شبکههای اجتماعی هماکنون در یک «رهایی» غوطهورند که این خود تهدیدی بالقوه برای افکارعمومی کشورمان خواهد بود و باید آن را از گرداب رهایی به سوی «دریای» خلاقیت و ابتکار و نوآوری هدایت کرد.
مهدی محمود اقدم کارشناس ارشد مسائل اجتماعی در یادداشتی نوشت:
شبکههای اجتماعی به عنوان پدیده سالهای اخیر به تدریج جای خود را در خانواده رسانه تعریف میکنند. ظهور این شبکهها در عرصه اطلاعرسانی از یک سو فرصتی بسیار خوب برای بازتعریف چگونگی «انتقال پیام» به جامعه است و از دیگر سو در صورت بیتوجهی و عدم برنامهریزی کارآمد و راهبردی در شیوه مدیریت این شبکههای نوظهور بدون تردید «تهدید»ی جدید فراروی افکارعمومی قرار میگیرد.
درباره ضرورت توجه و برنامهریزی برای استفاده موثر از این «فرصت» بسیار گفته و نوشته شده است و این مقال میکوشد با عبور از این ضرورت، اذهان برنامهریزی و مدیریتی را به واقعیت پنهان و «مستتر» شده دیگری در بطن شبکههای اجتماعی سوق دهد.
هم اکنون شبکههای اجتماعی در گستره وسیعی و در سطوح مختلفی از افکارعمومی در حال تبادل آنچه اخبار و اطلاعات خوانده میشود، فعالیت میکنند. حال اینکه بخشی از این به اصطلاح اخبار و اطلاعات «واقعیت» ندارند و صرفا برپایه «شایعه» یا «شنیده»های غیر موثق در گردش هستند.
از سوی دیگر، طیف وسیعی از دارندگان تلفن همراه را در بر گرفته است و اکثریت افراد جامعه در ردههای سنی مختلف و در مشاغل گوناگون آنگونه که پیش از این نیز در مقالی دیگر دستهبندی کردهایم، در قالب «خودخوانده» ، «دعوت شده» و « شکارشده» خود را با شبکههای اجتماعی «سرگرم» کرده و میکنند.براستفاده از لفظ «سرگرمی» در استفاده از شبکههای اجتماعی «تاکید» دارم زیرا که آنگونه که اشاره شد، نبود متولی یا متولیان خبره و کارآشنا، نبود برنامهریزی صحیح و هدفمند در حرکت شتابگونه این شبکهها کاملا محسوس است و در حال حاضر «کمتر» به ساماندهی و جهتدهی آنان در راستای «تغذیه» مناسب و مطلوب« افکارعمومی» توجه شده است.
ظهور و بروز و البته گسترش روزانه این شبکههای اجتماعی انکارناپذیر است و باید با پذیرش این واقعیت از آن به عنوان یک فرصت استفاده کرد.
در نگاهی اجمالی و البته فراتر از هیاهوی موجود در این شبکهها، میتوان نوشت که این شبکهها عامل مهمی در افزایش «قدرت» مقابله با «عملیات روانی دشمن» خواهند بود. این شبکهها ابزاری مناسب برای «واکنش» سریع و صحیح نسبت به تاکتیک «شایعه سازی» و«شایعه پردازی» دشمنان به شمار میآیند. شبکههای اجتماعی فرصت بسیار خوبی را برای تشکیل «هسته»های علمی، آموزشی، فرهنگی،سیاسی،اقتصادی ،ورزشی و اجتماعی در سطوح «دانشآموزی» ، «دانشجویی» پدید آورده و میتوان به عنوان یک پایلوت آزمایشی برای کشف و پرورش استعدادها استفاده کرد.
حال با این نگاه میتوان نوشت که «قدرت» نرم را در شبکههای اجتماعی باید بازتعریف کرد. این که چگونه در کمترین زمان یک پیام به مخاطبان شبکههای متنوع اجتماعی انتقال مییابد؟ این که چگونه به سرعت بخشی از یک فیلم یا تصاویری از یک گزارش تصویری مقابل دیدگان جستوجوگر و کنجکاو مخاطبان این شبکهها مانور میدهد؟ نکاتی است که ضرورت توجه به ابزاری به نام شبکههای اجتماعی را مضاعف میکند.
شبکههای اجتماعی هماکنون در یک «رهایی» غوطهورند که این خود تهدیدی بالقوه برای افکارعمومی کشورمان خواهد بود و باید آن را از گرداب رهایی به سوی «دریای» خلاقیت و ابتکار و نوآوری هدایت کرد.
Sorry. No data so far.