یک محقق سینمایی در نشست فیلمسازان سینمای انقلاب گفت: در حالیکه 78 درصد مردم آمریکا از چاقی رنج می برند تا حالا فقط سه فیلم در این باره ساخته شدهاند که هر سه سیاهپوستها را تمسخر میکنند.
یک محقق سینمایی در نشست فیلمسازان سینمای انقلاب گفت: در حالیکه 78 درصد مردم آمریکا از چاقی رنج می برند تا حالا فقط سه فیلم در این باره ساخته شدهاند که هر سه سیاهپوستها را تمسخر میکنند.
سلسله نشستهای فیلمسازان جوان سینمای انقلاب در حسینیه هنر با اکران مستند «هالیوود، اسب تروا» پیگیری شد.
مستند 52 دقیقه ای «هالیوود، اسب تروا» به کارگردانی داوود جلیلی و سلمان ابوطالبی نقش زن در سینمای هالیوود و تأثیرات محصولات هالیوود بر جوامع ایرانی را بررسی میکند و اهداف هالیوود از عرضه محصولات خود در ایران را به تصویر میکشد.
در بیست و پنجمین جلسه از این نشستها علاوه بر کارگردان، عباس کریمی از منتقدان و پژوهشگران سینمایی نیز به عنوان مجری کارشناس حضور داشت.
این نشست با اکران این مستند 52 دقیقه ای آغاز شد و پس از پایان فیلم، میزگرد نشست با سخنان عباس کریمی آغاز شد.
قهرمان سازی غلوآمیز تا در هالیوود
عباس کریمی سخنانش را با بحث درباره نام فیلم آغاز کرد و گفت: اسم هر فیلم ما را به محتوای آن راهنمایی می¬کند، وقتی می گویند قرار است فیلمی به اسم «هالیوود، اسب تروا» ببینیم ناخودآگاه ذهنمان به این میرود که تم این فیلم، نفوذ زیرپوستی هالیوود در ذهن مخاطبانش است، از این جهت به نظر من اسم این فیلم درست انتخاب شده است.
وی سپس به تشریح ویژگی های فیلم های هالیوودی پرداخت و غلو و بزرگنمایی را یکی از شگردهای رایج هالیوود برشمرد و افزود: هالیوود همیشه مسائلش را به صورت غلوآمیز طرح می کند و از کاه، یک کوه می سازد که نمونه بارز این نکته قهرمان سازیهای این سینماست.
کریمی با اشاره به اینکه امروزه نقطه شروع تاریخ را زمانی در نظر می گیرند که حوادث، مکتوب می شد گفت: به قهرمانان قبل از تاریخ اسطوره می گویند، ولی آمریکایی ها همیشه در فیلم ها و آثار هنریشان کاراکترهایی استفاده می کنند که القا کند قهرمانانشان واقعی هستند.
وی اسب تروا را یکی از مصادیق این روش بر شمرد و گفت: در نسخه آمریکایی داستان اسب تروا به جای اسطوره، این داستان را بخشی از تاریخ تبدیل می کنند.
تخریب کودکان را نمی شود ساده گرفت
در ادامه این نشست، عباس کریمی از کارگردان فیلم خواست حاضران نشست را با زمینه ها و سرگذشت های تولید مستند آشنا سازد.
داود جلیلی پیش از شروع سخنانش از برگزارکنندگان این نشست تشکر کرد. وی سپس در مورد تولید مستند گفت: ما از ابتدا متوجه شدیم کار خیلی سختی در پیش داریم، چون قرار بود در مورد تأثیرات و صحنه های زننده فیلمهای هالیوود صحبت کنیم در صورتی که عفت و حیای جامعه ما خیلی دست فیلم ساز را می بندد، از جمله سندهایی داشتیم که به خاطر همین قابل پرداخت نبودند و تنها چند سند کوچک مربوط به انیمیشن کودکان استفاده کردیم، چون احساس کردیم نمی شود از موج تخریبی که علیه کودکان است صرف نظر کنیم.
موفقیت، قبل از نهایی شدن
داود جلیلی در خصوص فیلمهای آرشیوی استفاده شد در مستند گفت: چون امکان استفاده از فیلم های هالیوودی را نداشتیم بخشی از فیلم های آرشیوی از سینمای شوروی بود.
وی با بیان اینکه هنوز فیلم او به طور کامل نهایی نشده است افزود: ممکن است روی ظرافتها تغییراتی ایجاد کنیم ولی همین نسخه مستند هم در جشنواره مقاومت جایزه ویژه گرفت و تا الان به بیست کشور ارسال شده است.
قسمت های دیگر مستندتان را هم بسازید
در ادامه این نشست عباس کریمی مستند «هالیوود، اسب تروا» را یک کار ژورنالیستی به معنی حقیقی کلمه خواند و گفت: مستند وقایع را در مینیمالیستی ترین شکل ممکن تحلیل می کند که این ویژگی هم حسن و از جهتی دیگر نقص است.
کریمی در تشریح این نکته خاطرنشان کرد: فیلم در زمان خیلی کم، موضوعات خیلی زیادی مطرح می کند، از نقش زنان و سوءاستفاده ابزاری از آن ها تا کودکان و حتی در بعضی جاها فیلمفارسی، این مشکل باعث شد موضوع تا حدی ابتر بماند.
عباس کریمی سپس گفت: بهتر بود این مستند در چند قسمت ساخته می شد تا بتواند موضوعات مختلف را به نتیجه برساند، یک بخشش به نحوه بروز هالیوود و تضعیف صنعت سینمای کشورهایی مثل ایتالیا و فرانسه بپردازد، یک بخش دیگر درباره سینماهای مقاومی مثل سینمای ایران بعد از انقلاب و بالیوود باشد که هنوز روی پا هستند، قسمتی هم به سینمای چین و هنگ کنگ اختصاص می یافت که خیلی رشد داشته است، به همین شکل قسمتهایی درباره درباره زنان و کودکان یا نقش هالیوود در استحاله سینمای اروپا نیز از سوژه های قابل استفاده در مستندهای با موضوع هالیوود هستند.
چکیده تحقیقات من
وی در خصوص نقش هالیوود در استحاله سینمای اروپا گفت: جوزپ تورناتو یک فیلمساز ایتالیایی است که معروفترین فیلمش «سینما پارادیزو» است. در این فیلم استحاله سینما دقیقاً نشان داده شده است، اینکه اول یک کشیش دارد راش های فیلم های تا حدی غیراخلاقی را قیچی می کند، ولی آخرش به جایی می رسد که آن سینما را کلاً خراب می کنند.
سینما ریشه اقتصادی دارد
عباس کریمی در بخش دیگری از سخنان خود در مورد کارکردهای سینما در جهان صحبت کرد و گفت: علاءالدین یک شخصیت شرقی استفاده شده در سینمای هالیوود است، آقای والت دیزنی آن زمان بیش از 200 جلسه درباره صورت علاءالدین گذاشت تا همه بچه های دنیا او را بپسندند، منشأ این همه هزینه و صرف زمان این است که سینما مطالبی به مخاطب ارائه کند که در نهایت منتهی به پول و سرمایه و زیاده خواهی ها شود.
وی در همین خصوص گفت: یکی از ترفندهای سینما برای حصول سرمایه تغییر فرهنگ مخاطب است و ضعیف کردن باورها و سست کردن زیرساختهای فکری و روانی افراد جامعه است و مدیوم سینما در این کار به خاطر گستردگی مخاطبان و اثرگذاری زیاد، از سایر ابزارها کارآمدتر است، نمونه این ادعا همین است که ما الان خیلی از درسهای دوران مدرسه را که حتی علاقه هم داشتیم فراموش کردیم اما شاید حدود 70 درصد فیلمهایی را که دیده ایم به یاد دارم.
هالیوود و نات آمریکا از بحران اقتصادی
کریمی یکی از شاهدهای مهم در نقش آفرینی هالیوود را نیز نجات آمریکا از بحران اقتصادی دهه 20 عنوان کرد. وی در این زمینه گفت: زمانی که مهاجرت کمر اقتصاد آمریکا را شکسته بود و مافیاهای اروپای شرقی و مرکزی هر کدام یک بخشی از شهر را گرفته بودند هالیوود به قهرمان سازی روی آورد و کشوری که حتی تاریخ 400 ساله نداشت برای خودش قهرمانهای بزرگی ساخت که قهرمانهای 5000 ساله ما مثل رستم و سهراب را کنار زد، قهرمانانی مثل اسپایدرمن، بتمن.
کریمی افزود: آمریکا با همین قهرمان سازی ها و چند مجله مصور از قهرمان های ساختگی، آنقدر به نسل جدید امید دادند که بحران اقتصادی را رد کردند، یعنی آمریکایی که گندم وارد میکرد و مردمش ذرت و سیب زمینی می خوردند حالا داشت همه چیز را به جهان صادر می کند.
عصر داستان های شبانه تمام شد
عباس کریمی قصد خود از بیان نقش آفرینی های هالیوود را توجه دادن مخاطبان به مدیوم هایی مثل سینما، انیمیشن و بازی های کامپیوتری عنوان کرد و گفت: الان دیگر ما نمیتوانیم ما با داستانهای شبانه و قصه های مادربزرگها پیش برویم بلکه به سینمای نوینی نیاز داریم که ضمن ساختار مناسب، زبانی بین المللی داشته باشد و بتواند حرفش را بزند، وگرنه ذهنیت مردم جهان از ایران از دروغهای بیشماری درست می شود که سالهاست رسانه های غربی منتشر می کنند و ایرانی ها را تروریست معرفی میکنند و کوچکترین اشاره ای به فرهنگ غنی ما نمی کنند.
هنوز به سینما احساس نیاز نمیشود
عباس کریمی در ادامه سخنان خود نقش احساس نیاز جامعه و مسئولان به سینما را در ارتقای آن مهم ارزیابی کرد و گفت: دلیل اینکه زمان جنگ ما در سینمای دفاع مقدس پیروز بودیم همین احساس نیاز بود، اما در موضوعات دیگری مثل سینمای اجتماعی یا انقلاب این نیاز احساس نشده است و سینمای ما لنگ می زند.
کریمی با اظهار خرسندی از دیدن مستند «هالیوود، اسب تراوا» عنوان کرد: من احساس میکنم امروز یک فیلم مستند خوب دیدم، فیلم می درخشد ولی این درخشش بیشتر به خاطر این است که تا حالا در این زمینه کاری نشده است، وگرنه این فیلم یک اثر پژوهشی است.
محسنات خودمان، معضلات دیگران
عباس کریمی یکی دیگر از ویژگی های سینمای هالیوود را در بزرگنمایی مشکلات دیگر ملل و سکوت در برابر مشکلات داخلی عنوان کرد و گفت: الان در آمریکا 78 درصد مردم از مشکل چاقی رنج می برند. البته اضافه وزن منظورم نیست، یعنی چاق در حدی که مثلاً قلب یا تنفسش را به خطر انداخته است، ولی فقط سه فیلم در این باره اند، آنها هم کمدی هستند و هم هر سه سیاه پوستها را تمسخر می کنند، سفید پوست در فیلم ها نیست، یعنی خودشان را در چشم مردم جهان تضعیف نمی کنند.
وی رویکرد غالب سینماگران داخلی در برابر مشکلات جامعه را عکس هالیوود ارزیابی کرد و تصریح کرد: سینمای ما نگاهش این است که معضلات را پیدا کند، آن را فیلم کند و به آن طرف بفرستد و آنها هم جایزه بدهند.
عباس کریمی فیلم دونده ساخته امیر نادری را از این قبیل فیلمها برشمرد و افزود: دونده که فیلم خیلی هم بود در خارج خیلی جایزه گرفت، اما وقتی امیر نادری فیلم «مانهاتان از روی شماره» را درباره مشکلات جامعه آمریکا ساخت و فیلمش از دونده هم خیلی بهتر بود هیچ جایزه هم نگرفت.
وی همچنین در همین زمینه از یک فیلم هالیوودی نیز مثال زد و گفت: کارگردانی به نام بیلی وایلدر می خواست فیلمی درباره استفاده ابزاری از زنان در هالیوود بسازد اما می دانست که اگر حرفی بزند و قصه را لو بدهد هیچ تهیه کننده ای با او همکاری نمی کند، برای همین از فیلمسازهای مختلف به اسم یک مستند دیگر حرفهای جدا جدایی می گیرد و مستند «سانست بُلوار» را می سازد. وقتی فیلم پخش میشود، دیگر تا 15 سال حتی یک تهیه کننده هم به بیلی وایلدر فیلم نمی دهد.
عباس کریمی در پایان این بخش از سخنان خود هالیوود را بزرگترین منبع درآمد آمریکاست بعد از سلاح و مواد مخدر معرفی کرد و گفت: سینمای ما در سال صد فیلم می سازد که حدود 50 تا از این ها وارد جشنواره فجر می شود، از این پنجاه فیلم شاید دو سه تایش خوب باشد که آن ها زبان بین المللی ندارند و فقط به کار ما می آیند، شاید اگر پول نفت را از روی سینما بردارند، فیلمساز مجبور باشد برای درآوردن هزینه و ورشکست نشدن، به تحقیق و پژوهش بیشتر بها بدهد تا فیلمش واقعی و درست در بیاید.
جلیلی: فقط ده بیست درصد جنگ را نشان داده ایم
در ادامه این جلسه مجدداً نوبت داود جلیلی شد تا سخنانش را پی بگیرد.
وی بخش دوم سخنانش را با دفاع مقدس آغاز کرد و گفت: من درباره بحث «مهندسی در جنگ» دو سه قسمت از مجموعه ای را که هنوز تمام نشده است کار کرده ام و به واسطه این کار فهمیدم ما حداکثر ده بیست درصد از جنگ را به تصویر کشیده ایم، ما در جنگ شاه کارهایی داشتیم که به قدری عظمت داشتند که اگر در فیلم ها استفاده کنیم مخاطبان باور نمی کنند، متأسفانه ما وقتی از فتح خرمشهر صحبت می کنیم به خاطر یک مطلب دقیقی که مثلاً خرمشهر را خدا آزاد کرد به اشتباه از 800 کار مهندسی همزمانی که برای آزادی خرمشهر شد غفلت می کنیم.
جلیلی سپس به موضوع تحقیقات مستند «هالیوود، اسب تروا» اشاره کرد و گفت: یک سوم وقت و هزینه این فیلم صرف تحقیقات شد، این تحقیقات نشان داد که هالیوود بیش از 50 سال است که روی کودکان ما فکر می کند، برای همین است شما همین امروز هم اگر بخواهید برای بچه تان یک انیمیشن تمیز و سالم تهیه کنید باید خیلی فکر کنید که چه چیزی بخرید.
داوود جلیلی با بیان اینکه به اشکالات مستند خود واقف است گفت: حوزه نقد و بررسی هالیوود به ورود مستندسازان نیاز دارد، در همین بخش کودکان، اگر کسی بخواهد من حاضرم نتایج تحقیقم را به او بدهم، منظورم این است که این ها خیلی جای کار دارند، چون مثلاً در بخش انیمیشن من به جرأت میگویم حتی یک فریم آن ها بدون فکر و بدون استفاده از تئوریسن ها از روانشناسها بسته نشده است.
دوربین های کور
داود جلیلی در خصوص تفاوت روی کرد سینماگران ایرانی و هالیوودی نسبت به جامعه خود نیز گفت: ما در روستایی بودیم که یک دیوارش خراب شده بود، پنجاه تا دوربین آمده بود تا این را منعکس کند ولی هیچ کدام توجه نکردند که سر در همین روستایی که دیوارش ریخته است تابلو خورده بود «سیگار کشیدن ممنوع!»، یعنی هیچ کس در این روستا سیگار نمی کشد.
برخی از اروپایی ها تلویزیون را به فرزندشان ممنوع کرده اند
در ادامه این نشست یکی از شرکت کنندگان مستند اکران شده را بسیار مفید ارزیابی و از تصاویر آرشیوی به عنوان موفق ترین قسمت مستند یاد کرد. وی همچنین بر ضرورت در نظر گرفتن مخاطب بین المللی برای آثار تأکید کرد و گفت: حتی آقای اسپیلبرگ هم سال گذشته در فستیوال کن گفت من به عنوان سازنده فیلم یکی از دلایل حضورم در کن این است که بتوانم از ایده هایی که در کن مطرح می شود استفاده کنم. بنابراین مشخص است که اگر ما با ایده های صحیح در فضای بین المللی حضور داشته باشیم روی فیلمسازان دیگر اثرگذار خواهیم بود.
این شرکت کننده افزود: متأسفانه در شرایطی که دنیا به حضور فیلمسازان ما و ایده ها و تفکرات انقلابی آنها نیاز دارند ما خودمان داریم عقبگرد می کنیم و دنبال کپی برداری هستیم و این کار حتی تا دکور برنامه ها هم پیش رفته است.
این شرکت کننده همچنین با رد کردن برخی گمانه زنی های رایج درباره سوددهی فیلمهای هالیوود گفت: در هالیوود هم فیلمهایی هستند که چون سوددهی ندارند به صورت لوح های فشرده توزیع می شوند یا به کشورهایی مثل عربستان سعودی فروخته می شوند، این یعنی پشت پرده خیلی از فیلم ها صهیونیست ها هستند که هرچند فیلمی سود نداشته باشد با اغراض مد نظر آنها تولید می شود.
این شرکت کننده که سابقه زندگی در کشورهای اروپایی را دارد در ادامه سخنان خود به سیر افول اخلاق در سینمای غرب اشاره کرد و گفت: من کسانی را در اروپا می شناسم که به بچه هایشان اجازه نمیدهند تلویزیون نگاه کنند، در حالی که از پشت پرده فیلمهای هالیوودی که در این مستند دیدیم بی خبر هستند. بنابراین ما باید بتوانیم با ساختن فیلم هایی برای مخاطب بین المللی، از این فرصت استفاده کرده و مردم دنیا را از پشت پرده هالیوود آگاه تر کنیم.
کسی جرئت ندارد علیه صهیونیست ها کار کند
داود جلیلی در سخنان خود ضمن تأیید نظرات این شرکت کننده پیرامون تعریف مخاطب جهانی برای فیلم ها گفت: فیلمسازان خیلی از کشورها اصلاً جرأت نمیکنند در مورد بعضی از موضوعات کاری بسازند، آن ها منتظرند که از دل ایران فضایی باز شود و آثاری بیاید، شاید این را باور نکنید. ما با کارشناسان خیلی از کشورها صحبت کردیم، اصلاً جرأت تولید فیلم در مورد صهیونیست ها را ندارند. داود جلیلی افزود: یکی از همین اشخاص زمانی که از ایران برگشت بلافاصله در نیویورک او را گرفتند و نگه داشتند تا افبیآی آمد از او بازجویی کرد، به خاطر دو جمله که گفته بود، ولی خوشبختانه در کشور ما خیلی از مستندها می تواند بدون هیچ ترسی ساخته بشود و فیلمساز به قلب هالیوود بزند.گفتنی است نشست هفتگی فیلمسازان جوان سینمای انقلاب، پنجشنبه ها از ساعت 15:30 در محل حسینیه هنر به نشانی تهران، خیابان 16 آذر، رو بهروی خیابان پورسینا، پلاک 60 برگزار می شود، حضور در این نشست برای عموم علاقه مندان آزاد است.
Sorry. No data so far.