مهدی خانعلیزاده – کارشناس ارشد مطالعات منطقهای
دولتهای مختلف ایالات متحده آمریکا با وجود تمامی تفاوتهایی که در زمینه اجرای سیاست خارجی این کشور دارند، همواره یک رویکرد ثابت را در پیگیری منافع ملی خود در عرصه جهانی اتخاذ کردهاند.
سیاست خارجی ایالات متحده در دهههای اخیر همواره بر توجه صرف به منافع این کشور مبتنی بوده است و ساکنین کاخ سفید بارها اثبات کردهاند که کوچکترین اعتقادی به پشتیبانی از همپیمانان خود در اوضاع بحرانی ندارند و از هیچ جنایتی برای تقابل با دشمنان خود نیز کوتاهی نمیکنند.
با دوستان، خیانت
واشنگتن در موارد متعددی نشان داده که اعتقادی به حمایت از همپیمانان خود در شرایط بحرانی ندارد. مرور تاریخ چند دهه اخیر روابط بینالملل نشان میدهد که حتی صمیمیترین همراهان و شرکای سیاسی آمریکا هم در وضعیتی که به پشتیبانی احتیاج شدید داشتهاند، با بیاعتنایی و خیانت واشنگتن روبرو شدهاند.
شاه ایران را باید یکی از شاخصترین چهرههایی دانست که با بالا گرفتن شعلههای انقلاب اسلامی، انتظار داشت به طور گسترده از حمایت کاخ سفید برخوردار شود اما رئیسجمهور وقت ایالات متحده به منظور عدم قرار گرفتن در جایگاه حمایت از یک دیکتاتور از نظر افکار عمومی جهان، حتی اجازه اقامت محمدرضا پهلوی در خاک این کشور را هم نداد.
حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر هم که خدمات زیادی را برای ایالات متحده و رژیم صهیونیستی انجام داده بود، در زمان گسترش موج بیداری اسلامی در این کشور که نهایتا منجر به سقوط او از حکومت شد، بارها اعتراض خود را به کاخ سفید نشان داد که چرا برای سرکوب مردم و انقلابیون، به صورت مستقیم دخالت نمیکند.
اما در برابر همه این اتفاقات، واشنگتن تلاش کرد تا فضای انقلاب را به سمت منافع خود هدایت کند و با حمایت از محمد مرسی، نماینده اخوان المسلمین در انتخابات ریاست جمهوری، جای پای خود را در مصر انقلابی محکم کند.
نهایتا هم آمریکا با همراهی عربستان سعودی اقدام به ساماندهی یک کودتای واضح در این کشور کرد و ژنرال عبدالفتاح السیسی را بر سر کار آورد و رئیسجمهور مرسی را که دل به حمایت واشنگتن بسته بود، روانه زندان کرد و بسیاری از مقامات و رهبران ارشد اخوان المسلمین را هم بالای چوبه دار فرستاد.
به لیست فوق میتوان نامهایی چون صدام حسین، علی عبدالله صالح، بندر بن سلطان، حمد بن خلیفه آل ثانی و بسیاری دیگر از رهبران و مقامات سیاسی جهان را اضافه کرد که به دیوار ایالات متحده تکیه دادند اما نهایتا همین دیوار بر سر آنان آوار شد.
با دشمنان، خباثت
از همان روزهای نخستین درگیریهای داخلی قاره آمریکا که میان مهاجرین انگلیسی و سرخپوستان محلی صورت گرفت، میشد حدس زد که استراتژی حاکم بر دولت این کشور در زمینه برخورد با مخالفین خارجی چگونه است. جنایات عجیبی که درباره ساکنین بومی این کشور صورت گرفت، نشان داد که «مشت آهنین» تنها رویکرد آمریکا در برابر مخالفین است؛ رویکردی که پس از دو قرن مجددا به صورت رسمی از سوی رئیسجمهور ایالات متحده بیان شد و جرج واکر بوش اعلام کرد: «شما یا با ما هستید یا علیه ما.»
معروف است که سرخ پوستها، «جرج واشنگتن»، پیشوا و بنیانگذار جمهوری آمریکا را ویرانگر شهرها نامیدند؛ چرا که به دستور مستقیم او بود که ۲۸ شهر از ۳۰ شهر اصلی قوم سرخپوست در ظرف پنج سال بکلی ویران و با خاک یکسان شدند. جرج واشنگتن میگوید: «گسترش تدریجی شهرکهای سفید پوست نشین مستلزم آن است که سرخ پوستان وحشی از مناطق سکونت خود فرار کنند. همانگونه که گرگها فرار میکنند. گرگها و سرخ پوستان هر دو موجودات درنده هستند.»
حالا و پس از گذشت حدود ۳۰۰ سال از آن ماجرا، هنوز سیاست خارجی ایالات متحده مبتنی بر همین رویکرد است. استفاده دولت آمریکا از بمب اتمی در جنگ جهانی دوم را باید شاخصترین مورد در این زمینه دانست. بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی دو عملیات اتمی بودند که در زمان جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا، علیه امپراتوری ژاپن انجام گرفتند. در این دو عملیات، دو بمب اتمی به فاصله ۳ روز بر روی شهرهای هیروشیما و ناگازاکی انداخته شد که باعث ویرانی و کشتار گسترده شهروندان این دو شهر گردید. حدود ۲۲۰٬۰۰۰ نفر در اثر این دو بمباران اتمی جان باختند که بیشتر آنان را شهروندان غیرنظامی تشکیل میدادند. بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر بلافاصله هنگام بمباران کشته شدند و بقیه تا پایان سال ۱۹۴۵ بر اثر اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو جان خود را از دست دادند.
جنگ ویتنام نیز یکی از شاخصترین جنایاتی است که دولت آمریکا علیه مخالفین خود انجام داده است. در ۱۶ مارس ۱۹۶۸ میلادی، ۳۴۷ تا ۵۰۴ شهروند غیرنظامی جمهوری ویتنام جنوبی توسط سربازان ارتش آمریکا به قتل رسیدند. اکثر قربانیان غیرنظامیان زن و کودک بودند. قبل از قتل، برخی از قربانیان مورد تجاوز، شکنجه و قطع اعضا نیز قرار گرفته بودند. برخی از اجساد نیز در جریان کشتار توسط سربازان قطعهقطعه شده بودند.
در سالهای اخیر هم سربازان و نظامیان ایالات متحده در مناطقی نظیر افغانستان، عراق، سوریه، بحرین، بوسنی و هرزگوین و بسیاری از کشورهای دیگر، جنایاتی را رقم زدهاند که همه آنها با پشتیبانی رسمی سیاستمداران کاخ سفید و بر اساس سند استراتژی سیاست خارجی این کشور صورت گرفته است.
باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در پیام نوروزی خود به یکی از اشعار حافظ اشاره کرد و خواستار دوستی میان تهران و واشنگتن شد. با این حال، نگاهی به رویکرد کاخ سفید در زمینه سیاست خارجی نشان میدهد که برخلاف توصیه حضرت حافظ مبنی بر اینکه «آسایش دو گیتی، تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت، با دشمنان مدارا»، آمریکا رویکرد خود را بر مبنای «با دوستان خیانت، با دشمنان خباثت» قرار داده است.
Sorry. No data so far.