چهارشنبه 13 می 15 | 16:20

طبرزدی هم نشریه دانشجویی دولتی داشت

اینها اتفاقات خوبی نیستند؛ تشکل دولتی، نشریه دانشجویی دولتی و اصلا دخالت دولتی در انتخابات نشریات دانشجویی!


چند روز پیش یکی از معترضان به انتخابات نشریات دانشجویی که آن را غیرقانونی می خواند، خطاب به مسئولین وزارت علوم گفت: «این افرادی که شما هوای آنها را دارید کسانی نیستند که زیر پرچم شما سینه بزندد و طرفدار شما باشند. خیلی از این افراد اصلا طرفدار آقای روحانی نبوده اند و اصلا گفتمان تدبیر و امید و گفتمان اعتدال را اعتقاد ندارندو اینها همان افرادی هستند که دبیر سابقشان گفته فاشیست هستند.»

آنهایی که کمی تاریخ سیاسی خوانده اند، حشمت الله طبرزدی را خوب می شناسند. طبرزی یک نشریه دانشجویی داشت. او عضو ستاد انتخاباتی هاشمی رفسنجانی هم بود. در اولین حضور هاشمی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری حسابی طرفدارش بود.

«پیام دانشجوی بسیجی» عنوان نشریه ای بود که به هدایت وی منتشر می شد. رییس وقت سازمان بسیج دانشجویی نسبت به استفاده از این پسوند اعتراض کرد. چرا که دانشجویان با سیاست های لیبرالی هاشمی رفسنجانی مخالف بودند. طبرزدی که یک تشکل دولت ساخته در حمایت از هاشمی رفسنجانی به وجود آورده بود، مواضع سرسختانه ای در دفاع از هاشمی رفسنجانی می گرفت. شعار معروف «مخالف هاشمی، مخالف رهبر است، مخالف رهبری دشمن پیغمبر(ص) است» محور توجیهات وی در دفاع از هاشمی بود. صفحه اول پیام دانشجو با عکس بزرگی از هاشمی که به ابتکار طبرزدی «آیت الله» خطاب می شد، پر شده بود و جملات وی در نماز جمعه های دوران سازندگی. خلاصه یک نشریه دانشجویی صددرصد حامی دولت.

آرمان گرای حامی هاشمی رفسنجانی اما به سرعت از آن که تعریفش را می کرد و برای دفاع از او مثنوی هفتادمن می ساخت، زده شد.

با فرا رسیدن گرانی‎‎های ۴۹ درصدی سال ۷۳ و دامن‎گیر شدن اختلاس‎‎های دولتی، طبرزدی به منتقد دولت سازندگی بدل شد و حملات شدیدی را علیه روغنی زنجانی، مرحوم نوربخش، حسین عادلی و دیگر مردان اقتصادی دولت ششم آغاز کرد. شاید رفتار هاشمی و دولت‎مردان او و گرایش دولت‎مردان به اشرافی گری و فاش شدن بعضی مفاسد مربوط به شخصیت‎های کشور، عمده‎ترین علل چرخش طبرزدی و تبدیل شدن وی به یکی از منتقدین اصلی نظام بود. طبرزدی در این‎باره می‎گوید: «از سال 1371 تا 1373، اتحادیه دانشجویی ما ـ که من سمت دبیر کلی آن را داشتم و «پیام دانشجو» تریبون غیر رسمی آن بود ـ به لحاظ سیاسی، دچار تلاطم درونی شده بود. یعنی، با وجود این‎که ما از مواضع رفسنجانی دفاع می‎کردیم، اما نمی‎توانستیم در مقابل اختلاف فاحش طبقاتی، فقر و تبعیض موجود ساکت بمانیم؛ اگرچه این وضعیت را با آرمان‎‎های ایدئولوژیک و انقلابی خود در تضاد می‎دیدیم. از سوی دیگر، من به‎عنوان دبیر کل اتحادیه و مدیر مسئول نشریه، از سوی فردی به نام میرمحمدی، که رییس دفتر هاشمی رفسنجانی بود، زیر فشار بودم که به آن‎ها اطلاع دهم که در اتحادیه و نشریه چه می‎گذرد. اما در نشریه اعلام می‎کردیم که برخی خوانندگان دچار توهم شده‎اند و قرار نیست نشریه توقیف شود!»

او در صریح‎ترین سخنانش در نقد هاشمی، علت انتقاد از هاشمی را این‎گونه مطرح می‎کند: «زمانی که ما کار افشاگری را شروع کردیم، آقای میرمحمدی که پیش از آقای مرعشی رییس دفتر آقای هاشمی بودند، چند بار با ما تماس گرفتند. یک‎بار هم پرسیدند که آقای هاشمی می‎گوید معنای این کار شما چیست و این نقد‎های صریح با چه هدفی است؟ یک‎بار دیگر هم آمدند و به‎نحوی تهدید کردند که مثلا اگر این کار را ادامه دهید، نتیجه خوبی نمی‎گیرید… اگر شما پیام دانشجو را ورق بزنید خواهید دید که ما با یک جریان که آن زمان به آن‎ها باند قدرت می‎گفتیم، درگیر بودیم. علت خطاب ما به این دلیل بود که آقای رفسنجانی قدرت مطلقه موجود آن زمان بود…»(هفته نامه پنجره)

چندروزی است که ماجرای فعالیت غیرقانونی در انتخابات کمیته دانشجویی هیئت نظارت بر نشریات دانشجویی در رسانه ها شدت گرفته است. دانشجویان نقدها و مستندات قانونی خود را ارائه داده اند برای اینکه ثابت کنند که تخلف صورت گرفته درباره نشریات قابل اغماض نیست، اما مسئولان وزارت علوم از جمله ضیا هاشمی معاون فرهنگی وزارت علوم می گوید: «معترضان زیاده خواهند».

در میانه این کش و قوس ها و اظهارات معترضان به انتخابات نشریات که معتقدند وزارت علوم حامی متخلفان است، یاد نشریه طبرزدی افتادم که روزی هاشمی را آیت الله و سردار سازندگی و مخالفش را مخالف پیغمبر می خواند و طرفدار دولت بود و روزگار دیگر از او عبور کرد چون هاشمی تاب انتقاداتش را نداشت.

حالا هم در میان معرکه هم نشریات سبزی که رنگ بنفش گرفته اند کار طبرزدی را در اغراق از دولت از روحانی می کنند- مثل همان قهرمان خواندن ظریف- و هم وزارت علومی هایی که تاب انتقاد ندارند، روزی برای این جماعت دانشجو خط و نشان خواهند کشید. البته به نظر می رسد اینهایی که تمایل دولتی شدن دارند هم اگر پست و مقامی را که طبرزدی می خواست و به آن نرسید را طلب کنند، به ناچار باید راضی شان نگه داشت و اگر جنین نشود و دولت چنین نکند روزگار زاری است که طبرزدی ها از دل نشریات دولتی بیرون می آیند.

اینها اتفاقات خوبی نیستند؛ تشکل دولتی، نشریه دانشجویی دولتی و اصلا دخالت دولتی در انتخابات نشریات دانشجویی!

 

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.