این روزها که بازار ضیافت افطاری بویژه افطاریهای سیاسی داغ است، رئیس جمهور نیز با دعوت از سیاسیون دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب برای ایجاد همدلی بیشتر ضیافت افطاری برپا کرد. این ضیافت اما با حاشیههای مختلفی روبرو شد و یکی از حاشیههای مهم این مراسم سخنان غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی بود که واکنش برخی از اصولگرایان را در پی داشت. وی در طول سخنرانی خود به سران فتنه اشاره کرد و مدعی شد که نیات آنها فتنه انگیزی نبوده است.
اما حاشیههای افطاری حسن روحانی تنها به سخنان کرباسچی ختم نمیشود. در این مجلس که موقعیت خوبی بود تا موضوع وفاق ملی مطرح شود، برخی از سیاسیون همچون غلامعلی حداد عادل نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی موضوع وحدت ملی و همدلی و همزبانی که رهبر معظم انقلاب نیز از ابتدای سال با نامگذاری سال جاری بدان تاکید کرده است سخن گفت و رئیس جمهور نیز بر این موضوع تاکید کرد. اگرچه سخن از وفاق سیاسی موضوع پسندیدهای است اما بخشی از سخنان حسن روحانی در پایان سخنانش مورد توجه برخی رسانهها هم قرار گرفت که بیان کرد تجربه تاسیس «مجمع عقلا» را دارد و بر امکان احیای آن تاکید کردهاند. اما آنانی که با نام این مجمع آشنا هستند به خوبی میدانند که این مجمع ماجرای ناپسندی در دل خود پنهان دارد که حتی امام راحل نیز به طور مستقیم دستور به تعطیلی آن دادند. اما مجمع عقلا چیست و چگونه تاسیس و چرا با دستور امام تعطیل شد؟
مجمع عقلا نام گروهي از نمايندگان مردم در مجلس دوم شوراي اسلامي بود كه با ابتكار اشخاصي چون دكتر حسن روحاني در جهت اتمام جنگ تحميلي تلاش ميكردند. آن طور كه محسن رضايي فرمانده سابق سپاه گفته است، اين مجمع سعي ميكرد تا با بررسي شرايط وقت كشور و جبهههاي جنگ نشان دهد كه ادامه جنگ به صلاح كشور نيست و بايد اقدامات سياسي در جهت اتمام آن شروع شود. البته اين مجمع با نظر امام خميني(ره) تعطيل شد اما عقلايي كه خود را صاحب شعور انقلابي ميدانستند و شعارهايي چون جنگ جنگ تا پيروزي را در شور انقلابي منحصر ميدانستند، سياستي را در پيش گرفته بودند كه حداقل پنج سال تمام ما را پشت دروازههاي بسته بصره نگاه داشت.
حجت الاسلام حسن روحانی در گفتگو با ماهنامه نسیم بیداری درباره جلسه عقلا میگوید: «ما از مجلس دوم تا پنجم، جمعی با عنوان «عقلای مجلس» داشتیم. تعداد اعضا حدود ۳۰ و چند نفر بود. اما خیلی خطی و جناحی نبود و هر دو جناح در آن عضو بودند. ما میگفتیم هرکس صاحب نظر، فکر و اندیشه، سابقه و آشنایی با مسائل است و تأثیر دارد، عضو آن جمع باشد. ابتدا هم در مجلس دوم به دلیل بررسی موضوع جنگ این جمع تشکیل شد. در ابتدا به طور مثال آقای کروبی عضو جلسه بود، آقای یزدی هم بود؛ آقای بیات زنجانی عضو بود، آقای موحدی کرمانی هم حضور داشت که این جلسات تا دوره پنجم مجلس ادامه داشت.»
محسن رضایی در مرداد 65 در این باره میگوید: «چند وقت پیش، یک جلسه ای به اسم عقلا در مجلس محترم شورای اسلامی تشکیل شد و در این جلسه آمدند و نظر خود، بحثهایی را مطرح کردند… خوف این میرفت که این بحثها به خارج مجلس سرایت بکند و نتیجتاً باعث بشود که به جنگ لطمه وارد بشود. امام به محض این که این جلسه را فهمیده بود، دستور داده بود به آقای هاشمی که این چیست و چه کسی این جلسات را تشکیل میدهد؟ هر کس این جلسات را تشکیل میدهد، بگویید این جلسات را منحل کنند و این حرفها را نزنند.» (1)
اما یکسر این ماجرا نیز به جای دیگری ختم می شد. هاشمي رفسنجاني به عنوان كسي كه تقريبا از سال 62 مسئوليت جنگ را برعهده داشت، بارها در يادداشتهاي روزانه ايام دفاع مقدس از مشورتهايي كه با دوست و يار صميمياش حسن روحاني داشته گفته است. او معمولا در پايان اين بخش از يادداشتهاي خود به اين نتيجه ميرسيد كه نظرش با دكتر تشابه بسياري دارد. از سوي ديگر در حوزه عمل نيز “سياست جنگ جنگ با يك پيروزي” كه از سوي طيف هاشمي در جبهههاي جنگ اعمال ميشد، هم عرض همان طرحهايي بود كه مجمع عقلا روي ميز داشتند.
هاشمی رفسنجانی در مصاحبهای در این باره با اشاره به تفکرات مجمع عقلا می گوید: «آن ها دائما می گفتند ما دیگر هر چه جنگ طول بکشد، پیروز نمی شویم. جنگ اگر طول بکشد، فرسایشی می شود و عراق از سراسر دنیا کمک می شود و ما کمک هم نمی شویم و به یک جایی می رسد که این طرف دیگر دستش خالی خالی می شود. پیش بینی می کردند. آن ها اعداد و ارقام بودجه را می دانستند. کمی سلاح ما را می دانستند، مشکل تامین مهمات را می دانستند و خیلی چیزهای دیگر که بود. ما مسائل عجیبی داشتیم.»(2)
اعضای این مجمع معتقد بودند كه شعار «جنگ جنگ تا پيروزي» هرگز موفق نخواهد بود. چرا كه اگر مصداق بيروني اين شعار فتح بغداد باشد به حتم كشور ما مورد هجوم بمب اتمي قدرتهاي فرامنطقهاي قرار خواهد گرفت! از اين رو سعي داشتند تا با يك پيروزي در مقياسي بسيار كوچكتر از فتح بغداد، با قبول آتش بس سرنوشت جنگ را روي ميز مذاكرات مشخص كنند. بنابراين شعارشان «جنگ جنگ با يك پيروزي» بود كه شرايط و موقعيت مكاني و جغرافيايي ميدان نبرد نشان ميداد اين «يك پيروزي» ميتواند فتح بصره باشد. شهر بزرگي كه تنها 14 كيلومتر از مرز شلمچه فاصله داشت و با تصرف آن ميشد به عنوان برگ برندهاي در مذاكرات پس از آتش بس مورد بهره برداري قرار گيرد.
از اين رو منطق این مجمع حكم ميكرد براي اهداف كوچكتر بودجه و امكانات محدودتر نيز در نظر گرفته شود. چنانچه آيت الله موسوي اردبيلي رئيس قوه قضاييه در خلال جنگ تحميلي در تريبون رسمي نماز جمعه اعلام كرده بود كه كمتر از 20 درصد از بودجه و امكانات كشور به امر جنگ اختصاص يافته است. آمار ديگري نيز بيان ميدارد كه در طي هشت سال جنگ تحميلي تنها 22 ميليارد دلار خرج جنگي شده كه شدت و شدت آن گاه با نبردهاي بزرگ جنگ جهاني دوم برابري ميكرد.(3)
جالب اینجاست که مجمع عقلا به رغم تذکر امام (ره) در سال 64، از فعالیتهای خود در مجلس دست بر نمیدارد (!) تا اینکه محسن رضایی در خرداد 1365 طی نامه ای به امام خمینی (ره) گزارش این اقدامات آقای روحانی را میدهد.
امام خمینی (ره) نیز آقای هاشمی را احضار و از ایشان توضیح میخواهد. آقای هاشمی در یادداشت مورخ 10 خرداد 1365 خود، ماجرا را چنین بیان میکند: «امام فرمودند طبق گزارش فرمانده سپاه، در جلسه ای جمعی از نمایندگان ، صحبت از مشکلات جنگ کرده و ختم جنگ را مطرح نموده اند. از من خواستند که به آنها بگویم ما باید تا آخرین فرد با صدام بجنگیم و صحبت از صلح نکنند.»
سخنان هاشمی رفسنجانی در این باره خود گویای بسیاری از موارد بویژه مخالفت شدید امام با چنین طرز تفکری بود. وی در این باره میگوید: « مسئله بعدی امام [(ره)] بود که لحظه ای اجازه نمیداد درباره ختم جنگ بحث کنیم . در مجلس هم عده ای بودند به نام ( مجمع عقلا) و آقای روحانی [ که برای پایان دادن جنگ فعالیت میکردند] که امام آنها را سر جایشان نشاند.»(4)
به هر جهت طرح دوباره موضوع مجمع عقلا و اولویت دهی برخی از رسانههای اصلاحطلب و بویژه ارگان رسانهای کارگزاران حکایت از برنامه خاص این جناح سیاسی برای موضوعات مهم کشور در مسائل دیگر دارد. اگرچه مساله وفاق سیاسی موضوع پسندیدهای است اما هدایت آن در مسیر صحیح نیز موضوع بسیار مهم و حیاتی است که بایستی در این زمینه مد نظر قرار بگیرد و بویژه منویات امام راحل و رهبر معظم انقلاب نیز در آن در نظر گرفته شود.
پینوشتها:
1- سعید سرمدی. «بررسی عملیات والفجر 8: محسن رضایی در گفتگو با راویان جنگ تحمیلی – مرداد1365» تهران. مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس . 1390 . ص 69
2- روزنامه خراسان،گفتگو با هاشمی رفسنجانی، 7 مرداد 1393
3- درنگی در بوجه ناچیز جنگ تحمیلی، مشرق نیوز
4- نگاهی به روند پایان جنگ و پذیرش قطعنامه 598 . روزنامه جمهوری اسلامی 27 تیر 1390
Sorry. No data so far.