دوشنبه 22 ژوئن 15 | 17:25

چهار سال جنگ؛ پازل سوریه کامل شده است

آرش محمدیان

جبهه‌های جنگ در سوریه و چگونگی پراکندگی گروه‌های درگیر در خاک این کشور که طی چهار سال جنگ همانند پازلی ناهمگون و متناقض در کنار هم چیده شده بود اکنون در حال منظم شدن است؛ پازلی که تنها پیام آن تجزیه سوریه و هرج و مرجی طولانی برای این کشور خواهد بود.


پس از چهار سال جنگ در سوریه با آغاز سال 94 به نظر می‌رسد درگیری‌ها وارد مرحله پایانی خود شده و طرف‌های درگیر با سرنوشت‌سازترین جنگ‌های خود در استراتژیک‌ترین مناطق این کشور دست و پنجه نرم می‌کنند.

به طور کل باید گفت که اکنون در سوریه چهار جبهه سرنوشت‌ساز شعله‌ور است که پیروزی هر یک از طرفین در این جبهه‌ها می‌تواند آینده سیاسی و نظامی آنها را در این آشفته‌بازار خونریزی سوریه مشخص کند.

جنگ در جبهه شمالی به نهایت خود رسیده و گویی مرزی اعلام نشده سوریه تحت کنترل دولت را از سوریه از دست رفته جدا می‌کند.

جبهه اول در درگیری‌های سوریه که از اوایل امسال (بهار 94) شعله‌ور شد و به جبهه ادلب مشهور است، توسط گروه‌های اسلام‌گرای تندرو از جمله جبهه تروریستی النصره به راه انداخته شده و از سوی قطر، عربستان و ترکیه حمایت مالی و لجستیکی می‌شود. پس از چند ماه درگیری اکنون به نظر می‌رسد که پیروزی با النصره و حامیان آن بوده و آنچه را که می‌خواستند از این درگیری‌ها به دست آورده‌اند.

النصره و متحدانش که تحت نامی واحد (جیش الفتح) علیه دولت سوریه می‌جنگند توانستند در مدتی کوتاه ادلب را که برای دولت سوریه اهمیت استراتژیک داشت به تصرف خود درآوردند و عملاً خط مقدم جبهه را به مناطق علوی‌نشین غرب سوریه، خاستگاه حامیان اصلی نظام، برسانند.

استان ادلب سوریه

اکنون در این جبهه ظاهراً دو طرف به سقف آنچه که برای آنها مقدور است رسیده‌اند. با شرایط فعلی نه مخالفان بیش از این می‌توانند به سوی مناطق تحت کنترل ارتش پیشروی کنند و نه ارتش سوریه نیز توان بازپسگیری مناطق از دست رفته را دارد و گویی مرزی اعلام نشده میان این مناطق کشیده شده که سوریه تحت کنترل دولت را از سوریه از دست رفته جدا می‌کند.

اما جبهه دومی که به تازگی در جنوب سوریه شعله‌ور شده را می‌توان سرنوشت‌سازترین جبهه برای دولت سوریه، مخالفان به اصطلاح میانه‌رو و تروریست‌های افراط‌گرای النصره به حساب آورد.

در این جبهه، النصره در استان قنیطره و در مرز با سرزمین‌های اشغالی فعال است و توانسته بخش عمده این استان را از کنترل ارتش سوریه خارج کند. النصره تلاش دارد مناطق تحت کنترل خود را به حومه جنوبی و جنوب شرقی پایتخت که به جولانگاه گروه‌های مخالف سوری تبدیل شده، برساند و با این کار دامنه تصرفات خود را از مرزهای جنوبی سوریه با اردن تا پایتخت این کشور بگسترداند.

در جبهه جنوبی علاوه بر النصره، گروه دیگری نیز علیه دولت سوریه در حال جنگ است که به آنها مخالفان میانه‌رو سوری گفته می‌شود و سرمایه اصلی آمریکا و هم‌پیمانان منطقه‌ای آن برای مقابله با دولت سوریه محسوب می‌شود.

حوزه فعالیت این ائتلاف که از بیش از 40 گروه شبه نظامی تشکیل شده استان درعا و استان سویداء است و آنها نیز همانند النصره تلاش دارند تا با تصرف کامل این دو استان خود را به دمشق برسانند و عملاً منطقه‌ای وسیع از مرز اردن تا محله‌های جنوبی دمشق را به کنترل خود درآورند. منطقه‌ای که زمزمه‌های ایجاد پرواز ممنوع از سوی آمریکا و همپیمانانش بر فراز آن به گوش می‌رسد.

آمریکا، ترکیه، عربستان و قطر سرمایه‌گذاری زیادی را بر روی این جبهه انجام داده‌اند و هزاران نیروی مخالف سوری هم‌اکنون در اردوگاه‌های نظامی تحت نظارت سازمان‌های اطلاعاتی و نظامی این کشورها با همکاری اردن در حال آموزش هستند و قرار است از مرز اردن برای اداره کامل این منطقه به خاک سوریه وارد شوند.

آمریکا، ترکیه، عربستان و قطر سرمایه‌گذاری زیادی بر روی جبهه جنوبی انجام داده‌اند و آن را محتمل ترین راه برای رسیدن به پایتخت می‌دانند.

در این جبهه استان درعا تقریباً به کنترل مخالفان درآمده و استان سویداء نیز که بیشتر جمعیت آن را دروزی‌ها تشکیل می‌دهند، هدف اصلی مخالفان در روزهای گذشته بوده است. پایگاه هوایی ثعله، مهم‌ترین پایگاه‌ باقی مانده برای ارتش سوریه در سویداء قرار دارد که بزرگترین فرودگاه نظامی ارتش سوریه در جنوب این کشور است و در صورت سقوط قدرت مانور نیروی هوایی سوریه در نواحی مرکزی و جنوبی این کشور تا حد زیادی فلج خواهد شد.

مشکلی که مخالفان در سویداء با آن دست به گریبان هستند بافت جمعیتی استان است که قالب ساکنان آن را دروزی‌ها تشکیل می‌دهند. این قوم در طول چهار سال درگیری‌ سوریه همواره موضعی بی‌طرف اتخاذ کرده‌اند و عدم حمایت آنها از مخالفان (گرچه از پیوستن به ارتش سوریه نیز سر باز می‌زنند) باعث شده آنها نتوانند در این استان همانند درعا به پیشروی دست یابند.

دروزی‌ها که در لبنان و اسرائیل از نفوذ و جایگاه اجتماعی قابل توجهی برخوردار هستند، دولت‌های خود را تحت فشار گذاشته‌اند تا به دو طرف درگیر در جبهه جنوبی سوریه هشدار دهند از کشاندن جنگ به محدوده دروزی‌ها خودداری کنند و این فشارها در هشدارهای پیاپی مسوولان سیاسی و نظامی اسرائیل و احزاب سیاسی لبنانی به طرف‌های درگیر سوریه نمود پیدا کرده است.

اما جبهه سوم در درگیری‌های که از آن به عنوان کلید تجزیه یا حفظ تمامیت ارضی سوریه یاد می‌شود، جبهه حلب در شمال این کشور است که هر بخش از آن را یک گروه در اختیار دارد. مناطق شرقی و جنوب شرقی حلب اکنون به جولانگاه داعش تبدیل شده، غرب آن در دست ارتش آزاد سوریه است و نواری باریک در مرکز حلب که زمانی پرجمعیت‌ترین شهر سوریه بود، در اختیار ارتش سوریه است که این نوار حساس‌ترین مناطق شهر از جمله فرودگاه نظامی و زندان مرکزی حلب را نیز در خود جای داده است. محله‌های کرد نشین شهر نیز توسط کردها اداره می‌شود.

نقشه جبهه جنگ در حلب

بیش از سه سال است که حلب شاهد درگیری‌های شدید است اما کمتر از دو هفته است که نبردی سرنوشت‌ساز در این شهر آغاز شده و هدف از آن اشغال بخش‌های تحت کنترل دولت سوریه و کوتاه‌کردن دست دمشق از این شهر مهم است. در صورت سقوط حلب عملاً سوریه تقسیم شده محسوب می‌شود و مناطق تحت کنترل دولت به مناطق علوی‌نشین غرب این کشور محدود خواهد شد و بقیه خاک سوریه میان کردها، ارتش آزاد، جبهه النصره و داعش تقسیم خواهد شد.

سقوط حلب که بیش از سه سال در برابر انواع حملات مقاومت کرده، کلید تجزیه سوریه و مرزبندی‌های اعلام نشده خواهد بود.

جبهه چهارم و آخرین جبهه‌ای استراتژیک که در سوریه در جریان است، جبهه دمشق، پایتخت است که بخش‌هایی از آن در کنترل ارتش آزاد، جبهه النصره و داعش است و هر یک تلاش دارند تا با گسترش مناطق تحت نفوذ خود دست برتر را در پایتخت سوریه داشته باشند. گرچه مواضع ارتش سوریه در دمشق طی این چهار سال چنان مستحکم شده که هر یک از این سه گروه به تنهایی نمی‌تواند کاری از پیش ببرند و تنها ایجاد ائتلافی میان آنها یا ورود طرف‌های خارجی می‌تواند ورق را برگرداند.

بخشی‌هایی در شرق، غرب، جنوب و شمال پایتخت سوریه اکنون در کنترل مخالفان است و بخش‌هایی از آن نیز به شکل مشترک میان دولت و مخالفان اداره می‌شود اما همچنان مناطق حیاتی پایتخت را دولت در اختیار دارد گرچه مخالفان تلاش دارند تا با رساندن جبهه جنوبی به دروازه‌های جنوبی و شرقی دمشق عملا کار را برای دولت سوریه سخت کند.

دمشق و ریف آن

اکنون این چهار جبهه مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین محورها‌ی جنگ در سوریه محسوب می‌شوند که پیروزی هر یک از طرفین در آن سرنوشت آنها در آینده سوریه را رقم می‌زند و ارتش سوریه و همپیمانان‌اش به شدت در تلاشند تا در هیچ یک از این جبهه‌ها امتیازی واگذار نکنند و در مرحله کنونی آنچه که “سوریه مفید”(ساحل غربی و پایتخت) خوانده می‌شود را حفظ کنند.

سبزتحت کنترل ارتش
قرمزتحت کنترل مخالفان
آبیاداره به شکل مشترک

البته ارتش در نقاط دیگری مانند حسکه در شمال شرق سوریه نیز با داعش و گروه‌های مخالف درگیر است که این مناطق چندان برای دمشق استراتژیک محسوب نمی‌شود و همکاری کردها و دولت سوریه در این مناطق باعث شده تا همچنان ارتش سوریه حضور و نفوذ خود را در آن مناطق که توسط داعش و مخالفان محاصره شده، حفظ کند.

برچسب‌ها: ، ،

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.