« اینگونه نبود که بخشی از کاندیداهایی که در جبهه اصول گرا تعریف میشدند خود خواسته و اتفاقی مواضعی را بگیرند که نهایتا به سود کاندیدای پیروز باشد. تمام اینها با برنامهریزی بود به این معنا که با تدبیر عقلانی همراه بود. به عنوان نمونه موضعگیری آقای ولایتی در مسائل سیاست خارجی و مواجهه ایشان با آقای جلیلی صرفا به خاطر خاستگاه شخصی ایشان نبود بلکه نتیجه تدبیر عقلانی بود که به شکل دقیقی اندیشیده شده بود. من این را با اطلاع میگویم و تحلیل نیست.» این سخنانی بود که احمدپورنجاتی، فعال سیاسی سابقا راست و لاحقا مشارکتی درباره مناظرههای انتخاباتی مطرح کرد، نکتهای که چندان هم با محتوای مباحث مطرح شده از سوی ولایتی و باز کردن باب حمله داخلی به سیاست هستهای نظام و ایجاد یک دوگانه جعلی برای پیروزی حسن روحانی بیتاثیر نبود.
اما ظاهرا با نزدیک شدن به موعد امریکایی ها برای رسیدن به توافق نهایی و بروز دشواریها در تدارک یک توافق جامع، رسانههای نزدیک به این طیف در تدارک دوباره صحنهای مشابه با مناظرههای تلویزیونی هستند تا شاید اینبار هم بتوانند با این صحنه سازی کلاه گشادی را همچون انتخابات بر سر مردم گذاشته و تدارک یک توافق بد و مغایر با منافع ملی را فراهم کنند.
سایت خبرآنلاین که تحت مدیریت مدیران ارشد رسانهای دولت اداره شده و از رسانههای اصلی حامی تفکر ولایتی در دوره انتخابات به شمار میرفت، در گفتگویی که اینار صادق خرازی آنرا انجام داده است، تمام تلاش خود را متمرکز بر آن کرده تا ماجرای دروغ تذکر رهبر انقلاب به سعید جلیلی را بار دیگر به رسانهها بکشاند تا شاید بر این اساس و با تدارک یه صحنه مناظره انتخاباتی گونه، بتواند زمینه داخلی برای تحمیل توافقی بد به مردم ایران را فراهم کند.
در حالی که صادق خرازی یکبار در مناظرهای تلویزیونی مدعی تذکر رهبر معظم انقلاب به سعید جلیلی در جریان مذاکرات هستهای شده و در پی آن روزنامه دولت تلاش کرده بود این ادعا را پرورش داده و بر اساس آن خط جدیدی را برای فرار از تذکر جدی بابت پیاده روی با کری دست و پا کند، خبرآنلاین تلاش کرد باز هم در گفتگویی با صادق خرازی این دروغ را با رنگ و لعاب دیگری به فضای رسانهای کشور تزریق کند.
این در حالی است که جلیلی به عنوان نماینده رهبر معظم انقلاب در شورای عالی امنیت ملی، در واکنش به دروغ رسانهای خرازی و روزنامه ایران بصورت جداگانه این مدعیات را تکذیب کرده و گفته بود در موضوع پرونده هستهای از رهبر انقلاب تذکری نگرفته است.
با این حال خرازی تلاش کرد تا با تکرار موضوع بر مدعیات خود اصرار کند. وی در بخشی از گفتگوی خود ادعا میکند که جلیلی در دو مورد از رهبر انقلاب تذکر گرفته است: « اتفاقا در اجلاس استانبول بود که آقایان تصمیم گرفتند تمام سوخت ۲۰ درصدی ایران را بدهند و آنرا به میله سوختی تبدیل کنند که مقام معظم رهبری مخالفت کردند و آن موضوع منتفی شد. حتی ملاقاتی که آقای جلیلی با آقای برنز انجام دادند و طرفین یک ساعت و نیم با یکدیگر مذاکره کردند هم دیگر موردی بود که رهبری انقلاب به آقای جلیلی تذکر دادند که شما اجازه نداشتید به صورت دوجانبه با آمریکایی ها مذاکره کنید. اگر قرار بر گفتن باشد که گفتنی ها بسیار است. »
این در حالی است که مشخص نیست بنا بر گفته خرازی، ایران قرار بوده است سوخت ۲۰ درصدی را بدهد یا آنرا به صفحه سوخت – که البته خرازی به دلیل عدم تسلط فنی آنرا به عنوان «میله سوخت» بر شمرده است- تبدیل کند!؟ چرا که جمع این دو با هم محال بوده و از سوی دیگر اساسا بحثی در این زمینه در مذاکرات استانبول صورت نگرفته که قرار باشد مورد تذکر رهبر انقلاب قرار بگیرد.
اما غیر از این دروغ عجیب که مایه تعجب مطلعین از روند مذاکرات را فراهم کرده است، خرازی باز هم مدعی مذاکره یک و نیم ساعته جلیلی با برنز و سپس تذکر رهبر انقلاب بابت این ملاقات شده است، این در حالی است که اساسا چنین ملاقاتی اتفاق نیافتاده که مورد تذکر رهبر انقلاب قرار بگیرد، چنانکه پیش از این نیز دفتر جلیلی آنرا تکذیب کرده بود.
بازخوانی روند مذاکرات هسته ای ایران با ۱+۵ در دوره قبل نشان میدهد در مهرماه سال ۸۸ در حاشیه مذاکرات ژنو، بعد از یک دور مذاکره تیم ایرانی با ۱+۵، ویلیام برنز چندین نوبت از دکتر جلیلی تقاضای دیدار دوجانبه می کند که این درخواست با موافقت جلیلی همراه نمی شود. به نحوی که حتی خاویر سولانا و دیگر نمایندگان کشورهای حاضر در مذاکرات نیز این درخواست برنز را به جلیلی اعلام می کنند که این درخواست مورد قبول دکتر جلیلی واقع نمیشود و تاکید می کند که حرف دو نفره ای بین او و برنز وجود ندارد. با این حال برنز باز هم بر خواسته خود پافشاری می کند و خاویر سولانا نیز به عنوان مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا از رئیس تیم مذاکره کننده هستهای ایران میخواهد تا با پذیرش درخواست برنز، دیدار دو نفره ای میان نمایندگان ایران و آمریکا برگزار شود اما در نهایت دکتر جلیلی زیر بار این درخواست نمی رود و در کنار دیدارهای دوجانبه میان هیئت های ایرانی با فرانسه، آلمان و انگلیس، برای دقایقی نیز هیئت ایرانی نشست دوجانبه ای نیز با هیئت مذاکره کننده آمریکایی آن هم با محوریت موضوع هسته ای برگزار می کند. بر همین اساس، در کنار دیدارهای دوجانبه تیم ایرانی و نمایندگان کشورهای ۱+۵، تیم آمریکایی و نه شخص برنز، مانند دیگر تیمها برای دقایقی آن هم در اتاق مذاکرات به حضور تیم ایرانی پذیرفته می شود.
در همین راستا در ۱۱ مهر ۱۳۸۸ دکتر علی باقری که در دیدار تیم مذاکره کننده ایرانی با تیم مذاکره کننده برنز حضور داشته، در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما حاضر شد و درباره همین موضوع با تکذیب برخی ادعاها و حاشیه پردازی ها گفت: «دیدار هیات آمریکایی با هیات ایرانی در ژنو به درخواست آمریکاییها صورت گرفت. در نشستهای این چنینی مرسوم است که هیاتهای مختلف با هم دیدار و گفتگو و رایزنی میکنند تا دیدگاهها به هم نزدیکتر شود و در نشست ژنو نیز هیاتهای مختلف به صورت یک جانبه و چند جانبه درخواست دیدار داشتند که از جمله این موارد درخواست هیات آمریکایی برای دیدار با همتایان ایرانی بود.»
نکته جالب توجه دیگر که هیچ کدام از رسانه های مورد اشاره به آن نپرداخته و ترجیح داده اند آن را عامدانه سانسور کنند، ماجرای درخواست دوم دیدار ویلیام برنز از دکتر جلیلی برای ملاقات دو نفره در سال ۸۹ است که با وجود معطلی نیم ساعت برنز پشت در اتاق جلیلی به نتیجه نمیرسد.
خرازی در بخش دیگری از گفتگوی خود در پاسخ به این پرسش که « شما در مناظره خود با آقای زاکانی به اخطاری که رهبری انقلاب به آقای جلیلی دادند اشاره کردید اما ایشان آنرا تکذیب کردند.» مخاطب را به مناظره های انتخاباتی ارجاع داده و می گوید: «شما می توانید به مناظره انتخاباتی سال ۹۲ و صحبت های آقای ولایتی رجوع کنید و ایشان جواب آقای جلیلی را دادند و گفتند چه اتفاقاتی افتاده است. من پاسخ آقای جلیلی را نمی دهم و ایشان را به همان مناظره ارجاع می دهم.»
ایشان ۱۲ روز پس از مناظرات تلویزیونی، به وعده خود عمل کرده و در دیدار با مسئولین قوه قضائیه، اینگونه به صراحت به موارد مطرح شده در مناظرهها تذکر دادند: « مسئله اینها (دشمنان) این است که نمیخواهند موضوع هستهاى ایران حل شود. اگر لجبازى آنها نبود، موضوع هستهاى براحتى حل میشد. بارها تا لحظه حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آژانس هستهاى امضاء کرد؛ قبول کرد که این اشکالاتى که وجود داشته، برطرف شده – اینها موجود است، اینها سند است؛ اینها که قابل انکار نیست – خب باید قضیه تمام میشد، پروندهى هستهاى کشور باید پایان پیدا میکرد. آمریکائىها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند، آوردند وسط. نمیخواهند قضیه تمام شود. نمونههاى متعددى را ما در این زمینه داریم. حل مسئلهى هستهاى جمهورى اسلامى، به حسب طبیعت خود، از جمله کارهاى سهل و آسان و روان است؛ اما وقتى طرف مقابل مایل نیست این قضیه حل شود، خب بله همین جور میشود که ملاحظه میکنید.» و حال آنکه در تمام مدت مناظرات اینگونه تلاش شد تا علت دشمنی ها موضوع هسته ای مطرح شده و راه کار آن نیز مذاکره عنوان شود و حال آنکه به تعبیر انقلاب، موضوع هسته ای فرعی بود بر اصل دشمنی با انقلاب اسلامی ایران.
اما خرازی که از جایگاه پیگیر تذکرات رهبری به جلیلی در این مصاحبه شرکت کرده است، در بخش دیگری از گفتگوی خود، تلاش میکند تا توجیهی دیپلماتیک برای دور زدن تذکر صریح و رسمی رهبر انقلاب و نه تذکر خصوصی و محرمانه ایشان به گفتگو کننده بدهد. چنانکه با وجود تصریح رهبر معظم انقلاب بر لزوم لغو یکباره همه تحریمها در امتیازات داده شده به طرف غرب، خرازی تلاش خود را برای توجیه لغو تدریجی تنها بخشی از تحریمها اینگونه مصروف می دارد: « رئيس جمهور آمریکا اظهار داشته بخشی از تحریم ها در اختیار اوست و برخی دیگر در حیطه اختیارات کنگره. آنچه در اختیار اوباماست، حل می شود ولی آنچه در اختیار کنگره است باید در یک پروسه حل و فصل شود. منطقی هم این است که ما در قبال موضوع تحریم ها آنچه در شورای امنیت و همچنین کنگره آمریکا تصویب شده، قدری انعطاف داشته باشیم در مقابل تحریم هایی که رئیس جمهور آمریکا و همچنین اتحادیه اروپا علیه ایران تصویب کرده اند سریعتر برداشته شوند. طبیعتا نمی توان انتظار داشت همه تحریم ها به یکباره برداشته شود.»
و حال آنکه رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از مردم قم، با اشاره به منطقی که قائل به «درک واقعیت غرب» در موضوع تحریمهاست به صراحت فرمودند: « تحریم ها برای کشور مشکل ایجاد کرده اما اگر دشمن شرط برداشته شدن آنها را، فلان مسئله اساسی و آرمانی از جمله دست برداشتن از اسلام و استقلال و پیشرفت علمی قرار دهد قطعاً غیرت هیچ مسئولی، قبول نمی کند. »
به نظر میرسد تیم مذاکره کننده هستهای، دولت، تیم رسانهای دولت و حامیان سیاسی خط کنونی مذاکرات، بجای تلاش برای شمردن تعداد تذکرات داده شده به مذاکره کنندگان قبلی، بر مذاکرات فعلی متمرکز شوند و تلاش کنند تا کلاه گشادی همچون توافق ژنو بر سر مردم ایران نرود، چرا که بعید است با توجه به آنچه که از سوی منابع غربی به عنوان سرفصلهای اصلی توافق در حال شکل گیری مطرح میشود، بتوان دادن امتیازاتی تاریخی در برابر تقریبا «هیچ» را با این گونه ترفندهای رسانه ای به مردم و افکار عمومی قبولاند.
Sorry. No data so far.