تریبون مستضعفین – مصطفی دولو – نظارت استصوابی بر فلسفه
الف) در خبرها خواندم که یونسکو اجلاسی که قرار بود به مناسبت روز جهانی فلسفه در ایران برگزار شود، را لغو نمود.
پیشتر خبر اعتراض افرادی مثل جهانبگلو و نیکفر و … را شنیده بودم که مدعی بودند حکومت ایران دیکتاتور است و با روشنفکران چنین و چنان می کند! و مدعی شده بودند که برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران مشروعیت دادن به جمهوری اسلامی است.
ب) از طرف دیگر از شهریور ماه روندی در سایتهای ضد انقلاب داخلی و خارجی شروع شد که جمهوری اسلامی ایران میخواهد اساتید مستقل را از دانشگاه بیرون کند و کتابهای دانشگاهی چون خیلی آگاهی دهنده است و شیوه مستبدان و دیکتاتورها را بر ملا میکند سانسور خواهد شد. جمهوری اسلامی دَم از علوم بومی و اسلامی میزند در حالی که علم در محدوده ملاحظات سایسی نمیگنجد… خلاصهی کلام اینکه آماج تیرهای خود را بر بومی کردن علوم انسانی قرار دادند و داد و فغان به راه انداختند که علم پدیدهای جهانی (یونیورسال) است. مربوط به انسانهاست نه حکومت؛ مگر میشود روانشناسی اسلامی، سیاست اسلامی …
ج) حال این سوال مطرح میشود که اگر حکومت هیچ ربطی به جهتدهی و سازوکار علم ندارد، زیرا موضوع علم نمیتواند ایدئولوژیک باشد، چرا یونسکو از برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران خوداری نمود؟ مگر در ایران فلیسوف نداریم؟ آیا این کار مدعیان علم توهین به فلاسفهی ایران نیست؟
از سوی دیگر اگر جهانبینی انسان در علوم (انسانی) دخیل نیست، چرا این همه حمله به طرح بومی کردن دروس دانشگاه میکنند؟
سایتهای ضد انقلاب فردای لغو اجلاس یونسکو با شوقی آشکار تیتر زدند فلسفه را به نااهلان نسپاریم! و یادشان رفته بود که تا دیروز بر جمهوری اسلامی میتاختند؛ چرا که جمهوری اسلامی در صدد است تا علم غیرکاربردی را از دانشگاههای خود به سمت کارا و بومی بودن سوق دهد. بر نظارت استصوابی شواری نگهبان میتازند، نظارتی که همه کشورها به طرق مختلف اعمال میکنند اما خود بر اندیشه و علم نظارت استصوابی روا میدارند!
واقعا اگر علوم انسانی به قول اینان پدیدهای تجربی و کاملا مستدل است و جهانبینی فیلسوف در تحقیقاتش تاثیر ندارد چرا از برگزاری این اجلاس که اساسا ربطی به حکومت ندارد( چون حوزه کاملا مستقلی دارد) جلوگیری کردند؟
اگر حرف ضد انقلاب درست باشد بهترین فرصت بود تا در میز مباحثه علوم جهانیتان را گسترش میدادید و به زعم خودتان مشتی دوباره بر حیثیت جهوری اسلامی میزدید! اگر منطق و فلسفه محور هستید!
اگر هم ایدئولوژی و جهان بینی فیلسوف و روشنفکر در درک سیاست، اقتصاد، جامعه و …. موثر است چرا سعی در چپاندن علوم غربی خود به همه کشورها دارید؟
یاد اصطلاح چپ ها افتادم که میگویند جهان لیبرال ـدموکراسی همه چیز را دستمایهای برای اهداف کاپیتالیتی خود قرار میدهد حتی علم را و هنگامی که ژورنالهای کاملا علمی شان را ورق میزنیم همان ژورنال هایی که برای درج مقاله حتما باید هزاران فاکتور را مراعات کنید، به یک باره مقالهای چشم بیننده را به خود جلب میکند: صدای اکبر گنجی از ایران! گاف دوستداران علوم کاپیتالستی مسبوق به سابقه است… یادمان نرفته مجله فارن پالسی که فارغ التحصیل دانشگاه آزاد را متفکر سوم جهان شمرد!( البته قصد جسارت به هیات علمی و دانشجویان کوشای این دانشگاه را ندارم) همان نخبهای که پایان نامهاش در دانشگاه آزاد تهران مرکز موجود است و می توانید سطح علمی اش را خود ارزیابی کنید.
شعارهای آزاداندیشی، بی ارتباطی علم از جهان بینی فیلسوف و سکولاریسم، … چماقی است تا با آن بر سر ملت هایی بکوبند که نمی خواهند استیلای تکنولوژی و دانشگاه معطوف به استیلای غرب را بپذیرند و جرات پرسش گری را در وجود نقاد خویش می پرورانند. براستی که جسم سقراط را یکبار کشتند ولی افکارش را هزاران سال و هزاران بار است که طعمه شوکران کج اندیشی و استثمار دیگران می شود.
Sorry. No data so far.