چهارشنبه 21 ژانویه 15 | 23:23
بهای قدم زنی با جان کری مشخص شد

حدود 7هزار کلیوگرم اورانیوم زیر 5درصد اکسید شد

«تایید کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده ایران»، در حالی است که محمد جواد ظریف پس از قدم زدن 15 دقیقه ای با جان کری در شهر ژنو هنگامی که با انتقاداتی در داخل روبرو شد تاکید کرد که در جریان مذاکرات هسته ای از حقوق هسته ای ملت ایران دفاع کرده است و در جریان پیاده روی با کری نیز مذاکرات ادامه داشته است.


کمیل نقی‌پور- در حالی جنگ زرگری دولت آمریکا و کنگره برای تحریم بیشتر ایران موضوع هسته ای را تحت الشعاع خود قرار داده، گزارش جدید آمانو نشان میدهد که به یک باره و بدون دریافت هیچ گونه ما به ازایی، طرف ایرانی بیش از 2700 کیلوگرم از اورانیوم 5 درصد خود را به اکسید تبدیل کرده است.

مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش ماهانه خود که شامگاه سه شنبه منتشر شده،  آورده است که ایران 2 هزار و 720 کیلوگرم اورانیوم UF6 با غنای تا سطح 5 درصد را به پروسه تبدیل در کارخانه پودر U02 به منظور تبدیل به اکسید اورانیوم تزریق کرده است. (متن کامل گزارش آمانو)

به این ترتیب ذخایر اورانیوم غنی شده 5 درصد ایران از 8 هزار و 475 کیلوگرم به 5 هزار 755 کیلوگرمتقلیل پیدا کرده است. مدیرکل آژانس انرژی اتمی، در گزارش خرداد 93 (می 2014) مقدار ذخایر اورانیوم 5 درصد ایران 8 هزار و 475 کیلوگرم عنوان کرده بود.

«تایید کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده ایران»، در حالی است که محمد جواد ظریف پس از قدم زدن 15 دقیقه ای با جان کری در شهر ژنو هنگامی که با انتقاداتی در داخل  روبرو شد تاکید کرد که در جریان مذاکرات هسته ای از حقوق هسته ای ملت ایران دفاع کرده است و در جریان پیاده روی با کری نیز مذاکرات ادامه داشته است.

 

با این حال روند تبدیل ذخایر اورانیوم 5 درصد ایران خرداد ماه سال 1393 یعنی زمانی که مذاکرات گام نهایی جدی شده بود، آغاز شده است.

آمانو شهریورماه 1393 در گزارش فصلی خود آورده بود که ایران حدفاصل خردادماه تا شهریورماه 1393، 710 کیلوگرم اورانیوم  5 درصد خود را تبدیل به اکسید کرده است.

این روند تا به امروز ادامه پیدا کرده و در نهایت آمانو گزارش داده که پس از فریز شدن غنی سازی اورانیوم 5 درصد ایران (در نتیجه توافق ژنو در سال 1392)، نه تنها ایران بنابر تعهد خود بر ذخایر اورانیوم 5 درصد نیافزوده بلکه تاکنون 2720 کیلوگرم اورانیوم 5 درصد را نیز تبدیل به اکسید کرده است.

به بیان دیگر اقدام عجیب ایران در کاهش ذخایر فعلی اورانیوم 5 درصد، گزاره ای است که فراتر از تعهدات ایران در توافق ژنو به حساب می آید.

در توافق ژنو درباره اورانیوم 5 درصد ایران باره آمده است:

هنگامیکه خط تبدیل UF6 غنی شده تا 5 درصد به UO2 آماده گردید، ایران تصمیم گرفته است مواد UF6جدیداً غنی شده تا سطح 5 درصد طی دوره شش ماهه را به اکسید تبدیل کند، همان گونه که در برنامه عملیاتی کردن تأسیسات تبدیل، به آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده است.

در واقع ایران در برنامه مشترک اقدام متعهد شده بود از زمان اجرای توافق ژنو، مقدار اورانیوم جدید 5 درصدی که تولید می کند را به اکسید تبدیل کند، نه آنکه اورانیوم های 5 درصدی که پیش از توافق، تولید و ذخیره شده بود را نیز از اکسید کند.

در برگه اطلاع رسانی کاخ سفید (فکت شیت) در توضیح این امتیاز ایران آمده است:

ایران تعهد کرده است پیشروی در زمینه تولید ذخایر اورانیوم 3/ 5 درصدی را متوقف کند: ذخایر اورانیوم  5 درصدی خود را افزایش ندهد، بدین ترتیب به مقدار ذخایر در پایان 6 ماه افزوده نمی شود و تولیدات جدید نیز به شکل اکسید در می آید.

این امتیاز ایران در توافق ژنو برای غرب امتیاز بزرگی به حساب می آمد چرا که با اکسید کردن اورانیوم 5 درصد جدید ایران، ذخایر آن افزایش پیدا نمی کند و این یعنی اینکه ظرفیت ایران برای تولید اورانیوم 20 درصد محدود باقی می ماند. چرا که برای تولید 500 کیلوگرم اورانیوم20درصد (حداقل اروانیوم مورد نیاز برایbreack out – قابلیت فرار هسته ای ( 5 تن اورانیوم 5 درصد نیاز است.

به همین دلیل است که مقامات غربی به منظور دور نگه داشتن ایران از قابلیت تولید اورانیوم 20 درصد، علاوه بر همراه کردن تیم مذاکره کننده ایرانی برای توقف فرآیند تولید 20 درصد، توانستند امتیاز اکسید کردن اورانیوم های 5 درصد جدیدا تولید شده را بگیرند و در گام نهایی به دنبال آن هستند این ذخایر را به 2 هزار کیلوگرم کاهش دهند تا ایران به صورت جدی از فرآیند تولید اورانیوم 20 درصد دور بیافتد.

حال آنکه طرف ایرانی بدون اعلام رسمی خود ذخایر اورانیوم غنی شده را کاهش می دهد به گونه ای که ذخیره اورانیوم 5 درصد ایران همانگونه که ذکر شد، هم اکنون به 5 هزار و 755 کیلوگرم رسیده است.

علاوه بر این در گزارش آمانو آمده است که «ایران 4118 کیلوگرم از هگزافلوراید 235 دارای غنای 2 درصدی خود را به اورانیوم طبیعی تبدیل کرده است.»

بنابراین ایران از زمان اجرای توافق ژنو 2720 کیلوگرم اورانیوم 5 درصد و  4118 اورانیوم 2 درصد خود را فراتر از تعهدات توافق ژنو تبدیل به اکسید و یا اورانیوم طبیعی کرده است.

این یعنی آنکه از امضای توافق ژنو تا کنون حدود 7 تن از ذخایر اورانیوم 5 درصد و زیر 5درصد ایران از بین رفته است.

در ازای گام های «فراتوافقی» طرف ایرانی و نابودی زحمات دانشمندان هسته ای ، طرف مقابل نه آنکه به تعهدات برنامه مشترک اقدام عمل می کند بلکه سطح چالش را به این جا رسانده که اگر ایران خواسته های آمریکا را نپذیرد با تحریم هایی مواجه می شود که حتی به گفته رئیس جمهور آمریکا برخلاف توافق ژنو است.

  1. ناشناس
    22 ژانویه 2015

    ما هیچ احتیاجی به فن آوری هسته ای و فضایی نداریم و همان بهتر که این همه اسراف و هزینه بیجا را صرف اینکارها نکنیم.آنهم در شرایط کاهش قیمت نفت و تحریم و فشار بر بودجه چرا که:
    اولا : از دیدگاه دموکراتیک شکمپرستانه، مردم ایران ارزشی برای این چیزها قائل نیستند. مردمی که برای گل شدن یک توپ فوتبال به هوا می پرند و جشن می گیرند و می رقصند و بوق می زنند ، وقتی خبر پرتاب موجود زنده به فضا را بشنوند می گویند این برای ما پسته و گوجه فرنگی نمی شود. البته اگر نفرین نکنند و نگویند شما که در ساختن یک پراید مانده اید و هر سال دهها هزار نفر را قربانی می کنید غلط کرده اید به فکر فضا نوردی هستید.
    چرا وقتی که این فن آوریها به اندازه فوتبال برای مردم ما اهمیت ندارد این همه برایش هزینه کنیم؟
    ثانیا: حتی از دیدگاه آرمانگرایانه هم این چیزها ارزشی ندارد. آیا شما انقلاب کردید که صنعت هسته ای و فضایی داشته باشید یا هژمونی نظام سلطه را بشکنید؟ شما صنایع را می خواستید که خود کفاشوید و ابرقدرت باشید و جلوی آمریکا بایستید. حالا که قرار است با آمریکا دوست و صمیمی باشید داشتن این چیزها ازلحاظ آرمانگرایانه چه فرقی دارد؟ آیا افراد آرمانگرا در ایران وقتی شاه از ذوب آهن گرفته تا اف 14 و حتی همین فن آوری هسته ای را به ایران می آورد ، آنهم بدون هیچ تحریم و فشاری، آیا برایتان ارزشی داشت؟ داشتن تکنولوژی به خودی خود برای آرمانگرایان ارزشی ندارد. حتی اگر نتیجه مذاکرات هسته ای این بشود که ما با آمریکا آنقدر دوست بشویم که نه تنها تحریمها را بردارد که تازه خودش برایمان فن آوری هسته ای بیاورد تازه رسیده ایم به همانجایی که در سال 57 با شاه بودیم! یادتان هست که انقلابیون از اینکه شاه ذوب آهن به ایران می آورد یا جنگ افزارهای پیشرفته می خرید عصبانی بودند و آن را اسراف و تلاشی برای تحکیم روابط با نظام سلطه می دانستند.
    لهذا امثال شما در اشتباه هستند.
    نمی خواهیم و تمام. مال بد بیخ ریش صاحبش. نگران دانشمندان هسته ای هم نباشید. می روند در بهترین شرایط در کشورهای مختلف مشغول به کار می شوند و نگران ترور شدن هم نخواهند بود.

    • اصفهانی
      23 ژانویه 2015

      حالا چرا قهر میکنی بابا
      حوصله کن
      رهبر معظم انقلاب فرمودند:
      کار دو جناح حقّ و باطل که باهم مبارزه می کنند و به یکدیگر ضربه می زنند، بدیهی است. همچنان که جناح حق به باطل ضربه می زند، باطل هم به حق ضربه می زند. این ضربه ها تبادل پیدا می کند و وقتی سرنوشت معلوم می شود که یکی از این دو جناح خسته شود و هر که زودتر خسته شد، او شکست را قبول کرده است… و آن بخش از تاریخ اسلام که این قدر فاجعه آفرینی شده است؛ این اصل وجود نداشت؛ به خاطر اینکه آن ها باهم پیوند و ارتباط نداشتند و زود احساس شکست می کردند و زود خسته می شدند و میدان را خالی می کردند؛ در نتیجه دشمن هم جلو می آمد. (بیانات مقام معظم رهبری در جمع فرماندهان، مسئولان و پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی و جمعی از جانبازان انقلاب اسلامی به مناسبت روز پاسدار 05/ 10/ 1374)

    • ناشناس
      23 ژانویه 2015

      اصفهانی عزیز
      از کدام ضربه حرف می زنی؟ آری. زمانی که ما بر حق خود مان باشیم همیشه بین ما و باطل کشاکش و زد و خورد و پدرگیری و فرزا و نشیب وجود دارد.
      اما وقتی خودمان حق را کنار گذاشتیم و جزیی از باطل شدیم دیگر این دعوا چه معنی دارد؟
      پس این فراز از سخنان رهبری که آوردید هیچ ربطی به این بحث ندارد.

      تمام شد و رفت. ما شکست گفتمانی خورده ایم.
      اورانیم را همیشه می شود غنی کرد. اما وقتی گفتمان شکم پرستی و ذلت پذیری و تعامل بر کشوری حکفرما و داغ بردگی بر پیشانیش نشست دیگر پاک شدنی نیست که نیست. وقتی جوانها از غیرت و حمیت خالی شد دیگر قابل پر شدن نیست.

      الان رییس جمهور افعانستان جراتش بیشتر از برخی ایرانیها است.
      آنهایی که به شما یاد داده اند هدف و آرمان ما غنی سازی او رانیم بوده است به شما دروع گفته اند. آرمان ما نفی نظام سلطه بود و حالا که در آن حل شده ایم دیگر داشتن یا نداشتن غنی سازی اهمیتی ندارد.

    • اصفهانی
      23 ژانویه 2015

      برادر
      تند رفته ای
      باز هم میگم، حوصله کن و خسته نشو
      اگر قرار بود به این زودی بازی تموم بشه باید در دوران ذلت بار اصلاحات تموم میشد و ما اعلام شکست گفتمانی میکردیم
      یک کشتی گیر با یک یا دوبار خاک شدن نباید قافیه را ببازد؛ بازی ادامه داره
      هر یک از طرفین در زمان مناسب مهره مناسب را به کار میگیرد؛ مثل نامه ای که رهبر عزیزمان به جوانان اروپا و آمریکا زدند.
      غنی سازی هم فقط وسیله است. وسیله ای که در دنیای امروز و در نظر مردم نمادی از اقتدار و یکی از قله های تکنولوژی است و دستیابی جمهوری اسلامی به آن ، دلیلی بر اثبات ادعای کارآمدی نظام است. هر چند هر چیزی قیمتی دارد و البته که انرژی هسته ای هم قیمتی دارد. اما شما ظاهرا این قیمت را خیلی پائین آورده اید.

    • ناشناس
      24 ژانویه 2015

      آقای اصفهانی

      چرا کامنتهای بیربط می گذاری؟ مساله این نیست که من خسته هستم یا خسته نیستم. بحث خاک شدن نیست. بحث مهره بازی نیست. اصلا در اسلام مهره بازی و اصلا بازی معنا ندارد و زندگی تماما عمل به تکلیف است. خستگی هم معنا ندارد.

      وقتی یک کشتی گیر ببازد تا وقتی که هدفش کشتی گرفتن است البته یک روز می بازد و یک روز دیگر هم می برد. اما اگر این کشتی گیر شما اساسا تصمیم گرفته باشد کشتی را رها کند و مثلا برود در چهار راه استانبول دلار بفروشد دیگر اصلا بحث برد و باخت کشتی برایش معنی ندارد. یا اصلا معلوم شود از روز اول هم کشتی گیر نبوده است و عکسهایش با دو بنده و اینها همه فتوشاپ و ادعا است برای بازار گرمی.

      مساله این است که این قبری که داریم سرش گریه می کنیم مرده تویش نیست. نه اینکه من از گریه خسته شده باشم. صد تا و هزار تا دولت دیگر هم عوض بشود آش همین آش می شود و کاسه همین کاسه. هیچ ربطی به هم به تغییر این دولت و آن دولت ندارد. اصلا دولتها کاره ای نیستند. یک مجموعه نخبگان یا بهتر بگویم الیکارشی مسلط دارد همه چیز را مهندسی می کند. خودش ساپورت وارد می کند خودش هم علیه بی حجابی ناله می کند. خودش ماشین های لوکس می آورد و هم خودش هم دم از اقتصاد مقاومتی می زند. خودش فتنه می کند و خودش هم مثلا فتنه گر را حصر می کند. خودش قانون بانکداری اسلامی درست می کند و خودش تریبونهایش را به نقد ربا اختصاص می دهد. دیگر به چه زبانی بگویم؟ یک کوچولوش را دهنمکی جرات کرد و گفت. یک مقدار بسیار ناچیزش را هم سید محمد خامنه ای گفت. اما هر دو به نوک کوه یخ اشاره کردند. بقیه چیزها فیلم تایتانیک است.

      گفتمان قطعی جریان نخبگان کشور چه آنها که خارج از حاکمیت هستند و چه آنها که داخل حاکمیت هست یکی است. دعوا هم فقط سر لحاف مرحوم نصرالدین است.

      این را هم بدانید که نامه رهبری صرفا تایید صحبتهای نگارنده است و بس. یک زمانی بود که امام خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را می داد. اما الان وضعیت طوری است تازه رهبری به مردم اروپا می نویسند نترسید اسلام اینها نیست! یعنی چه؟ یعنی اینکه صلح امام حسن علیه السلام اتفاق افتاده است. منتهی عده ای نه الان می فهمند نه آن زمان که عبارت ترمش قهرمانانه ذکر شد که به قول خود رهبری معنایش صلح امام حسن علیه السلام بود. این صلح مال زمانی است که اراده مردم و نخبگان بر یک امر مستقر تعلق می گیرد. در اینجا امام معصوم هم مقابل اراده مردم نمی ایستد. چه رسد به ولی فقیه.

  2. اصفهاني
    24 ژانویه 2015

    عزيزم
    ظاهرا خيلي هم اعصاب نداري
    چقدر روي اين مطالبي كه نوشته اي ميتوني قسم بخوري؟ يعني ميخوام بگم اين گزاره اي كه ادعا كرده اي چقدر صادق است؟
    به فرض كه دقيقا همين است كه شما گفته اي و شما هم دقيقا آن را همانگونه كه هست فهميده اي، آنگاه، راه حل شما چيست؟
    نا اميد شويم. تكليف از گردنمان برداشته شده است؟ ثم ماذا
    نميدانم اين چند خط كامنت هاي شما ، گزاره هاي خبري است يا ابراز ناراحتي و نااميدي است؟

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.