موضوع آسیبهایی که حکومت اسلامی را از جنبههای مختلف و موقعیتهای گوناگون مورد هجمه و آسیب قرار میدهد یکی از مهمترین و زیربناییترین مباحثی است که در حوزه اندیشه و راهبردهای حکومت اسلامی بایستی مورد توجه و تأمل قرار گیرد.
خاستگاه مشکلات با توجه به قرآن و نهج البلاغه
خاستگاه این آسیبها در عدم مهرههای کار آمد است، باید مهرههایی انتخاب شوند که در حادثهها متزلزل نشوند، این چنین افرادی التهاب ندارند و سقفهای سنگین بردوش آنها تَرَک بر نخواهد داشت، باید با مهرههایی که تمام وقت هستند و برای این بار سنگین حکومت علوی آمادهاند، آغاز کرد و آنها را تربیت نمود، این چنین وجودها باید شناسایی شوند ودر انتخاب آنها بیش از دو چیز نمیخواهیم، طلب و تسلیم.
عدهای از اشراف قریش که به رسول ایمان آورده بودند، گفتند حال که ما سراغ تو میآییم، اجازه بده از این فقیرانی که به تو چسبیدهاند و تورا زنجیر کردهاند، فاصله داشته باشیم، برای ما وقت دیگری بگذار و اینها را از دور خود بران.
در این هنگام به رسول خطاب میشود: وَلَا تَطْرُدِ الَّذِینَ یدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِی یرِیدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَیکَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَیءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِکَ عَلَیهِمْ مِنْ شَیءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ(الأنعام/52). آن روحهایی که در طلوع و غروبشان، دعوتی جز دعوت حق ندارند از خود نران.
اطاعت از ولی؛ سرچشمه فوران نعمات الهی
کسانی که به عبودیت و اطاعت رسول میرسند، اینها انعام میگیرند، انعامی گسترده که از بخششها و نعمت و از کوثر و عافیت بهره مند میشوند. این انعام یافتهها از گروههایی تشکیل میشوند که در این ایه آمدهاند: وَمَنْ یطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا(النساء/69). با اطاعت به صالح، به شهید، به صدیق به نبی پیوند میخوری. اطاعت در تو صلاح را میآورد و هماهنگی را، و این است که به شهادت و حضور میرسی، نه تنها صادق که صدیق میشوی.
صداقت؛ گوهری که راه سنگلاخ حق پویی را هموار میسازد
صدیق کسی است که نه تنها در وعده که در قول، که در عمل که در حالتها هم صادق باشد. هنگامی که چند قطره بنزین در جایگاه خودش میسوزد، حرکت ایجاد میکند در حالیکه یک دریای بی حساب فقط حرارت میآورد.
و حضرت امیر المؤمنین علی (ع) نیز بر این مهرههای کار آمد در کلمات و سخنان مختلفشان تأکید دارند، و خصوصیاتی را نیز حضرت در لحظههای آخر عمرشان در خطبهای که بروی سنگ خواندند، مطرح کردهاند، حضرت در این خطبه، هم طلب میکنند و جستجو و هم تأسف میخورند و میفرمایند: أین إخوانی الذین رکبوا الطریق، ومضوا علی الحق؟ أین عمار؟ وأین ابن التیهان؟ وأین ذوالشهادتین؟ وأین نظراؤهم من إخوانهم الذین تعاقدوا علی المنیة، وأبرد برؤوسهم إلی الفجرة؟خطبه 181.
کجایند برادران من…؟
کجایند برادران من که در راه حق سوار شده و بر راه حق گذشتند و عمر به پایان رساندند، کجاست عمار و کجاست ابن التهیان و کجاست ذو الشهادتین و کجایند همانند ان ایشان از برادران آنان که با هم بر مرگ در راه حق پیمان بستند و سرهاشان به سوی معصیت کاران فرستاده شد.
یا در ادامه میفرمایند: دریغا برادرانم، آنهایی که قرآن را تلاوت کردند و آن را حاکم گرفتند، در آن چه واجب بوده اندیشه نمودند و آن را بر پا داشتند، سنت را زنده کردند و بدعت را از بین بردند.
چون هر جامعه از دو اقلیت صالح مصلح و یا فاسد مفسد و یک اکثریت متوسط که توده مردم هستند، تشکیل شده که این توده از این دو اقلیت تأثیر میگیرند و ساخته میشوند، دنیا را متوسطها پر کردهاند ولی آنها نمیگردانند، یکی از این دو اقلیت گرداننده اند و مدیریت دارند، از اینهاست که الگوی عمل و احساس و معرفت اکثریت تهیه میشود و در چشم هاو دلها مینشیند، و اگر این همه سخت گیری هست بر همینهاست، که کلید اصلاح و فساد، همینها هستند.
چرا رهبر دینی بر خود سخت میگیرد؟
اگر رهبران دینی برخود سخت میگیرند تا اگر در حجاز و یمامه گرفتاری باشد سختی نبیند، با همین دید است.
که این عباد الله هستند که میتوانند، دنیای محدود و تنگ و متوسط این متوسطها را وسعت بدهند و در انگیزه و هدف و عمل برای آنها حجت بالغه و الگو باشند و اگر این عباد الله کوتاهی کنند و بندگان شیطان مسلط شوند،طبیعی است که در سراشیبی سقوط این زمامداران راحت طلب، چه شتاب و سرعتی به این اکثریت متوسط و محدود خواهند داد.
اگر علی (ع) میگوید، دنیای شما در نظر من کمتر از آب بینی بز و یا استخوان لیسیده در دست جزامی و یا یک لنگه کفش کهنه است مگر آنکه حقی را به پا کنم و یا باطلی را کنار بزنم، به همین جایگاه نظر دارد که عمود اجتماع است و بر اکثریت متوسط تأثیر گذار است و این است که باید در اختیار کسانی باشد که حکم به اثم و امر به عدوان نمیکند.
که در سورۀ نحل آیه 9 میفرماید: إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَینْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْی. خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان میدهد و از فحشاء و منکر و ستم نهی میکند. و یا در سوره مائده آیه 21 میفرمایند: تعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ، همواره در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید و هرگز در راه گناه و تعدی همکاری نکنید.
Sorry. No data so far.