حسن رحیمپور ازغدی استاد حوزه و دانشگاه در مراسم «سی و چهارمین سالگرد شهدای فاجعه 7 تیر» گفت: گرچه بعد از شهدای هفتم تیر دهها هزار نفر در کشور به شهادت رسیدند و مسلمانان بسیاری امروز در سراسر دنیا شهید میشوند اما نقش نمادینی که ماجرای تروریستی سال 60 داشت، همچنان به قوت خود باقی است. این حادثه جلوی یک انحراف بزرگ در انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی را گرفت.
وی افزود: بزرگترین پاسداشتی که میتوان از شهدای هفتم تیر داشت، این است که اتفاقات دهه 60 را به شکل دیگری تعقیب کنیم و یک راه مناسب برای این کار بازخوانی مواضع این شهداست. مواضعی که باعث شد دشمن تشنه به خون شهدای هفتم تیر شود. ما باید امروز مواظب باشیم برخیها به شیوههای دیگر ارزشهای انقلابی را ترور نکنند.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: مسئله شهادت مسئلهای است که برای مبارزین خط انقلاب حل شده است. مرگ به سراغ همه خواهد آمد و کسانی که خونشان در راه خدا ریخته شود ضرر نخواهند کرد.
ازغدی افزود: انقلاب ما را از زمانی که متولد شد به ترور متهم کردند در حالی که هیچ انقلابی مانند انقلاب ما قربانی ترور نداشت. در انقلاب فرانسه نزدیک به 60 هزار نفر و در انقلاب شوروی هم چند میلیون نفر را اعدام کردند ولی در انقلاب اسلامی بعد از پیروزی تعداد تمام کسانی که طبق قانون اعدام شدند بسیار پائین بود.
وی یادآور شد: ما نزدیک به 17 هزار شهید ترور داریم و تا به حال سابقه نداشته که یک انقلاب در این حد قربانی ترور داشته باشد.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: طبق اسنادی که منتشر شده مشخص است آمریکا چه تعدادی را برای ترور آموزش داده و از چه تاکتیکهایی برای این کار استفاده میکند. آمریکا در کشورها ناامنی ایجاد میکند، ترور میکند و بعد به عنوان ناجی وارد میشود که مثلا میخواهیم دموکراسی ایجاد کنیم.
وی خاطرنشان کرد: آمریکا و غرب تروریست در خانه خودشان را محکوم میکنند اما تروریست در سراسر جهان را رواج میدهند.
رحیمپورازغدی تاکید کرد: انقلاب اسلامی قربانی ترور است و آمریکا و بعد غرب بزرگترین رواجدهندگان تروریست هستند. امروز هم دیدیم که چگونه با ترور با بیداری اسلامی مقابله میکنند.
وی گفت: امروز که در دهه 90 قرار داریم میبینیم که همه مشکلات ما از جنس مشکلاتی است که در دهه 60 وجود داشت. سخنان شهید بهشتی در دهه 60 را مطالعه کنید و متوجه خواهید شد این سخنان امروز هم میتواند کمک بسیاری به ما برای رفع مشکلات کند.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اندیشههای شهید بهشتی افزود: مسئله خود انتقادی یکی از مسائلی است که شهید بهشتی به آن تاکید میکرد و میگفت اگر از خودمان انتقاد نکنیم از دشمن شکست خواهیم خورد.
وی تصریح کرد: امروز سالها از انقلاب اسلامی گذشته و یک عده به اسم اینکه میخواهیم بروز باشیم اصول را کنار میگذارند و میگویند انقلاب و مکتب تمام شد. یک عده هم آنقدر فکرشان تنبل است که حرفهای تکراری و سطحی میزنند. ما باید اصول را به زبان جدید بگوییم شهید بهشتی نیز در سخنان خود این مسئله را بیان میکند.
رحیمپور تصریح کرد: انقلاب یعنی ایجاد تنش با ستمگر، تنش با دشمن و تنش با ظالم. ولی ما با مردم جهان و کسانی که دشمن ما نیستند باید تنشزدایی کنیم. در سخنان شهید بهشتی این مسئله مورد تاکید قرار گرفته است.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: شهید بهشتی میگوید «ما آمدهایم واقعیتها را عوض کنیم نیامدهایم واقعیتگرا باشیم» ما باید واقعیت را تغییر دهیم همانطور که واقعیت از سال 56 تا 58 با تشکیل انقلاب اسلامی تغییر کرد. یک زمانی واقعیت اسرائیل شکست ناپذیر بود ولی امروز واقعیت چیز دیگری است. زمانی همه از آمریکا میترسیدند اما واقعیت بعد از امام (ره) چیز دیگری بود و ایشان فرمودند آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
وی خاطرنشان کرد: امام (ره) میفرمایند اگر از درون خودتان را اصلاح نکنید به دست خودتان از پای درخواهید آمد. اینها جملات طلایی است ما اگر خودمان را اصلاح نکنیم ضربه خواهیم خورد. ما امروز به جای اینکه منتظر باشیم به ما رحم کنند باید خودمان را اصلاح کنیم.
ازغدی افزود: همه باید به موضعگیریهای شهید بهشتی در دهه 60 توجه کنند زیرا امروز میتوان آنها را به کار برد. این شهید بزرگوار سخنان بسیار خوبی در رابطه با رفع مشکلات اقتصادی و مسائل دیگر دارند که اگر به آنها توجه شود بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
وی گفت: شهید بهشتی میگوید ما باید مدام بکوشیم جامعهای بهتر بسازیم اگرچه جامعه صد در صد ایدهآل را نخواهیم ساخت ولی به این بهانه نباید دست از تلاش برداریم. باید کاری کنیم که فردا از امروزمان بهتر شود.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: مسئولین باید برای شکم، شرف و شعور مردم تلاش کنند ولی متاسفانه برخیها تنها شکم را دیدند که شهید بهشتی در این رابطه میگوید اگر قرار بود فقط شکم را ببینیم نیاز نبود انقلاب شود.
وی یادآور شد: شهید بهشتی در رابطه با اقتصاد مقاومتی نیز سخنان بسیار خوبی دارند. این شهید بزرگوار میگوید ملت باید تصمیم خود را بگیرد یا به آمریکا تکیه کند یا روی پای خودش بایستد. ما باید تلاش کنیم روی پای خودمان بایستیم. وابستگی را از بین ببریم. از مصرف کم کنیم و تلاش کنیم چیزی را از خارج وارد نکنیم.
رحیمپور افزود: شهید بهشتی اعتقاد داشت اگر نتوانیم روی پای خود بایستیم انقلابمان با مشکل روبرو خواهد شد و میگفت «چه ایرادی دارد همه خانوادهها تولید کننده باشند». یعنی همین کاری که امروز چین انجام میدهد.
راه حل غلط و کجراهه نشان ندهید. چینیها خانواده را عملا از بین برده اند. پس بیهوده نگویید ” همین کاری که امروز چین انجام میدهد.”
عملا یعنی چه ؟
چند درصدشان ؟
از کجا میگی؟
یه چیزی شنیده ای ها!!!
آقای محترم!
مثلا عصر ارتباطات است. یک سری بزن و ببین معنای خانواده های تک فرزندی و پدر و مادری که صبح تا شب کار می کنند و فرزندانی که به شبانه روزی فرستاده می شوند یعنی چه.
چیسنیها می دانستند که برای رشد اقتصادی باید بیشتر کار و بیشتر کار کردن یعنی کاهش زمان رسیدگی به فرزندان و همسر و به جای آن کار در کارخانه و اداره.
سرمایه داری از روز اول خانواده را هدف قرار داد تا از دسترنج نیروی کار ارزانتر زنان استفاده کند.
تا زمانی که دنبال الگو در دنیای سکولارها هستیم از شر التقاط رها نخواهیم شد.
معنا و اینها را خودم میدانم
اما شما که اینقدر از دنیای ارتباطات خبر داری لطف کن و خودت برو و یه دلیل دندون گیری بیار که این اتفاق در چین افتاده
همینجوری که نمیشه ادعا کرد که!!!
این یعنی اون و اون یعنی این و آخرش هم یه نتیجه ای بگیری و ….
یه چیزی شنیدی ها!!!
مشکل ما انسانها اینجاست که حق و حقیقت را یا نمی بینیم یا اگر می بینیم درست و کامل یا ندیده یا نمی خواهیم ببینیم .
واقعیت و حقیقت مطالب را اگر ببینیم ، متوجه درستی راه می شویم .
اصل مسیر را اگر درست شناختیم ، هدف را هم پیدا میکنیم و نهایتا به هدف هم می رسیم .
الگوی ما اسلام و عملکرد ائمه اطهار علیهم السلام است که باید به آنها اقتدا کرد .
چین الگوی ما نیست . بلکه الگو را از اسلام گرفته است و در عمل به آن پرداخته ، لذا موفق هم بوده .
شما نگاه کنید در زندگی ائمه اطهار علیهم السلام ، همگی خود تولید کننده بوده اند خود علی ابن ابیطالب را نگاه کنید . خود قنات حفر مکند ، با دست مبارک خود چاه می کند ، نخلستان آباد میکند و…..
لذا الگوی عملی ما این عزیزان هستند .
اسلام هرگز اجازه نداده است خانواده و زندگی انسانی فدای کسب و کار شود. اسلام کار و صنعت را تشویق کرده است اما نه به قیمت نابودی انسان.
الگوی چین الگوی واضح سرمایه داری است.منتهی الان چینیها در همان مرحله ای هستند که انگلیسیها در قرن 19 بودند. آنها هم خانواده را نابود کردند زنان را به کارخانه ها بردند و حتی اطفال را به معادن زغال سنگ فرستادند تا ثروت تولید کنند!!! ثرو.تی که گیر چند سرمایه دار بیاید.