نشست نقد و بررسی مستند انقلاب 57 ساعت 16 در سالن شماره 3 سینما فلسطین تهران، با حضور عباس سلیمی نمین و تعداد زیادی از علاقه مندان برگزار شد.
در ابتدای این نشست، عباس سلیمی نمین به ارائه توضیحاتی در مورد این مستند و نگاه آن به تاریخ معاصر ایران و نحوه بازگویی اتفاقات پرداخت و ضمن اشاره به وجود تصاویر و فیلم های پخش نشده ای از دوران انقلاب به شکل انتخابی و دست چین گفت: «این مستند تلاش کرده است تا با نمایش این تصاویر به مخاطب عام خود که مطالعهای در مورد تاریخ معاصر ایران ندارد اینگونه القا کند که انقلاب اسلامی در شرایطی رخ داد که شاه در پی حفظ منافع ملی ایران، مورد خشم غرب قرار گرفت و در واقع آنها به گونهای در ایجاد انقلاب اسلامی و کنار گذاشتن شاه نقش داشتند».
سلیمی نمین در نقد اولین موضوع مورد اشاره در این مستند، یعنی ماجرای بالا بردن قیمت نفت توسط دولت ایران، گفت: «اولین پاسخی که می شود در این زمینه ارائه کرد این است که به سابقه حکومت پهلوی مراجعه کنیم. زمانی که ملت ایران تصمیم گرفتند در صنعت نفت ایران حرکت استقلالطلبانه انجام دهند، حکومت پهلوی چه جهتگیری داشت؟ چطور می شود آنها که در جریان ملی شدن صنعت نفت در برابر ملت ایران ایستادند و در نهایت با کودتای غربی ها دوباره به قدرت بازگشتند، این بار در دهه پنجاه به ناگاه در مقام حفاظت از منافع ملی ظاهر شوند؟ مگر اینکه باور کنیم آنها به ناگاه انقلابی شدهاند».
عباس سلیمی نمین همچنین در زمینه بالا رفتن قیمت نفت در سال 53، به سیاستهای آمریکا بعد از جنگ ویتنام اشاره کرد و گفت: «بعد از شکست آمریکا در ویتنام، ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا یک تزی را مطرح می کند که بعنوان دکترین نیکسون ارائه می شود. بر اساس دکترین نیکسون، دولت آمریکا تصمیم میگیرد تا دیگر مستقیما در نقاط بحران حضور پیدا نکند، بلکه سیاستها و اهداف خود را از طریق دولتهای دیگر پی گیری کند. آنها در واقع به دولت های تحت امر خودشان نیابت میدهند که در دفاع از منافع ملی آمریکا وارد عمل شده و سیاست های مد نظر آنها را اجرا کنند».
وی ادامه داد: «آمریکا نمی توانست این کار را انجام دهد مگر آنکه هزینه های مورد نیاز این سیاست را از یک محل تآمین کند. محل تأمین این هزینه ها برای اینکه ایران در مسیر سیاست های آمریکا قدم بردارد، درآمد نفتی بود. بنابراین آنها به شاه چراغ سبز دادند تا قیمت نفت را بالا ببرد. با بالا رفتن قیمت نفت، سیل تسلیحات و مستشاران آمریکایی در ایران رو به افزایش می گذارد».
عباس سلیمی نمین با طرح این پرسش که آیا شاه می توانست به تنهایی به این امر مبادرت کند یا خیر؟ اضافه کرد: «آمریکا خیلی راحت می توانست مسیر فروش و صدور نفت ایران را پس از گران کردن آن متوقف کند و خلا آن را با نفت کشورهای عربی حوزه خلیج فارس پوشش دهد».
عباس سلیمی نمین در پاسخ به پرسش یکی از حاضران که در مورد سهم 60 درصدی ایران در تولید نفت اوپک پرسیده بود گفت: «هیچ وقت ایران این حجم بالا از سهم تولید اوپک را نداشت. بلکه سقف تولید 6 میلیون بشکه را در سابقه خود داشت. وی با اشاره به وابستگی غربی دولت های ونزوئلا، کویت، قطر و عربستان در آن مقطع تاریخی گفت: همه این کشورها که از تولیدکنندگان بزرگ نفت بودند میتوانستند با دستور آمریکا جلوی این سیاست شاه در گران کردن نفت را بگیرند، ولی هیچ اقدامی انجام نمیدهند».
مسئول دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با اشاره به ژستها و مصاحبههای گاه ضد غربی شاه در آن روزها، گفت: «سیاست آمریکا بر اساس دکترین نیکسون آن بود که به کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا و برخی کشورهای اروپای شرقی فشار وارد کند. آنها نمیخواستند با اجرای مستقیم این سیاستها چالشی بین آنها و دولت هایی مانند دولت ژاپن پیش بیاید، برای همین به شاه اجازه دادند تا ژست های ضد غربی بگیرد و مصاحبه هایی خاص داشته باشد تا دولت آمریکا نشان بدهد نه تنها در این سیاستها با دولت ایران همراه نیست، بلکه مخالف این سیاستها نیز هست. اما در واقع شاه مجری سیاست های آمریکا بر اساس دکترین نیکسون بود».
این پژوهشگر تاریخی در ادامه افزود: «اگر آمریکا مخالف این سیاست های شاه بود، خیلی راحت میتوانست با استفاده از کارتهای دیگر بازی سیاست، مثل تحریک عربستان و کویت به افزایش تولید و پوشش خلا نفت ایران این سیاست شاه را خنثی کند. وی ضمن اشاره به تحت فشار قرار گرفتن کشورهای در حال توسعه ی آسیایی و اروپای شرقی از این سیاست، برخی دولتهای اروپایی را هم متضرر از سیاست نفتی شاه معرفی نمود و ادامه داد: شاه برای راضی کردن کشورهای غربی قدرتمندی که مخالف سیاست دیکته شده آمریکا در افزایش قیمت نفت بودند و یا آسیبی دیده بودند، پول های بلا عوض پرداخت می کرد. برای نمونه بارها به دولت انگلستان کمک مالی نمود، یک فقره برای کمک به تعمیر سیستم فاضلاب شهر لندن نیم میلیون پوند پرداخت کرد».
عباس سلیمی نمین حکومت پهلوی را حکومتی وابسته و دست نشانده دولت های غربی دانست که به هیچ عنوان از پشتوانه مردمی برخوردار نبودند. وی وجود دغدغه منافع ملی در محمدرضا شاه پهلوی را یک دروغ و جعل تاریخی دانست و با اشاره به خیانت های بیشمار دولت پهلوی در بیش از پنجاه سال حکومت خود به برخی اقدامات آنها علیه منافع ملی اشاره کرد و گفت: «در دوره پهلوی اول بدون جنگ و درگیری مناطق مختلفی از ایران به کشورهای همسایه واگذار شد. برای نمونه دولت انگلستان در قرار داد سعد آباد برای آنکه بتواند کشورهای افغانستان، عراق و ترکیه را به پیوستن به پیمان مد نظر خود تشویق کند به رضا شاه دستور داد تا برخی اصلاحات مرزی را انجام دهد. برهمین اساس دشت نا امید یکی از طلایی ترین نقاط حاصلخیز استان سیستان و بلوچستان به کشور افغانستان واگذار شد و بر اثر آن میزان بهره گیری ایران از رود هیرمند بسیار زیاد کاهش یافت و کشاورزان برای تأمین آب کشاورزی خود با مشکلات زیادی مواجه شدند و باعث فقر بیش از پیش مردم آن مطقه گشت. همچنین حکومت پهلوی اتفاعات آرارات کوچک و بزرگ را هم به دولت ترکیه بخشید و منطقه نفت خیز خانقین را هم به دولت عراق واگذار کرد».
عباس سلیمی نمین این موارد را پایان خیانت های ضدمنافع ملی پهلوی ها نداست و در مورد از دست دادن مناطق مختلف کشور به واگذاری بخش هایی دیگر از بلوچستان در سال 55 اشاره کرد و در مورد جدایی بحرین هم گفت: «به روایت خاطرات اسدالله علم شاه در مورد بحرین اذعان می کند که این کار خیانت است و اگر من انجام دهم به خیانت متهم خواهم شد، اما دوماه بعد به دستور انگلیسی ها با جدایی بحرین موافقت می کند.».
در بخش دیگری از این نشست عباس سلیمی نمین به لزوم تدوین تاریخ انقلاب و زمینه های آن پرداخت و در پاسخ به سئوالی در مورد اراده تدوین تاریخ انقلاب گفت: «این اراده زمانی شکل می گیرد که ما به اهمییت تاریخ پی ببریم». وی با اشاره به اینکه امروز بعد از چهار دهه دشمن در بیان تاریخ هوشیارانه تر عمل می کند گفت: «اسناد و تصاویر تاریخی انقلاب و آرشیوهای ما خیلی راحت از کشور خارج می شود در حالی که تهیه کننده و یا پژوهشگر ما یا نمی تواند به راحتی به این اسناد دسترسی پیدا کند و یا اصلاً نمی تواند به آنها دسترسی پیدا کند».
در پایان این نشست نیز عباس سلیمی نمین ضمن اشاره به اینکه بیشتر حاضران در جلسه این مستند را ندیده اند، از دست اندرکاران جشنواره خواست تا اگر توانستند بخش هایی را برای حاضران و دغدغه مندان جشنواره عمار پخش کنند، تا در فرصتی دیگر دوباره در جشنواره حاضر شده و به مسائل عمیق تری در باره این مستند بپردازد.
خدا را شکر که مصاحبه سید محمد خامنه ای ماسک از چهره خیلی ها انداخت و مشخص شد همه کسانی که علیه احمدی نژاد موضع گرفتند خواستار سکوت در مورد قضیه مک فارلین هستند!