شنبه 07 مارس 15 | 20:55

طنز سیاسی با چاشنی آقازادگی

طنز نگاری آن هم در فضای سیاسی کار هرکسی نیست. در این میان نوشتن طنز آن هم به صورت جدی با درج نام نویسنده در رسانه رسمی و نه در فضای غیر رسمی شبکه‌های اجتماعی و بستر پیامک، آدم خودش را می‌خواهد. ماندن و همچنان نوشتن در این عرصه هم کار هرکسی نیست؛ آن هم در دوره و زمانه‌ای که ظرفیت نقد شدن از زاویه نگاه طنازانه در خیلی از مسئولین، آقایان و باقی افراد وجود ندارد.


یک قشر به شدت با ظرفیت یا به عبارت بهتر پوست کلفت در مملکت هستند که نه تنها از انواع نقد‌ها و طنزها خوششان می‌آید بلکه در عمل هم از آن استقبال می‌کنند و مرتب خوراک و سوژه کافی برای طنز پردازی های تازه و خندیدن مردم فراهم می‌کنند. هرچند این خنده‌ها تلخ باشد و بیش از هرچیز مفهوم گمشده عدالت را به ذهن نزدیک کند باز در جدیت آن‌ها خللی وارد نمی‌شود.

این قشر پرکار و خدوم و زحمتکش کسانی نیستند جز آقازاده‌ها که اخیرا کتابی نیز به نام آن‌ها نوشته، منتشر و حتی به آن‌ها تقدیم شده است.
 محمد رضا شهبازی نویسنده جوانی است که مجموعه طنزهای مطبوعاتی خود را در قالب کتابی با عنوان «آقازاده عزیز!» منتشر کرده است. او در مقدمه این کتاب وجه تسمیه آن را توضیح داده و نوشته: «لازم است سپاس صمیمانه و قدردانی خاضعانه خود را تقدیم کسی کنم که بدون وجود او نه این مجموعه که هیچ کدام از طنزهای‌این بنده نوشته نمی‌شد. کسی که طنز نویسی را مدیون اویم.
کسی که هربار به دلایلی خواستم چهار گوشه این وادی را ببوسم و بگذارم کنار، نقش بستن تمثال او در ذهنم مانع از این کار شد و انگیزه‌ای دوچندان به من داد. کسی که نمی‌توانم او را به نامی بخوانم جز «آقازاده عزیز!»
این یک واقعیت است که این آقازاده عزیز بود که با کار‌هایش به من یادآوری کرد که باید ماند و طنز نوشت، چون واقعا گاهی وقت‌ها فقط می‌توان طنز نوشت و چیزی جز طنز نمی‌تواند قالبی باشد برای در آغوش گرفتن داغ‌هایی که در دل داریم و آه‌هایی که از سینه بر می‌کشیم.
 و البته به این فکر می‌کنم که وقتی با طنز نوشتن درباره یک آقازاده می‌توان لااقل بخشی از هزینه امورات روزمره گیرم در حد پوشک ماهانه یک بچه را تامین کرد، ببین از قبل رفاقت با او و امثال اوچه نان‌هایی می‌توان در روغن زد!»
طنز نگاری آن هم در فضای سیاسی کار هرکسی نیست. در این میان نوشتن طنز آن هم به صورت جدی با درج نام نویسنده در رسانه رسمی و نه در فضای غیر رسمی شبکه‌های اجتماعی و بستر پیامک، آدم خودش را می‌خواهد. ماندن و همچنان نوشتن در این عرصه هم کار هرکسی نیست؛ آن هم در دوره و زمانه‌ای که نه تنها ظرفیت نقد شدن از زاویه نگاه طنازانه در خیلی از مسئولین، آقایان و باقی افراد وجود ندارد که حتی بسیاری به دنبال بهانه‌ای هستند تا با طرح شکایت بهانه گرفتن انتقام خود از رسانه‌ها را جور کنند و نان جماعت صاحب قلم را جوری آجر کنند تا دیگر هوس طنز نوشتن به هیچ کدام از سلول‌های خاکستری مغزشان نرسد.
در بعضی موارد دیده شده حتی انتقادی جزئی در حد اشاره به عملکرد بعضی از نهاد ها و روسای عزیز و محترمشان کار رسانه‌ها را به فیلتر و توقیف هم کشانده است.
شهبازی پیش از این کتاب «ماه بندان» را از حواشی سفر رهبر معظم انقلاب به خراسان شمالی نوشته بود که با استقبال عمومی به چند چاپ رسید. او در کتاب «آقازاده عزیز» مطالب طنز خود را جمع آوری و در ۵ فصل مرتب کرده است.
عناوین این فصل‌ها به ترتیب عبارت است از «جامعه عزیز»، «عدالت عزیز»، «آقازاده عزیز»، «مغز پسته‌ای‌های عزیز» و «اوه… عزیزم!». بعضی از این طنز‌ها سوژه روز دارد و در زمان خودش با نگاه به اخبار روز رسانه‌ها و وقایع جاری نوشته شده است. اما بعضی هم تاریخ مصرف دار نیست و بیشتر به مسائل کلان جامعه که در همه زمان‌ها و مکان‌ها مصداق‌هایی برای آن وجود دارد پرداخته است.
برخلاف آنچه از اسم کتاب به نظر می‌رسد در فصل «آقازاده عزیز» سه مطلب بیشتر گنجانده نشده است. اما‌‌ همان سه مطلب هم آنقدر جذاب هست که کتاب به خاطر همان‌ها خواندنی شود. خلق تعبیر «دخمل بابا» و به کار بردن مناسب آن درباره سوژه مونث نیز از نقاط قوت طنز شهبازی است.
البته در مطالب فصل‌های دیگر هم ردپای این آقازاده عزیز جاری و ساری است به خصوص فصل۲ و ۴ ارتباط بیشتری با این ماجرا دارند. فصل ۴ کتاب که درباره جنبش آشوب طلب سبز و حرکت‌های آن‌ها در خیابان‌های تهران و  فضای مجازی است واقعا خواندنی از کار در آمده.
اما این کتاب چیزی دارد که آن را از مجموعه کنار هم چیده شده چند طنز مطبوعاتی متمایز می‌کند و در رده بالاتری قرار می‌دهد. آن هم چند صد پاورقی است که تقریبا در تمام صفحات کتاب ذیل مطالب قرار دارنده و چاشنی خنده بالایی به طنزهای نمکین کتاب داده‌اند. نویسنده کتاب خود را این مزیت وامدار مرحوم دهخدا می‌داند و حتی به خاطر این «همکاری یکطرفه» از آن مرحوم تشکر هم کرده است. او در این پاورقی‌ها در توضیح معنی کلمات و تعابیر خاص نکاتی بدیع نوشته که خواننده را وادار می‌کند تا آخر کتاب هیچ کدام را از دست ندهد.
قیمت چاپ اول کتاب «آقازاده عزیز!» که تابستان ۹۳ به بازار آمده هشت هزار تومان است و در آن ۴۰ عنوان مطلب طنز سیاسی، فرهنگی و اجتماعی گنجانده شده است. با یک تقسیم ساده متوجه می‌شویم مخاطب با خرید این کتاب برای هر مطلب تنها ۲۰۰ تومان می‌پردازد. انصافا در دوره زمانه‌ای که قیمت هر پیامک طنز بین ۵۰ تا ۱۵۰ تومان به اضافه شانس شرکت در قرعه لپ تاپ برای مشترکین عزیز این سرویس (!) آب می‌خورد، خریدن چنین کتابی واقعا به صرفه است.
تازه چند نفر هم می‌توانند یک کتاب را با هم بخوانند و حتی می‌تواند به نسل‌های بعد هم برسد اما تابحال کدام پیامک به نسل‌های بعد رسیده؟! بماند که ما در این ضرب و تقسیم تمام ۳۵۲ پاورقی کتاب را که هرکدام حداقل اندازه یکی از آن پیامک‌ها است را اشانتیون در نظر گرفتیم تا خواندن آن را به شما هم توصیه کنیم.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.