انگار اجل با او همقدم شده بود. باد به پایش پیچید، چادرش به میلههای ریل گیر کرده بود، تقلا کرد خودش را رها کند اما نمیشد و چند لحظه بعد … صدای جیغ خفیف زنی جوان در بین سوت غول آهنی محو شد. همسایههایی که از سر شوق یا بیکاری از پنجره به آمدن قطار نگاه میکردند، یک آن، تکهتکه شدن همسایهشان را به چشم دیدند.
«گُلِ سر خانم» همه این طور صدایش می کردند، همسایهمان بود در دکتر اقبال، سالهای 67- 68 بود. مثل همیشه شال و کلاه کرد و چادر به سر رفت که دخترش را ببینید، خانه دخترش پشت خط بود، انگار هوا دیوانه شده بود، باد دلش می خواست همه چیز را با خود ببرد اما گُلِ سرجانش بود و چادرش، برای همین آن را بیشتر به خودش پیچید به خط آهن رسید صدای قطار نزدیک بود، با خودش فکر کرد تا بخواد قطاربیاد، رد شدم، اگه دیر بشه دخترم می ره سفر و نمی بینمش» در همین فکر بود که پا در ریل قطار گذاشت اما انگار اجل هم با او همقدم شده بود باد به پایش پیچید، چادرش به میلههای ریل گیر کرده بود، تقلا کرد خوش را رها کند اما نمیشد وچند لحظه بعد… صدای جیغ خفیف زنی جوان در بین سوت این غول آهنی محو شد و همسایههایی که از سر شوق یا بیکاری از پنجره به آمدن قطار نگاه میکردند یک آن، تکه تکه شدن همسایه شان را به چشم دیدند.
این قطعه ای از یک تراژدی ذهنی نیست، این تصورات یک فکر آزار دهنده یا حتی تخیلات ذهن خلاق یک نویسنده هم نیست این اتفاق ماجرایی است واقعی که در اواخر دهه 60 برای ساکنان منطقه 17 که مجاور خط آهن تهران- تبریز بودند بسیار رخ داده، گرچه بعدها برای مناطق مسکونی نزدیک خط نرده کشیدند که آمار فجایع کمتر شود اما پشت خط نشینان چارهای جز رد شدن از خط نداشتند و آن زمان حتی پل هوایی هم نبود که به آن دلخوش کنند.
برای بخشی از پایتخت نشینان تصور اینکه هنوز قطار ها از میان محله ها و از کنار خانه ها و کوچه های افراد بگذرد دشوار است. در تصور بخش بزرگ تری از شهروندان «خط آهن» تنها یک نشان قدیمی در حاشیه جنوبی شهر است.
اما بر خلاف این تصویر مبهم عبور غول های آهنی از مجاورت خانه ها، مدارس، مغازه ها و… برای برخی ازساکنان محله های حاشیه منطقه 17 و 18 یک واقعیت روزمره و البته پردردسر بود. دیگر قطار از منطقه 17 عبور نمی کند ولی همچنان مهمان منطقه 18 است و هر روز بارها نعره قطارهایی به گوش می رسد که مسافران را به راه های دور می برند و حین عبور از منطقه زمین به لرزه در میآید.
خط آهن برای آنان نه فقط یک مسیر برای حمل و نقل عمومی بلکه بخشی از فرهنگ سکونت در محله شان است.
سال هاست که منطقه 17 شهرداری تهران(فلاح سابق) به صورت جزیره در تسخیر خطوط راه آهن بود. اهالی این محل بین پادگان قلعه مرغی، جاده ساوه و یافت آباد و سه راه آذری قرار دارند و با غول آهنی عجین شده بودند.
وجود تراکم جمعیتی به میزان 4 برابر دیگر مناطق، فرسودگی بافت شهری در حداقل 70 درصد بناها، رشته قناتهای متعدد و امتداد یکی از گسلهای تهران در منطقه 17 واقع در جنوب غرب پایتخت این محله را آسیبپذیرترین نقطه شهر تهران کرده است.
یکی از معضلات کلیدی مردم این منطقه عبور خط راه آهن بود که چند سالی است مسئولان وعده دادند که این خطوط را از شهر خارج می کنند. خطوط به زیر زمین منتقل شد ولی اصل پروژه رها شد و مکان سابق قطار به محل تجمع اراذل و اوباش تبدیل و امنیت مردم را بیش از پیش به مخاطره انداخته است.
سال ها خطوط راهآهن از وسط شهر گذر میکرد. مردم در این محدوده با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کردند. وضعیت نابسامان خیابان و عبور قطار در این قسمت از شهر باعث شده بود سالانه تعداد زیادی از بچه ها در زیر قطار جان خود را از دست دهند.
خودکشی در این قسمت از شهر بسیار زیاد بود . رقیه یکی از اهالی محل در این باره گفت: پنجره خانه ما رو به ریل قطار باز می شد، خودم دیدم که دختر جوانی کنار ریل ایستاد و تا قطار را دید خودش را وسط ریل پرتاب کرد.
وی ادامه داد: راننده قطار گفت دختر را دیدم ولی تا تا ترمز کنم قطار از روی وی رد شد و بعدش به دو نیم تقسیم شد.
رقیه که از ساکنان قدیمی از این محل است گفت: واگن اول قطار از روی این دختر رد شد و 100 متر بعد متوقف شد. چند روز بعد خانواده دختر آمدند و پرسیدند که محلی که این اتفاق افتاده کجاست که مردم محل مکان حادثه را نشان دادند.
مدرسه ابتدایی شکوفه اسلام در آن سوی خط قرار داشت و بچه ها مجبور بودند برای رفتن به مدرسه یا از زیر پل عبور کنند که از روی ریل و در هر 2 مورد خطر جانی برای بچه مدرسه ای ها وجود داشت.
علی میرزا از ساکنان قدیمی این محله گفت: بچههای این محله، هر روز مجبور بودند چون نزدیک خانهشان مدرسه ندارند، از روی ریل عبور کنند.
وی ادامه داد: خیلی از بچه ها مشغول بازی می شدند و وقتی که قطار می آمدند هل می شدند و زیر چرخ های این غول آهنی گرفتار می شدند و جان می باختند.
علی ادامه داد: اغلب اهالی برای خریدهای روزانه و رفتن به محل کار یا مدرسه ترجیح می دهند به جای طی مسافت طولانی و عبور از زیرگذر ها یکراست از روی ریل آهن رد شوند.
وی گفت که معتادان و بی خانمان ها هم در حریم راه آهن تردد می کنند و بخشی از قربانیان تصادف با قطار بودند. هر ماه حداقل یک یا 2 نفر از این افراد به دلیل تصادف با قطار مجروح یا کشته میشد.
ایرج فلج شد. الان 30 سال است که روی ویلچر می نشیند و مردم محل به او کمک می کنند. مادرش دیگر از عهده وی بر نمی آید.
یعقوب یکی از ساکنان محل گفت: پسری به اسم ایرج وقتی 10 ساله بود در حال بازی در بالای پل بود به یک بار قطار آمد و از صدای قطار ترسید و عقب عقب حرکت کرد و از بالای پل به پایین پرتاب شد. الان 30 سال از آن موضوع می گذرد و ایرج روی ویلچر می نشیند.
وی ادامه داد: ایرج در آن حادثه جفت پاهایش را از دست داد.
به گفته یعقوب از این اتفاقات بسیار در این منطقه رخ داده است.
به گفته او نعره قطارها شب و روز نمی شناسد و گوش اهالی، دیگر به صدای آنها و خبر مرگ تنی چند از اهالی محل که هر ازگاهی اعلام می شود عادت کرده است.
فاطمه یکی دیگر از اهالی محل گفت: چندین سال پیش مردی در روی ریل خودکشی کرد. اهالی می گفتند که قطار از روی این فرد رد شد و سرش کاملا له شده بود.
وی ادامه داد: مردم می گفتند این مرد بدهی داشت که چون نتوانست بدهی اش را بدهد خود ش را به زیر قطار انداخت.
حمیده یکی دیگر از اهالی محل گفت: 2 بچه (که خواهر بردار بودند) در کنار این ریل در حال بازی بودند که با آمدن قطار دست پاچه شدن پسر بچه به جایی اینکه از قطار دور شود به سمت قطار رفته و در زیر قطار له شد و خواهرش هم از باد قطار از بالای پل به سمت پایین پرتاب شد و در دم جان خود را از دست داد.
چند سالی است مسئولان دولتی تصمیم گرفتند این خطوط را از داخل شهر خارج کنند. خطوط در بخشی از پروژه به زیر زمین منتقل شد و الباقی کار همچنان رها شد.
در منطقه 17 شهرداری تهران خطوط به زیر زمین منتقل شد ولی پروژه نیمه کاره رها شد و به مکان امنی برای اراذل و اوباش و بی خانمان ها و معتادها تبدیل شده است.
آقاجانی دبیر شورایاری منطقه 17 تهران در خصوص مشکلات مردم این محدوده گفت: مردم این منطقه بیش از 50 سال است که با معضل متعددی روبرو و گریبانگیر هستند.
وی تصریح کرد: سال 82 و در شورای دوم موضوع زیرزمینی شدن عبور قطار در منطقه 17 مطرح شد که انتقادهای زیادی به آن بیان شد.
دبیر شورایاری منطقه 17 تهران گفت: متأسفانه پروژهای که سالهای گذشته کلید خورد و ابتدا قرار بود با هزینه حدود 560 میلیارد تومان به اتمام برسد ماههاست متوقف شده و کسی نیز در این خصوص پاسخگو نیست.
آقاجانی مدعی شد: قبلا هر یک ساعت یک بار یک قطار با صدا و دود رد میشد اما حالا در کل شبانه روز 4 جت فن بزرگ به صورت کامل و پر و سر و صدا در کنار خانههای مردم کار گذاشتهاند که در عین حال دود و صدای آن برای مردم سرطان زاست.
مشکل همچنان به قوت خو باقی است و فقط دیگر قطاری عبور نمی کند ولی تمام معضلات همچنان پابرجاست.
علیرضا دبیر رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران گفت: کارهای زیادی قرار بود برای این منطقه انجام شود و حتی دولت قبل میخواست فضای آزاد شده راه آهن را تجاری کند ولی ما با پیگیریهای بسیار نگذاشتیم این اتفاق رخ دهد.
طرح انتقال خطوط به صورت کراشناسی اجرا نشد و برای مردم دردسرهای زیادی به همراه داشت.
مرتضی طلایی – نایب رییس شورای شهر تهران در این باره گفت: پروژه انتقال راه آهن به زیر زمین طرحی است که به صورت کارشناسی اجرا نشده و نیاز به بازنگری دارد.
وی ادامه داد: متاسفانه اگزوز فنهای این پروژه را در همان زمان اجرای پروژه در تونل اجرا نکردند و حالا برای آن سوله احداث میکنند در حالی که صدا و آلودگی آن همچنان ادامه دارد.
طلایی خاطرنشان کرد: زمینهای آزاد شده در این پروژه جای نگرانی ندارد و قطعا باید برای سرانه محله فراهم شود و نه تامین فضاهای تجاری.
وی پیشنهاد داد که از دولت برای بازنگری در این پروژه درخواست کمک شود.
با تغییر مدیریت کارهای گذشته بر زمین می ماند و تصمیم گرفته می شود کار دیگری آغاز شود.
طلایی عضو شوای شهر اضافه کرد: متاسفانه مدیریت جدید راه آهن مخالف اجرای پروژه انتقال راه آهن به زیر زمین بوده است به همین علت یکی از دلایل رکود و توقف پروژه تا کنون نیز همین مساله بوده است که امیدواریم با پیگیریهای شورای شهر و تشکیل کمیته مشترک این مشکلات برطرف شود.
انتقال سیستمی گازوئیلی به زیر زمین کاملا غلط است ولی این کار نادرست برای مردمی که سالیان سال مشکل داشتند باز هم اجرا شد و مشکلی بر مشکلاتشان افزوده شد.
احمد دنیامالی – رییس کمیسیون توسعه و عمران شهری که پیش از این معاون فنی راه آهن نیز بوده است گفت: موضوع انتقال راه آهن از قلب تهران به منطقه دیگر از همان 15 سال قبل که من در آنجا معاون بودم مطرح بود و قرار بود که این ایستگاه به سه ایستگاه شرق، جنوب و غرب منتقل شود و ما توصیه کردیم که این محورها را در اختیار متروی تهران قرار دهند تا شرایط آن را اصلاح کنیم اما قبول نکردند.
دنیامالی با تاکید بر اینکه مشکلات امروز منطقه 17 و راه آهن یعنی قتل، اعتیاد، خودکشی، ریختن زباله و نخاله و بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری و اجتماعی مربوط به چند سال اخیر نیست و از سالها قبل مردم با آن درگیر بودهاند و حتی زمانی مرحوم دادمان آنجا را قرنطینه کرد تا مشکلش را حل کند.
دنیامالی تاکید کرد: علیرغم مخالفتمان با این طرح و اینکه همه میدانند انتقال سیستمی گازوئیلی به زیر زمین کاملا غلط است، اما بازهم این مسئله را در دستور کار کمیسیون عمران قرار دادهایم و امیدواریم هرچه زودتر طرح جامع جدید راه آهن و انتقال آن به سه ایستگاه جدید تعیین تکلیف شده و اجرایی شود.
احمد مسجد جامعی – رییس شورای شهر تهران نیز در ادامه گفت: همه تلاش ما این است که این مسائل که مورد نگرانی مردم منطقه است بیشتر مورد توجه قرار گیرد و حساسیت کار را بالا ببریم.
وی خطاب به رییس کمیسیون عمران شورا گفت: یک ماه فرصت دارید این موضوع را پیگیری کنید و موضوع را به شورا منتقل کنید تا در بودجه سال 93 اعتبارات و شرایط لازم را برای افزایش سرانههای شهری مردم منطقه در نظر بگیریم.
احداث پارک و ایجاد مسیر دوچرخه سوراری به جای قطار ایده شهردار منطقه 18 است.
وحید نوروزی در این باره گفت:بزرگترین مسیر پیاده راه و دوچرخه سواری کشور در منطقه 18 تبدیل به بزرگترین پیادهراه کشور میشود که با طول 10 کیلومتر و عرض 25 متر است.
وی ادامه داد: این مسیر راهآهن از زیر زمین منطقه 18 میگذرد و از فضای بالای آن باید شهروندان تهرانی به عنوان تفرجگاه استفاده کنند. زمزمههایی مبنی بر این که راهآهن قصد داشت از این فضا استفاده تجاری کند مطرح شده بود که ما مخالفت کردیم و معاونت شهرسازی شهرداری تهران نیز اعلام کرد قطعا در این مسیر ساخت و ساز نخواهیم داشت.
شهردار منطقه 18 خاطر نشان کرد: بیش از 45 سال است صدای قطار شهروندان این منطقه را آزار میدهد و هم اکنون این افراد حق دارند از یک پیادهراه زیبا و استاندارد استفاده کنند.
نوروزی درباره برداشتن نردههای واقع در این مسیر اظهار داشت: با برداشته شدن نردهها معضل پشتخطی در این منطقه نیز از بین میرود و شهروندان به اصطلاح پشتخطی نخواهیم داشت.
قرار بود این پروژه در پایان سال 91 به اتمام برسد و مسئولان وقت در آن زمان قول و قرارهای دادند ولی اجرایی نشد.
عبدالعلی صاحبمحمدی معاون وزیر راه و شهرسازی وقت چند سال پیش اعلام کرد: این تونل تا پایان سال 91 به اتمام میرسد ولی در ماه های پایانی سال 93 هستیم و ایم پروژه همچنان به حال خود رها شده است.
وعده هایی که اجرا نمی شوند
خط آهن فعال منطقه تهران – جنوب نام دارد و از تهران تا شهرهای اهواز و خرمشهر امتداد یافته است. این خط آهن از زیر گذر نعمت آباد در ضلع جنوب شرقی منطقه به موازات جاده ساوه به چهار دانگه می رسد و در مسیری 5 کیلومتری از محله های ولی عصر (عج) جنوبی، کوی زاهدی، اسلام آباد و اسماعیل آباد می گذرد. مسیر دیگری وجود دارد که تهران – تبریز نامیده می شود و مسیر 6 کیلومتری آن در منطقه 18 از زیر گذر پل ساوه در شمال شرق تا پل کن امتداد می یابد. این خط آهن از محله های تولید دارو، فردوس، شاد آباد و 17 شهریور می گذرد و پس از خروج از منطقه در مسیری 15 کیلومتری در امتداد بزرگراه فتح به تقاطع کمربندی آزادگان می رسد.
ریل آهن تهران – تبریز از حدود 4 سال پیش تعطیل است و قطارهای آن از مسیر تهران – جنوب می گذرند. دلیل تعطیلی خط آهن شمالی منطقه اجرای طرح زیر گذر است تا قطارهای این مسیر از زیر زمین بگذرند تا برای ساکنان محله های اطراف دردسر کمتری داشته باشند. البته طولانی بودن و گستردگی عملیات ساخت و ساز همینطوری هم برای اهالی اطراف کم دردسر ندارد.
اما مردم محل می گویند که روگذر راه آهن چند مشکل اساسی ایجاد خواهد کرد، اولا سروصدای راه آهن مزاحمت ایجاد می کند. دوم این که با عبور قطارها، موجب لرزش ساختمان های حریم راه آهن می شود. سوم این که زیر پل مکانی برای تجمع افراد معتاد و قاچاقچی و مزاحم مردم خواهد بود و موجب سلب آرامش مردم منطقه خواهدبود.
مردم این محل معتقدند که اگر زیرگذر احداث شود و قطار از زیر زمین عبور کندو مانند مترو باشد، عملا لطمه ای به مردم نمی زند اما روگذر راه آهن، عامل بسیاری از مشکلات خواهد بود.
احمدی نژاد رئیس جمهور وقت تهران از این منطقه بازدید کرد و به مردم منطقه که نیازشان خارج شدن این خطوط بود قول داد که این کار را انجام می دهد ولی کار نیمه کاره به حال خود رها شد.
معضل پشت خط نشینان همچنان به قوت خود باقی است و معلوم نیست عاقبت مردم این محله که بیش از 40 سال است با غول آهنی دست و پنجه نرم می کنند چه میشود.
Sorry. No data so far.