طبیعی است که پذیرش کپی رایت داخلی امر مهم و معقولی است، که علاوه بر قوانین متعدد قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، فتاوای اکثر مراجع معاصر نیز بر آن مبتنی است.
اما مسئله در مورد مالکیت فکری بین المللی متفاوت است:
الف) تحمیل هزینه کلان: بسیاری از نرمافزارهای علمی، کتابها و مقالات آن قدر گران هستند که در صورت الزام به خرید از دسترس دانشجو و استاد ما خارجند.
ب) بخش عمده نرمافزارهای علمی، کتابها و مقالات از دسترس دانشگاهیان خارج میشود: حتی فارغ از گرانی، بسیاری از کتابها و نرمافزارهای مورد استفاده، یا به خاطر تحریم توسط ما قابل خریداری نیستند (ما به دلیل تحریم آمریکا نمیتوانیم مبادلات دلاری رسمی داشته باشیم).
ج) نیاز به کسب اجازه برای پژوهش و تولید محصول در بسیاری موضوعات: پژوهش در بسیاری از پژوهشها و تولید محصول بر مبنای این پژوهشها نیاز به کسب اجازه از شرکتها و موسسات خارجی خواهد داشت، چرا که مالکیت معنوی آنها (اعم از پتنت، کپی رایت و …) باید رعایت گردد. چنان که همین مسئله در مورد امتیاز داروهای ایدز موجب شد در آفریقای جنوبی ده ها هزارنفر به ایدز مبتلا شوند و دولت آفریقای جنوبی به علت هزینه بالا ناتوان از تامین هزینه های آن باشد….
برخی مواضع:
دکتر محسن پرویز عضو هیأت مدیره انجمن قلم و معاون سابق وزیر ارشاد:”اگر ما قوانین خارجی کپیرایت را بپذیریم و به کنوانسیون برن بپیوندیم، مشکلات فراوانی در حوزه نرمافزاری و نشر دانشگاهی خواهیم داشت و شاید این مساله میلیاردها تومان بار مالی برای ما داشته باشد.
اگر این معاهده را بپذیریم حتما تبعات زیادی برایمان خواهد داشت. یعنی منجر به محکومیت بینالمللی خواهد شد و داراییهای ایران در خارج از کشور را دچار چالش خواهد کرد. بهعنوان مثال اگر فرض کنیم که کپی رایت را پذیرفتیم؛ سیستم عامل کامپیوتر اکثر ایرانیها به لحاظ بینالمللی غیرقانونی محسوب میشود و باید آن سیستم عامل را حذف کرده یا اینکه به پرداخت میلیاردها دلار جریمه محکوم خواهیم شد.”
امروز علم در دست قدرت است و در این شرایط سئوال جدی که برای ما ایجاد میشود این است که اگر ما از مالکیت علمی حرف بزنیم، واقعاً چه بهرهای از آن میتوانیم ببریم.
وی با بیان اینکه میزان آثار ایرانی که به زبانهای خارجی ترجمه میشود در قیاس با آثاری که از زبانهای دیگر به فارسی برگردانده میشود، تقریبا هیچ است، یادآور شد: در چنین شرایطی اگر ما به قانون کپی رایت بپیوندیم، زیان میکنیم ولی همین جا این نکته را هم بگویم که دفاع از هنرمندان و نویسندگان وظیفه ما و وظیفه حقوقدانان است؛ چرا که آنها (پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری) همواره به جامعه نورافشانی میکنند و نباید حقوقشان بی اجر بماند.
Sorry. No data so far.