در جریان بازدید از گمرک مرزی ماهی رود در خراسان جنوبی مشکلات زیادی دیده شد و ویترین کشور در مرز از کوچکتیرن امکانات مانند ساختمان مناسب، تلفن کافی، کارمند لازم و اینترنت بی بهره بود، مامور گمرک برای گشت زنی حتی بنزین نداشت که با موتور گشت زنی کند تا چه رسد به تعقیب قاچاقچی، گمرکی که اسمال ۱۲۱ میلیون دلار کالا از آن صادر شده، ماموش در کانکس خدمت میکند،این در حالی است که در ستاد گمرک در تهران با مازاد نیرو وتورم کارمند تحصیل کرده روبرو است.
سربیشه و گمرک مرزی ماهی رود، در جوار رودخانه فصلی که زمانی ماهی داشته است، اینجا خبری از دود و ترافیک و آلودگی هوا نیست، میتوانی به راحتی نفس بکشی و چشم به آسمان بدوزی شهری در دل کویر با مردمانی خونگرم، بیرجند دیاری برای اهل فرهنگ و هنر است که حدود 200 هزار نفر جمعیت دارد و از افتخارات آن این است که اولین شهر ایران بوده که در سال 1302 مجهز به لولهکشی آب شرب شده است.
مدرسه شوکتیه شهر بیرجند بعد از دارالفنون تهران و مدرسه رشیدیه تبریز در سال 1284 افتتاح شده است. استانی که به سرزمین طلای سرخ (زعفران) معروف است و قائنات آن شهره عام و خاص است.
با سفر به این شهر حالا میدانیم شهر بشرویه معروف شهر 4 صفهها و شهر خوسف (به سکون س و ف) آن دیار گلهای نرگس است.
مقصدمان ماهیرود است منطقهای که صادرات کشور یا استان از این محل به کشور افغانستان میرود و 240 کیلومتر با مرکز شهر یعنی بیرجند فاصله دارد. مسئولان در راه توضیح میدهند که بزرگترین واحد تولید دان مرغی خاورمیانه بین بیرجند و نهبندان قرار دارد. از محصولات دستی این استان مانند گلیمبافی و جاجیمبافی، اگر بگذریم عمارت زیبای اکبری با درختانی سر به فلک کشیده از کاج وجود دارد که در میان این شهر رخنمایی میکند.
قرارمان این است که صبح زود راهی ماهیرود شویم، با کمی تاخیر حرکت میکنیم. در راه همه هم صحبت هستند، در این میان خانم یزدانی کارمند گمرک از افتخارات خود با غرور سخن میگوید و خود را اولین زن کارمند میداند که ده سال سابقه کار دارد و راه 300 کیلومتری گمرک ماهیرود از بیرجند را هر روز با خودرو در تردد بوده است و از سختیهای این راه برای خبرنگاران میگوید.
در این بین یکی از خبرنگاران از گوشهای سوالی پرسید که نظر همه را به خود جلب کرد، آیا تا کنون رئیس کل گمرک به این منطقه آمده است؟ هر کسی چیزی میگوید، اما جواب درستی شنیده نمیشود که با خنده همه خاتمه مییابد. شاید درست باشد، موضوعی که در پرسشم از مدیر کل صادراتی هم جواب درستی بیرون نیامد و در بازی با کلام جواب سوالم گم شد.
در میان راه هالهای از غبار جلوی چشممان خودنمایی میکند، علت آن را جویا شدیم که عنوان شد، بادهای 120 روزه سیستان که بسیار هم معروف هستند، عامل اصلی گرد و غبار و همچنین تخریب تجهیزات و امکانات و بدی آب و هوا شده است.
با گذشت سه ساعت کم کم نشانههایی از رسیدن به گمرک ماهیرود یا همان بازارچه میل 78 خودنمایی میکند. صف طولانی کامیونها خبر از نزدیک شدن ما به مرزبانی و گمرک میدهد، صفی که به گفته مسئولان گمرک حتی به 6 کیلومتر هم میرسد حالا این جا ماهیرود است. جایی که در گذشته به دلیل وجود رودخانه فصلی در روزهایی از سال ماهی نیز داشته است و به این اسم معروف شده است.
در تصورمان هم این نبود که در نقطه صفر مرزی حضور داشته باشیم، تا از نزدیک با روند صادرات در این گمرک ماهی رود آشنا شویم، هر چه از پایتخت دورتر میشویم، کمبود امکانات، رفاه و خدمات جلوه بیشتری مییابد و نقششان بیش از پیش نمایان میشود.
پای صحبتهای مدیرکل گمرک استان مینشینیم از بزرگترین و اولین مشکل یعنی کمبود نیروی انسانی و تمامی زیرساختهای راهاندازی یک محل برای امر صادرات سخن میگوید و عنوان میکند، علت تمامی این موضوعات کمبود اعتبار است و به همین علت هنوز بسیاری از زیرساختها ناقص بوده و تکمیل نشده جالب است، بدانید گمرک ماهیرود تنها گمرک صادراتی بوده و به دلیل نبود امکانات و شرایط لازم برای واردات و ترانزیت حال و روز مناسبی ندارد، حتی نبود انبار، قرنطینه، آب آشامیدنی مناسب و زیرساختهای ارتباطی و حمل و نقلی صادرات را نیز با مشکلات عدیدهای روبرو کرده است،آتشسوزی در کالاهای صادراتی و از بین رفتن کالاها به دلیل نبود انبار زیر آفتاب بخش کوچکی از این مشکلات است.
محمد علی خاشی مدیرکل گمرک استان خراسان جنوبی با ابراز تاسف از نبود حداقلهای شرایط ایمنی و خدماتی عنوان میکند این جا حتی یک اورژانس و آتشنشانی وجود ندارد که هنگام بروز حادثه بتوان در سریعترین زمان ممکن به مسائل و مشکلات رسیدگی کرد و به همین علت شاهد تلفات زیادی هستیم.
پس از شنیدن صحبتهای آقای خاشی نوبت سرپرست سازمان بازارچههای مرزی استان خراسان جنوبی میرسیم که گزارشی بلند بالا از اقدامات و کارهای انجام شده ارائه میدهد، اما دست آخر از کمبود امکانات و زیرساختها خود گلایهمند است.
فخر یکی از مدیران گمرک عنوان میکند، 700 کارگر در بازارچه مشغول کار هستند که تنها 250 نفر از آنها ایرانی بوده و مابقی افغانی هستند و از هر ماشین 75 هزار تومان بابت تخلیه بین 4 نفر تقسیم میشود.
وی از درخواست یکی از برندهای کشور افغانستان برای حضور در بازارچه و فروش کالاهای افغانی خبر میدهد و یادآور میشود که اکنون 240 میلیون دلار کالا از این گمرک صادرات داریم.
*کارمند گمرک در کانکس
برای بازدید به محوطه میرویم، باد شدید به همراه گرد و خاک اذیتمان میکند و همه میگویند، اینجا چگونه میشود کار کرد، زیرا امکانات اولیه نیز برای فعالیت اقتصادی هنوز تکمیل نیست. به سراغ یکی از کارمندان گمرک میروم تا از او سوالاتی بپرسم، نظری خود را حسابدار و کارمند در خروج کالا از گمرک معرفی میکند که با حقوق یک میلیون و 200 هزار تومانی در یک کانکس خدمت میکند. با اولین سوال مشخص میشود که دل پری دارد. از اوضاع راضی نیست بچه استان گلستان با جنگل و طبیعت زیبا حالا در میان کویر از اوضاع نامناسب این جا میگوید.
نظری عنوان میکند: هیچ وسیله سرمایشی و گرمایشی این جا وجود ندارد پیشرفتی در کار دیده نمیشود و مسئولان رسیدگی نمیکنند حقوق بدی آب و هوا نداریم، در حالی که برای مناطق مرزی و محروم کارمندان باید 500 هزار تومان اضافه دریافت کنند، اما تا برج 5 (مرداد) امسال پرداخت شده و سه ماه است که این مبلغ پرداخت نشده است.
وی که از کارمند گمرک مرزی بودن خود با مدرک حسابداری گلایهمند است، میگوید بیش از 2 میلیارد تومان گمرک برای آنها در منطقه ماهیرود خانه خریده است، اما بسیاری از کارمندان به دلیل نبود، امکانات حاضر به زندگی در منطقه نیستند.
وی خواستههای خود را این گونه بیان میکند که گمرکات کشور ویترین اقتصاد و نظام هستند، اما در حال حاضر این جا جایگاه مناسبی ندارد و حتی به ساختمان گمرک مرز افغانستان اشاره میکند که از امکانات ما بهتر است.
* حتی امکان دریافت رشوه نیست
از او در مورد رشوه و این که تا به حال پیشنهادی به او شده است، میپرسم جواب منفی بود و میگوید این کار شاید با پیشنهاداتی همراه باشد، اما شدنی نیست.
به سراغ فرد دیگری میرویم که خود را حسین زاده معرفی میکند و با بیش از سه سال سابقه کار از نیروهای گارد گمرک است. ناگفتههای خود را بازگو میکند و میگوید 500 هزار تومان مناطق محروم را حتی برخی کارمندان بیرجندی هم میگیرند. همچنین وام 10 میلیونی برای ما در نظر گرفته شد که از این موضوع راضی هستم. یکی از مباحثی که وجود دارد این است که میان کارمندان مرز و بیرجند تفاوتی از لحاظ حقوق وجود ندارد، در حالی که آنها شیفت ندارند و امکانات و رفاهی بهتر از این جا است.
وی که دانشجوی کارشناسی ارشد عمران دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران (در فاصله ۱۵۰۰ کیلومتری محل کارش) است، عنوان میکند: اکنون فصل امتحانات است و به دلیل کمبود نیرو امکان جابجایی شیفت و حتی گرفتن مرخصی وجود ندارد. همچنین ارتقای پستی برای حراست گمرک پیشبینی نشده و حتی اگر با مشقات زیاد دکتر هم بشوم، به علت تعهد 30 ساله امکان جابجایی و ارتقای شغلی وجود ندارد. برای جابجا شدن درخواست دادم، اما موافقت نشد، این جا به دلیل آنکه سه روز شیفت هستیم، غذای گرم وجود ندارد و باید غذای سرد و کنسروی مصرف کنیم، زیرا تعاونی گمرک زمانی غذا درست میکند که تعداد کارمندان بیش از 80 نفر باشند.
*جریمه ۱۰۰ هزار تومانی برای کمک به همکار بیمار
چهره آفتاب خورده و شکسته شده این جوان 26 ساله تعجبام را برمیانگیزد و از نبود امکانات هنگام مریض شدن کارمندان میگوید که خبری از درمان نیست و حتی تعریف میکند، برای انتقال یکی از کارمندان که مریض شده بود، به درمانگاه، دیر به محل کار خود رسید و به همین علت 100 هزار تومان جریمه شد.
*مامور گشت زنی مرز که خودروش بنزین ندارد
این جوان دانشجوی کارمند یکی از مشکلات حراست را نداشتن بنزین برای وسیله گشتزنی خود دانست و علت آن را این گونه بیان کرد که مسئولان میگویند، پولی برای بنزین نداریم و همین علت گارد که وظیفه اصلیاش حفاظت و گشتزنی در شبها است، باید از دیگر خودروها بنزین گدایی کند و این خود آفتی است که میتواند فسادآور باشد.
علت این موضوع را از مدیرکل گمرکات استان خراسان جنوبی مطلع شدم تا دلیل قانعکنندهای برای آن پیدا کند، اما آقای خاشی اذعان میکند، در این موضوع حق با گارد گمرک است، اما اعتبارات هزینهای به گونهای بوده که قادر به تامین سوخت وسایل نقلیه نیستیم و چارهای نداریم.
به راستی شاید بتوان نام این کارمندان را در نقطه صفر مرزی جهادگران واقعی اقتصاد مقاومتی مرزها نامید که بدون هیچ چشمداشتی در بدترین شرایط بدون هیچ امکاناتی حاضر به زندگی و کار شدهاند.
همچنین فرد دیگری با 5 سال سابقه کار از حقوق یک میلیون و 400 هزار تومانی خود میگوید که 5 سال سابقه کار داشته و از شرایط موجود راضی نیست.
سلیمان کرد میگوید، اگر بخواهیم کار بانکی انجام دهیم، به دلیل فاصله زیاد تا اولین شهر باید برای پرداخت یک قبض یک روز مرخصی بگیریم. درخواست میکنم که مسئولان اجازه بدهند به شهرم استان گلستان بروم. آلرژی (حساسیت) به گرد و خاک دارم. میگوید، تلفن در این منطقه وجود ندارد و اینترنت نیز موجود نیست. مسئول باسکول بوده و هنگام صحبت با ما در اتاقی کوچک با برگهها و مجوزهای زیاد سر و کار دارد.
وی میگوید، بارها شده با موبایل شخصی استعلام مجوز گرفتیم، اما بازارچه خط تلفن ندارد و برای صادرات گاهی اوقات غرفهدار اسناد را از 200 متر آنطرفتر به صورت دستی میآورد و فقط این جا اسناد ثبت میشود، زیرا اینترنت وجود ندارد.
در کنار این کارمند آقای خوشارویی هم درد دلهای زیادی دارد، با دو بچه 550 هزار تومان از بازارچه حقوق میگیرم که نه بیمه دارم و نه قرارداد و حتی یک برج نیز طلبکار است.
در گذشته از فروش کپسول گاز به کارگران حقوق تامین میشد، اکنون از پول کپی اسناد و مدارک تامین میشود، هیچ کس تعهدی قبول نمیکند، در هفته تنها نصف روز فرصت دارم، کنار زن و بچه باشم. زیرا مسافت مرز تا اولین شهر بسیار طولانی است.
صادرات در ۹ ماه سال جاری از گمرک ماهیرود به ارزش 121 میلیون دلار بوده که از لحاظ ارزش 8 درصد کاهش داشته است و مهمترین اقلام رافینت حلال آلی، روغن پایه، تینر روغنی، هیدروکربور، مکمل سوخت، روغن هیدرولیک، گازوئیل و کود بوده است. با وجود مشکلات گفته شده و عدیده که البته وصف کامل آن گفتنی نیست.
محمدعلی خاشی مدیرکل گمرکات استان خراسان جنوبی از همه این مسائل و مشکلات خبر دارد و اذعان میکند، میدانیم شرایط آب و هوایی و فیزیکی سخت است و تا کنون 28 درخواست انتقال از سوی کارمندان مطرح شده که گفتهام، با هیچ یک از آنها موافقت نشود زیرا به دلیل کمبود نیرو امکان جابجایی وجود ندارد. وی از مسئولان بالادستی تقاضا میکند که فکر عاجلی برای این موضوعات شود و معتقد است برخی از کارمندان تعهد 5 ساله خود را تمام کرده و باید منتقل شود اما امکان آن وجود ندارد حتی به دلیل نبود آموزش در حوزه اداری پیشرفتی برای کارمندان حاصل نمیشود چون این موضوعات در رتبهبندی ملاک قرار میگیرد به همین در ارتقای شغلی این کارمندان ظلم میشود.
وی سامانه جامع گمرکی را انقلابی در کار و کنترلها و نظارت میداند و بیان میکند بعد مسافت کارمندان را اذیت میکند، حق با همکاران است و این جا از معاون مالی گمرک درخواست داریم، تا مشکل رفت و آمد حل شود و از استانداری هم توقع داریم که سازمان پایانه و یا بازارچه را هر چه سریعتر تکمیل کند و انتظار توجه بیشتر از مسئولان در توسعه و تکمیل زیرساخت گمرکی داریم.
به نظر می رسد، مسئولان وزارت صنعت، اقتصاد، کشور، راه شهرسازی به عنوان متولی ساخت زیرساختها و سازمان پایانهها به عنوان متولی ایجاد راه باید در خدمت توسعه و نوسازی گمرک مرزی به عنوان ویترین جمهوری اسلامی اقدام کنند.
Sorry. No data so far.