حواشی و گفت و شنودهای مربوط به سخنرانی حسین شریعتمداری هنوز ادامه دارد. در هر رسانه ای که به این مسئله پرداخته می شود، نظرات متعدد مخاطبان پیرامون حضور شریعتمداری و فحاشی اعضای انجمن تهران به وی به اشتراک گذاشته می شود. موافقان و مخالفان شریعتمداری اما، هیچ کدام حمله و هتاکی های اعضای انجمن تهران را نمی توانند تایید کنند مگر معدودی که یا خودشان در جلسه فحاشی کردند و یا از حامیان آنها هستند.
روانشناسی مخالفان شریعتمداری نتایج قابل تاملی درباره آنها به دست خواهد داد. افرادی که با هریک جمله ای که شریعتمداری به زبان می آورد، بیش تر توهین می کردند. اگرچه رفتارهای این گروه مسبوق به سابقه است، اما آنقدر زننده بود که حتی سید حسن خمینی که منطقا و طبیعتا در حوزه نظر، اختلاف 180 درجه ای با شریعتمداری دارد، نیز به آن واکنش نشان داد.
مراسم شریعتمداری در دانشگاه تهران-آذر 93
سید حسن خمینی شب گذشته در مراسم گرامیداشت هفته پژوهش گفت: این روزها مشاهده می کنیم که در دانشگاه ها جلسات افراد را برهم می زنند و این کار بسیار غلط است؛ هرکسی از هر گروهی باید صحبت های خود را مطرح کند؛ مخالفان می خواهند در جلسه حضور داشته باشند و اگر نمی خواهند در جلسه شرکت نکنند.
تصاویر هوچی گری و حمله بی دلیل به یک سخنران و تحمل اعضای انجمن تهران از سوی شریعتمداری ، کامنت های تامل برانگیز مخاطبان را در پی داشت. در یکی از سایت های اصلاح طلب پیامی با این محتوا به اشتراک گذاشته شده است: «کاش رییس جمهور از شریعتمداری یاد بگیرد»، یکی دیگر به بیانی طنز نوشته است:«داعش مسئولیت حمله به شریعتمداری را به عهده گرفت» و …
دانشجویان شعار دهنده در حالی به راحتی وارد سالن برنامه ی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و سخنرانی مدیر مسئول کیهان شدند و آن را برهم زدند، که حتی در روز 16 آذر به خبرنگاران نیز رحم نکردند و با حرکاتی زشت آنها را به بیرون از سالن پرتاب کردند. سالنی که در آن مصطفی معین و علی مطهری هرچه می خواستند گفتند و هیچ کس به انها حمله ور نشد یا حتی کوچکترین انتقادی به به آنها نکرد. «تریبون یکطرفه» که منش «آزادی بیان» را خوار کرد.
چماق به دستان 18 تیر 78 -17 سال قبل
حالا 17 سال از دوم خرداد می گذرد. رفتارهای اینچنینی بی سابقه نیستند. خاطرات دانشجویی اعضای تشکلهای مسلمان را که ورق بزنیم؛ مراعات نظیر چماق، حمله، برهم زدن نشست، بیرون انداختن دانشجویان، حمله به رییس جمهور، آتش زدن عکس بالاترین مقام اجرایی کشور، شکستن شیشه های دانشگاه و قس علی هذا را زیاد به خاطر می آوریم. «چماق اصلاحات» برای دیروز امروز نیست، بعد از 18 تیر 78 ، 17 سال است که «آشوب» کلیدواژه تحرکات جریان مشخص و معین در وزارت علوم است. همان حلقه ای که 18 تیر را رقم زدند، امروز در وزارت علوم هستند و بسیاری از ناظران مشابهت های اتفاقات اخیر را با مدل برهم زدن برنامه ها در دوران اصلاحات از این منظر می نگرند.
خبرنامه دانشجویان ایران با انتشار خاطرات آنهایی که زمانی از فعال ترین اعضای تشکلهای دانشجویی بودند، سابقه «چماق اصلاحات» طی 17 سال بعد از 18 تیر 78 را بازخوانی می کند:
مسعود فروغی درباره «آشوب» و چیزهایی که به چشم خود دیده است، می نویسد:
قدیمتر ها برای «آشوب» درست کردن میرفتند در مناطق خاصی از شهر٬ سراغ برخی چهرههای خاص تا از آنها بخواهند در ازای پول یا هر چیز دیگری وظیفه خطیر «داد و فریاد» زدن و «نعره کشیدن» را برعهده بگیرند!
حالا اما در روزگاری که هزاران چشم از لنز دوربین عکاسها در حال نگاه کردن به صحنه سیاست و جامعه است همان فرمول «بریز خراب کن برنامهشون» رو اجرا میشود ولی با یک تفاوت بزرگ: اگر قبلا مردان سیبیل کلفت با کت و شلوارهای یکدست و موهای فرفری «نعره» میکشیدند این روزها خانمها و آقایانی در برخی دانشگاهها هستند که لباسهای شیک و بهروزی هم میپوشند و حریف طلب میکنند.
یادم هست برای آغاز به کار انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان به این دانشگاه رفته بودم٬ آن روز برای همراهی سخنران اصلی برنامه فکر میکردم حداکثر مخالفین سیاسی-فرهنگی روح حاکم بر اصالت اصلی انجمنهای اسلامی میآیند و با سوالهای چالشی برای سخنران هیجان برنامه را زیاد میکنند… اما از بدو ورود به سالن به یکباره 50 شاید هم 60 نفر دختر و پسر با تیپهای خاص! جوری فحش و ناسزا میگفتند که تا چند دقیقه یادم رفت اینجا دانشگاه است!
آن روز آن سخنران جوان و زیرک فحشها را شنید و با احترام پاسخ گفت ولی هنوز در گوش من نعره خانمهایی است که برای «آزادی» به مخالفین خودشان بی حرمتی میکردند.
یا سال 87 در سلسه جلسات نقد عملکرد مدیریت طولانی آقای جاسبی یک تیم قوی و حرفهای از کارمندان دانشگاه آزاد شرکت میکردند و … یاد و خاطره شعبان بیمخها گرامی باد!
سال 88 وضع بدتر شد… و کمی خندهدار… جماعتی بودند که به اسم «مظلومیت» و «ضایع شدن» حقشان چنان به صورت منظم جلسات دانشجویی را بهم میزدند که آدم میماند این دوستان دانشجو یا به اسم دانشجو که ادعای «باکلاس بودن» و «مدرن» بودن میکردند چگونه اینچنین توانایی دارند.
آشوب طلبان انجمن تهران در فتنه 88
پرتاپ «کفش» به سوی سخنرانی که «فتنه» را فاش میکرد و یا حمله و توهین به دانشجویانی که دروغ «تقلب» را قبول نمیکردند یک داستان بلند است… در روزگار «اندروید» و «دنیای دیجیتال» وقتی آدم با پدیده «نعره برای بهم زدن برنامه» مواجه میشود بیش از پیش به این واقعیت پی میبرد که «پیشرفت ظاهری زندگی مدرن هیچ -و تاکید میشود هیچ- ربطی به بالا رفتن سطح شعور و معرفت آدمها ندارد»
پشت کردن به سخنرانی که در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در حال فاش کردن راز «فتنه گران» بود باز هم تکرار خواهد شد چون جماعتی فقط بلدند «آروغ روشنفکری» بزنند و از مدنیت «غربی شدن» ظاهر و باطن را یاد گرفتند همچنان زیر پرچم انجمن «اسلامی» برای روح «ماکیاول» سینه میزنند… .
Sorry. No data so far.