واژه «عبادت» در اصل به نظر بسیارى از واژه شناسان به معناى «خضوع» است و طبرى در تفسیر «جامع البیان» مىگوید: اصل عبودیت که به نظر او شامل عبادت نیز مىشود، نزد همه عرب به معناى ذلت و خاکسارى است.
آگاهی عمیق و بصیرت و اندیشه در دین، رمز ارزشمندی کارها و عبادات است و بدون آن عمل، فاقد ارزش لازم است لذا یکی از مواردی که میتواند ما را در انجام عبادت، راغب کند پیبردن به حکمت عبادات است.
آیتالله جوادی آملی از جمله کسانی است که به طور مفصل درباره حکمت و فلسفه اعمال عبادی دین مبین اسلام سخن گفته است. آنچه در ادامه میخوانید برگرفته از بیانات این عالم فرزانه است.
البته استمرار ذکر الهی و تداوم یاد خدا تأثیر بسزایی دارد، لیکن اثر اخلاص ناب بیش از اثر کثرت ذکر است، بلکه در حقیقت، ذکر خالصانه همان ذکر کثیر است و ذکر بیاخلاص هر چند از لحاظ کمیت وافر باشد ذکر اندک است، حدیثی در ذیل آیه: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ کُسَالَى یُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلًا» به این صورت آمده که قال امیر المؤمنین (ع): «من ذکر الله عز و جل فی السر فقد ذکر الله کثیرا، ان المنافقین کانوا یذکرون الله علانیه و لایذکرونیه و لایذکرونه فی السر».
عصاره آن حدیث نورانی این است که چون دنیا متاع قلیل است و اهل نفاق برای دنیا ذکر میگویند نه برای رهایی از آن، که ریشه هر خطیئه است لذا ذکر آنها هر چند از لحاظ کمیت فراوان باشد از جهت واقعیت اندک است.
چون هر ذکری به مثابه تیری به قلب سیاه سپاه اهریمن است لازم است هنگام تهاجم دشمن از بیرون و تحامل اهریمن و تطالُب نفس اماره و تواثب مُسوّله از درون، از کثرت یاد خدا استنصار، و بدان استغاثه شود، چنانکه درباره جهاد اصغر چنین آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ».
از آن جهت که کثرت ذکر مورد فرمان خداست و تنها امتثال همان فرمان سودمند است، لذا خدای سبحان در معرفی نجاتیافتگان و وصف پارسایان فرهیخته و از خطر رهایی یافته، کثرت یاد را مطرح میکند و آنها را به ذکر کثیر میستاید: «إِلا الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ ذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیراً»، «اِنَّ المُسلمین وَ المُسلِمات…. وَ الذاکِرینَ اللَّهَ کثیراً وَ الذاکِراتِ اعَدَّاللّهُ لَهُم مَغفِرةً وَ اَجراً عَظیماً».
* اثر یاد مظاهر و آیات خدا
به منظور پیروزی بر خصم درون یا دشمن بیرون یاد مظاهر الهی و ذکر آیات ویژه خدا نیز سهم خاص خود را دارد لذا خداوند به رسول اکرم (ص) دستور میدهد که به یاد رهبران گذشته باشد که هر کدام در حد خود مظهر اسمی از اسمای حسنای الهی بودهاند و سنت و سیرت و سریرت آنها را به خاطر بیاور تا همچنان کامیاب شوی: «وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا»، «وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصًا وَکَانَ رَسُولا نَّبِیًّا»، «وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ»، «وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا».
در این آیات و مانند آن که در قرآن کریم فراوان یافت میشود، خداوند پیامبر گرامی اسلام را به یاد انبیا و اولیای پیشین متذکر میکند و یاد آنان را سبب تقویت آن حضرت در ایفای عهد رسالت میداند، چنانکه اصل یاد خدا و اخلاص و استمرار آن در ظفرمندی بر طاغیان مؤثر است، لذا خدای سبحان به موسی و هارون (ع) هنگام اعزام برای دعوت فرعون و درباریان او چنین فرموده است: «اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی».
یعنی تو (موسی) و برادرت (هارون) با داشتن معجزات و نشانههایی که از طرف من به شما داده شد به سوی فرعون بروید و در احیای یاد و نام من هیچ گونه وَنی، وَهن، هَون و سستی به خود راه ندهید. موسای کلیم (ع) یکی از اهداف مهم درخواست مشارکت و وزارت برادر خود هارون را انجام ذکر کثیر دانسته است: «وَ أَشْرِکْهُ فیِ أَمْرِی، کیَ ْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا»؛ تأثیر مهم یاد خدا ایجاب کرده تا خداوند گاهی به حفظ قدرت، قوت و توانمندی امر کند، مانند: «خُذُواْ مَا آتَیْنَاکُم بِقُوَّةٍ»، «یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ»، «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» و زمانی از ونی و سستی نهی فرماید مانند آیه مزبور «وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی».
برای استمداد از چنین نیروی غیبی یعنی کمک گرفتن از یاد خدا و توجه به مظاهر ظهور قدرت و برای حضور قوت الهی، به موسای کلیم (ع) دستور داده شد که امت خود را به ایام تجلی قدرت خداوند آشنا و متذکر نما: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُم بِأَیَّامِ اللَّهِ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ».
در هر مرحله که فیض غیرعادی خداوند تجلی کند و گوشهای از اسرار نهفته جهان، آشکار شود و شمهای از حقایق مستور، مشهود شود، همان مرحله، به فراخور خود، روزی از روزهای ویژه الهی است؛ و اگر آیه مزبور بر مسئله ظهور حضرت بقیةالله و رجعت و قیامت تطبیق شده از قبیل تمثیل و بیان مثال است نه تبیین و حصر در مصادیق یاد شده.
Sorry. No data so far.