مجمتع غنی سازی فردو را باید نماد شکست ناپذیری در عرصه فناوری هستهای دانست، مجتمعی که سرسختی آن موجب شده است تا طرف مقابل همواره به دنبال تعطیلی آن باشد. در سال ۹۱ و درست در شرایطی که مجموعه هستهای فردو با همت عدهای دانشمند جوان و نسل سومی، به نقطه اوج شکوفایی خود در عرصه تولید فنآوری و صنعتیسازی دانش در این حیطه مهم علمی رسیده بود، وحید جلیلی در این مجتمع غنی سازی و در جمع دانشمندان جوان آن مجتمع، سخنانی را مطرح کرد که به نظر میرسد این روزها و با توجه به توافقات صورت گرفته برای تعطیلی عملی فردو، بازخوانی آن خالی از لطف نباشد.
آنچه در ادامه میخوانید متن کامل این سخنرانی است
در خطبه شقشقيه نهج البلاغه ، اميرالمؤمنين دليل به دست گرفتن حكومت را چه بيان ميكند؟
ميگويد : «لو لا حضورالحاضر و قيام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علي العلماء ان لا يقاروا علي كظه ظالم و لا سغب مظلوم لالقیت حبلها علي قاربها»
ميگويد، اگر نبود كه خداوند از “دانشمندان” پيمان گرفته است كه بر گرسنگي مظلوم و پرخوري ظالم آرام نگيرند و بيقرار باشند، و نسبت به توازن اجتماعي حساس باشند، اگر اين نبود اصلاً ما ورودي به عرصه سياست و حكومت و قدرت نميكرديم. اگر ما وارد عرصه سياست و حكومت شديم، به خاطر اين است كه توازن اجتماعي را مبتنی بر قدرت دانش حفظ كنيم. نگذاريم كوههاي تكاثر در كنار درههاي فقر و درههاي فقر در كنار كوههاي تكاثر شكل بگيرند.
ميفرمايد، اين پيماني است كه خداوند از علما گرفته است. از اهل دانش و نخبگان گرفته است. طبق تفكر شيعي پرچم عدالت بر دوش دانش است. دانشمندان، نخبگان، فرهيختگان بايد علمدار فضاي عدالتخواهي در جامعه و در جهان باشند.
يكي از بارزترين نمونههاي این مکتب همين كاري است كه شماها داريد ميكنيد. فعالیت هستهاي در ايران صرفاً يك كار علمي نيست، بلكه يك كار صد درصد عدالتخواهانه است. در افتادن با يك انحصار و بيتوازني در جهان است و شياطين عالم نميخواهند اين به هم بخورد. نميخواهند جهان به سمت آن توازن برود. چون آنها به شهروند درجه يك و درجه دو معتقد هستند. در حالی که اراده خدا بر اين است كه مستضعفين را بر بكشد: «و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين». مستضعف يعني كسي كه اصالتاً ضعيف نيست ولي ضعيف خواسته شده است يا ضعيف پنداشته شده است. تلاش كردند اين واژه را با واژههايي مثل آسيبپذير و … تضعيف و تحريف كنند در حالی که مستضعف يعني ضعف مصنوعي، ضعف ظالمانه و نه طبیعی . دين واقعي ميآيد كه مستضعفين را بر بكشد. اراده خدا بر اين است و اراده شياطين عالم خلاف آن است. آنها ميگويند نه! يك سري كشورها هميشه بايد ضعيف باشند و يك سري بايد هميشه آقايي كنند. شما اين مناسبات ناعادلانه را در جهان به چالش كشيدهايد. آن چيزي كه غربيها از آن ميترسند اين است. شما آن جريان علمياي در جهان هستيد كه امروز مناسبات ناعادلانهاي كه بر كل جهان حاكم شده را به چالش كشيدهايد. البته اين چالش قاعدتاً از طرف آنها با واكنش مواجه ميشود.
يكي از مسؤوليتها و مأموريتهاي مهم علم و دانش در تفكر اسلام ناب اين است كه در اين حوزه با شياطين و طواغيت عالم درگير بشود. خب اين لوازمي دارد. باز اين را هم در معارف ما به ما گفتهاند. آن نخبگاني كه به اين رسالت معتقد هستند: «انما يخشي الله من عباده العلما» . يكي از مهمترين ویژگیهای آنها خشيت خدا است. ترس از خدا و پرواي از خدا است كه اين هم باز برايش نشانه قرار داده شده كه هر بیتقوایی نتواند ادعا بكند كه من متقي هستم. شرط آن چیست؟ «يخشونه و لا يخشون احداً الا الله» از خدا ميترسند و از احدي غير از خدا نميترسند. تقوا صرفاً ترسيدن از خدا نيست، بلكه به معناي نترسيدن از غير خدا است. اين خداترسي آنها را به كجا ميرساند؟ به اينجا كه در مقابل همه غير خدا بايستند. و امروز مراکز هسته ای ما يكي از مهمترين مراكزتقوای قرآنی است.
كاري كه انقلاب اسلامي كرد، اين بود كه آمد و مفاهیم دینی را از انحطاط نجات داد و به معنای واقعی شان برگرداند. اسلام ناب در مقابل اسلام آمريكايي قد علم کرد.
بر اساس آموزه های اسلام ناب؛ دستاوردهاي بشري و موهبتهاي الهي نباید به شكل تبعيضآميز در اختيار بعضي از بشريت قرار بگيرد و از دیگران دریغ شود و فضاي ظالمانه در مناسبات جهان حاكم بشود. ايرانيها به مدد انقلاب اسلامي الآن به اين مقطع رسيدهاند. اين پرچم فقط يك پرچم ملي نيست، يك پرچم جهاني است. كاري كه دارد در قصه هستهاي شروع ميشود و داريم براي آن شهيد ميدهيم نه یک اتفاق در تاریخ ایران که اتفاقی در تاریخ بشریت است.
شهداي هستهاي را نگاه ميكنيد، دقيقاً ميبينيد كه در رده همان شهداي دفاع مقدس هستند.
آقاي صالحي در يكي از مصاحبههايش راجع به شهید شهریاری ميگفت در يكي از پروژهها اگر ايشان صد ميليارد از ما تقاضا ميكرد، براي اين كه فلان كار را انجام بدهد، با طيب خاطر به او ميداديم. با خوشحالي به او ميداديم. ميگفت انجام داد و حتي يك ريال هم نگرفت. اين نشان ميدهد كه اين آدم در يك عالم ديگري زندگي ميكند. در فضاي ديگري نفس ميكشد. دارد به يك افق ديگري نگاه ميكند كه ميتواند فرماندهي عملياتهايي را به عهده بگيرد كه آن عملياتها كل طواغيت و شياطين عالم را به چالش ميكشاند. خواب را از چشم آنها ميگيرد.
مذاكرهكنندگان هستهاي ميگفتند كه در يكي از همين مذاكرات كه ما سوخت ميخواستيم و به ما نميدادند؛ ما گفتيم اگر ندهيد خودمان ميسازيم. ميگفتند ما پوزخند تحقيرآميز آن مذاكرهكنندهها و خانم اشتون و ديگران را ديديم. آنچنان با نگاه تحقيرآميزبه ما نگاه كردند و يك پوزخندي كه مثلاً كي؟ شماها؟ شما ميتوانيد بيست درصد بسازيد؟ ميگفتند آن تلخي را هيچ چيزي جبران نكرد جز آن جلسه بعدش كه به مدد تلاشهاي شهيد شهرياري، اين دفعه ما همان پوزخند را به آنها تحويل داديم. ديدند مستضعفين هم ميتوانند مستكبرين را تحقير بكنند. گفتند ما دقيقاً برعكسش را ديديم كه اينها چه جوري فشرده شدند. چه چوري دژم شده بودند. در مقابل اين حركت جمهوري اسلامي كه مبدع آن شيران روز و زهاد شب بودند.
انما يخشي الله من عباده العلما، دانشمندان و جريانات علمي اگر متعهد باشند، چرا قدرت خشيت از خدا پيدا ميكنند و از ديگران نميترسند؟ شايد به اين دليل كه ميبينند خدا امكان اين كه در مقابل غير خدا بايستيم را به ما داده است. همين حركت هستهاي كه شروع شده، امثال شهرياريها و عليمحمديها و روشنها و رضايينژادها در اين فضا رفتند و ديدند خدا كه بخيل نيست ! خدا اين امكان و اين استعداد را به همه بشر داده است. پژوهش كردند، زحمت كشيدند و تحقيق كردند، ديدند با ابزار علم ميشود مقابل استكبار ايستاد. به يك معنا حجت بر اينها تمام شد. اينها ديدند كه خدا ابزارش را در اختيار همه قرار داده. اگر ما داريم از آمريكا ميترسيم، به خاطر بيعرضگي خودمان است. به خاطر منفعتطلبي شخصي خودمان است. اينجا يك خشیت مضاعفي در اينها ايجاد شد كه جواب خدا را چه بدهيم. كه ما ميتوانستيم ملتمان را از مستكبرين مستغني بكنيم و ديديم كه خداوند ظرفيت آن را در اختيار عقول ما گذاشته.
خدا دفائن العقولي را در اين ملت قرار داده كه ميتوانند اينها را استخراج بكنند و در مقابل همه غير خدا بايستند. خدا استعدادها و استطاعتهايي به ما داده كه بر اساس آن ميتوانيم در مقابل دشمن بايستيم. اينجا يك خشيت مضاعفي براي دانشمندان ما ايجاد ميشود كه نكند من به وظيفه خودم عمل نكنم. از من پرسيده خواهد شد كه تو ميتوانستي ملت خودت را مستغني بكني. ميبينيد كه شدني است. ميشود. ميتوانيم. بنابراين تو وظيفه بالاتري داري و بعد, اين فقط رسيدن به يك محصول و دو محصول نيست. كاري كه شما داريد ميكنيد، بحث استغنا است.
دو نوع استغنا داريم. يك استغناي از خدا است: ان الانسان ليطغي ان راه استغني. همين اتفاقي كه در غرب افتاده است. آنها دنبال استغناي از خدا هستند. ميگويند همه چيز ماده است..
در مقابلش؛ جريان علمي ايران است كه ميخواهد از غير خدا مستغني بشود. چه جريان هستهايش و چه جريانهاي ديگري كه در فضاي صنعتي وهوافضا و زيستشناسي و … به مرور شكل گرفته، اينها ميخواهند ملت خودشان را از غير خدا مستغني بكنند. اگر اين اتفاق افتاد، شما به يك معنا به يك تقواي ملي و اجتماعي ميرسيد و اين تقوا راه را براي بركات بعدي باز ميكند:و لو ان اهل القري آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء. اين تقوا را يك مقدار وسيعتر بفهميم. ما ميخواهيم بركات براي كشور نازل بشود، بايد تقواي جامعه را بالا ببريم. تقواي جامعه يعني ترسيدن از خدا. ويژگي ترسيدن از خدا چه است؟نترسيدن از غير خدا. هر چقدر كه شما اينجا قويتر عمل بكنيد، ملت شما از غير خدا مستغنيتر ميشود و از غير خدا كمتر ميترسد و تقواي اين جامعه بالا ميرود. آن موقع براي اين كه نو به نو بركات خداوند نازل شود، زمینه فراهم ميشود.
به نظرم اين یکی از مباني نظري و اخلاقي است كه ميشود براي اين نوع حركتهاي علمي طرح كرد.
يك نكته ديگر هم بگويم و عرضم را تمام كنم.
يك مرحله جلوتر از این هم داریم كه شما باز اين كار را هم كردهايد. يك وقت هست كه ميگويد، از خدا بترس و از غير خدا نترس. يك بار ديگر ميگويد، و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه…. ترهبون به عدو الله و عدوکم .
ميگويد چرا فقط نترسي؟ برو جلوتر و آنها را بترسان! اين مرحله پيشرفتهتري از تقوا است. و اعدوا لهم، ميگويد آماده كنيد. براي دشمنانتان ما استطعتم من قوه. هر آنچه استطاعت داريد. حالا شايد بشود اينجا يك استفاده ديگر از آيه كرد. قوه در عربي به معناي انرژي است . شايد بشود استفاده خاص هم از آن كرد. همه انرژيها را در مقابل دشمن به كار بگيريد. و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه. ما استطعتم، هر آنچه ميتوانيد. ترهبون به عدو الله و عدوکم . قدرت نرم افزاری و سخت افزاری و منابع انسانی خودتان را به رخ آنها بکشید و منفعلشان کنید.
وقتي كه از اين منظر نگاه ميكنيم، اينجا ديگر خط مقدم به معناي عميق خودش است. به معناي يك جنگ بزرگ تاريخي كه چند هزار سال است ادامه دارد. از اول هبوط آدم به نوعي تا الآن اين فضا وجود داشته. در قرون اخير و در دوران مدرن كه به يك شكلهاي جديدي هم رسيده است.
شما در جايي قرار گرفتهايد كه عليرغم خواسته دشمنان خدا و مستكبران و انحصارطلبان و برتريطلبان، داريد اين مناسبات را تغيير ميدهيد. ممكن است يك نگاه جزئي به كارتان بكنيد که مثلاً سانتريفيوژ را اين جوري راه بيندازيد. قطعات را اين جوري تأمين كنيد و … و … و. اما خوب است هر چند وقت يك بار يك فاصلهاي بگيرید و ببيند كه در كجاي پازل امروز ايران هستيد. كجاي پازل جهان هستيد. كجاي پازل تاريخ هستيد.
من از اين منظر كه نگاه ميكنم، ميبينم يكي از مهمترين گلوگاههاي چالش حق و باطل اينجا است. كاري كه دارد در هستهاي ايران انجام ميشود، صرفاً يك كاري در عرصه هستهاي نيست. امروز به يك نمادي تبديل شده كه خروجي و دستاورد آن صرفاً در برق ما و طب ما نيست. البته اينها هم هست. اما به وضوح ميشود ديد كه اين حركت فرهنگ ما را، هنر ما و رسانه ما را هم متحول خواهد كرد. يعني آن غروري كه در اين حركت هست، آن انگيزههاي معنوي كه در اين حركت هست و دستاوردهايي كه از اين حركت به دست ميآيد، صرفاً غنيسازي هستهاي نيست بلكه غنيسازي باقي حوزههاي حيات مردم ما هم هست. يعني اين سانتري فيوژهايي كه دارد ميچرخد، صرفاً اورانيوم را غني نميكند بلكه دارد فرهنگ ما را غني ميكند. انشاءالله كه دوستان و برادران عزيزحساسیت و اهمیت اين جايگاه گلوگاهي و تاريخي خودشان را حتماً درك كردهاند كه آمدهاند. البته با اين فضاهايي كه وجود دارد و اين خط و نشاني كه دشمن ميكشد و اين ترورهايي كه انجام ميدهد، معلوم است كه دوستان با يك معرفت عميقي وارد اين حوزه شدهاند و انشاءالله خداوند كمك خواهد كرد و اين مبارزه مرحله به مرحله پيش خواهد رفت. و ثمره آن فقط علمي نيست. ثمره كاري كه شما ميكنيد، صرفاً اين نيست كه سه چهارتا نيروگاه راه بيفتد. نه. يك اتفاق نظري در عالم خواهد افتاد. به قول فلسفه علميها يك اتفاق پارادايماتيك اتفاق خواهد افتاد. پارادايم مناسبات جهاني عوض خواهد شد. با همين كاري كه شما داريد ميكنيد. انشاءالله.
ما كه حالا گذري ميآييم و ميرويم ولي دوستان قدر اين خط مقدمي را كه دارند در آن ميجنگند را بدانند و قاعدتاً اجر كساني كه دارند در خط مقدم ميجنگند و هر قدم آنها به اضعاف مضاعف بركات در جامعه اسلامي و در جهان اسلام بلكه در جهان مستضعفين ايجاد ميكند، خيلي بيشتر از امثال ماها است كه داريم در حوزههايي كار ميكنيم كه نه اين خطرات را دارد و نه اين بركات را.
انشاءالله همه دوستان ما را هم دعا كنند و ما هم بتوانيم در حوزههايي كه كار ميكنيم، وظيفه خودمان را نسبت به مجموعه مجاهدتهايي كه شما داريد در اين عرصه انجام ميدهيد، انجام بدهيم.
Sorry. No data so far.