تریبون مستضعفین- دکتر جلیل محبی
چندي است بحث ها بر سر بازگشت و قدرت گرفتن محمود احمدي نژاد داغ شده است كه اين علل مختلفي از جمله ناكارامدي دولت جاري در اداره اقتصاد، ركود و بيكاري شديد، انفعال شبيه به موت برخي در مقابل بيگانان و دشمنان ايران، توهين هاي به انتقاد كنندگان و غير آنها دارد. وقايع و رفتارهايي كه دوراني نه چندان دور را به ياد مي آورد:
دوراني كه علي رغم فشار هاي اقتصادي دولت در صحنه بود از اين استان به آن استان سركشي ميكرد. هر روز ابتكار جديدي از ناحيه دولت سر ميزد كه شايد موفق هم نميشد اما نشان از پويايي دولتمردان داشت. سخنراني نبود كه به دشمن حمله نشود و باهركلمه از سخنراني قيمت نفت بالا و پايين نرود…
اطرافيان محدود احمدي نژاد را كه چند رسانه اي به دست دارند و همچنان از مفاسدي مانند رحيمي و غيره دفاع ميكنند را كنار بگذاريم، ميتوان باقي مردم را به نسبت احمدي نژاد اين گونه تعريف كرد:
– عده اي كه متعصبانه از ميرحسين موسوي دفاع كردند و ميكنند.
– عده اي كه متعصبانه در مقابل ميرحسين از احمدي نژاد دفاع و حمايت كردند لكن حمايت ايشان حمايت از نظام اسلامي مقابل شعار هاي منحرف از ارزشها بود. اين عده بعد از 88 به مرور دست از حمايت از شخص احمدي نژاد برداشتند و به حمايت گفتماني از وي پرداختند.
– و دسته سوم توده عمومي مردم كه فارغ از گرايش هاي سياسي سياسيون به موقع انتخاب با معجوني از خاطرات و احساسات و شرايط روز و شب و اقتصاد و بين الملل به سمتي متمايل ميشوند كه عده تعيين كننده و سرنوشت ساز هميشگي كشورند؛ از 76 تا 88…
سال هفتاد و هشت كه انتخابات مجلس شوراي اسلامي برگذار شد، هاشمي رفسنجاني دوران سقوطي را آغاز نمود كه سال 84 به قعر خود رسيد و سال 88 با رفتار سياسي اش خود را در داخل نظام نيز به حاشيه اي راند. به نحوي كه در دوره اي مطرود از مردم و حاكميت شد. حوالي سال نود ديگر كسي فكر نميكرد كه هاشمي در سپهر سياست ايران جايي داشته باشد.
اما توده عمومي مردم ورق را به نفع هاشمي چرخاند. اگر هاشمي رد صلاحيت هم نميشد ميتوانست با ابزار ايجاد تفرقه در ميان كانديداهاي حريف و احمدي نژاد سازي از جليلي و با نقش پر رنگ شاگرد ديرين علي اكبر ولايتي و با ايجاد وحدت ميان اصلاح طلبان يك تنه به ميدان رقابت بياد، اما آنچه موجب پيروزي اش شد نگرش تغيير كرده توده مردم بود. اگر همه آنهايي كه سال هشتاد و هشت به موسوي راي داده باشند هم اگر به هاشمي راي دهند باز هم عده اي از راي دهندگان احمدي نژاد بودند كه موجب راي آوري بديل هاشمي (روحاني) شدند.
نتيجتاً رسيدن از اوج به حضيض و بازگشت نسبي به اوج امر ناممكني نيست و ميبينيم كه در ساليان نه چندان طولاني اتفاق افتاده است.
بي شك احمدي نژاد سوداي بازگشت به قدرت دارد. توهمي هم در سر نمي پروراند. حقيقت آن است كه روز به روز گرايش به او بيشتر ميشود و او به فراست اين را دريافته است و شايد سكوت دو ساله او نيز خود نوعي دميدن در همين گرايش است. اما آنچه بازگشت احمدي نژاد را مشكل ميكند موانع قانوني (شوراي نگهبان قانون اساسي) است.
احمدي نژاد با خود اين گونه فكر ميكند كه نظام از طرفي از دست وادادگي و انفعال مفرط سياست خارجي دولت به ستوه خواهد آمد و از طرف ديگر نمي تواند مردمي را كه در هيات هاي مذهبي و مراسماتي مانند سه شنبه غواصان به او ابراز علاقه مي كنند كنترل نمايد و هر دو عامل موجب تاييد صلاحيت او خواهد شد.
هرچند با تركيب فعلي شوراي نگهبان چنين امري بسيار بعيد به نظر ميرسد و با اقداماتي مانند رد صلاحيت هاشمي ديگر جايي براي ترس از رد صلاحيت كس ديگر باقي نمي ماند، لكن هر امري محتمل است و احمدي نژاد بر همين احتمال سرمايه گذاري ويژه اي كرده است.
احمدي نژاد هاشمي نيست كه بتواند با سازماندهي قدرت بديل خود را به صحنه سياست وارد كند و پشت صحنه به اداره او بپردازد. احمدي نژاد شخصيتي منحصر به فرد و غير قابل تكثير است. حتي اگر ميتوانست نزديك ترين فرد خود يعني اسفنديار رحيم ميشايي را به قدرت برساند باز كاركردي كه اكنون روحاني به نيابت از هاشمي انجام ميدهد قابل اجرا نبود. سخن راندن احمدي نژاد مهمترين ابزار اوست كه قابل انتقال به غير نيست. نه مشايي و هيچ كس ديگر و اين مسئله اي است كه احمدي نژاد ميداند. شخصيت احمدي نژاد هم آنگونه نيست كه بخواهد يك جريان سياسي را راهبري كند. او به دنبال ايستادن بر قله اجراست. بدود، كار كند، دربيافتد، زمين بزند، زمين بخورد و برخيزد و هماوردي را خود به شخصه باز آغاز كند.
تكرار كنيم: هرچند با تركيب فعلي شوراي نگهبان چنين امري بسيار بعيد به نظر ميرسد و با اقداماتي مانند رد صلاحيت هاشمي ديگر جايي براي ترس از رد صلاحيت كس ديگر باقي نمي ماند، لكن هر امري محتمل است و احمدي نژاد بر همين احتمال سرمايه گذاري ويژه اي كرده است. اما اگر موفق شود از سد قانون اساسي بگذرد يقيناً موفق خواهد شد و آن روز ديگر شما با احمدي نژاديسم راديكال مواجه هستيد.
امدن احمدی نژاد اشتباهیست که چبران ان بسیار سخت و گران برای نظام….این اشتباه چیزی جز قبول کردن این موضوع که کشور دو دسته است و اتحاد ابزار سیاسی است.
واقعا میترسید!
بترسید که حتما او خواهد آمد و از همه سدهای اساسی و غیر اساسی ؛قانونی و غیر قانونی شما خواهد گذشت.
و باز حکومت مستضعفان را بر جامعه یادآوری خواهد کرد و دعای فرج خواهد خواند . و این آسمان ریسمان بافی تان را به سخره خواهد گرفت.
چراغی راکه ایزد بر فروزد
هر آنکس پف کند ریشش بسوزد.
شعر ِ
«چراغی راکه ایزد بر فروزد
هر آنکس پف کند ریشش بسوزد.»
بیشتر از اینکه معنای حقیقی خود را داشته باشد ، به صورت کنایه و بر خلاف معنای حقیقی خود باید استفاده شود. تاریخچه ی این شعر به زمان علامه مجلسی ره می رسد که یکی از ملحدین چراغی را بر در خانه ی خود روشن کرده بود و هر شب مخفیانه ماده ی اشتعال را در آن می ریخت و ادعا میکرد که این چراغ از برکت خدا افروخته است و چراغی را که ایزد برفروزد ، هر آنکس پف کند ریشش بسوزد . . . .
اما به دستور مامورین حکومتی ، فرد مدکور دستگیر شد و حقیقت مشخص گشت. علامه مجلسی در رساله ای که در آن درباره دعوای اخباریون و اصولیون قضاوت کرده است ، به این اقدام ِ حکومت ِ وقت – یعنی رسوا کردن جاعل مذکور – اشاره میکند و از دولت صفوی تمجید می کند.
غرض اینکه این بیت شعری که در اینجا نقل شده است ، داستانش متفاوت با معنی اش است و این روزها زیاد می شنوم که خلاف ِ معنی اش به کار می برند.
لیاقت تفکر قوم بنیاسرائیل، که نشانههایی مثل احمدی نژاد رو نفهمیدند و کفران نعمت کردن، لوزان و ژنو است.
آقایان بفهمید که لوزان و ژنو هم جزو سنتهای الهی هستن
کفران نعنمت را احمدی نژاد کرد که کشوری آماده تحویلش دادند و همه چیز محیای کار بود ولی ایشان مشغول دعواهای بچه گانه با مجلس و قوه قضائیه شد و کارش به قهر 11 روزه کشید و از افراد بدنامی مثل مرتضوی و رحیمی استفاده کرد و سر قضیه مرحوم کردان آن آبروریزی را به بار آورد و سرآخر هم کارش به بررسی نحوه مدیریت انبیا و دوستی با مردم اسرائیل کشید.
عزیزم
اینها کفران نعمت است.
مردمی هم که اینها را دیدند با هیزمی که دشمنان احمدی نژاد بر آتش خودافروخته وی ریختند، از ترس به او رای ندادند وحتی از دوستانش هم دوری کردند
البته روی گرداندن از دوستان احمدی نژاد عقوبت داشت و آن عقوبت در ژنو و لوزان آمد ولی احمد نژاد هم چنان بی تقصیر نبود
درگیری های احمدی نژاد با مجلس بخاطر کارشکنی های مجلس بود.
همین مجلس بود که باعث شد طرح هدفمند کردن یارانه ها عقیم بشه و به دوران هاشمی پیچ بشیم
در دولت قبلی همیشه صحبت از افزایش یارانه بود ام در این دولت همیشه از حذف یارانه صحبت میکنند درود بر احمدی نژاد
شما همین امروز برو و از دریافت یارانه نقدی انصراف بده
خخخخخخخخخخخخخخخخخ
کشوری آماده تحویلش دادند و همه چیز مهیای کار بود !!!!!!
اینو خوب اومدی جناب اصفهانی
دارید می سوزید نه! من یک حزب الهی هستم و عاشق احمدی نژاد این قدر تو جریان انحرافی دروغ گفتید که آخرش این شد
بعدشم لطفا برای شورای نگهبان خط و نشان نکشید فرضا محمود را رد صلاحیت کردید یاران محمود که هستن!
نه. این افراد فقط به خاطر احمدی نژاد وجود پیدا کردند. آیا اگر احمدی نژاد محبوب نبود و رای نمی آورد و به این آقایان پست نمی داد هیچ کدامشان اصلا وجود داشتند؟
روزی نادرشاه در یکی از جنگها مشاهده کرد که یک سرباز بسیار شجاع است و به هر سوی حمله می کند از کشته پشته درست می کند. از دلیری وی خوشش آمد و احضارش کرد و به او گفت تو با این همه شجاعت و دلاوری وقتی که افغانها به اصفهان حمله ردند کجا بودی؟ سرباز گفت در اصفهان بودم!!! نادرشاه با حیرت پرسید تو در اصفهان بودی و افغان آنهمه جنایت کرد؟ سرباز جواب داد آن زمان نادری نبود.
یعنی اگر می بینی که ما شجاعت نشان می دهیم و وجود داریم به خاطر این است که سردار شجاع و لایقی جون تو داریم و اگر نباشیم می شویم همان موجودات بی خاصیت قبلی.
زنبورداران می دانند که هر قدر هم جنس زنبورهای کارگر خوب باشد بازدهی چندان بالا نمی رود. اما هر چه ملکه از نژاد بهتر و فعالتر باشد بازدهی به طور چشمگیری افزایش خواهد یافت.
پس این تلاشها برای منحرف کردن اذهان از احمدی نژاد و تلاش برای آلترناتیو تراشیدن برای وی یک توطئه حساب شده از سوی اشرافیت حاکم است.
امام رضا(ع): سریع ترین مجازات مجازات کفران نعمت است
کفران نعمت کردید با اون ظلمها و اذیتها که به احمدی نژاد کردید و تو زمین هاشمی بازی کردید با حمله به احمدی نژاد که الآن به خاطر این بی بصیرتی شما گرفتار باند هاشمی هستیم که اون از اوضاع اقتصادی و روز به روز فشار بیشتر به مردم و اونم از تحقیر کشور در مقابل دشمنا. این سزای اون کفران نعمت است. اینو به اصطاح اصولگرایان فهمیدن ظلم اونا به احمدی نژاد باعث گرفتاری ملت به این مسئولین شده ولی غرورشون اجازه اعتراف اینو نمیده
اقای احمدی نژاد تلاش میکرد به مردم محروم کمک کنه با سخنرانی هاش قیمت نفت بالا میرفت اما متاسفانه از داخل افرادی که برای محرومین ارزشی قائل نیستند و به فکر منافع شخصی خودشان بودند با حرکت ناجوانمردانه در بازار ارز اخلال بوجود اوردند که اگه بجای اخلال با دولت قبل همکاری میشد مطمئنا تحریم ها بی اثر بود
از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
با شعار عدالت خیلی بی عدالتی کرد ادامهایی را که هم دورش جمع کرد خیلی آدم حسابی نبودند ولی از خاتمی و رفسنجانی بهتر بود
به قول مالکوم ایکس
اگر مواظب نباشید روزنامه ها کاری می کنند که از ظالم حمایت کنید و با مظلوم بجنگید.
احمدی نژاد کاملا پاک بود و پاک ترین افرادش دقیقا همانهایی بودند که زیر بار اتهامات لهشان کردند.
به کی اعتماد می کنید؟ به مافیا؟
دوره اقای رفسنجانی احناس خیلی گرون شد پیکان 1 میلیونی شد 5 میلیون و روز به روز گرون تر شد اون موقع که تحریم نبودیم