عضو هیئت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: پلورالیسم دینی یا حقگرایی را رد میکنیم اما مدارا و مرافقت با فرقههای اسلامی را قبول داریم، اساساً طرح اختلافات شیعه و سنی الان مفهوم ندارد.
یکی از مباحثی که در ادبیات معاصر در حوزه پلورالیزم دینی مطرح است این که معتقدان بدان میگویند ما تفاوت همه چیز را در تفاوت فهمها میبینیم یعنی دین گوهر واحدی دارد اما برداشتها، تفسیرها و قرائتها از دین متفاوت است، بنابراین ما به عدد مفسرین اسلامی فهمهای متفاوتی داریم. براساس این اعتقاد گوهر دین مقدس است اما معرفتهای دینی مقدس و معتبر نیست یا به عبارت دیگر هیچ یکی از این معرفتها و تفسیرهای دینی نمیتواند ادعا کند که فهمشان حق است و سایر فهمها باطل است، تفکر امثال عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری چنین است.
منظور رهبری از تأکید بر لفظ پلورالیزم این بوده که ما پلورالیزم دینی یا حقگرایی را رد میکنیم اما مدارا و مرافقت با فرقههای اسلامی را قبول داریم یعنی بدین معنا که الان مشکل ما این نیست که یکی سنی و دیگری شیعه است اساساً طرح این بحث الان مفهوم ندارد که فرض کنید چه فرقهای به بهشت میرود یا جهنم، بلکه بحث ضروری امروز اختلاف نظرهای مسلمانان و مشکلاتی که برای دنیای اسلام ایجاد کردند، است الان بحث مسلمانان باید به سمت مدارای مذهبی و پایین آوردن سطح اختلافات مذهبی برای حل مسائل جهان اسلام سوق یابد.
عبدالوهاب فراتی عضو هیئت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با توجه بهسخنان اخیر رهبری در جمع مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی درباره پلورالیزم و وحدت شیعه و سنی، درباره مفهوم پلورالیزم و معتقدان بدان نکاتی را بیان کرد که در ادامه میخوانیم:
* ابتدا درباره مفهوم پلورالیزم و شعب مختلفی که دارد، توضیح بدهید.
– اگر ما پلورالیزم را به معنای لغوی در نظر بگیریم به معنای تکثر و تعدد معنا میشود، در اینجا بحثی را شروع میکنیم که پلورالیزم را دارای دو نوع پلورالیزم نجات بخش و پلورالیزم حق میداند.
پلورالیزم حق بدین معناست که برخی معتقد هستند ما یک حقیقت واحدی نداریم هر تفکر و دینی به بخشی از حقیقت دسترسی پیدا میکند و هیچ کس هم نمیتواند بگوید که حقیقت را تماماٌ بدست آورده است، در واقع حقیقت واحد نیست بلکه متکثر است و هر کس بخشی از این حقیقت را دریافت میکند، بنابراین این یک نوع تعریف پلورالیستی است اما همه ما معتقد هستیم که از نظر اسلام حقیقت یک چیز است و آن هم نزد خداوند تبارک است و خود خداوند هم در قرآن کریم فرموده که «إنّ الدّین عند الله الإسلام» یعنی در واقع آن دینی که حقانیت دارد فقط اسلام است و سایر ادیان در واقع از این جهت حق نیستند.
اما نوع دیگر که وجود دارد «پلورالیزم نجاتبخش» است این بدین معناست که ما با این امر کاری نداریم که حقیقت واحدی وجود دارد یا ندارد، بلکه بحث بر سر این است که آیا افرادی غیر از دیانت اسلامی در روز قیامت نجات پیدا میکنند یا خیر؟ آیا کسانی که در آیینها و مذاهب و ادیان دیگر هستند در روز قیامت رستگار خواهند شد یا خیر؟ این را اصطلاحاً پلورالیزم نجاتبخش میگویند. ظاهرا دراین بحث در واقع اختلاف چندانی بین افراد وجود ندارد و خیلیها معتقد هستند که ممکن است کسی بر یک مذهب خاصی باشد اما انسان صالح و درستکاری باشد و این هم ممکن است در روز قیامت رستگار شود و نجات یابد اما درجات نجات در روز قیامت و رستگاری متفاوت است اما همه در یک ردیف نمینشینند، به همین دلیل مراتب رستگاری در روز قیامت بین افراد ذومراتب میشود و کسی در جای برتری مینشیند و کسی درجای پایینتر.
کسانی که ولایت را نپذیرفتند، بهشتی هستند یا جهنمی؟
*این نوع پلورالیزم در اسلام تبیینی دارد؟
-بله به دلیل همین تفکرات است که در برخی روایات اسلامی آمده است که یکی از امامان معصوم (ع) فرمود اسلام بر چند چیز بنا شده چون نماز، روزه، جهاد و آخری هم ولایت است این ولایت همان ولایت اهل بیت (ع) است، بنابراین امام فرمود که اگر ولایت کسی قبول بشود بقیه اعمالش هم قبول میشود و اگر ولایت او پذیرفته نشود بقیه اعمالش هم مورد پذیرش قرار نمیگیرد. راوی دوباره از امام میپرسد که پس کسانی که الان ولایت شما را قبول نکردهاند به جهنم میروند؟ امام فرمود که اینها به عنوان محسن (نیکوکار) وارد بهشت میشوند، اما مراتب و مقامات آنها با کسانی که ولایت داشتهاند متفاوت است، بنابراین کسی که اعمالش را بر مدار ولایت انجام داده مقامش یقیناً بالاتر از دیگران است.
بنابراین این نوع پلورالیزم با نوع اسلام اصیل تفاوت جدی دارد چرا که ما معتقدیم ما یک حق بیشتر نداریم که آن هم حقیقت اسلام است البته این بدین معنا نیست که اگر کسی مثلا مسلمان نباشد یا شیعه نباشد نجات پیدا نمیکند بلکه آنها به عنوان محسن وارد بهشت میشوند و رستگاریشان برحسب اعمال نیک و خوبی که انجام میدهند، تعریف میشود.
تفکرات سروش و مجتهد شبستری پلورال دینی است
*بنابراین بحث پلورالیزم دینی چگونه قابل تعریف است؟
-یکی از مباحثی که در ادبیات معاصر در حوزه پلورالیزم دینی مطرح است این که معتقدان بدان میگویند ما تفاوت همه چیز را در تفاوت فهمها میبینیم یعنی دین گوهر واحدی دارد اما برداشتها، تفسیرها و قرائتها از دین متفاوت است بنابراین ما به عدد مفسرین اسلامی فهمهای متفاوتی داریم، بنابراین بر اساس این اعتقاد گوهر دین مقدس است اما معرفتهای دینی مقدس و معتبر نیست یا به عبارت دیگر هیچ یکی از این معرفتها و تفسیر های دینی نمیتواند ادعا کند که فهمشان حق است و سایر فهمها باطل است هرکدامشان میتوانند بخشی از حقیقت اسلام را بازگو کنند، بخشی هم ممکن است اما بخش دیگری از حقیقت اسلام را بازگو کنند در واقع ما فهم حق و باطل نداریم بلکه فهمها همه معتبر هستند یکی ممکن است فهمش معتبر و دیگری معتبرتر باشد این تفکر را افرادی همچون دکتر سروش و مجتهد شبستری مطرح کردهاند و این مباحث را در ساحت به اصطلاح معرفت دینی میبرند و در واقع هدفشان این است که بگویند اگر علما چیزی از اسلام فهمیدند تنها فهم آنها معتبر نیست فهم روشنفکری از دین هم نامعتبر نیست یا به عبارت دیگر به دنبال نوعی اعتبار بخشی به فهمهای خود از دین هستند.
*علمای اصیل اسلامی چه تفکری را در مقابل مطرح میکنند؟
-علمای ما معتقدند فهمها متفاوت است اما هر فهمی هم نمیتواند معتبر باشد، فهمی که روشمند صورت گرفته باشد و جریان استنادش به منابع دینی دقیق صورت گرفته باشد آن فهم معتبر است. ما کسی که در فهم خودش به قرآن و سنت استشهاد میکند نه استناد، مشخص نیست که این فهم معتبر باشد در واقع احراز حجیت و اعتبار فهم علما از دین فقط از طریق دستگاه اجتهادی ممکن است صرف اینکه شما برداشتی از دین بکنید و به دو حدیث یا آیه استشهاد کنید ملاکی برای حجیت این فهم نیست.
مشکل امروز جهان اسلام، شیعه و سنی نیست
*در نهایت تصور میکنید دغدغه اصلی رهبری از مطرح کردن بحث پلورالیزم در بین مهمانان کنفرانس وحدت چه بوده و ایشان تلاش داشتند که چه تفکری را به مهمانان ارائه کنند؟
– من تصور میکنم که منظور ایشان این بوده که ما پلورالیسم دینی یا حقگرایی را رد میکنیم اما مدارا و مرافقت با فرق اسلامی را قبول داریم، یعنی بدین معنا که الان مشکل ما این نیست که یکی سنی و دیگری شیعه است اساسا طرح این بحث اینجا مفهوم ندارد که فرض کنید چه فرقهای به بهشت میرود یا جهنم، بلکه بحث ضروری امروز اختلاف نظرهای مسلمانان و مشکلاتی است که برای دنیای اسلام ایجاد کردند، الان بحث مسلمانان باید به سمت مدارای مذهبی و پایین آوردن سطح اختلافات مذهبی برای حل مسائل جهان اسلام سوق یابد.
نگاه رهبری به مسئله شیعه و سنی استراتژیک است نه تاکتیکی بدین معنا که الان طرح خیلی مسائل به مصلحت نیست و باید سر فرصت اختلافات را مطرح کرد، ایشان معتقد هستند که اساساً وحدت شیعه و سنی استراتژی است نباید در هیچ دوره شرایط تاریخ به سمت اختلافات برویم، خود حضرت امام (ره) هم نگاهشان به وحدت، استراتژیک بود و همینطور در صحیفه خودشان فرمودند که امروزه اختلاف کردن درباره خلافت حضرت امیر (ع) خیانت به اسلام است، این جمله را برای این فرمودند چون معتقد بودند که امروز اینکه ما دعوا کنیم حضرت امیر(ع) خلیفه اول یا چهارم میشد مسئله مهم ما این نیست مسئله ما بحرانهای عقبماندگی و وابستگی به دولتهای غربی و مهجوریت اسلام است، نه اینکه بخواهیم اختلافات شیعه و سنی را برجسته و درگیری ایجاد کنیم.
Sorry. No data so far.