فساد ستیزی یکی از آرمانهای بنیانگذاران جمهوری اسلامی بوده و امام راحل رحمتالله علیه و رهبر معظم انقلاب اسلامی هم همواره برای مراقبت در برابر این آفت خطرناک توجه و هشدار دادهاند.
وجود فساد و ناراستی در جامعه انسانی بهخودیخود تابع ذات بشر است که فرشتهخویی و دیوصفتی را باهم در یک قالب دارد و این انسان مختار و شرایط محیطی است که او را در چه مسیری قرار خواهد داد. ممکنالخطا بودن آدمی هم ناشی از همین خصلت اوست. بااینهمه، رضایت خالق و همه تعالیم انبیای الهی در این است که انسان در مسیر راستی و درستی قرار گیرد و از ناراستی بپرهیزد.
فساد ستیزی یکی از آرمانهای بنیانگذاران جمهوری اسلامی بوده و امام راحل رحمتالله علیه و رهبر معظم انقلاب اسلامی هم همواره برای مراقبت در برابر این آفت خطرناک توجه و هشدار دادهاند. قوانین موضوعه کشور هم مبتنی بر تعالیم اسلامی بر مبارزه با فساد تأکیددارند و در افکار عمومی مردم و مسئولان هم احتمالاً کسی را نمیتوان یافت که حداقل در ظاهر از فساد برائت نجوید. بااینهمه جنبههایی از فساد، حداقل آنچه صورت ملموستری دارد در حوزه اقتصاد، در جامعه نمود آشکار دارد و متأسفانه گریزی از اعتراف به آن نیست. بهراستی مشکل کجاست؟ و مبارزه با این پدیده مضموم از کجا باید آغاز شود؟ بیشک، همه معتقدیم که «اسلام به ذات خود ندارد عیبی/ هر عیب که هست، در مسلمانی ماست»
نوشتن درباره فساد و خواندن و شنیدن رقمهای نجومی مربوط به این رذیله اجتماعی دل آدمی را خون میکند، همچنان که میتوان نارضایتی و خوندلی که از قلم امام جامعه مسلمین در جواب کوتاه اما معنادار ایشان به معاون اول رئیسجمهور که خواستار صدور پیامی برای همایش ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد شده بود را دید. به این دو سؤال حضرت آقا در مرقومه کوتاه اخیر دقت کنید؛ «مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟»، «چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمیگیرد که نتیجه را همه بهطور ملموس مشاهده کنند؟» همانگونه که مقام معظم رهبری تلویحاً اشارهکردهاند مبارزه با فساد تنها با سمینار و همایش و نشستوبرخاست و جلسه و تشکیل ستاد ریشهکن نمیشود؛ که اگر شدنی بود، باید تاکنون برکتی از این اقدامات نصیب جامعه میشد. سخنرانی رئیسان محترم قوای سهگانه را هم که مرور کنید، دیدگاههای منتشرشده از زیرمجموعههای حضرات، اعم از چپ و راست سیاسی را که کنار هم بگذارید، ملاحظه خواهید کرد که آقایان سر هر موضوع سیاسی و فرهنگی و اجتماعی که باهم اختلافنظر داشته باشند، بحث فساد که میشود، حرف واحدی میزنند و از آن اعلام برائت میکنند. (کاری نداریم به اینکه نوبت به مصداق که میرسد، هرکدام انگشت اتهام را بهسوی دیگری و گذشتگان نشانه میروند)
بنابراین مبارزه با فساد بهجای آنکه محتاج نشست و همایش و ستاد باشد، بیشتر از هر چیز نیازمند یک عنصر اساسی دیگر است؛ «تصمیم!» همانکه در پیام کوتاه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی چنین رخ نموده است: «توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظهای بگیرند و اجرا کنند.» طبیعی است که مقدمه تصمیم، آنهم از نوع قاطع و عملی آن، مستلزم باور به وجود فساد، اعتقاد به مبارزه با آن، در اختیار داشتن وسیله شناسایی آن و عزم و اراده است. همه این عناصر که کنار هم قرار گیرد، کنار گذاشتن «ملاحظه» است که به نظر راقم این سطور، گیر اساسی کار در همین واژه است. ملاحظه وابستگی و خویشاوندی سیاسی، ملاحظه در معرض خطر قرار گرفتن منافع مادی و معنوی، ملاحظه آبروریزی سیاسی و طایفهای و حتی ملاحظه تشویش اذهان عمومی که این آخری بیشتر از همه دستاویز اهمال و کوتاهی قرار میگیرد.
فساد، فساد است. 123 میلیارد باشد، یا 123 هزار میلیارد. البته تبعات هریک متفاوت است، اما نقش هریک در رواج این منکر غیرقابلاجتناب است.
این رشته سردراز دارد و چنین مقالی، مجال قلمفرسایی بیشتر نیست و چهبسا نیازی هم به آن نباشد. پس چه باید کرد؟ از کجا باید شروع کرد؟ برگردیم به سؤال روشن حضرت آقا که «مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟» حتماً هست. بنای این نوشته هم متهم کردن هیچیک از مسئولان محترم نیست، اما به نظر میرسد اگر کسانی که وظیفه مبارزه با پدیده شوم و اعتماد سوز فساد را در سطح کلان بر عهدهدارند، برای شروع از نزدیکترین فاصله قرابت کاری و سیاسی و اجرایی خود شروع کنند، و بهاصطلاح بچههای جبهه «سرپل» پاکی در اختیار بگیرند، شانس رسیدن به موفقیت صدچندان میشود. اگر به فرمایش حضرت آقا «ملاحظه» کنار گذاشته شود، کار سختی نخواهد بود که بدانند سوءاستفاده از اطلاعات مهم تصمیمگیریهای کلان اقتصادی، خودش منشأ فساد است. مثلاً اینکه مسئولی آگاه باشد که در آیندهای نزدیک قرار است واردات کالای خاصی آزاد یا منع شود، فلان نقطه جغرافیایی قرار است منطقه آزاد اقتصادی شود، یا چه بزرگراهی از چه نقطه شهری قرار است عبور کند و … این رانت اطلاعاتی وقتی در اختیار اهلش قرار گیرد، منشأ فساد میشود، چنانکه شده است و نمونههای فراوانی از آن قابلشمارش است.
انتساب نزدیکان سببی و نسبی از تبار سیاسی گرفته تا تبار خانوادگی به مسئولیتهای وسوسهانگیز نمونه دیگری از منشأ فساد است. فرض کنید، نزدیکان یکی از مسئولان در یک سازمان مهم، ازقضا مسئول خرید همان دستگاه باشد و حالا قرار باشد کالایی با مبلغ راهبردی از داخل یا خارج کشور خریداری شود، پولهای ناشی از پورسانت چنین معاملاتی قادر است تعداد کثیری از افراد را در معرض فساد قرار دهد. نتیجه آن میشود که افراد پرتعدادی میتوان برشمرد که بدون اینکه اتهام دزدی و بالا کشیدن پول بانک و برنگرداندن تسهیلات و مانند آن متوجه آنها باشد، رقم درآمدشان سر به صدها میلیارد تومان میزند. درحالیکه مروری بر سابقه آنها، نه فرصتی برای کار تجاری نشان میدهد و نه حتی مجوزی برای ورود به چنین عرصههایی. برای همه این نمونههای دمدستی متأسفانه مصادیق فراوانی وجود دارد. از قانون یا اصطلاح معروف از کجا آوردهای؟ بگذریم که ممکن است خواب کسانی را آشفته سازد، اما سؤالبرانگیز است که کسی در طول عمر کاری خود حقوقبگیر باشد (برفرض در عالیترین سطح) و هیچ میراث و گنجی هم نداشته، اما مانده چند صد میلیارد تومانی زندگیاش به چشم میآید. نمونههای این گریزگاههای فسادخیز فراوان است و برای کسانی که مسئولیت این مهم را عهدهدارند، آشکار. برای مبارزه با فساد باید از همینجاها شروع کرد. البته «بدون ملاحظه»
Sorry. No data so far.