به اعتقاد یک کارشناس امنیتی منطقه، امروز ترکیه به پناهگاه امنی برای تروریستها درآمده که چنین رویکردی در نهایت به زیان منافع منطقهای در عرصههای سیاسی و امنیتی تمام خواهد شد.
«باتر باریاف» کارشناس مسائل امنیتی منطقه ضمن به بررسی نقش فرهنگی و مذهبی آنکارا طی 2 دهه اخیر در کشورهای آسیای مرکزی پرداخته است.
در بخش اول این یادداشت به تلاشهای دولت ترکیه و بویژه جنبش «فتحالله گولن» موسوم به «نورجولر» در دهه 90 قرن گذشته در راستای تامین نفوذ فرهنگی و مذهبی آنکارا در این منطقه اشاره شده است.
در ادامه این یادداشت نقش ترکیه در پذیرش مخالفین دولتهای منطقه مورد بررسی قرار گرفته و بر حمایتهای آنکارا از عوامل افراطگرایی در آسیای مرکزی تاکید شده است.
نویسنده این یادداشت معتقد است که ترکیه طی سالهای اخیر به یکی از اصلیترین پایگاههای جلب و انتقال شبهنظامیان کشورهای مختلف و از جمله آسیای مرکزی به سوریه و عراق تبدیل شده است.
ترکیه به طور ناگهانی در فضای رسانهای – تحلیلی و مبانی رشد افراطگرایی وارد شدچرا که ترکیه با تلاشهای «آتاتورک» مسیر توسعه سکولار را انتخاب کرده بود و قرار گرفتن این کشور در بستر افراطگرایی مذهبی برای خیلیها غیر انتظار بود. اما آیا در حقیقت میتوان این پدیده را غیر انتظار و فقط با موضوع به قدرت رسیدن«اردوغان» مرتبط دانست؟
من دوران افول اتحاد جماهیر شوروی را به خوبی به یاد دارم که بازرگانان ترک به کشورهای آسیای مرکزی سرازیر شدند. استقلال کشورهای ترکزبان آسیای مرکزی علاقهمندی «آنکارا» نسبت به منطقه را افزایش داد. بنابراین ترکیه اولین کشوری بود که سفارتخانههای خود در این جمهوریها افتتاح کرد و «تورگوت اوزال» آرزوی رهبری بر آسیای مرکزی و آذربایجان را در دل خود میپروراند.
اوزال موفق به انجام یک سری از کارهای شد تا مردم منطقه خود را بخشی از جهان ترک احساس کنند. اما در ماه آوریل سال 1993 مرگ ناگهانی هشتمین رئیس جمهور ترکیه تا حدودی از تب و تاب «تسخیر» کشورهای آسیای مرکزی توسط ایدئولوژی پانترکیسم کم کرد ولی باز هم نتوانست روندی را که «فتحالله گولن» به عنوان شخصیت مورد تائید و حمایت اوزال راه انداخته بود، متوقف نماید. به جنبشی که از سوی گولن ایجاد شده و توسط طرفداران دیدگاههای سکولار و مترقی ترکیه «نورجولر» عنوان میشد، رسالت تاریخی مردم ترکیه واگذار شده بود که هدف آن برقراری جهان ترک با مرکزیت آنکارا بود.
نخستین موفقیتها مربوط به تحقق این ماموریت بزرگ تقریبا بلافاصله بدست آمد. پیشرفتهای در عرصههای همکاریهای اقتصادی، مبادلات فرهنگی و تعاملات سیاسی به نوعی انتخاب صحیح خط مشی را نشان میداد. از یک طرف ظرفیت مالی بیاندازه «نورجولر» (طبق اطلاع رسانههای ترکی سرمایه این جنبش بیشتر از 50 میلیارد دلار میباشد و اجازه داده شد تا در کشورهای آسیای مرکزی مدارس ترکی ایجاد و گسترش داده شود (اینگونه مدارس در 140 کشور فعال میباشد) که در ترکیه دکترین اسلامی کردن جوانان را به خوبی تجربه کرده بودند.
از طرف دیگر دانشجویان متعددی را که از جمهوریهای منطقه به دعوت طرف ترکی به صورت مجانی در دانشگاههای این کشور تحصیل میکردند، مورد تاثیرگذاری ایدئولوژیکی قرار دادند.
در اواخر دهه 90 موقعی مقامات کشورهای آسیای مرکزی (به استثنای قرقیزستان که هماکنون نیز مدارس ترکی در حال رشد و گسترش میباشد) متوجه اهداف اصلی «نورجولر» در رابطه به آموزش جوانان شدند، اقدام به تعطیلی مدارس ترکی کردند. اما دیگر نخستین نتایج منفی «همکاری» آموزشی به صورت رشد تندگرایی اسلامی در میان جوانان قابل ملاحظه بود.
ترکیه و شبهنظامیان آسیای مرکزی
ازبکستان در میان کشورهای منطقه جدیتر از همه در مقابل تلاشها برای اعمال نفوذ بر افکار و اعمال جوانان خود قرار گرفت. در قدم اول همه دانشجویان از دانشگاههای ترکیه باز پس خوانده شده و در سال 1999 مدارس ترکی در ازبکستان تعطیل شدند.
اسلامگرایانی که تحت پوشش شرکتهای متعدد ترکی فعالیتهای ایدئولوژیکی در ازبکستان را دنبال میکردند از این کشور اخراج و زیرساختهای تولید ادبیات و مواد مربوطه آنها از بین برده شد.
چنین استقلالخواهی کامل مردم ازبک و غیر قابل قبول دانستن دخالت در امور داخلی خود برای آنکارا ناراحتکننده بود. پاسخ و یا حتی انتقام مقامات بلندپایه ترکی در برابر این اقدام تاشکند برقراری دوستی با مخالفان تندرو ازبکی بود. عملا صحبت از دوستی با رهبران گروههای تروریستی است که گذرنامههای ازبکستان را در جیب خود دارند.
از سال 2000 به این طرف رهبران احزاب تندگرای اسلامی و حرکتهای تروریستی در «استانبول»، «آنتالیا» و «بدروم» مانند خانه خود احساس راحتی میکنند. این شهرها بارها محل نشستهای عوامل جنایی و آن عده از اتباع آسیای مرکزی بوده است که در پیگرد بینالمللی قرار دارند.
به دلیل چنین رویکرد آنکارا به موضوع است که طی سالهای اخیر ترکیه به مسیر اصلی ترانزیت شبهنظامیان کشورهای مختلف دنیا به مناطق درگیر سوریه و عراق تبدیل شده است.
نویسنده این مطلب هدف ندارد تا به تشریح منافع ژئوپلتیکی آنکارا در خاور نزدیک و میانه، روسیه، و منطقه خودمختار سینکیانگ چین بپردازد زیرا این موضوع بسیار روشن است.
ولی پیشبینی نتایج اعتراضات مکرر کشورهای که در قلمرو آنها مجاهدین جوان به طور فعال استخدام و از طریق دالانهای ترکی به گروههای متعدد تروریستی و از جمله «داعش»منتقل میشوند، کار سختی خواهد بود.
باید به این نکته اشاره داشت که نقش ترکیه تنها محدود به حمل و انتقال شبهنظامیان محدود نمیباشد.
ترکیه امروز به پایگاه اصلی ترانزیتی برای ایجاد و اعزام آنها به گروههای جنایی موجود در خاور نزدیک تبدیل شده است.
ترکیه امروز پایگاه اصلی برای درمان و توانبخشی مجاهدینی میباشد که در سوریه، عراق، افغانستان و پاکستان میجنگند.
ترکیه امروز نقش پناهگاه برای خانوادههای متعددی از شبهنظامیان را ایفا میکند که با هدف جهاد به کشورهای همسایه سرازیر شدهاند.
ترکیه امروز کشوری است که در آن چون پاتوق جنایتکاران میتوان خود را مخفی کرد و از خطر در امان ماند و حتی با کمک حامیان متعدد مالی نیز کیف خود را پر از پول کرد.
مدارک و شواهد بسیار زیادی این امر را تائید میکند.
«حیات بومدین» خانم 26 سالهای که در فرانسه مورد شدیدترین پیگرد قرار داشته، خانم و همدست «امید کولیبالی» تروریستی دانسته میشود که در یکی از فروشگاههای یهودیان در شرق«پاریس» کشتار راه انداخت و از سوی نهادهای امنیتی به قتل رسید.
سرویسهای اطلاعاتی ترکیه در ابتدا حضور وی در کشورشان را تکذیب کردند ولی بعدا مجبور شدند تا تصاویر نوار دوربینهای مداربسته فرودگاه استانبول را به نمایش بگذارند. این تصاویر نشان میدهد که بومدین برای مدتی در ترکیه به سر برده و سپس احتمالا به سوریه منتقل شده است.
عکسهای که توسط رسانههای فرانسوی منتشر شد، نشان میدهند که چگونه این زن و شوهرش وقت خود را صرف تمرین تیراندازی میکردند. گزارشهای شبکههای فرانسوی حاکی از آن است که بومدین (ضمن مسلح بودن با کمان پولادی)، موفق به فرار به سوریه شده است.
سوال این است که چنانچه همدست نداشته، پس چگونه توانسته است از کنترل فرودگاهی با سیستم های الکترونیک عبور کند؟
«ترکستان درنگی» – سازمان جدید افراطی در ترکیه
سال 2015 را چگونه میتوان سال مبارزه با تروریسم بینالمللی در سراسر جهان دانست موقعی با آغاز این سال در ترکیه باز یک سازمان افراطگرای مذهبی تحت عنوان «ترکستان درنگی» شروع به فعالیت میکند؟ این سازمان در ترکیه توسط افراطگرایان مذهبی که اتباع کشورهای آسیای مرکزی، روسیه، افغانستان و عربستان سعودی میباشند، تاسیس شده است.
رهبری این سازمان را شهروند 35 ساله تاجیکستان «یوسفزاده محمدشریف امام اوغلی» بر عهده دارد. اعضای این گروه به طور فعال به اقدامات ایدئولوژیکی و استخدام آن عده از اتباع آسیای مرکزی مشغولند که وارد ترکیه میشوند.
منبع اصلی ادبیات مذهبی مورد استفاده «ترکستان درنگی» موعظههای نفری با نام «اوسیمن» است که خواستار «جهاد» و به طور کامل منصرف شدن مجاهدان از خانواده و بستگانشان میباشد.
در 5 و 6 ژانویه (15-16 دی) 30 نفر از فعالان این سازمان جمع آمدند تا وضعیت مربوط به اتباع کشورهای آسیای مرکزی را که در حال حاضر در ترکیه زندگی میکنند، مورد بحث قرار دهند. باید گفت که در استانبول، آنتالیا، بودروم و برخی دیگر شهرهای ترکیه نهتنها مهاجران کاری به سر میبرند بلکه شبهنظامیانی نیز حضور دارند که در سوریه و عراق جنگیده و حالا در اینجا تحت درمان قرار گرفتهاند.
فعالان «ترکستان درنگی» از آن نگرانند که پلیس ترکیه با توجه به سرازیر شدن تعداد زیادی از جنگجویان از سوریه به این کشور، کنترل خود نسبت به حضور مجاهدان آسیای مرکزی را تشدید کرده است.
به منظور تغییر شرایط، رهبران این گروه تصمیم به راهاندازی تظاهرات طرفداران خود در 11 ژانویه (21 دی) گرفتند. برای این برنامه منطقه «فاتح» استانبول انتخاب و ساعت 13 برای آغاز تظاهرات تعیین شد. هدف این اقدام جلب توجه رسانههای ترکی نسبت به مشکلات اتباع کشورهای آسیای مرکزی که به طور موقت در ترکیه ساکنند و همچنین تاثیرگذاری بر تصمیم مقامات ترکی برای اخراج آن عده از شهروندان آسیای مرکزی بود که تحت کنترل نهادهای اطلاعاتی این کشور قرار ندارند.
این تظاهرات از نظر گستردگی به صورتی که «برهان گاونژی» مسئول روابط رسانهای «ترکستان درنگی» و یکی از افراد مهم این سازمان در نظر گرفته بود، برگزار نشد. اما برهان گاونژی به عنوان شهروند ترکیه برای ایجاد ارتباط نزدیک با رسانههای محلی میتواند از شانس بیشتری برخوردار باشد که ظاهرا تا حدودی به این هدف دست پیدا کردند. شاید به همین دلیل بود که تظاهراتی را که حدودا 120 نفر شرکتکننده داشت، تعداد زیادی از رسانههای گروهی محلی شامل تلویزیون و رادیو پوشش دادند.
شرکتکنندگان این تظاهرات با شعارهای خود قطع تعقیب مسلمانان واقعی از سوی مقامات آسیای مرکزی، روسیه و چین را میخواستند. آنها مدعی شدند که مسلمانان واقعی به خاطر پیدا کردن عدالت کشورهای خود را ترک کردهاند و به این دلیل باید از اخراج آنها از ترکیه جلوگیری به عمل آید.
اهداف تظاهرات «ترکستان درنگی»
در 6 ژانویه (16 دی) رهبران «ترکستان درنگی» به فعالان خود آمادهسازی پلاکاردها و شعارها را توصیه داده و از استفاده پرچمهای سیاه داعش برحذر داشتند. زیرا اعضای حرکت اسلامی ازبکستان و حرکت اسلامی ترکستان شرقی که در ترکیب «ترکستان درنگی» نیز حضور دارند، خواستار بلند کردن پرچمهای داعش بودند.
این تظاهرات از سوی برهان گاونژی کلید خورد و در کنار وی 16 نفر از شرکتکنندگان نیز سخنرانی و از دولتهای آسیای مرکزی، روسیه و چین برای سیاستهای سختگیرانه در برابر اسلامگرایان انتقاد کردند. بنابه گفته آنها، سیاست غیر منطقی این دولتها در مورد اسلامگرایان زندانی منجر به عزیمت مسلمانان واقعی به سوریه و عراق جهت حضور در جهاد علیه کفار شده است.
در میان سخنرانان این تظاهرات افرادی به نظر رسیدند که مورد توجه ویژه نهادهای امنیتی و انتظامی کشورهای یادشده قرار دارند. به عنوان مثال «نماز نارمومناف» که در گذشته ساکن منطقه «سورخاندریای» ازبکستان بوده و حالا تابعیت نروژ را با خود دارد، مسئول استخدام و اعزام شبهنظامیان در کشورهای اسکاندیناوی را عهدهدار میباشد. «شمسالدین خالقاف» و «باتر تیشهبایاف» که هر2 نیز شهروند ازبکستان هستند، از طرفداران فعال «جهادیگری» به شمار میروند.
سازماندهندگان تظاهرات با نمایندگان رسانههای گروهی ترکیه مصاحبههای متعددی انجام دادند. (در این برنامه امنیت رهبران«ترکستان درنگی» از سوی حدود 10 نفر شبهنظامی ازبکی، اویغوری و چچن اعضای حرکت اسلامی ازبکستان و حرکت اسلامی ترکستان شرقی) تامین شد که حتی وجود اسلحه همراه برخی از آنها قابل مشاهده بود.
دادخواست تظاهرکنندگان از سوی «یوسفزاده محمدشریف امام اوغلی» رهبر این سازمان به پلیس محلی تحویل شد.
در جلسهای که بعد از تظاهرات در دفتر این سازمان برگزار شد، رهبران آن از کیفیت برنامه و بخصوص پشتیبانی رسانههای ترکی اظهار رضایت کردند.
در ادامه رهبران «ترکستان درنگی» تصمیم به برگزاری تظاهراتهای گستردهتری با حضور رسانههای گروهی ترکیه گرفتند. به این دلیل بود که در 18 ژانویه (28 دی) باز هم این سازمان اقدام به راهاندازی تظاهرات در محل «مدنیت سرای» واقع در منطقه «فاتح» استانبول کرد. در این برنامه حدود 200 نفر از فعالان سازمان که اتباع کشورهای آسیای مرکزی، روسیه و چین میباشند، شرکت کردند.
از سوی دیگر این برنامه به نوعی با هدف نتیجهگیری از عملکرد «ترکستان درنگی» در سال 2014 و تعیین راهکارهای جدید برای ایجاد همبستگی بیشتر طرفداران خود از تعداد «مهاجران» در سال جدید 2015 را داشت.
در همان روز در منطقه «کایهشهر» استانبول تجمع اویغورتباران ترکیه صورت گرفت که در آن نسبت به «تبعیض» مسلمانان در منطقه خودمختار سین کیانگ ایغور از سوی مقامات چینی شدیدا اعتراض کردند. این تجمع نیز از سوی تعداد قابل توجهی از رسانههای ترکی مورد پوشش قرار گرفت.
حمایت «ترکستان درنگی» از رهبران اویغورتبار مقیم ترکیه به این دلیل نیز دنبال میشود که چند تن از اعضای حرکت اسلامی ترکستان شرقی در ترکیب مدیریت این سازمان قرار گرفتهاند.
ایجاد مناطق اقلیتهای قومی در استانبول
در سال 2014 در منطقه «کایهشهر» با حمایت مقامات رسمی استانبول محله «اویغوری» ایجاد شد که در حال حاضر در آن بیش از 200 نفر ایغورتبارانی که به دلیل دست داشتن در اقدامات گروههای تندرو مذهبی از منطقه سینکیانگ فرار کردهاند، به سر میبرند.
جالب اینجاست که رهبران«ترکستان درنگی» به دنبال بهرهبرداری از تجربه اویغورها در اسکان همقومهای خود در ترکیه میباشند. برخی از منابع از مطرح شدن درخواست ایجاد محله تاجیکی در این شهر بزرگ ترکیه نیز خبر دادهاند.
موضوعی که بسیار آشکار و علنی است، از سوی مقامات ترکی نادیده گرفتن فعالیت و جنایات شبهنظامیان در سوریه و عراق میباشد. در حال حاضر در منطقه «زیتونبورنی» استانبول از سوی «ترکستان درنگی» و با همکاری ضمنی مقامات ترکیه سازمان ویژهای به نام «درنیک» ایجاد شده که به جنگجویان سوریه و به طور عمده برای خانوادههای آنها که به دلیل پیشبیینی سرد شدن هوا سوریه را ترک میکنند، کمکهای مختلفی ارائه میدهد.
در خصوص ایجاد این سازمان اطلاع مربوطه در فضای مجازی قرار گرفته و شماره تلفن «180» جهت دریافت کمکهای اضطراری معرفی شده است.
متاسفانه مقامات ترکی در سطح عالی از صلح، دوستی و رفاه برای همه صحبت میکنند ولی در اصل در سرزمین خود به طور علنی افراطیهای متعددی از کشورهای مختلف دنیا را پذیرش و پرورش میدهند.
به چه منظور؟ پاسخ این پرسش بسیار روشن است. امروز فرمول «استاندارد دوگانه – استاندارد زندگی» به رویکرد و روش بخش قابل توجهی از سیاستمداران ترکی تبدیل شده است. اما اینکه در نهایت در عرصههای سیاسی و امنیتی چوب چنین عملکردی را منافع ملی ترکیه و هم در کل منطقه خواهد خورد، تردیدی وجود ندارد.
Sorry. No data so far.