نخستین بار حدود ۲ ماه پیش بود که علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان از بد عهدی آمریکا در مذاکرات خبر داد. او گفت: آمریکایی ها نسبت به برخی بندهای بیانیه لوزان «دبه» درآورده اند. از آن زمان این اصطلاح راهی به ادبیات هسته ای کشورمان پیدا کرد.
چند روز بعد علی اکبر ولایتی هم با همین ادبیات به پیمان شکنی کاخ سفید اشاره کرد. وی که با پایگاه اطلاع رسانیKhamenei.ir مصاحبه می کرد به مواردی از این دبه در آوردن هم اشاره کرد و گفت: آمریکایی ها حتی به همان تعداد سانتریفیوژی که در بیانیه لوزان برای سایت فردو پذیرفته بودند هم پایبند نمانده اند.
به مرور «دبه در آوردن» یکی از کلید واژه هایی شد که در سخنان روزمره هیئت مذاکره کننده، کارشناسان سیاسی، مقامات دولتی، نظامی و … و حتی عموم مردم مورد استفاده واقع شد.
در فضای مجازی هم که بر سر دبه غوغا به پا شد و صدها و بلکه هزاران مطلب و شعر و طرح گرافیکی با محوریت آن آفریده شد.
ضرب المثل آمریکایی چه می گوید؟
دبه خوب جای خود را باز کرده بود که روز گذشته محمد جواد ظریف، نسخه آمریکایی آنرا هم به میدان آورد. درست در همان لحظاتی که جان کری عصا زنان به میان خبرنگاران آمد تا پیامی تهدید آمیز برای طرف مقابلش بفرستد که «ما تا ابد نمی توانیم برای توافق با شما صبر کنیم»، ظریف هم در اقدامی متقابل جملاتی کوتاه اما بسیار مهم را تویئت کرد. خصوصا آنجا که گفت: «شما نمی توانید در وسط مسیر اسب ها را عوض کنید».
اما این ضرب المثل آمریکایی اشاره به چه داشت؟ مدتی زیادی نیاز نبود تا معنای آن در رسانه ها پخش شود؛ ساکنان ینگه دنیا وقتی می خواهند بگویند وسط کار نمی شود قواعد و چون و چرای کار را تغییر داد از این تعبیر استفاده می کنند.
وزیرخارجه کشورمان به صراحت و با زبانی که بیش از همه برای طرف دبه کننده قابل فهم است، از زیر میز زدن چند باره آمریکایی ها خبر داد. سحر امروز هم که ظریف به مراسم احیا رفته بود همین سخنان را اینبار با صراحت بیشتر تکرار کرد: متاسفانه شاهد تغییر مواضع، زیاده خواهی و هم شاهد این هستیم که چندین کشور که در گروه ۱+۵ هستند هر یک مواضع متفاوتی دارند و اینها وضعیت را دشوار کرده است. سخنی که با مجموعه اخباری که از درون کوبورگ به بیرون درز می کند هم کاملا تطابق داشت.
چرا که درحالیکه از ظهر چهارشنبه بسیاری از منابع خبری و حتی دیپلمات ها، از نزدیک بودن حصول توافق خبر می دادند و بعضا ساعات پایانی روز پنج شنبه را به عنوان زمان اعلام آن عنوان می کردند. به ناگاه از دقایق پایانی چهارشنبه فضا تغییر کرد و حجم اخبار منفی بیشتر شد.
چهارشنبه شب چه اتفافی افتاد؟
تقریبا همه در اینجا متفق القولند که هرچه بود بعد از ویدئو کنفرانس اوباما با جان کری شروع شد. خط و خطوطی که رئیس جمهور دبه باز ایالات متحده برای وزیر خارجه کم اختیارش ترسیم کرد باعث شد باردیگر و اینبار در آستانه توافق احتمالی، آمریکایی ها اسب شان را عوض کنند.
دست آمریکایی ها برای مردم ایران سالهاست که رو شده اما زیر میز زدن های مکرر آنها در مدت مذاکرات هسته ای و خصوصا در چند ماه اخیر، حتی زمینه نارضایتی شرکای شان را هم فراهم کرده است.
پیش از این گفته می شد که در لوزان و پس از قرائت بیانیه و سخنان جان کری که تفاوت هایی با متن بیانیه داشت، هلگا اشمید معاون موگرینی با وندی شرمن معاون وزیر خاجه آمریکا تماس گرفته و به او گفته است شما نباید بلافاصله تفسیر متفاوتی از بیانیه ای که همه بر آن توافق کرده ایم را ارائه می کردید.
اکنون در وین هم منابع آگاه از نارضایتی برخی طرف های غربی و حتی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره مواضع متغیر آمریکا خبر می دهند. اسب عوض کردن فرستادگان کاخ سفید موجب شده تا مذاکره کنندگان مجبور شوند که بخشی از زمان خود را به تکرار مذاکره درباره مباحثی بگذرانند، که قبلا بر روی آنها توافق شفاهی داشته و پرونده اش را بسته اند.
در همین حال سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه هم از مذاکرهکنندگان غربی انتقاد کرده و گفت: اینکه هنوز مذاکرات به نتیجه نرسیده، به این دلیل است که بعضی مذاکرهکنندگان غربی پیشنویسی را که برای دیگران قابل قبول بوده، نپذیرفتهاند.
مهمترین دریافتی که از این اتفاقات می توان داشت، ذات زیاده خواهانه آمریکاست. همه باید تا الان آنها را شناخته باشند. برای مردان کاخ سفید سخت است که گوشه ای از حقوق ملت ایران را بازگردانند.
تردیدی نیست که چه توافق داشته باشیم و چه نداشته باشیم، بی اعتمادی به آمریکا مهر تاییدی دوباره خورده است. حالا نسل های جدید در ایران، آنها که نه انقلاب را دیده اند، نه جنگ و نه فتنه هم می دانند، نباید به کدخدای حقه باز و مکار دل بست. دشمنی مبنایی ما و آمریکا آنقدر عمیق است که با توافق احتمالی هسته ای هم گوشه ای از آن ترمیم نمی شود.
Sorry. No data so far.