او هم مانند مسئولان جدید وزارت آموزش و پرورش معتقد است تغییر نظام آموزشی به ٦-٣-٣ بزرگترین آسیب را به آموزش و پرورش ایران زد؛ مسیری که دیگر قابل برگشت نیست.
علی زرافشان، معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش، یکی از مردان خندهروی علیاصغر فانی است که انتقاداتش را صریح بیان میکند.
او حالا نگران سال تحصیلی آینده است؛ سالی که قرار است تغییر و تحولات زیادی در دورههای اول و دوم متوسطه که تحت مدیریت اوست اتفاق بیفتد؛ تحولاتی که باعث اضافه آمدن ٤٥هزار معلم در دوره دوم متوسطه از سال آینده خواهد شد و کمبود ٤٥هزار تا ٤٩هزار معلم در دوره اول متوسطه. گفتوگوی شهروند با وی را میخوانید:
یکی از مباحث مهم در حوزه معاونت آموزش متوسطه، تغییر و تحولاتی است که قرار است در دوسال آینده در مقاطع متوسطه اول و دوم اتفاق بیفتد. همانطور که میدانید یکی از این تغییرات تأثیر مثبت و منفی ٢٥درصدی نمرات دانشآموزان مقطع متوسطه در نتیجه کنکور است. از روزی که این موضوع از زبان شما اعلام شده، انتقادات زیادی از این موضوع شده است. تأکید بر کمیتگرایی و نمرهگرایی یکی از انتقادهایی است که به این موضوع میشود. من میخواهم نظر شخصی شما را دراینباره بدانم. درست است که این موضوع مصوبه مجلس است اما فکر میکنید این روش درستی است؟
همانطور که گفتید این موضوع مصوبه مجلس است؛ آموزش و پرورش و آموزش عالی وظیفه داشتند که در پنجسال این مصوبه را اجرا کنند و چون اقداماتی دراینباره صورت گرفت اما بهطور جدی دنبال نشد، مجلس مصوبهاش را دوباره تمدید کرد. در این مصوبه که جزو قانون حذف کنکور است، گفته شده به جای برگزاری آزمون، سوابق تحصیلی دانشآموزان ملاک عمل باشد. سوابق تحصیلی هم مشخص است: گفته شده نمرات دروسی که امتحانات آنها به شکل نهایی برگزار میشود در کنکور تأثیر میگذارد. در قانون جایگزینی نمرات به جای آزمون پیشبینی شده؛ در سال تحصیلی گذشته سازمان سنجش این کار را بهصورت اثرگذاری به شرط تأثیر مثبت انجام میداد؛ یعنی اگر معدل کسی بالاتر میرفت، در نتیجه کنکور آن را اعمال میکردند و اگر نه، اعمال نمیشد. بنا بر مصوبه شورای حذف کنکور که به ریاست وزیر علوم تشکیل میشود، تصویب شده برای اینکه ما یک قدم به سوی اجرای قانون پیش برویم، نمرات تأثیر منفی هم در کنکور داشته باشد.
خب شما فکر میکنید این تصمیم درستی است؟
بله. ما باید بگوییم یا نتایج تلاشهای دانشآموز در همان جلسه دو سه ساعته کنکور تمام شود یا کارهایی که از قبل دانشآموز انجام داده در کنکور تأثیرگذار باشد. شما تصور کنید دانشآموزی در جلسه کنکور حاضر میشود و شماره تستها را درست وارد نمیکند، بنابراین بهرغم همه تلاشهایش از این موضوع متضرر میشود. تأثیرگذاری سوابق تحصیلی در همین مدت هم تاثیرش را خیلی زود نشان داده؛ همین الان توجهی که مدارس به امتحانات نهایی دارند، یکی از تأثیرات این موضوع است. مثلا امسال نسبت به پارسال تعداد قبولیها افزایش پیدا کرده و ٨٥درصد بچهها در امتحانات نهایی قبول شدند. ثانیا معدل دانشآموزان هم افزایش پیدا کرده بهطوری که امسال میانگین معدل امتحانات نهایی ١٢,٥ بوده است که این نسبت به سال گذشته ١.٥ نمره افزایش داشته است. امیدواریم برای سال آینده این تأثیرگذاری ٢٥درصدی در کنکور را به ٣٥درصد افزایش دهیم؛ چون درحال حاضر چهار درس پیشدانشگاهی هم بهصورت نهایی برگزار میشود. امسال هم قرار بود که این چهار درس به صورت نهایی برگزار شود اما متاسفانه در بین راه مسیر تغییر کرد.
چرا؟
در جلسهای درباره مصوبه قبلی تجدیدنظر شد و تأثیر ٣٥درصدی نمرات نهایی در کنکور اعمال نشد.
یعنی ما از سال آینده باید منتظر تأثیر مثبت و منفی ٣٥درصدی نمرات دبیرستان در کنکور باشیم.
خیر در کنکور سال ٩٤ همان تأثیر ٢٥درصدی است و در کنکور سال ٩٥ نمرات دبیرستان ٣٥درصد در نتیجه کنکور تأثیر خواهد داشت.
آقای مهندس فکر میکنید ما چه زمانی دیگر کنکور را نخواهیم داشت؟
ما کنکور را همیشه خواهیم داشت؛ چون در قانون پیشبینی شده که قبولی با سوابق تحصیلی باید افزایش پیدا کند به نحوی که ٨٥درصد ظرفیت دانشگاهها بدون کنکور برگزار شود. البته الان در برخی از دانشگاهها مثل آزاد، پیام نور و غیردولتی همینطور است اما چیزی که ما درخواست داریم، ظرفیت دانشگاههای دولتی روزانه است. به نظر ما با توجه به آماری که سازمان سنجش اعلام میکند و صندلیهای خالی که اعلام میشود و عدد ٥٠٠ تا ٩٠٠هزار را در برمیگیرد، میتوان این کار را انجام داد.
بالاخره تعداد این صندلیهای خالی ٥٠٠هزارتاست یا ٩٠٠ هزار؟
هر دو رقم از سوی مسئولان وزارت علوم اعلام میشود. به نظر میآید که جای آن هست که در دانشگاههای دولتی و در رشتههایی که متقاضیان آنها کمتر از ظرفیت است، اجازه دهیم که گزینش با سوابق تحصیلی برگزار شود.
پس باید اینطور نتیجهگیری کنیم که هیچگاه شاهد حذف کنکور برای رشتههای با متقاضی بالا و در دانشگاههای دولتی نخواهیم بود.
همینطور است. کنکور برای رشتههایی که رقابت بر سر آنها سنگین است، حذف نمیشود. در قانون حذف کنکور سه روش پیشبینی شده؛ روش اول صرفا براساس سوابق تحصیلی است. روش دوم سابقه تحصیلی و دروس کنکور عمومی است، مانند رشته زبان، یعنی جاهایی که تعداد ظرفیت با داوطلبان برابری میکند و اختلاف خیلی زیاد نیست، در روش سوم سوابق تحصیلی، کنکور عمومی و کنکور اختصاصی اعمال میشود؛ روش سوم برای حدود آن ١٥درصد ظرفیتی است که رقابت برای کسب آنها سنگین است که برای همیشه کنکور آنها حذف نخواهد شد.
آقای مهندس! یکی دیگر از تغییراتی که قرار است برای دوره متوسطه اتفاق بیفتد، حذف پایه اول دوره متوسطه در سال تحصیلی ٩٥-٩٤ است. براساس اعلام خود شما اگر این اتفاق بیفتد ٥٥هزار معلم مازاد خواهند شد، قرار است برای این افراد چه تصمیمی گرفته شود؟
این تصمیم براساس مصوبهای است که ساختار نظام آموزش و پرورش کشور را از ٥-٣- ٤ به ساختار ٦-٣-٣ تغییر داد.
موضوعی که هم شما و هم آقای وزیر بارها گفتهاید که بزرگترین ضربه را به نظام آموزشی ما زده است.
بله همینطور است. باید تصمیمگیران توضیح بدهند که فواید این تصمیم نسبت به ضررهای آن چه بوده است. مثلا همان سال اول که دانشآموزان پنجم ابتدایی به جای آنکه به پایه اول راهنمایی بروند به ششم ابتدایی رفتند، ٥٠هزار معلم مازاد شدند. این موضوع همینطور دارد جلو میآید و ششسال طول میکشد، در همه این سالها هم همین تعداد معلم مازاد خواهند شد.
یعنی درحال حاضر کلا ما چه تعداد معلم مازاد داریم؟
بر مبنای محاسبات ما، اگر فرض کنید تعداد معلمان را با میانگین ٢٢ ساعت تدریس در هفته محاسبه کنیم، در دوره اول متوسطه برای پایه نهم که امسال اضافه میشود، حدودا ٤٥هزار تا ٤٩هزار معلم نیاز خواهیم داشت؛ خب تعدادی از آنها درحال حاضر در پایه راهنمایی هستند، تعدادی از آنها به دورههای دیگر رفتهاند که برمیگردند، تعدادی هم از دوره دوم متوسطه برمیگردند. ما در دوره دوم متوسطه با نداشتن پایه اول و با همان میانگین ٢٢ ساعت ٤٥هزار معلم مازاد خواهیم داشت. ما باید بین دوره اول و دوم متوسطه توازن برقرار کنیم.
این توازن چطور برقرار خواهد شد؟
نیروهایی که در دوره دوم متوسطه به دلیل نداشتن پایه اول کلاسی نخواهند داشت به چند گروه تقسیم خواهند شد. از طرف دیگر ما در این دورهها درحال حاضر نیروهای حقالتدریسی داریم که به معلمان دیگر کمک میکنند، ما برای حل مشکل مازاد معلم در دوره دوم متوسطه دیگر از معلمان حقالتدریس استفاده نخواهیم کرد.
قطعا این موضوع باعث اعتراض حقالتدریسیها خواهد شد.
حقالتدریسیها نیروهای موظف ما نیستند؛ مثلا در سال گذشته نیاز ما بیشتر بود، از ١٠٠هزار ساعت حقالتدریس استفاده کردیم، امسال از ٨٠هزار ساعت. البته بخشی از آنها به دوره اول متوسطه خواهند آمد، بخش دیگری از آنها برای تأمین نیروی انسانی دوره متوسطه استفاده خواهند شد، بخشی را هم باید در دوره اول متوسطه سازمان دهیم. ما درحال حاضر دقیقا میدانیم که مثلا در فضاهای آموزشی هم چه میزان کمبود داریم.
یعنی درحال حاضر در دوره اول و دوم متوسطه چه تعداد کلاس کم است؟
فضا در هرکدام از دورهها متفاوت است. برای مثال براساس محاسبه ما حدودا ٢٣هزار کلاس درس و براساس اعلام استانها حدود ١٧هزار و ٣٠٠ کلاس در دوره اول متوسطه کم داریم. در دوره دوم کلاس زیاد خواهیم داشت و به همین دلیل ما باید فضاهایمان را ساماندهی کنیم. این کلاسها تعدادی شان از خود کلاسها تأمین میشود، مثلا ما ٢٧هزار کلاس داریم که دانشآموز ندارد.
الان تعداد معلمان در دوره اول و دوم متوسطه چقدر است؟
در دوره اول متوسطه ما ١٢٩هزار و ٤٦٨ کلاس داریم که با این تعداد کلاس با ضریب چهار پنجم، ١٧٦هزار و ٥٤٧ معلم نیاز داریم که از این تعداد، ٥٠هزار معلم کمبود داریم. در دوره دوم متوسطه هم ١٥٢هزار و ٧٣٤ کلاس داریم که حدود ٢٠٠هزار معلم در آنها مشغول به کارند. سال آینده در دوره دوم متوسطه با توجه به اینکه یک پایه نخواهیم داشت، تعدادی از همکاران ما کلاس برای تدریس ندارند که ٤٩هزار نفرند و باید در دوره دوم و اول به کار بگیریم.
شما در حرفهایتان تغییر نظام آموزشی به ٦-٣-٣ را کمی آسیبشناسی کردید؛ به نظر میآید انتقادات زیادی دراینباره داشته باشید.
بههرحال این تصمیمی است که گرفته شده؛ ولی بههرحال باید بگویم که آن زمان که این تصمیم گرفته شد، استدلال این بود که ما میخواهیم بچههای دوره ابتدایی که با بچههای متوسطه فاصله سنی کمی دارند در یک مجموعه باشند اما وقتی پایه ششم اضافه شد، این موضوع مطرح شد که فاصله سنی پایه اول ابتدایی با پایه ششم زیاد است، بحث شد که مدارس از هم جدا شود. اتفاق دیگری که افتاد، همین کمبود نیرو بود. این موضوع مطرح بود که تأمین فضای فیزیکی آسانتر است و تأمین نیروی انسانی سخت است، آن موقع حدودا ٥٠هزار معلم نیاز بود و چون فکری درباره آنها نشده بود از بدنه آموزش و پرورش به سیستم آموزشی اضافه شدند، مثلا در بخشهای اداری نیرو به بخش معلمان اضافه شدند و آنها آموزش لازم دراینباره را ندیده بودند. نکته دوم تأمین فضای فیزیکی بود؛ ما ٥٠هزار کلاس نیاز داشتیم که باید ساخته میشد.
که عملا این اتفاق نیفتاد و باعث متراکم شدن کلاسها شد.
دقیقا همین اتفاق افتاد. فضای کلاسهایی که جا داشت، تیغهکشی شد و دانشآموزان به هم فشرده شدند، مدارس دونوبته شدند و با استفاده از کانکس سعی شد فضایی در مدارس ایجاد شود. همه اینها باعث تراکم دانشآموزان شد. نکته بعدی محتوای آموزش بود؛ براساس مصوبه شورایعالی آموزش و پرورش، کتابهای جدید یک یا دوسال باید اجرای آزمایشی شوند اما این اتفاق نیفتاد، چون فرصتی وجود نداشت، قطاری بود که راه افتاده بود و سریعا باید کتاب نوشته میشد؛ این موضوع باعث شد کیفیت لازم وجود نداشته باشد. البته این موضوع پیامدهای بلندمدتی هم خواهد داشت.
مثلا چه پیامدهایی؟
افت کیفی آموزش، مهمترین آن است. بالاخره تراکم بالا، معلم غیرمتخصص، آموزش ناکافی معلمان و… باعث میشود ما شاهد افت تحصیلی در دانشآموزان باشیم و این مسیر قابل برگشت نیست و هزینههای برگشتش هم به همین میزان سنگین است.
Sorry. No data so far.