چهارشنبه 22 آوریل 15 | 22:35
هاشمی رفسنجانی اشغالگران را به رسمیت شناخت

هم نظری هاشمی رفسنجانی با لیدر جریان انحرافی

سیاست رسمی جمهوری اسلامی تعیین تکلیف برای فلسطین از جانب فلسطینیان ساکن آن‌جا قبل از 1948 (تشکیل اسرائیل) و آواره‌های فلسطینی است تا آن‌ها در مورد سرنوشت یهودیان مهاجر تصمیم‌گیری کنند، حال سوال این‌جاست که آقای هاشمی چه اصراری بر تغییر این سیاست جمهوری اسلامی دارد؟ این تغییر موضع جمهوری اسلامی از جانب پدر جریان مدعی اعتدال با چه نیتی صورت می‌گیرد؟


به گزارش تریبون مستضعفین اکبر هاشمی رفسنجانی که این روزها با بیان خاطرات بعضا بحث برانگیز از امام راحل و برخی نظرات شاذ سعی دارد در فضای رسانه‌ای کشور حضور داشته باشد در یکی از جدیدترین اظهار نظرات خود در مصاحبه با فصلنامه مطالعات بین‌المللی حضور اشغال‌گران صهیونیست در فلسطین اشغالی را به رسمیت می‌شناسد و خواهان حضور آن‌ها در رفراندوم تعیین سرنوشت ملت فلسطین می‌شود و می‌گوید:

به هر حال راه‌حلش همان پیشنهادی است که من کردم. البته آن پیشنهاد الان تضعیف شده، به دلیل اینکه شرط زیادی پیش آمد. من فکر می‌کنم یهودی‌هایی که آمدند و مهاجر هستند و همه فلسطینی‌هایی که در آنجا هستند و یا مهاجر هستند و نیستند، اگر الان رفراندومی شود، باز به نفع فلسطینی‌ها تمام می‌شود. چون فلسطینی‌ها حدود 8 میلیون هستند و آنها هنوز پنج، شش میلیون هستند. تازه در همان‌ها هم خیلی‌ها در فلسطین مظلوم هستند، مثل آفریقایی‌ها و جاهای دیگر. به نظرم نباید میدان داد که اینها دوباره مظلوم‌نمایی کنند.

اکبر هاشمی رفسنجانی

اکبر هاشمی از دفاع از حقوق فلسطینیان تا رسمیت شناختن غاصبان

این اظهارات عجیب در حالی صورت می‌گیرد که که در سال‌های دور اکبر هاشمی به عنوان یک روحانی انقلابی از جمله پیشتازان مطالبه آرمان فلسطین بود وی با ترجمه کتاب سرگذشت فلسطین اکرم زعیتر و کتاب اسرائیل و فلسطین در پیش از انقلاب و اسرائیل و قدس عزیز در پس از انقلاب در راه آرمان فلسطین تلاش کرد. همین‌طور سخنان انقلابی هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه در دفاع از آرمان قدس شریف در سال‌های نه چندان هنوز از خاطرات محو نشده است.
اکبر هاشمی رفسنجانی در دهه چهل با حضور در کنفرانس اسلامی مکه سخنان آتیشینی در دفاع از حقوق فلسطینیان ایراد و خواهان اتحاد علما و مردم جهان اسلام بر علیه رژیم صهیونیستی می شود و می‌گوید.

بن گورین نخست وزیر فلسطین غصب شده می‌گوید: «تمام یهود عالم که بیرون از فلسطین زندگی می‌کنند آواره و بی‌خانمان‌اند» و درهای فلسطین بروی مهاجران یهود باز و آژانس بین‌المللی بهود کاملا مجهز برای فرستادن یهود به فلسطین و تقویت بنیه اسرائیل می‌باشد.
منهم در این شورای عمومی اسلامی اعلام می‌کنم « مادامیکه فلسطین عزیز ما در تصرف صهیونیست‌های غارتگر است فرد فرد مسلمین جهان از لحاظ شرافت و کرامت و عزت و از نظر روحیه و فکر، آواره و نابسامانند
در مقابل این غارت صهیونی تنها یک نهضت اسلامی عمومی ایجاد شود تا این نهضت شوم استعماری را سرکوب کند
سخنرانی اکبر هاشمی رفسنجانی در کنفرانس اسلامی مکه کتاب اسرائیل و فلسطین صفحه ۷۴

لیدر جریان انحرافی در خصوص دوستی با مردم اسرائیل چه گفت
در سال‌ ۸۷ سخنان جنجال برانگیز اسفندیار رحیم‌مشایی واکنش‌های گسترده‌ای را در سطح جامعه داشت

اسفنديار رحيم مشايي معاون رئيس جمهوري و رئيس وقت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، 29 تيرماه 87 ـ درست در روزي که شبكه ماهوارهاي العربيه و روزنامه الشرق الاوسط، به‎طور مشترك برنده جايزه سالانه «كنفرانس بين‎المللي دوستان اسرائيل» شدند ـ اظهار داشت:

«ايران امروز با مردم آمريكا و اسرائيل دوست است. هيچ ملتي در دنيا دشمن ما نيست اين افتخار است البته ما دشمن داريم و ناجوانمردانه ترين دشمنيها در دنيا به ملت ايران صورت مي‌گيرد. ما مردم آمريكا را از برترين ملت‌هاي دنيا مي دانيم.»

اسفندیار رحیم مشایی

اما در روز بعد به اصلاح جمله خود اقدام کرد و در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفت:

عين جمله‌ من در يك بحث كلي، اين بود كه عنوان كردم امروز بين ملت‌هاي دنيا، افتخار ملت ايران اين است كه هيچ دشمني ندارد، نه ايران دشمني با ملتي دارد و نه مردم هيچ كشوري در دنيا حتي اسرائيل. وي با اشاره به پيشنهاد جمهوري اسلامي ايران براي برگزاري رفراندوم در سرزمين‌هاس اشغالي، تصريح كرد: منظور من از اسرائيل مردم فلسطين و يهودي‌هايي است كه در سرزمين فلسطين زندگي مي‌كنند، نه يهودي‌هاي مهاجر و صهيونيست‌ها، چرا كه ما اصلا صهيونيست‌ها را قبول نداريم.

مشايي اما در 20 مردادماه بازهم بر موضع قبلي خود تأکيد و عقب‎نشيني گذشته را تکذيب کرد: «بنده به حرفهايم افتخار مي كنم و آنها را اصلاح نميكنم… براي هزارمين‎بار و قويتر از گذشته اعلام مي كنم كه ما با همه مردم دنيا دوست هستيم، حتي مردم آمريكا و اسرائيل.»

اظهارات مشائی واکنش‌های گسترده‌ای را میان علما و طلاب و اقشار انقلابی جامعه‌ داشت ۲۰۰ نماینده مجلس نامه اعتراضی نوشتند مراجع تقلید موضع‌گیری کرده و اعضای مجلس خبرگان خواهان رسیدگی به اظهارات مشایی شدند و اظهارات وی را خیانت به آرمان فلسطین و برخلاف اصول انقلاب اسلامی و به رسمیت‌شناختن حضور غاصبانه  صهیونیست‌ها در سرزمین‌های اشغالی دانسته‌شد. برای مشاهده برخی از این واکنش‌ها گزارش پنجره را ببنید.

چرا هاشمی رفسنجانی به دنبال تغییر در سیاست کلی نظام در مورد فلسطین است؟

چند روز پیش علی اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مصاحبه با فصلنامه مطالعات بین‌المللی مطالبی بیان کرد که به واسطه‌ی بخش هولوکاست آن خبرساز شد،  اما بخش پایانی این سخنان حاوی مسئله‌ای خطرناک و تغییر در سیاست جمهوری اسلامی در مورد مسئله‌ی فلسطین بود. وی گفت: «من فکر می‌کنم یهودی‌هایی که آمدند و مهاجر هستند و همه فلسطینی‌هایی که در آنجا هستند و یا مهاجر هستند و نیستند، اگر الآن رفراندومی شود، باز به نفع فلسطینی‌ها تمام می‌شود. چون فلسطینی‌ها حدود 8 میلیون هستند و آنها هنوز پنج، شش میلیون هستند».

شایان ذکر است مسئله‌ی رفراندوم برای تعیین سرنوشت فلسطین که در کنار مسئله‌ی مقاومت به عنوان مسئله‌ای مورد قبول همه‌ی افکار عمومی بین‌المللی مطرح شد، حاوی دعوت به رفراندوم همه‌ی ساکنان حقیقی فلسطین اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی بود که قبل از 1948 هویت فلسطینی داشته‌اند (یا به واسطه‌ی نسل‌های قبلی دارای آن شده‌اند)، اما آقای هاشمی در متن مورد اشاره  مهاجران یهودی را صاحب حق رأی در مورد سرنوشت فلسطین اعلام کرده و صرفاً با استناد به اکثریت جمعیتی فلسطینی‌ها به نتیجه‌ی این رفراندوم استناد می‌کند، اکثریتی که در طول چند نسل و با سیاست کنترل جمعیت فلسطینیان و رشد روزافزون جمعیت اسرائیل می‌توان کفه‌ی ترازو را به ضرر مردم فلسطین برگرداند. حال‌آن‌که رهبر انقلاب، بر خلاف دیدگاه هاشمی مسئله را به صورت نخست مطرح می‌کنند:

«همه‌‏ى صاحبان حق در سرزمين فلسطين اعم از مسلمان و مسيحى و يهودى در يك همه‌‏پرسى، ساختار نظام خود را انتخاب كنند و همه‌‏ى فلسطينى‌‏هائى كه سال‌ها مشقت آوارگى را تحمل كرده‏‌اند نيز در اين همه‌‏پرسى شركت كنند» (14/ 12/ 1387 بيانات رهبر انقلاب در چهارمين كنفرانس حمايت از ملت فلسطين‏).

«راه‌حلّ نظرخواهى از خودِ مردم فلسطين؛ همه‌‏ى كسانى كه از فلسطين آواره شده‏‌اند؛ البته آن‌‏هايى كه مايلند به سرزمين فلسطين و به خانه‌‏ى خودشان برگردند…. اين كسانى كه در لبنان و در اردن و در كويت و در مصر و در بقيه‌‏ى كشورهاى عربى سرگردانند، به كشور و به خانه‌‏ى خودشان فلسطين برگردند- آن‌‏هايى كه مايلند؛ نمى‌‏گوييم كسى را به زور بياورند- و از كسانى كه قبل از سال 1948 كه سال تشكيل دولت جعلى اسرائيل است، در فلسطين بوده‏‌اند- چه مسلمانشان، چه مسيحى‏شان، چه يهودى‏شان- نظرخواهى شود. اين‏ها در يك نظرخواهى عمومى، رژيم حاكم بر سرزمين فلسطين را تعيين كنند.. مردم فلسطين جمع شوند، رأى بدهند و نوع رژيمى را كه در اين كشور بايد حاكم باشد، انتخاب كنند. آن رژيم و آن دولت، تشكيل شود و در باره‌‏ى كسانى كه بعد از سال 1948 به سرزمين فلسطين آمده‌‏اند، تصميم‏‌گيرى كند» (16/ 01/ 1381بيانات رهبر انقلاب در خطبه‏‌هاى نماز جمعه‌‏ى تهران‏).

«اساساً اين غدّه‌‏ى سرطانىِ اسرائيل بايد از اين منطقه كنده شود. اين يك فرمولِ كاملًا انسانىِ قابل قبول هم دارد و آن اين است كه همه‏‌ى مردم فلسطين نه مردمى كه از جاهاى ديگرِ دنيا به فلسطين مهاجرت كرده‏‌اند از اردوگاه‌ها و از همه جاى دنيا به فلسطين برگردند و تكليف حكومت خودشان را كه از آن‏ها بايد تشكيل شود تعيين كنند... بالاخره اين قطعه‌‏ى از دنيا كه در اينجا قرار دارد،مردمى داشته است؛ اين مردم امروز هم هستند و زنده‌‏اند؛ چند ميليون نفر در همان‌جا زندگى مى‏‌كنند، چند ميليون نفر هم در خارج از آن‌جا در لبنان و اردن و نقاط ديگر زندگى مى‏‌كنند؛ اين‏ها بيايند در همان‌‏جا اجتماع پيدا كنند و خودشان حكومت خود را انتخاب كنند؛ اين روشِ بسيار درستى است» (25/ 09/ 1379بيانات رهبر انقلاب در خطبه‏‌هاى نماز جمعه‏‌ى تهران‏).

«بايد آواره‌‏هاى فلسطينى به كشورشان برگردند. اين هشت ميليون نفر، صاحبان اصلى فلسطينند. البته اكثريت قاطع مردم فلسطين، مسلمانند و در ميانشان تعداد كمى هم از فلسطينيهاى يهودى و مسيحى هستند. صاحبان فلسطين و ملت فلسطين، دولت تشكيل دهند؛ آن دولت تصميم بگيرد كه آيا مهاجرانى را كه از ساير كشورها به داخل فلسطين آمده‌‏اند و در حال حاضر در آن‌جا هستند، نگه‌دارد با چه شرايطى نگهدارد يا برگرداند» (10/ 10/ 1378 بيانات رهبر انقلاب در خطبه‏‌هاى نماز جمعه‏‌ى تهران‏).

«راه‌حل اين است كه آوارگان فلسطينى از لبنان و هر نقطه‌‏ى ديگرى كه هستند، به فلسطين برگردند. اين چند ميليون فلسطينى‌‏اى كه در بيرون فلسطين زندگى مى‏‌كنند، به فلسطين برگردند. مردم اصلى فلسطين چه مسلمان، چه مسيحى، چه يهودى رفراندوم كنند و تصميم بگيرند كه چه رژيمى بر كشورشان حاكم باشد. اكثريت قاطع مسلمانند؛ تعدادى هم يهودى و مسيحى‏‌اند كه اين‏ها ساكنان اصلى سرزمين فلسطين‌‏اند و پدرانشان در اينجا زندگى كرده‏‌اند. نظامى را كه مطلوب اين جمعيت است، سرِ كار بياورند؛ بعد آن نظام تصميم بگيرد با كسانى كه در طول اين چهل سال، چهل و پنج سال و پنجاه سال به فلسطين آمده‏‌اند، چه كار كند (29/ 07/ 1379سخنرانى در اجتماع بزرگ بسيجيان شركت‏كننده در اردوى فرهنگى، رزمىِ ياران امام على (ع)).

«اين كشور متعلق به مردم فلسطين است؛ فلسطين متعلق به فلسطينى‌‏هاست و سرنوشت فلسطين را هم بايد فلسطينى‌‏ها معين كنند... ملت فلسطين؛ مردمانى كه فلسطين متعلق به آن‌‏هاست- از مسلمان، يا مسيحى، يا يهودى- و سرزمين تاريخى آن‏هاست و تاريخ و جغرافيا به اين گواهى مى‏‌دهد، بايستى رأى و نظر بدهند؛ آن‏‌ها در يك نظرخواهىِ مقابل چشم مردم جهان، در يك رفراندوم، تكليف دولت فلسطين را معين كنند؛ و آن دولت، دولت مشروعى خواهد بود... در باره‏‌ى آن كسانى هم كه به اين سرزمين از نقاط مختلف دنيا مهاجرت كردند، آن دولت تصميم‏گيرى خواهد كرد كه چه بايد بكند» (13/ 08/ 1384 بيانات در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت عيد سعيد فطر).

«يك رفراندوم و همه‏‌پرسى‏‌اى از مردم فلسطين انجام بگيرد؛ هر رژيمى را كه آنها بر طبق رفراندوم رأى دادند، آن رژيم بايد بر كل فلسطين حاكم شود. بعد آنها خودشان تصميم خواهند گرفت كه با اين صهيونيستهائى كه از خارج وارد كشور فلسطين شدند، چه معامله‏اى بكنند؛ اين بسته به نظر آن رژيمى است كه برخاسته‏ى از آراء مردم فلسطين است (14/ 03/ 1390 بيانات در بيست و دومين سالگرد امام خمينى (ره)).

بر این اساس سیاست رسمی جمهوری اسلامی تعیین تکلیف برای فلسطین از جانب فلسطینیان ساکن آن‌جا قبل از 1948 (تشکیل اسرائیل) و آواره‌های فلسطینی است تا آن‌ها در مورد سرنوشت یهودیان مهاجر تصمیم‌گیری کنند، حال سوال این‌جاست که آقای هاشمی چه اصراری بر تغییر این سیاست جمهوری اسلامی دارد؟ این تغییر موضع جمهوری اسلامی از جانب پدر جریان مدعی اعتدال با چه نیتی صورت می‌گیرد؟ چرا باید سرنوشت مسئله‌ی فلسطین با سخنان نسنجیده با هاله‌ای از ابهام مواجه شده، راه برای زورگویی دشمن باز و راه‌حل نظام جمهوری اسلامی به خود تبدیل شود؟ 

  1. ناشناس
    23 آوریل 2015

    احمق ها باز از جریان انحراف میگید شما مارو به این روز انداختید و گول زدید حیون های پلید نمیبخشمتون بخاطر اینکه گمراهمون کردید

    • عادل
      24 آوریل 2015

      سلام بر عباد صالح
      از ادب در کلامتان به میزان راستی و صداقت و سلامت آن می توان پی برد

  2. ناشناس
    23 آوریل 2015

    رفتار نویسنده متن که خیال می کند برای نشان دادن انصاف و اعتدال باید در ازای هر تلنگری که به هاشمی می زند لگدی نثار مشایی کند جز نشانه گمراهی و بی تقوایی نیست.

    همين الان که من اين مطالب را مي نويسم رهبری نظام و حتي رسانه المنار به شدت در صدد استفاده از شکاف هاي موجود بين ملت جعلي هستند، توضيح اينکه ما با يهودي دشمن نيستيم، نشان دادن راهپيمايي هاي گسترده اسرائيلي هاي ضد اسرائيل ( غير 1.5 ميليون اعراب اسرائيلي نظير شيخ رائد صلاح در بين يهوديان ساکن سرزمين هاي اشغالي هم بحث هاي کلامي و اختلافي جدي در مورد مشروعيت رژيم اسرائيل در گرفته است) همه نشان مي دهند ما لااقل با همه کساني که امروز شناسنامه اسرائيلي دارند دشمني نداريم. بخصوص سرمايه گذاري جدي نظام بر روي نسل هاي جديد اسرائيلي که اولا نقشي در اشغالگري پدرانشان نداشته اند و بيشترشان هم اعتقادي به آرمانهاي صهيونيسم ندارند ، ثابت مي کند که منشاء حرفهاي مشايي و سخنان رهبري چه بوده است. به اعضای جببه پایداری و افرادی که متاثر از تبلیغات آنها هستند می گویم :شما گمان برده ايد دشمن صهيونيستي معادل يهودياني است که از اطراف و اکناف عالم در فلسطين جمع کرده اند و باورشان شده اين سرزمين موعود موسي عليه السلام براي آنها است و يا از سر احتياج و ناچاري به آژانس يهود جواب مثبت داده اند. در صورتي که اينها دشمن واقعي نيستند. اينها تنها سپر انساني صهيونيسم هستند. صهيونيستهاي واقعي اصلا اسراييلي نيستند. کدام يک از سرمايه داران بزرگ بنيانگذار اسراييل نظير روچايلد ها و راکفلر ها و بانيان نوکيا و نستله اسراييلي هستند و حاضرند زندگي در اروپا را با زنگي در کنار صحراي نقو عوض کنند؟ ما به ذاته به اين مردم دشمن نيستيم. اتفاقا هدف ما نجات و آگاهي دادن به آنها است. نجات از دست جلاداني که گرفتارشان هستند. اين ماموريت جهاني ما است. ما في نفسه همه انسانها را دوست داريم.

    ما مثلا اسم خودمان را شیعه علی علیه السلام گذاشته ایم. هیچ کس به اندازه علی ابن ملجم را دوست نداشت.

  3. میرزا
    23 آوریل 2015

    آقاي هاشمي :
    ما حرفي جز حرف رهبري نظام جمهوري اسلامي حضرت آيت الله امام خامنه اي نداريم و هر ادعا ، موضع يا اعلام نظري را با مواضع روشن و قاطع ولي فقيه زمانمان تطبيق مي دهيم .
    اگر مطابقت داشت كه فيها و اگر مطابقت نداشته باشد ، از هركس و هر شخصيتي كه باشد به ديوار مي زنيم و پشيزي برايمان ارزش نخواهد داشت .
    يا علي . سفر بخير .

  4. م
    23 آوریل 2015

    واقعا که منگلید کدوم جریان انحرافی لطفا دیگه بس کنید شما ادم نمی شوید نفرین بر شما

  5. محفوظ
    23 آوریل 2015

    باز زدید به جریان انحرافی؟!
    چه خبر از بچه های انقلاب؟!

    • ناشناس
      24 آوریل 2015

      ئه، احمد تویی؟!

  6. ناشناس
    24 آوریل 2015

    شماراست میگید دریای خزرو پس بگیرید و مانع چپاول گاز پارس جن.بی توسط قطر بشید. منابع مارو هزینه ازادسازی سرزمینی میکنید که جهادیترین گروهش یعنی حماس عملا از نصرت و گروههای ضدایرانی حمایت کرد؟

    • ناشناس
      24 آوریل 2015

      دریای خزر را از کی پس بگیریم؟ مگر معاهده جدیدی بین ایران و کشورهای دریای خزر بعد از 1940 وضع شده شده است؟ آن معاهده کجاست؟

      قطر هم به لطف دولت اصلاحات که هشت سال پارس جنوبی را به شل و توتال سپرد صاحب گاز ایران شد. این شرکتهای به اصطلاح چند ملیتی از عمد با قطر بسته بودند و عمدا هشت سال پروژه را سر دواندند. الان هم هر چه داریم از همان زمانی است که اینها بیرون رفتند کار به دست ایرانیها افتاد. اگر روندی که از سال 87 در پارس جنوبی شروع شده بود از 77 شروع شده بود الان ما عقب نبودیم. بروید یقه خاتمی و هاشمی را بگیرد با خیانتی که تحت عنوان قرارداد توتال و کنسرسیوم نفتی مرتکب شدند انجام دادند.

      حمایت از مظلوم هم وظیفه ما است و ربطی به حماس و غیر حماس ندارد. ساف خیانت کرد از حماس حمایت کردیم. حماس یانت کرد از جهاد اسلامی و جنبش خلق حمایت می کنیم.
      اما به کوری چشم شما سکولارها نمی گذاریم پرچم آزادی قدس بر زمین بیفتد.

  7. صابر
    26 آوریل 2015

    اقای یاخانم “عادل”شمانیزمانندنامتان عادل باشیدوخودتون به دنبال اصل ماجرابریدوبه کسی تهمت بی صداقتی وناراستی کلام رانزنید.قابل توجه تمام فریب خوردگانی که باورکردندجریان انحرافی وجودخارجی داردمثل من:شخص هاشمی رفسنجانی این نام رابرسرزبان هاانداخت(به اعتراف خودشون توی سایت خودشون) وبعدکسانی که هم لباس ایشون بودن موجی خواسته یاناخواسته درجامعه بوجوداوردن وبعدخبردهن به دهن همه ،حتی بچه حزب اللهی ای که بایدبصیرت میداشت هم رسیدوباورکردچون ازمنابع به خیال خودش”معتبرجامعه”شنیده بود.بعضی حرفهاریشه درتفکرات سیاسی ادم داره هرچندکه اعتقادات مذهبی بالایی داشته باشه.بیخودنیس حضرت امام خامنه ای فرمودن:برای خودتون تحلیل داشته باشین.”این یعنی هرچی روازهرکی شنیدین عین وحی منزل قبول نکنین.سبک سنگین کنیم ببینیم وجدانی این حرف باانصاف مطابقت داره یانه؟بعضی هاممکنه توجامعه مقبولیت داشته باشن ولی بصیرت سیاسی درستی نداشته باشن.البته استفاده ازاین الفاظ درکلام “ناشناس”درست نبود ولی به ایشون حق میدم که بعدازروی کاراومدن دولت11،ازشنیدن دوباره جریان انحرافی ناراحت باشن،که مانیزناراحتیم ولی خداوندنمیگذاردظلم پابرجابماند…ضمنا”تریبون مستضعفین” بصیرتت روببربالاوبجای تکرارحرفهای ازاساس غلط(جریان انحرافی)به دیگران هم اگاهی بده.چون وظیفه ای داری واخرتی درپیش است.ازماگفتن.

  8. صابر
    29 آوریل 2015

    میشه دست ازسرجریان انحرافی بردارین اره مامنحرفیم ولی نه ازارمانهای انقلاب اسلامی که ازشمایی که برطبل وجودجریان انحرافی میکوبین،ازکسانی که راهشون ومرامشون مرام ره بری نیست.

  9. ناشناس
    29 آوریل 2015

    زنده با بهار

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.