«آب هست ولی کم است»، این گزاره دقیق نیست. دقیقتر، آن است که «آب هست ولی “خیلی” کم است» و برای جایی مثل «بشاگرد»، باید نوشت «آب نیست»، به جرعههای آخرش رسیده، حوضچه از آب خالی است و چشمها از دلنگرانی، پُر.
دور حوضچه خالی آبی که چونان محتضری نفسهای آخرش را میکشد، حلقه زدهاند. دستوپای کوچک کودکانش رنگ خاک گرفته و تمام اسباببازیشان چوبهای خشک درختانی شده که از کپرها مانده؛ پیرزنی که داغ آفتاب روی داغ از دست دادن همسر و فرزندانش هم افتاده و پیرمردی که از درد به خود میپیچد و سر به بیابان میگذارد.
اینها تصاویر بشاگرد است؛ منطقهای محروم و دور افتاده در هرمزگان با روستاهای کپرنشین. بیآبی، فرصت کشاورزی را از مردم روستاها گرفته و موجب بروز و گسترش بیماریهای عفونی شده است و جز گوسفندانی چند و نان و پنیری برای زندگی ندارند. هرچند، از وقتی یادمان میآید، بشاگرد نمادی از یک منطقه محروم بود و هنوز هم همین بار را به دوش میکشد؛ گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته!
همت خواهی – عکاس ایسنا – در مجموعه عکس مستند خود، تصاویری منتشر کرده که از سختیهای زندگی بشاگردیها حکایت دارد؛ از بیآبی و خشکسالی گرفته تا نبود بهداشت و شیوع بیماریهای گوناگون و وضعیت نامناسب تغذیه کودکان و مادران.
او در توضیح تصاویری که منتشر کرده، از نبود راههای ارتباطی میان روستاهای بشاگرد و سختی حمل و نقل به عنوان یکی از دلایل فقر غذایی و بهداشتی این شهرستان یاد و تاکید کرده است که «کامل شدن جاده نیمهکاره منتهی به روستاهای بشاگرد» میتواند تا حد زیادی اوضاع روستاییان را بهبود بخشد.
در این توضیح آمده است: «کودکان بیشتر روستاهای بشاگرد به دلیل فقر مالی خانواده دچار سوء تغذیه هستند و زنان از آغاز دوره بارداری تا زایمان به دلیل نبود مرکز درمانی دوره سخت و خطرناکی را طی میکنند. کودکان و زنان زیادی در روستاهای بشاگرد بیسرپرست و فقیرند».
او همچنین درباره وضعیت آموزشی در بشاگرد نوشته: «کمتر دانشآموزی وارد مرحله دانشجویی میشود و بیشتر دختران تنها تا کلاس ششم امکان ادامه تحصیل دارند».
بشاگرد در شرق تنگه هرمز قرار دارد که پیشتر بخشی از جاسک به حساب میآمد اما از سال 1387 شهرستان جداگانهای شد به مرکز سردشت و اکنون بیش از 40 هزار نفر جمعیت دارد. براساس آمار، نصف این جمعیت در حال حاضر بیکار هستند که این مسأله یکی از دلایل تشدید فقر منطقه محسوب میشود.
Sorry. No data so far.