«چقدر روزهخواری زیاد شده»؛ این عبارتی است که این روزها شاید بسیار میشنویم؛ شایعهای که عدهای با دیدن یک نفر که بطری آبی در دست دارد و مینوشد یا با دیدن مردی که گوشهای از خیابان ساندویچی میخورد آن را پخش کردهاند و نتیجهگیریئی این چنین کردهاند و دیگران هم همین یکی دو مورد را ندیدهاند و تنها بر اساس شنیدهها چنین میگویند.
«شایعه» اما رسانهای است که قرنهاست پیامی ممزوج از واقعیت و دروغ را به مخاطب میرساند و اگر چه روزهخواری پدیدهای شوم است که باید با آن برخورد کرد به اما آیا واقعا چنین است جملهای صدق میکند؟!
دو سوال مهم در این باره وجود دارد؛ سوال اول اینکه آیا روزهخواری امری فراگیر است؟ آیا با دیدن هر غذا خوردنی ما باید نتیجه بگیریم که دیانت از کشور رخت بربسته است؟ در حالی که اسلام به ما امر کرده است که اگر از مومن عملی دیدی که در نظرت خطا و گناه بود حمل بر خیر و توجیه کن؛ فردی که در خیابان چیزی میل میکند «مریض» یا «مسافر» است.
سوال دیگر آن است که آیا این روزها عادت نکردهایم که تنها به بدیهای جامعهمان بنگریم و خوبیها و نیکویی آن را نبینیم و ضریب ندهیم.
اگر پلیس در طرحی به دنبال تذکر به روزهخوارانی است که به هر دلیل اعم از ناتوانی و یا حتی عناد روزهخواری میکنند آنها را در سایتها و رسانههای خود ضریب دهیم و از دیدن صفهای طویل حلیمفروشیها و آشفروشیها در آستانه افطار و از دیدن صف نانواییها دریغ کرده و ضریبی به آنها ندهیم؟
به واقع دینداری جامعه ایرانی مانور رسانهای خود را میخواهد که یکی از طرحهایی که دو سال است برای رخ نمایاندن هر چه بیشتر دینداری مردم به راه افتاده است طرح «افطاری ساده» است.
طرحی که از سوی دفتر مقام معظم رهبری به واسطه سخنان ایشان پیگیری و مطرح شده؛ طرحی که علاوه بر حسنات آن در بحث سبک زندگی فردی و اجتماعی میتواند نشان دهد مردم ایران روزهدارند و نه روزهخوار.
رهبری در سخنانی در 24 سال پیش چنین گفتهاند: «الان در بعضی از کشورهای اسلامی سنت خوبی وجود دارد که در تمام ماه رمضان، اغلب مساجد افطاری میدهند؛ یعنی هرکس برود و وارد مسجد بشود، پذیرایی میشود. البته خانوادهها محروم میمانند؛ فقط مردان افطاری میخورند و برمیگردند! اگر بشود در اینجا هم همین سنت در خصوص افراد تحت پوشش شما رواج پیدا کند – البته با حضور تمام افراد خانواده – خوب است. در زمان رژیم گذشته، این ارتباطات معنوی، کم و یا منجمد شده بود؛ که البته متأسفانه بقایایش همچنان باقی است. ما بایستی در دوران اسلامی، این ارتباطات را زنده کنیم.»
به واقع نیز چنین است؛ چند سال پیش در مصر آماری از این سفرههای افطار نیز منتشر شده که عجیب بود؛ آماری از هزینههای سنگین برای برپایی افطارهای خیابانی و مسجدی.
تحقیقی در الازهر نشان داده بود که این سفرههای افطار در قاهره به تنهایی یک میلیارد جنیه مصری (178 میلیارد تومان) هزینه در بر دارد که استانهای دیگر مصر نیز همین مقدار هزینه میکنند؛ مطالعاتی که نشان میداد در این سفرهها روزانه 3 میلیون نفر افطار میخورند!
به واقع نبرد سبک زندگی این روزها نیازمند حرکت رسانهای است چراکه اگر در بدترین حالت معتقد باشیم که یک توطئه بزرگ برای مقابله با دینداری مردم وجود دارد و روزهخواری را ترویج میدهد این ما و رسانههای ما و مردم هستند که وظیفه دارند ابراز شعائر الهی را جدی بگیرند که « وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ»
به واقع «افطاری ساده» و ضریب آن میتواند یک رسانهای باشد در جواب آنان که با دیدن یک نفر که بطری آبی در دست دارد و مینوشد یا با دیدن مردی که گوشهای از خیابان ساندویچی میخورد نتیجه میگیرند که «چقدر روزهخواری زیاد شده».
Sorry. No data so far.