تریبون مستضعفین- امیر مسروری
ماهها از دو قطبی جامعه میگذشت، جامعه ای که قرار بود با برگزاری انتخابات پرشکوه دور دهم ریاست جمهوری، جشن اقتدار خود را برگزار نماید اما با فتنهگری بعضی از خواص و بیبصیرتی نسبت به عواقب آن کشور را غبار آلود نموده و به سمتی سوق دادند که کشور دچار مشکلات فراوانی گردید.
خوشحالی سران استکبار به ویژه رژیم غاصب صهیونیستی، فعالیت جریانهای تروریستی در کشور و بسترسازی آشوبطلبی سازمانی در خیابانهای پایتخت در کنار توهین به مقدسات نظام و اسلام، دستاورد فتنهگران برای جمهوریت نظام بود. بسیاری بر این خیال استوار بودند که دیگر نظام به لبه پرتگاه نزدیک شده است و از ادعای تقلب به عنوان کلیدواژه فتنهگری میتوان سقوط نظام را دنبال نمود. آرزویی که به عین در گفتار رئیس دولت جعلی و غاصب صهیونیستی اذعان شد و آن را طلب نمود. در واقع رفتار فتنه گران به ویژه سران فتنه آن چنان سخت بر نظام اسلامی تحمیل گردید که خسارتهای آن هنوز از بدنه نظام خارج نشده است. در این نوشتار به بررسی و عملکرد منظومه ی شکلگیری حادثه ی 9 دی میپردازیم.
الف) فتنه و سران فتنه
القای شبهه تقلب ماهها قبل از انتخابات ۲۲ خرداد توسط جریانات مختلف به ویژه لندن نشینان در جامعه پمپاژ شد تا جایی که گروههای مختلف با عنوان کمیته صیانت از آرا در ستاد میر حسین موسوی به دنبال آن رفتند که احتمال وقوع تقلب در صحت برگزاری انتخابات وجود دارد و این شبهه تا بدان جا در طرفداران تزریق گردید که ساعتی مانده به برگزاری انتخابات، راهپیمایی طرفداران موسوی در برابر وزارت کشور نمودی دیگر پیاده کرد و شعارهای جهتدار بیان شد. در واقع تنظیمکنندگان و بازیگردانان صحنه اطلاعاتی و عملیاتی فتنه در سال 88، تمامی دستورالعملهای براندازی نرم را ماهها قبل در اتاقهای فکر مختلف اعم از داخل و خارج، برنامهریزی و اجرا نمودند. آنان از نمادسازی و هویت بخشی سازمانی به طرفداران، القای شبهه تقلب و فراگیر بودن آن گرفته تا دریافت و هدفمندسازی منابع مالی و رسانه ای از فتنه، وضع تحریمهای مختلف و فشارهای بینالمللی علیه نظام را بخشی از این سناریوی برنامهریزی شده خود قرار دادند. بر همین اساس بلافاصله پس از انتخابات و موضع گیری غیر قانونی در مورد روش بررسی آرا، به صورت سازماندهی شده و گاهاً کاملاً راهبردی شاهد آشوبطلبی و کشته سازیهای مختلف در کشور بودیم که توانست خوراک مناسبی برای معارضان نظام اسلامی در جهان تولید نماید.
میرحسین موسوی، مهدی کروبی و دیگر سران فتنه همچون محمد خاتمی نه تنها مانع از سوءاستفاده ی معارضان اسلام و انقلاب اسلامی از وقایع تأسف بار پس از حوادث 88 نشدند بلکه به شدت در آتش تفرقه دمیدند و سبب شدند تا کشور به مرز پرتگاه رود.
گناه نابخشودنی این افراد منحصر به تعدادی بیانیه دادن و سکوت در برابر بی حرمتی به اباعبدالله نیست. جرم آنان معطوف به شکستن اقتدار اسلام و انقلاب اسلامی و القای ترس و نا امیدی در دل مستضعفین جهان است. مستضعفانی که تنها امیدشان به انقلاب اسلامی ایران و رهبری معظم انقلاب بوده و میباشد. در واقع سران فتنه علاوه بر خسارتهای فراوان سیاسی – اقتصادی به نظام اسلامی، خسارت بزرگتری با عنوان یأس را در دل بینندگان و شاهدان مستضعف جهانی ایجاد کرد. آنان اینطور به جهانیان القا نمودند «اگر انقلابی الهی رخ دهد، دست استکبار قادر به سرنگونی آن است!» اما بر خلاف تمامی تبلیغات دشمنان و معاندان اسلام، جمهوری اسلامی ایران با کمک و عنایت الهی و بصیرت بی نظیر ملت همیشه در صحنه از این پیچ تاریخی گذشتند و هیچگاه مسببان این حادثه را فراموش نخواهند کرد.
ب) رهبری و امام امت
هنوز ماهها مانده به برگزاری انتخابات رهبری معظم انقلاب هشدارهای لازم را به مسئولان و کاندیداهای انتخاباتی میدهد و در سخنرانی خویش در سال روز ارتحال امام راحل بعضی از مسائل را یادآوری و متذکر میشوند.
ایشان با هوشمندی بلافاصله پس از انتخابات و لشکرکشی خیابانی سران فتنه، ضمن صحبت با آنان به پای نکات و نظرات اعضای ستاد کاندیداهای معترض مینشینند و آن را به آرامش دعوت مینماید. سخنرانی قرا، دقیق و هوشمندانه ایشان در خطبههای نماز جمعه و استغاثه به امام عصر، سخنان مختلف در مورد فتنه و ندای این عمار و دعوت مردم به آرامش سبب شد تا کشور با ملاطفت و گذر زمان به بصیرت لازم دست یابد و مرز خود را نسبت به فتنهگران روشن نمایند.
نقش و مدیریت بیبدیل رهبری در کنترل و هدایت انرژیهای آزاد شده در حوادث و فتنه ی 88 کار را به جایی رساند که پس از 9 ماه تلاطم و نبرد نرم، دهها میلیون نفر به حمایت از نظام و اسلامیت نظام به خیابانها آمده و مخالفت خود را با آشوبطلبان به نمایش در آورد. در واقع باید گفت تنها کسی که توانست کشور را از مرز پرتگاه سقوط با عنایت الهی نجات دهد، رهبری معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنه ای بود.
ج) مردم همیشه در صحنه
یکی از اشتباهات راهبردی سران استکبار و عوامل آنان در کشور، فراموشی ملت همیشه در صحنه و مبارز جمهوری اسلامی ایران بود. ملتی که با حضور 40 میلیونی در انتخابات 88 تمام سعی خود را بر نمایش بی بدیل جمهوریت نظام کردند اما با سو استفاده ی عده ای فرصتطلب مواجه شدند.
وقایع روز عاشورا و بی حرمتی نسبت به سالار شهیدان که ملت ایران اسلامی همیشه اقتدار و سرافرازی خود را مدیون خاندان اهلبیت میداند منجر به آن شد تا با خروشی فراگیر، طومار آشوبطلبان در هم پیچیده و کشور به سوی آرامش سوق دهند.
فرجام سخن
برنامهریزی چند ماه سران استکبار و عناصر داخلی و هدایت آشوب، توسط فتنه گران و سران فتنه، بازیگردانی مناسبی علیه جمهوریت و اسلامیت نظام بود. کلیدواژه تقلب در ابتدا توانست تعدادی از افراد مختلف را به خیابان آورد و در نهایت با سو استفاده ی فرصتطلبان و عناصر مختلف سازمانهای تروریستی معارض انقلاب اسلامی و اطلاعاتی غربی، کشور به سوی پرتگاه سوق پیدا کرد. اما هوشمندی رهبری در بصیرت افزایی جامعه، ممانعت از گسترش آتش فتنه توسط ایشان و در نهایت بیداری ملت ایران پس از توهین به سالار شهیدان در روز عاشورا، سبب شد خروش میلیونی ملت همیشه در صحنه در روز نه دی نماد جمهوریت و اسلامیت یک کشور آزاد در جهان شود و امید را به دلهای تمامی مستضعفان جهان بازگردد که نظام الهی با بصیرت ملتش همیشه از سوی خداوند یاری میشود و این یاری مانع از سقوط به سمت نابودی است.
در واقع فتنه ی 88 درس بزرگی برای همه ی خواص و نخبگان بود که هرگاه از صراط اسلامیت و جمهوریت نظام اسلامی ایران خارج شوند یقیناً حامیانشان صرفاً رژیم کودک کش صهیونیستی و سران تروریستی منافقین است و هیچ جایگاهی در میان ملت همیشه درصحنهی ایران اسلامی نخواهند داشت.
Sorry. No data so far.