه را هم در کندشدن گفتوگوهای هستهای پررنگ میبینند. این درحالی است که رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی کشورمان این گمانه را رد کرده و گفته است: «ایران با تکتک اعضای گروه ۱+۵ رایزنی و مشورت داشته است. در روند مذاکرات این مجموعه کشورها هستند که تصمیمگیری میکنند و حتی اگر کار به رایگیری بین اعضا برسد، روسیه و چین تنها دو رای در مقابل چهار رای غرب دارند.» با این همه تاکیدی که بتازگی حسن روحانی بر «انتظار ایران از همسایه شمالی» در گفتوگو با ولادیمیر پوتین داشته یا انتقاداتی که از انفعال پکن در گفتوگوها وجود دارد، نشان میدهد حرف و حدیثها بر سر موضوع چین و روسیه کم نیست.
۹ ـ روز پنجشنبه خبرگزاری فارس به نقل از وبگاه عربی خبری ـ تحلیلی «الوقت» گزارش داد که اقدام آمریکا در طرح موضوع توان موشکی ایران در مذاکرات اخیر در «وین» سبب شد این دور از مذاکرات به توافق منجر نشود. شاید به همین دلیل است که جانشین فرمانده سپاه گفت: «توان نظامی و موشکی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هستهای خط قرمز نظام است.» سناریوی نهم با اشاره به دامنه بالای اختلافات تهران و ۱+۵ بر سر برنامه موشکی، پیشبینی میکند این موضوع در آینده بیش از تحریمها باعث زمینگیر شدن گفتوگوهای هستهای شود.
۱۰ ـ در فرجام، دهمین سناریو برای پیشبینی هفت ماه مذاکره آینده میان تهران و ۱+۵ حکایت از این دارد که با توجه به هزینه بالای عدم توافق برای طرف غربی از جمله ایالات متحده، در هفت ماه آینده آمریکا تلاش میکند با راضی کردن متحدان منطقهای خود، مشکلات داخلی و خارجیاش برای توافق با تهران را از بین برده و خود را از زیر بار فشارهای بینالمللی ناشی از تحریم ایران بیرون آورد. اوباما که میداند بازنده اصلی به نتیجه نرسیدن مذاکرات، آمریکاست، برای برداشتن چنین گامی، هم نیاز به توجیه مخالفان داخلی دارد و هم باید متحدان صهیونیست و عرب خود را راضی کند و از این زاویه، تمدید هفت ماهه گفتوگوهای هستهای، چیزی جز خرید زمان از ایران برای پایان دادن محترمانه به پروژه شکستخورده ایرانهراسی نیست.
***
اگرچه سناریوهای دهگانه یادشده به دلیل ماهیت محرمانه مذاکرات، هر کدام با درجه بالایی از اما و اگرهای دیپلماتیک مواجه است، اما آنچه امروز با گذشت یک سال از دور تازه گفتوگوها میان ایران و ۱+۵ روشن است، شفافتر شدن آرایش کشورها در قبال پرونده هستهای کشورمان است، بهطوری که اکنون پس از یکسال روشن شده کدام دولتها ظرفیت هزار میلیارد دلاری سرمایهگذاری در ایران، در صورت لغو تحریمها را قدر مینهند، کدام کشورها در جستجوی منافع منطقهای خود از دل این مذاکرات هستند، کدام کشورها دنبال جنگی دیگر در خاورمیانه میگردند و کدام دولتها به فکر کارآمدی دیپلماسی در حل و فصل منازعات جهانی هستند.فارغ از آنکه کدام یک از ده احتمال یادشده میتواند تا دهم تیرماه ۹۴ محقق شود، میتوان گفت که مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ قدرت بالایی در تاثیرگذاری بر نظم نوین جهانی داشته و میتواند روشنکننده این ابهام بزرگ باشد که در جهان امروز، بازی «برد ـ برد» در معادلات جهانی قابل پیاده شدن هست یا نیست.
Sorry. No data so far.