نابرابری فرصت ها، توزیع نامتوازن امکانات، هجوم سرمایه گذاری ها به برخی مناطق و محرومیت بعضی استان ها از فرصت ها باعث ایجاد ۱۰درصد شکاف بیکاری در کشور شد. هم اکنون بیکاری در کرمانشاه ۳ برابر مرکزی است.
نرخ بیکاری یکی از مهم ترین شاخص های ارزیابی در کشورها و همچنین ملاکی برای عملکرد مناطق داخلی هر کشوری محسوب می شود. اینکه نرخ بیکاری در کشوری پایین و کمتر از ۵ درصد باشد، می تواند نشانه موفقیت آن کشور در اجرای سیاست های توسعه ای و علامتی از رونق در اقتصاد باشد.
در این شرایط تقریبا تمامی نیروی کار کشور می تواند در مشاغل گوناگون حضور داشته باشند و جا به جایی ها نیز در شرایط منطقی و مناسبی انجام شود. به بیان ساده تر نرخ بیکاری می تواند ملاکی باشد تا نشان دهد نیرو و سرمایه انسانی کشور در چه شرایطی به سر می برند.
بر پایه این گزارش، در ایران متاسفا نرخ بیکاری از شرایط مناسبی برخوردار نیست، تعداد متقاضیان کار بالا است و شکاف های عمیقی بین فرصت دسترسی به مشاغل بین زنان و مردان وجود دارد. در واقع عموما نرخ بیکاری زنان نسبت به مردان ۲ برابر و بیشتر از آن است و این نرخ برای زنان جوان زیر ۳۰ سال کشور تا ۵۰ درصد نیز تخمین زده شده است.
شکاف بیکاری در مناطق مختلف کشور
طبق آمارهای موجود بیش از ۴۰ میلیون نفر از جمعیت کشور در هیچگونه فعالیت اقتصادی و توسعه ای کشور نقش ندارند و تنها مصرف کننده هستند؛ از آن سو تعداد افراد تحت تکلف شاغلان ایرانی از برخی دیگر از کشورها بالاتر است که نشان می دهد افراد فشار بیشتری را برای تامین هزینه های خانوار تحمل می کنند.
نرخ مشارکت اقتصادی در ایران پایین و زیر ۴۰ درصد است؛ در حالی که این نرخ در کشورهای توسعه یافته بالاتر از ۶۰ درصد بوده که نشان دهنده درصد بالاتری از جامعه در جریان رشد و توسعه کشور است. البته به نظر می رسد اقتصاد ایران فعلا در شرایط و ظرفیت مناسبی برای پذیرش میلیون ها تقاضای جدید فعالیت اقتصادی مردم هم قرار نداشته باشد.
طی دهه های گذشته جوانان و به ویژه فارغ التحصیلان ایرانی با مسائل و دشواری های فراوانی برای ورود به بازار کار مواجه بوده اند و می توان به جرات بیکاری و تلاش برای ورود به عرصه کار و فعالیت اقتصادی را بزرگترین چالش جوانان تحصیل کرده دانشگاهی کشور برشمرد.
کارشناسان بازار کار معتقدند به دلیل تغییرات یکباره جمعیتی در ایران در دهه ۶۰ و پس از آن رسیدن میلیونی نیروی کار جوان کشور به سن کار در دهه ۸۰ به بعد، باعث انباشت تقاضای کار در ایران و از بین رفتن تعادل در عرضه و تقاضای نیروی کار شده است.
همچنین تغییراتی که در فرهنگ و نگاه جامعه نسبت به تحصیلات دانشگاهی به وجود آمد باعث شد تا صدها هزار نفر پس از فراغت از تحصیلات متوسطه راهی دانشگاه ها شوند و این مسائل باعث می شود تا اولویت ها و خواسته های افراد نسبت به کار و اشتغال نیز تغییر کند؛ بنابراین افراد تحصیل کرده دیگر هر شغلی را نمی پسندند و با وجود تشکیل صف تقاضا برای ورود به برخی عرصه ها، تقاضا برای اشتغال در برخی حرفه ها به صورت کلی خلوت و خالی از متقاضی می ماند.
چگونه به شغل نگاه می کنیم؟
از سویی عدم توسعه متوازن در مناطق مختلف کشور، توزیع نامناسب درآمدها و فرصت ها در استان های کشور؛ تمرکز سرمایه گذاری ها در بخش هایی از کشور و خالی ماندن برخی مناطق از انجام فعالیت های اقتصادی باعث شده تا امروز فاصله و شکاف نرخ بیکاری در استان های کشور به ۱۰ درصد برسد که البته این شکاف در پاییز سال ۹۲ به میزان ۱۵ درصد بوده است.
به عقیده کارشناسان اینکه فاصله معناداری بین نرخ بیکاری استان های مختلف یک کشور وجود داشته باشد علاوه بر اینکه نشان دهنده بی عدالتی در توزیع امکانات و فرصت ها در آن کشور است، از سوی دیگر هشداری است برای برنامه ریزان و سیاست گذاران کلان کشور تا ترتیبی اتخاذ شود که اینگونه شکاف ها در مناطق مختلف کشور به نحوی کاهش یابند.
علی طیب نیا؛ وزیر اقتصاد دولت تدبیر و امید در این باره معتقد است: برقراری عدالت جنسیتی یکی دیگر از ارکان عدالت درون نسلی است. مشاهده وضعیت شاخص هایی چون میزان تصدی پست های مدیریتی از سوی خانم ها در مقایسه با آقایان، نرخ بیسوادی، دسترسی به امکانات ورزشی و تفریحی، نرخ بیکاری زنان تحصیل کرده و … نشان می دهد که کشور ما با تحقق عدالت جنسیتی فاصله دارد.
وزیر اقتصاد تحقق عدالت جغرافیایی را به عنوان یکی دیگر از ارکان دستیابی به توسعه پایدار و منطقه ای عنوان کرد و گفت: وضعیت ۳ شاخص نرخ بیکاری، میزان دسترسی به آب سالم و میزان برخورداری از تحصیلات ابتدایی در استان ها نشان می دهد که با وضعیت مطلوب عدالت جغرافیایی هم فاصله زیادی داریم.
وزیر اقتصاد: عدالت جغرافیایی نداریم
در پاییز سال گذشته فاصله بیکاری در استان های کشور به میزان ۱۴.۹ درصد بوده و بهترین وضعیت بیکاری با ۴ درصد برای استان گلستان از سوی مرکز آمار ایران اعلام شده بود و در عین حال، بدترین وضعیت بیکاری نیز در استان لرستان با ۱۸.۹ درصد، ذکر شده بود؛ بنابراین شکاف شدید ۱۴.۹ درصدی بیکاری از استانی در شمال کشور تا استانی در غرب کشور، نشان دهنده نابرابر بودن فرصت های دستیابی به امکانات، سرمایه گذاری های نامتوازن، فقیر ماندن برخی مناطق از جریان توسعه و مسائلی از این دست است.
با این حال تلاش مردم مناطق مختلف کشور برای ایجاد فضاهای اقتصادی و اشتغال زایی نیز نمی تواند در کاهش نرخ بیکاری تاثیرگذار نباشد. در تابستان سال جاری فاصله بیکاری استان ها اندکی کاهش یافت و به ۱۱.۱ درصد رسید و مرکز آمار ایران بهترین وضعیت بیکاری را با ۵.۱ درصد مربوط به تهران و بدترین اوضاع را مربوط به بیکاری ۱۶.۲ درصدی در خراسان شمالی دانست.
آخرین آمار اعلام شده نیز مربوط به پاییز امسال است که طی آن نرخ بیکاری در بهترین وضعیت برای استان مرکزی ۵.۵ درصد و در بدترین وضعیت در استان کرمانشاه ۱۵.۳ درصد اعلام شد که باز هم نشان دهنده شکاف ۹.۸ درصدی بیکاری در استان های کشور است.
مهاجرت میلیونی در جستجوی شغل
بنابراین با توجه به آمارها و شرایطی که در استان ها تنها در بخش آمارهای بیکاری وجود دارد می توان مهاجرت ها و جا به جایی هزاران نفر از شهروندان ایرانی به مناطق دیگر کشور را در جستجوی کار توجیه کرد. اینکه فردی از شمال کشور پس از طی کیلومترها راه خود را به نقطه ای در جنوب کشور می رساند؛ می تواند تنها یک دلیل داشته باشد و آن هم فقط کار است.
اینکه امروز جمعیت تهران میلیونی شده و ده ها هزار نفر از جمعیت استان های مختلف برای زندگی در پایتخت حضور دارند، تنها برای کار است و اگر دلایل دیگری نیز دارد به اندازه کار و اشتغال اهمیت ندارد و این بیکاری است که افراد را وادار می کند تا صدها کیلومتر از خانه و کاشانه خود دور شوند.
بنابراین تا زمانی که شکاف های نرخ بیکاری به صورت معنادار بین استان ها و مناطق مختلف جغرافیایی کشور وجود داشته باشد نمی توان انتظار داشت مهاجرت معکوس از کلان شهرها به سمت شهرهای کوچک و یا از شهرها به سمت روستاها شکل بگیرد، چون زمینه آن فراهم نیست.
جدول تغییرات یکساله نرخ بیکاری در استان ها
Sorry. No data so far.